حجتالاسلام والمسلمین سیدطاهر غفاری، مدرس حوزه علمیه قم با بیان اینکه حقیقت دعا، نیاز و فقر انسان به مالک مطلق و ارحم الراحمین است، با تأکید بر استفاده از فرصتهای دعا گفت: در روایات میخوانیم که «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا [و لا تعرضوا عنها]» ما عبد خدا و همیشه محتاج به دعا و استعانت هستیم. هر روز حداقل ده بار واجب است آیه شریفه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» را بخوانیم تا دائماً یادآور شویم که به درگاه الهی و به آن غنیِ مطلق و جوادِ کریم فقیر هستیم. پس دعا اختصاص به زمان یا مکان خاصی نخواهد داشت.
وی اظهار کرد: انسان در مناسباتی مثل عرفه، عیدغدیر، عید قربان و گاهی در شدایدی مثل زمان ما که گرفتاریها و مریضی زیاد شده است، میبیند عاجز و ضعیف و نیازمند امداد الهی است و باید به آن حقیقت متوجه باشد. بشر گاهی خود را محور عالم میداند، این از جهل اوست. این بشر به عنوان یک موجود بسیار کوچک در عوالم بسیار بزرگ آفرینش، اگر نسبت خود را با آنها اندازه بگیرد، چه بسا یک ذره هم نباشد. اما غرور و نفسانیات و هوا و هوس او را گاهی به اشتباه میاندازد و خیال میکند همه چیز به دست اوست، در حالیکه همه چیز همیشه جز به دست حضرت حق نیست و خدا به انسان این فهم و عقل را داده که خودش و اگر دید ناتوان است به وسیله کسانی که در این زمینه تخصص و امانت دارند این تذکر را دریافت کند و نشانههایش را بفهمد که عاجز است.
دعوت به دیدن فقر خود
شاگرد آیتالله بهجت خاطرنشان کرد: اگر انسان به حال خود باشد نمیتواند یقینا بگوید یک ثانیه بعد چه اتفاقی میافتد. برای مثال ویروسی که میگویند اگر هزاران نمونه آن جمع شود سر سوزن جای میگیرند، این قدر دارد از انسان تلفات میگیرد و به بشر صدمه میزند. پس اگر کسی چشمانش را باز کند نشانههای عجز بشر را میبیند. این بشر را چگونه میشود به دعا دعوت کرد؟ باید او را دعوت کنیم فقر خود را ببیند، غرور را کنار بزند و حقیقتا بفهمد مرگ و عالم ابدیتی هست و حقیقت خودش خیلی بزرگتر از آن چیزی است که خیال میکند.
این مدرس حوزه علمیه قم تصریح کرد: بشر، خود کوچکش را محور عالم میداند؛ در حالیکه انسان یک خود ابدی بزرگ دارد که دائماً از حضرت حق فیض دریافت میکند و قرار است به پهنای ابدیت باقی بماند. چه بسا این تذکرات تکوینی ـ همین مریضیها و سختیها ـ ایام و مناسبتها و عرفه و عید قربان فطرت انسان را بیدار کند. اولین وظیفه این است که نهادها و رسانهها تلاششان را متمرکز کنند که این انسان بیدار شود و هیاهوها و مشغولیتهای خانوادگی، اجتماعی و سیاسی که ضمن آنها تکلیف دارد و نباید تکلیف خود را فراموش کند، باعث نشود خود را از یاد ببرد و گم شود.
اگر ایمان را حذف کنیم جز پوچی چیزی نمیماند
غفاری با بیان اینکه انسان زمانی گم میشود که حقیقتِ محتاج خود را که مخلوق خدا است فراموش کند، توضیح داد: مخلوق خدا یعنی تحت یدِ خدا است، تحت عنایت خدا و به حکم خدا است. لذا انسان این را به عنوان اولین درسهای انسانی باید یاد بگیرد. در آن صورت زندگی او درست میشود. به یک دانشمند غربی گفتند ایمان را تعریف کن، گفت ایمان آن چیزی است که انسان با آن زندگی میکند. حرفی را که هزار و چهارصد سال قبل به وسیله قرآن و اهل بیت(ع) به ما رساندند غربیهاو عقلای عالم غرب و شرق هم میفهمند که اگر ایمان را حذف کنیم جز پوچی و بی عاطفگی و بی رحمی چیزی نمیماند. این بشر قَسی میشود چون دیگر ترحم و احسان کردن برای او توجیه نیست.
