برخی با چند روایت قدرت‌طلبی را در اسلام تئوریزه می‌کنند / حقیقت و ابزار قدرت‌طلبان در نهج‌البلاغه
کد خبر: 3920281
تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۴
هادی سروش بیان کرد؛

برخی با چند روایت قدرت‌طلبی را در اسلام تئوریزه می‌کنند / حقیقت و ابزار قدرت‌طلبان در نهج‌البلاغه

قدرت‌طلبی و ریاست‌خواهی بسیار مذموم است. ما باید با خود در هر رتبه‌ای که هستیم مبارزه کنیم تا در وجود ما لحظه‌ای قدرت‌طلبی شکل نگیرد. متأسفانه این زاویه از ذهن‌ها دور افتاده و فکر می‌کنیم به خاطر خدا وارد میدان شده‌ایم. برخی خطبا نیز این قدرت‌طلبی را با چند روایت تئوریزه می‌کنند و پیامبر(ص) را برای اهداف خود خرج می‌کنند که ایشان هم برای رساندن صدایش به عالم قدرت‌طلب بوده است. در حالی که اسلام برای انسان‌سازی آمده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین هادی سروش، مدرس حوزه و پژوهشگر دینی

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین هادی سروش، مدرس حوزه و پژوهشگر دینی، شب گذشته، دهم شهریورماه، از طریق صفحه اینستاگرام خود به ادامه طرح بحث در زمینه «هدم دین در پوشش دینی» پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

یکی از موارد و مصادیق مهم در مورد رفتار بنی‌امیه به دین، بحث قدرت‌طلبی آنها و توجه به قدرت بوده است. در دین اسلام، قدرت‌طلبی یک امر مذمومی است. قرآن شریف، انسان‌هایی که دارای این خصوصیت نفسانی نباشند، یعنی قدرت‌طلب نباشند را می‌ستاید. تعبیر قرآن این است «لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ»، در این آیه کسانی که بنا دارند در زمین و شرایط زندگی خود یک نوع برتری بر دیگران پیدا کنند و اعمال قدرتی داشته باشند، انسان‌های فاسدی معرفی شده‌اند. کسانی که قدرت‌طلبی می‌کنند، فرایند زندگی‌شان فساد و ایجاد مفسده است.

در مورد غیر انبیا تعبیر علو و قدرت‌طلبی است، اما در مورد انبیا تعبیر خداوند، «اُولوُا الاَیدی» است که به معنای پر توان بودن است و با ریاست‌طلبی متفاوت است. در مورد مسائل جهاد در اسلام در قرآن داریم که «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»، یعنی تعبیر قوت را داریم و نه قدرت و قوت به معنای توانایی است. توانایی غیر از قدرت‌طلبی است و متأسفانه برخی‌ها اشتباه می‌کنند و حتی در لباس روحانیت و در منابر و صداوسیما توانایی را به قدرت تعبیر می‌کنند و بعد چون قدرت طلبی را این طور معنا می‌کنند، می‌گویند که اگر در زاویه اسلام باشد، چیز خوبی است و ناخودآگاه و یا آگاهانه برخی از اوصاف نفسانی را به عنوان مباحث دینی به مردم القا می‌کنند. در حالی که چنین نیست. بین این دو مرز مشخصی است. یکی یک امر نفسانی و شیطانی است و یکی هم دارای توانایی و قوه بودن است.

قدرت‌طلبی با هر رنگ و لعابی مذموم است

قدرت‌طلبی و ریاست‌خواهی بسیار مذموم است. ما باید با خود در هر رتبه‌ای که هستیم مبارزه کنیم تا در وجود ما لحظه‌ای قدرت‌طلبی شکل نگیرد. شگردهایی که در قدرت‌طلبی در جامعه حس می‌شود، ته‌مانده سفره بنی‌امیه است و ما فکر می‌کنیم با شعارهای مردمی و عدالت‌خواهانه یک چیز بد را می‌توانیم خوب کنیم و حال آنکه غذای سمی، سمی است ولو اینکه آن را با بهترین غذاها بپوشانیم. قدرت‌طلبی به این صورت شده است و با رنگ‌ها و لعاب‌های ظاهری نسبتاً جذابی مانند خدمت به مردم و ... مورد استفاده قرار می‌گیرد و این آثار ناگواری است که از بنی‌امیه به ما رسیده است.

