به گزارش ایکنا؛ چهارمین نشست از سلسله نشستهای بررسی آسیبهای اجتماعی با موضوع تخصصی «بلوغ زودرس» شب گذشته، ۱۲ دی ماه، با حضور امانالله قرایی مقدم، جامعهشناس و ابوالقاسم خوشکنش، روانشناس و مشاور خانواده، در خانه مهر امام رضا(ع) برگزار شد.
قرایی مقدم در ابتدای این نشست گفت: بلوغ زودرس گرچه آسیب نیست اما اکنون به صورت یک مسئله اجتماعی درآمده است. مسئله بلوغ در جوامع مختلف از نظر اقلیمی، جغرافیایی، اعتقادی، قانون و مقررات و مسائل فرهنگی متفاوت است. این مسئله را میتوان از سه زاویه روانشناسانه، جامعهشناسانه و زیستشناسی مورد بررسی قرار داد.
وی افزود: از نظر زیستشناسی با توجه به اقلیمی که هر فرد در آنجا زندگی میکند، آب و هوا و محیط و برخی مؤلفهها ممکن است باعث تحریک جسمی و بلوغ زودرس شود. در کشور ما بررسی کردهاند که برای مثال در جنوب کشور به دلیل گرمای هوا بلوغ زودتر اتفاق میافتد. بلوغ امری عادی است اما متأسفانه ما آن را تبدیل به تابو کردهایم؛ به ویژه در خانوادههای سنتی صحبت در این زمینه بسیار زشت تلقی میشود.
قرایی مقدم با بیان اینکه مسئله فرهنگ نیز نقش مهمی در بلوغ زودرس دارد، گفت: در بسیاری از کشورها و فرهنگهای دنیا برعکس ایران مسئله بلوغ زودرس با درد و رنج همراه نیست. به راحتی وارد دوره بلوغ میشوند. برای مثال در قوم بوکا بلوغ دختران زمانی است که چاق و فربه شوند و بتوانند شوهر کنند.
این جامعهشناس همچنین به طرح ساماندهی سن ازدواج که در مجلس رأی نیاورد، اشاره کرد و گفت: دختران از سن ۱۲ سالگی وارد مرحله آشنایی شده و بدن آنها تازه در ۱۵ سالگی میتواند تخمکگذاری کند. بنابراین بهترین زمان برای تولید مثل از ۱۵ سالگی به بالاست و ما مخالف ازدواج دختران در پیش از ۱۴ سالگی هستیم، اما متأسفانه مجلس با طرح ممنوعیت ازدواج زیر ۱۴ سال مخالف است.
ازدواج در کودکی جامعه را به بحران میکشاند
نویسنده کتاب «انسانشناسی فرهنگی» در بخش دیگری از سخنان خود ازدواج دختران زیر ۱۴ سال را معضل مهمی خواند و اظهار کرد: در استانهای دور از مرکز مانند سیستان و بلوچستان و ایلام به دلیل فقری که مردم دچار آن هستند، دختران خود را در سن کودکی شوهر میدهند. این در صورتی است که آنها هنوز به شناخت و بلوغ نرسیدهاند. ازدواج این دختران ۱۰ یا ۱۲ ساله موجب آسیبهای بسیاری شده است.
وی اضافه کرد: من ۴۲ سال است که روی موضوع طلاق کار جامعهشناختی کردهام. با این سابقه پژوهش میگویم که یکی از عوامل مؤثر در طلاق و روابط نابهنجار جنسی، ازدواج زودهنگام است. در برخی نقاط کشور دختر ۱۵ ساله را به همسری مرد ۴۰ ساله درمیآورند. این امر باعث روابط نامشروع و بیبندوباری جنسی شده و طلاق را افزایش میدهد. آمار بالای طلاق و آسیبهای اجتماعی وجهه نظام را زیر سؤال میبرد. اکنون حتی عدم رأی به ممنوعیت ازدواج زیر ۱۴ سال باعث شده تا به ایران عزیز به عنوان یک کشور عقبمانده نگاه کنند.
جداسازی جنسیتی در مدارس، خوب یا بد؟
قرایی مقدم در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه فرهنگ معاصر ایران در زمینه نگاه به روابط میان دختر و پسر راه اشتباهی را طی کرده است، گفت: به زعم ما دختر و پسر دو غول هستند که باید سالها از هم دور بمانند. به همین دلیل هم در کل دوره تحصیل در مدارس از هم دور می مانند، اما به ناگاه در دانشگاه کنار هم و به صورت مختلط قرار داده میگیرند. چرا باید مدارس ما پسرانه یا دخترانه باشد؟ البته در روستاها این وضعیت فرق دارد و دخترها و پسرها با هم سر یک کلاس مینشینند.