وی بیان کرد: اینها همه تحت سیطره توحید معنا پیدا میکند و بالاخره اولین واجب این انسان این است که به خود برگردد و به خود رحم کند. انسان اگر بخواهد به خود رحم کند باید خود را بشناسد تا سود و زیانش را تشخیص دهد. آن وقت به فطرت حقیقی خود ملتفت میشود؛ به سمت آن حقیقتی که تمام حقایق محدود متوجه آن هستند. از کهکشانها گرفته تا ریزترین ذره همه حد و مرز دارند. موجود محدود مرکب است و مرکب محتاج و اسیر اجزای خود است. موجود محدود نمیتواند، حقیقتِ بینیاز باشد. حقیقت بینیاز باید مطلق باشد. انسان باید این را خوب بفهمد و اگر نتواند باید به اهل معنا و اهل حکمت حقیقی که شاگردان انبیا و اهل بیت(ع) هستند، مراجعه کند.
شاگرد آیتالله بهجت افزود: اگر این را خوب بفهمد در مییابد که آن به آن از عالم حقیقت نفس میخواهد، آب و غذا و عمر و سلامتی و خیر و علم و قدرت میخواهد. تعبیر قرآن این است که: «يَسْأَلُهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» (رحمن، 29) هر کدام از موجودات عالم به اندازه گنجایش خود از خداوند رحمت و فیض و توجه میخواهند.
توجه به عزت الهی؛ حقیقت دعا است
وی گفت: این حقیقت دعا است که انسان به حقیقت عزت الهی متوجه شود و خاضعانه و با کمال فروتنی باطنی در آن درگاه، ادب نعمتهایی که خدا به او ارزانی داده حفظ کند و با آن ادب عرضه بدارد: «خدایا من از آن تو هستم، خودت مرا حفظ کن.» چنانکه کودکی به مادر خود بازگردد، انسان حقیقتا باید به خدا برگردد؛ چرا که او مالک و صاحبش است. اگر این را فهمید مشتاق و تشنه دعا میشود. این تشنگی ضرورت دارد.
غفاری تصریح کرد: ما عادت کردهایم مراسم دعا داشته باشیم، مراسم دعا باید همراه تشنگی باشد، تشنگی نباشد، تشریفات میشود. دعای تشریفاتی مستجاب نمیشود، چون حقیقتا دعا نیست. در بعضی روایات داریم که از معصوم پرسیدند چرا دعایمان مستجاب نمیشود؟ جواب دادند: «لانّکم تَدعُون مَن لاتَعرفون: کسی را صدا میکنید که نمیشناسید.» اولین قدم، توجه به این است که آن حقیقت برین، مالک همه چیز و حاکم بر همه چیز است. من هم مال او هستم. «انّا لله.» آن وقت به خدا بر میگردیم و با کمال ادب، هم شکر نعمت میکنیم و هم عاجزانه جود و کرمش را درخواست میکنیم. این لسان صادقانه حقیقت دعا است که ان شاءالله در مناسبت عرفه، عید غدیر و دیگر مناسبتها روح ما لطیفتر شود و خدای متعال یقینا دست ما را میگیرد، بلا برطرف میشود، از گناه دورتر میشویم و رحمت را کاملتر دریافت میکنیم. ولی رحمت فقط امور مادی نیست؛ گاهی حکمتی هست که در زمان خاصی دعا اجابت شود. به خیرات ابدی آخرتی که حقیقت رحمت است شدیدا نیاز داریم. ان شاءالله خدای متعال همه خیرات را ارزانی میفرماید به شرط آنکه به این معانی که از آیات و روایات و بزرگان تقدیم شد، توجه کنیم.
انتهای پیام