امام علی(ع) فرمود که بنی‌امیه تاریکی و ظلمتی است که در هر خانه‌ای وارد شد. این بحث در مورد فساد مالی مطرح شد، اما در مورد قدرت‌طلبی آنها نیز همین است. متأسفانه این زاویه از ذهن‌ها دور افتاده و فکر می‌کنیم به خاطر خدا وارد میدان شده‌ایم، اما خدا نکند که پرده‌ها کنار رود و نفسانیت‌ها خودش را نشان دهد. آن روز انسان خجالت می‌کشد که بر اساس چه نفسانیتی و چه خودشیفتگی وارد میدان شده است. برخی از اهل منبر و خطبا نیز این قدرت‌طلبی را با چند روایت تئوریزه می‌کنند و اسلام و پیامبر(ص) را برای اهداف خود خرج می‌کنند که ایشان هم برای اینکه صدایش را به عالم برساند، قدرت‌طلب بوده است. البته تعبیرشان این است که اسلام دینی است که باید قدرت را به دست بگیرد تا بتواند حرف حقش را به دیگران برساند.

اسلام برای اخلاق و انسان‌سازی آمده است

در حالی که اسلام برای اخلاق و انسان‌سازی آمده است. امام خمینی(ره) که امروز شخصیت واقعی او را به ما نشان نمی‌دهند، فرمودند اسلام برای انسان‌سازی آمد، نه برای اینکه برای خودش قدرت درست کند. امام(ره)، قدرت‌سازی را در اسلام منتفی کرده و مردود شمرده است. قدرت‌طلبی از همه نظر مردود است. در اصول کافی بابی با عنوان «طلب‌الریاسه» وجود دارد و در این باب روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: «مَلْعُونٌ مَنْ تَرَأَّسَ مَلْعُونٌ مَنْ هَمَّ بِهَا مَلْعُونٌ كُلُّ مَنْ حَدَّثَ بِهَا نَفْسَهُ»، به خدا قسم، اگر چنین روایتی در موضوع دیگری داشتیم، بارها و بارها آن را در تریبون‌ها به ما می‌گفتند. اما چرا این روایت شنیده نشده است؟ در حالی که این روایت باید در نمازهای جمعه مطرح شود.

فرمود ملعون است کسی که به دنبال ریاست و قدرت طلبی باشد، ملعون است کسی که همتش را در این مسیر خرج کند که به قدرتی برسد و سوم اینکه ملعون است کسی که در خلوت خودش برای قدرت، ریاست و رسیدن به آن میز با خودش حرف می‌زند. به تعبیر امام خمینی(ره) این تعبیر ملعون کمرشکن است.

ابزار قدرت‌طلبان چیست؟

کسانی که قدرت‌طلب و ریاست‌طلب هستند، ابزار مختلفی را جمع می‌کنند؛ یکی اموال و یکی هم نفوس که در این دو زمینه روش‌های خاصی دارند. در نامه 62 نهج‌البلاغه انسان‌های ریاست‌طلب معرفی شده‌اند و حضرت می‌فرمایند: «مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَ اللَّهِ خَوَلاً»، شاخصه قدرت‌طلبی این است که مردم را زمین‌گیر می‌کنند و به مردم دروغ می‌گویند تا به قدرت برسند. متأسفانه باید اعتراف کنیم که موفقیت ظاهری هم در این روش وجود دارد. امام علی(ع) بالاترین مصداق عبودیت روی زمین بعد از پیامبر(ص) بود، اما پنج سال حکومت کرد، ولی معاویه چهل سال حکومت می‌کند. با این شگردهایی که دارند به صورت ظاهری به توفیق هم می‌رسند؛ لذا ابزار اولی که قدرت‌طلبان دارند این است که بندگان خدا را زمین‌گیر می‌کنند و نیروی انسانی و قدرت سخن گفتن و حتی معرفت و فهم را از آدم‌ها می‌گیرند و جامعه را به سمت نادانی می‌برند.