نویسنده کتاب «جامعهشناسی آموزش و پرورش» اظهار کرد: جداسازی جنسیتی در مدارس یکی از عوامل بلوغ زودرس است و آن را به صورت مسئلهای اجتماعی درآوردهاند؛ چرا که در این شرایط مدام دختران و پسران از ارتباط و دیدن همدیگر نهی شدهاند و این امر باعث رؤیاپردازی میشود.
آموزش و پرورش برنامهای برای بلوغ زودرس کودکان ندارد
قرایی مقدم در بخش دیگری از سخنان خود به انتقاد از سیستم آموزش و پرورش کشور پرداخت و گفت: در زمینه آموزش بلوغ حتی از قبایل بدوی هم عقبافتادهتریم. این قبایل مناسک و آئینهایی برای گذر از دوره بلوغ و برنامههایی برای کنترل آن دارند. مثلاً مردان و ریشسفیدهای قبایل پسران را به شکار میبرند و در همان حین دوره جدید زندگیشان را هم آموزش میدهند. پیرزنهای قبیله نیز به دختران در سن بلوغ آموزش میدهند. پسران و دختران وقتی مناسک دوره بلوغ را تمام نکردهاند، حق دست زدن به هیچ کاری را ندارند.
این مدرس جامعهشناسی گفت: کجا مانند قبایل بدوی با دختران و پسرانمان درباره بلوغ بحث میکنیم؟ کتابهای درسی نیز که به هیچ وجه درباره مسائل جنسی صحبت نمیکنند. آموزش و پرورش هم به دلیل آنکه این مسئله را زشت و قبیح میداند درباره آن صحبت نمیکند و بچهها در این دوره برای یادگیری به ناچار به فضای مجازی و ماهواره روی میآورند و آموزش ناصحیح میبینند.
قرایی مقدم در ادامه دو راهکار را برای آموزش صحیح مسائل مربوط به بلوغ ارائه داد: نخست آنکه باید مانند همه کشورهای توسعهیافته در کشور ما نیز سن بلوغ و ازدواج را در حدود ۱۸ سال تعیین کنند. مسئله دیگر اینکه باید درباره بلوغ فرهنگسازی کرد. هم رسانههای جمعی و هم والدین و بزرگترها باید این فرهنگسازی را انجام دهند.
وی اضافه کرد: وقتی دختران و پسران را در نهادهای اجتماعی از همدیگر منع و مدام همه چیز را دخترانه و پسرانه کنند، نگاه جنسی رشد میکند. کتابهای درسی ما نیز از همان روز اول خشونت جنسی را رواج میدهد. چرا باید یک کودک دبستانی صرفاً یک خانم خوب و موجه را با صفت زن خانهدار بشناسد؟ حتی به روانشناسی رنگها نیز اهمیتی ندادهاند و مدام دختران را مجبور کردهایم که از رنگ مرگ یعنی رنگ سیاه در پوشش خود استفاده کنند. وقتی دختر و پسر را از هم دور کنید بحران سکس به وجود میآید.
بلوغ زودرس باید مدیریت شود
ابوالقاسم خوشکنش نیز با حضور در این نشست گفت: مسائلی چون بلوغ زودرس یا دیررس تبعات خاص خود را دارد که باید مدیریت شود. مدیریت غلط در این میان میتواند سوءسابقه ایجاد کند. آنچه در متون آمده این است که دخترها چند سالی زودتر از پسرها به رشد صفات ثانویه جنسی و بلوغ میرسند. به باور محققان اگر پسر زیر ۹ سال و دختر زیر ۸ سال به صفات ثانویه جنسی دست پیدا کند، به بلوغ زودرس رسیده است.
وی افزود: عواملی چون وراثت، جهشهای ژنتیکی، چاقی، مسائل محیطی و نحوه تغذیه، آداب و روابطی که در خانواده حاکم است و... در بلوغ زودرس نقش دارند. اگر این مسئله مدیریت نشود، تبعات نامناسبی را به همراه خواهد آورد. بلوغ زودرس با علائمی همراه است و این ویژگیها ممکن است باعث رؤیاپردازی در کودکان شود و آنها را از درس خواندن و پیشرفت و مسائل اجتماعی بازدارد و به وسواس فکری دچار کند.
