تبیین دستاوردهای انقلاب اسلامی یکی از مطالبات مهم مقام معظم رهبری است که ایشان در اغلب سخنرانیهایشان بر آن تأکید دارند. در شرایط امروز که جنگ نرم و جنگ روایتها حاکم است، دشمن در تلاش برای به حاشیه بردن دستاوردهای انقلاب و انحراف افکار عمومی از این دستاوردهاست به ویژه اینکه با تطهیر چهره پهلوی به دنبال دستاوردسازی برای این رژیم منحوس بوده و به همین منظور برای تبیین صحیح دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه اقتصادی با مسعود امجدیپور، اقتصاددان ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام به گفتوگو نشستهایم. در این گفتوگو موضوعاتی مانند کاهش شکاف اجتماعی، عدالت مسکن و ابرچالشهای پیش رو انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفتهاند. مشروح این گفتوگو را در ادامه خواهید خواند.
ایکنا: برای نخستین پرسش، دبه دنبال این است دستاوردهای نظام و انقلاب را به حاشیه ببرد و آنها را کتمان کند و همچنین درصدد تطهیر چهره رژیم منحوس پهلوی برآمده، هدف دشمنان از این اقدام چیست و از نظر شما انقلاب اسلامی چه دستاوردهایی داشته است؟
اینکه دشمن در تطهیر چهره رژیم سابق موفق خواهد شد یا خیر، بحث مفصلی است؛ علم اقتصاد علم آمار است و میتوان با استفاده از آمارهای موجود در کشور و سازمانهای بینالمللی حقایق اقتصادی موجود، پیشبینیهای آینده و حقایق اقتصادی گذشته را مورد بررسی و واکاوی قرار داد و به راحتی هم میتوان این آمارها را از درگاههای بینالمللی احصاء کرد.
رژیم پهلوی در حوزه اقتصاد به استناد تمام آمارهای جهانی هیچ کارنامه قابل قبولی ندارد یعنی نه در حوزه عدالت اقتصادی، رفاه اقتصادی، امنیت اقتصادی، صنعت و معدن و غیره کارنامه مطلوبی از خود به جای نگذاشته و لذا وقتی دشمنان از عملکرد اقتصادی رژیم پهلوی دفاع میکنند، این دفاع با اهداف سیاسی آمیخته شده و با حقایق اقتصادی فاصله بسیاری دارد.
اما نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دستاوردهای اقتصادی بسیاری را برای کشور به ارمغان آورده که در اینجا لازم است به این آمارها اشاره شود. آمارهایی که در ادامه مورد اشاره قرار خواهم داد مربوط به فواصل زمانی اوایل پیروزی انقلاب تا اواخر دهه 90 هستند البته این آمارها در سطح بینالمللی هم وجود دارند و قابل استناد هستند.
در حوزه اقتصادی یکی از مهمترین دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مربوط به حوزه زیرساختهاست. زمانیکه نظام جمهوری اسلامی مستقر شد مهمترین ضعفی که کشور به آن دچار شد، زیرساخت بود؛ یعنی در حوزه آب، برق، گازرسانی، تلفن و راه کمبودها بسیار زیاد بودند. بهعنوان مثال در حوزه برقرسانی از ابتدای انقلاب تا اواخر دهه 90 چیزی بالغ بر 1500 درصد رشد را شاهد هستیم و یا در حوزه تلفن چیزی حدود 4800 درصد رشد اتفاق افتاده است.
همچنین در حوزه راهآهن رشد 130 درصدی خطوط ریلی و در حوزه لوکوموتیو رشد 51 درصدی را شاهد هستیم. باید اشاره کرد در ابتدای انقلاب رتبه 96 اقتصاد دنیا را در اختیار داشتیم اما تا اوایل سال 96 و 97 به رتبه هجدهم اقتصاد دنیا دست پیدا کردیم و حجم اقتصاد کشور از 500 میلیارد دلار به 1800 میلیارد دلار تا اواخر سال 97 افزایش یافت. در حوزه صادرات غیرنفتی از 540 میلیون دلار به 55 میلیارد دلار رسیدهایم و این رقمی است که با توجه به تحریمهای بینالمللی قابل توجه است.
امروزه نزدیک به 60 هزار قلم کالا و بالغ بر 55 میلیارد دلار صادرات داریم. اقتصاد ملی یعنی حجم درآمد و هزینه تقریباً سهونیم برابر شده و همچنین در اوایل انقلاب در حوزه دفاعی، پنج درصد نیاز دفاعی کشور در داخل تولید میشد ولی این عدد امروز به 90 درصد افزایش یافته و شاید هم کمی بیشتر. علاوه بر این، حدوداً پنج تا هفت میلیارد دلار هم صادرات محصولات دفاعی داریم که این عدد با توجه به تحریمها تقریباً شبیه به معجزه است.
سهم بانک در گردش پولی کشور از 25 درصد به بیش از 90 درصد رسیده و همچنین سرانه برخورداری از خدمات بانکی در اوایل انقلاب 20 درصد بوده ولی امروز این رقم خیلی متفاوت است. بعد از انقلاب اسلامی در سازمانهای مهم اقتصادی مانند اوپک، D8 و شانگهای عضو شدیم.
دوستانی که از رژیم پهلوی دفاع میکنند کافی است کمی به این آمارها توجه داشته باشند، این آمارها را هم سازمانهای بینالمللی استخراج و ارائه کردهاند.