ابزار دیگر آنها نیز این است که اموال عمومی را بین خود در چرخش قرار می‌دهند. دائماً بین خودشان این اموال در حال انتقال است، لذا این نشانه قدرت‌طلبی است که اموال بیت‌المال بین افراد خاصی چرخش داشته باشد. امام علی(ع) این حالت قدرت‌طلبی و ابزارش را بسیار زشت معرفی کرده است. این بیانات امام علی(ع) در مقابل بنی‌امیه است.

حقیقت قدرت کلام امیر(ع)

امروز هم اگر در دنیای اسلام قدرت‌طلبی ببینیم، بیانات امام علی(ع) زنده است. امام علی(ع) پنج تعبیر در مورد قدرت‌طلبی بیان کرده است که تمام این تعابیر برای این است که ما را نسبت به قدرت‌طلبی متنفر می‌کند؛ برای نمونه امام علی(ع) در خطبه سوم نهج‌البلاغه قدرت‌طلبی و ریاست را آب بینی بُز معرفی می‌کند. در خطبه پنجم، ریاست و قدرت را آب متعفن معرفی می‌کند. در خطبه 33 ریاست و قدرت را لنگه کفش پاره معرفی می‌کند؛ لذا به ابن‌عباس فرمودند که این لنگه کفشی که پینه می‌زنم چقدر می‌ارزد؟ گفت هیچ نمی‌ارزد. فرمود قدرت این طور است.

در خطبه 224 نهج‌البلاغه قدرت و ریاست را برگ جویده‌شده داخل دهان ملخ معرفی می‌کند. ملخ خودش یک حشره مضر برای زراعت است. تصور کنید که مگر او چه اندازه از برگ را می‌تواند در دهن بگیرد و حال تصور کنید که آنها را بجود. این برگ چه ارزشی دارد؟ آیا برخی نمی‌دانند قدرت این است؟ تعبیر پنجم هم در حکمت 236 آمده است که تعبیر تنفرآوری است. تعبیر ایشان این است که ریاست و قدرت مانند روده خوک در دست یک جزامی است.

تمام زندگی بنی‌امیه قدرت‌طلبی است. سیمای قدرت در این‌ها دیده می‌شود. وقتی به امام حسین(ع) گفتند که به طرف کوفه نروید، در تعابیر مختلفی فرمودند قدرت اینها طوری است که هرکجا باشم من را بیرون کشیده و می‌کشند. فرمود اینها برای قدرت خودشان دست به هر کاری می‌زنند. در یکجا به عبدالله بن عمر فرمودند: مگر نمی‌دانی اینها در جایگاهی نشسته‌اند که در همان جایگاه سر یحیی را بریدند و سر بریده شده‌ای را به طاغیان هدیه فرستادند. امام حسین(ع) عاشورا و شب‌های پس از عاشورا را پیش‌بینی می‌کند. در ادامه فرمودند که اینها جایگاه کسانی نشستند که در میان بنی‌اسرائیل کسانی بودند که از یک صبح تا بعد از ظهر 70 پیامبر را کشتند. در روز عاشورا هم از یک ظهر تا بعد از ظهر، قریب به 70 نفر را کشتند و سرها را از بدن جدا کردند. اینها فردای پس از عاشورا هم به کارهایشان پرداختند، مانند اینکه اصلاً اتفاقی نیفتاده است.

انتهای پیام
captcha