خوشکنش ادامه داد: دیده شده که بلوغ زودرس در دختران باعث افسردگی و در پسران موجب پرخاشگری شده است و اعتماد به نفس بچهها را از بین برده است. بنابراین اگر کودکان به بلوغ زودرس مبتلا شدند والدین وظیفه دارند آنها را به نزد پزشک متخصص ببرند؛ چرا که ممکن است دلیل ترشحات غددجنسی وجود سرطان در بدن کودک باشد.
این روانشناس در بخش دیگری از سخنان خود عوامل بلوغ زودرس را نیز به این شرح برشمرد: یک عامل مهم رفتار والدین در خانواده است. برای مثال چه لزومی دارد که مادر حتماً کودکش را نیز مانند خود آرایش کند و به مجالس عروسی ببرد؟ بخش مهم مراسم عروسی که به کودکان ربطی ندارد. جدالها و مشاجرههای والدین و همچنین تماشای زیاد تلویزیون و... باعث بلوغ زودرس میشوند. البته مخالف دیر بالغ شدن کودکان هم هستیم. ورزش و مطالعه میتواند بلوغ را در کودکان کنترل کند. متأسفانه چون والدین آگاهی کامل و دانش مواجهه با این مسئله را ندارند، کودکان در بلوغ زودرس دچار آسیبهای مهمی میشوند.
لزوم آموزش خانوادهها
خوشکنش در بخش دیگری از سخنان خود آموزش دادن به خانوادهها در زمینه بلوغ زودرس را امری مهم و حیاتی خواند و گفت: در بلوغ زودرس کودک از نظر ادراکی بالغ نمیشود. بنابراین در یک بحران قرار میگیرد. کودک در مسئله بلوغ نیاز به دانش بلوغ زودرسشناسی دارد و این جریانی عادی است. پدر و مادر اگر آموزش صحیح ببینند، متوجه میشوند که چگونه ذهن کودک را از فکر کردن به بلوغ منحرف کنند.
این مدرس روانشناسی دانش خانوادههای ایرانی در زمینه بلوغ زودرس را اندک خواند و ادامه داد: خانوادههای ایرانی اکنون دو کودکاند؛ یکی کودکی که خداوند به آنها کودکی اعطا کرده است و دیگر اینکه زن و شوهر هر دو هیچ درکی از بلوغ زودرس ندارند. در ایران به جای والد، کودک اخلاقی داریم و کودک اخلاقی نمیتواند کودک به بلوغ زودرس رسیده را راهنمایی و هدایت کند. وسواس فکری یکی از بیماریهای بلوغ زودرس است که اکنون ۹۰ درصد ایرانیها به آن مبتلا هستند.
خوشکنش اضافه کرد: اگر خانوادهها آموزش نبینند و در وضعیت فعلی خود باقی بمانند، متأسفانه کودکان در روند بلوغ زودرس توانایی هوشی و حافظهشان صرف مسائلی میشود که در مسیر رشدشان ارزشمند نیست. کودک مبتلا به بلوغ زودرس میخواهد از اندام جنسیاش کار بکشد و این موجب بروز بیماریهایی میشود. بنابراین بیایید پیش از بچهدار شدن بسیاری از مطالعات لازم را در این زمینه انجام دهیم.
خانوادهها الفبای شادکامی را یاد بگیرند
خوشکنش در بخش دیگری از سخنان خود راهکارهای لازم برای خانوادهها در هنگام بلوغ زودرس کودکانشان را به این شرح بیان کرد: همان طور که گفتم باید به کودک یاد داد که ورزش کند و مسائل فرهنگی مانند رفتن به کتابخانه و کتابفروشیها را سرلوحه زندگی قرار دهد. بهتر این است که کودک ساعت خواب و بیداری و همچنین محل خوابش مشخص باشد.
وی افزود: باید الفبای آموزشی شادکامی را برای خانوادهها تدوین کنیم. شادی آخرین راه نجات از این بحرانهاست. باید شادی را به خانوادهها آموزش داد. وقتی بلوغ زودرس رخ داد، باید بتوانیم بچهها را به فعالیتهای اجتماعی بیشتر وادار کنیم. متأسفانه نهادی هم برای این کار نداریم و مدرسه اکنون بزرگترین چالش خانواده در رشد مسائل انحرافی کودک است.
انتهای پیام