در کاهش فاصله طبقاتی در ضریب جینی از 5 دهم به 4 دهم دست پیدا کردهایم البته با تأسف باید گفت در یک دهه گذشته وضعیت ضریب جینی و کاهش فاصله طبقاتی خیلی مساعد نبوده و در دولت قبل این فاصله شدت پیدا کرد.
همچنین باید به زعم آمار درباره برخورداری و رفاه گفت؛ در چهار دهه گذشته با توجه به افزایش سه برابری جمعیت، درآمد سرانه از 3600 دلار به 15 هزار دلار رسیده است. در ابتدای انقلاب به ازای هر دو خانوار ایرانی ما یک خانه داشتیم اما امروز به ازای هر خانوار ایرانی ما یک خانه داریم علیرغم اینکه در بعضی از دولتها اتفاقات خیلی خوبی در حوزه ساخت مسکن رخ نداده بود ولی با وجود تمام کمبودها به ازای هر خانوار یک خانه در کشور وجود دارد و رقم قابل ملاحظهای از این خانهها مستحکم هستند. یکی از شاخصههای توسعه برخورداری از خانه مستحکم محسوب میشود که پیش از انقلاب از آن محروم بودیم و خیلی نمیتوان در این باره سخن گفت.
در زمان قبل از انقلاب تقریباً 25 درصد سرپرستهای خانوار مالک مسکن بودند ولی امروز با توجه به رشد جمعیتی که اتفاق افتاده این رقم بیش از 70 درصد است و قطعاً این رقم میتواند بهتر از این هم باشد و این ظرفیت در کشور وجود دارد و اگر عزم ملی داشته باشیم میتوان آن را افزایش داد.
ایکنا- سهم کلانشهرها در حوزه مالکان مسکن چقدر است؟
کلانشهرها همیشه به دو گروه تقسیم میشوند؛ یک کلانشهرهای گران و دوم کلانشهرهای متوسط. در کلانشهرها این عدد کمی کمتر است اما ما در مورد کلیت کشور سخن میگوییم. حتی آنهایی که در کلانشهرها هم مالک مسکن نیستند اگر از شهرهای گران کمی فاصله بگیرند به راحتی میتوانند صاحب خانه شوند. مثلاً فردی که در تهران زندگی میکند اگر تصمیم بگیرد 30 کیلومتر از تهران فاصله بگیرد به راحتی میتواند صاحب مسکن شود. من قبول دارم باید در حوزه مسکن بیش از این کار شود ولی در حال حاضر از آمارهای موجود در این حوزه بهویژه در سطح بینالمللی میتوان دفاع کرد.
ایکنا- آمار دیگری هم در حوزه دستاوردهای اقتصادی انقلاب باقی مانده که به آنها اشاره کنید؟
در زمینه تنوع کالاهای مصرفی جالب است بدانید پیش از انقلاب مردم ما 57 قلم کالا را مصرف میکردند ولی امروز این رقم به 500 قلم کالا افزایش یافته حتی از این عدد هم فراتر رفتهایم. مطابق با آمارهای فائو، پیش از انقلاب 1700 کیلوکالری غذا مصرف میشد اما تا پیش از تورمی که از دولت قبل به این سو ایجاد شده چیزی بالغ بر 3150 کیلوکالری به ازای هر ایرانی مصرف غذایی مردم ماست و شاید به خاطر تورم اخیر این رقم کمی کاهش داشته باشد.
اگر بخواهیم در مورد عدالت در توزیع منابع صحبت کنیم باید بگویم پیش از انقلاب درآمدهای ملی میان 35 درصد مردم تقسیم میشدند و این عدد جای تأمل دارد ولی امروز خیلی بیشتر از اینهاست. تا قبل از انقلاب چیزی به نام یارانه کالاهای اساسی مانند یارانه گوشت و برنج وجود نداشت اما امروز داریم. همچنین امنیت غذایی از 30 روز در ابتدای انقلاب به 330 روز رسیده و این هم با توجه به افزایش جمعیتی است که اتفاق افتاده است.
در حوزه کشاورزی هم باید اشاره کرد که تا ابتدای انقلاب 25 میلیون تُن تولیدات کشاورزی داشتهایم ولی امروز این رقم به 125 افزایش یافته است، پس از امنیت غذایی مطلوبی برخورداریم و اسناد بالادستی موجود در حوزه امنیت غذایی قابل دفاع هستند. این در حالی است که پیش از انقلاب به خاطر نبود امنیت غذایی در دورهای جمعیت کشو به نصف کاهش یافت.
امروز کشور ما براساس منافع خود، اهدافش را برنامهریزی میکند؛ درصورتیکه پیش از انقلاب اینگونه نبود و آمریکاییها منافع و منابع اقتصادی کشور را براساس منافع خودشان مدیریت میکردند. آمریکا از منافی که از کشور ما به دست میآورد با کامبوج و ویتنام جنگ میکرد.
علیرغم همه مشکلاتی که وجود دارند و همه ما هم به این مشکلات اشراف داریم، مدیریت اقتصاد براساس منافع ملی بوده نه براساس منافع ملی دیگر کشورها.
در حوزه درمان حدوداً از 80 دلار هزینهکرد سرانه سلامت در سال به عدد 400 دلار به ازای هر شخص در سال دست پیدا کردهایم. همچنین اتفاق مثبت دیگری که رخ داده این است که به کشوری با قابلیت توریسمدرمانی تبدیل شدهایم. به عنوان مثال خیلی از کشورهای منطقه یا ایرانیهایی که به خارج کشور مهاجرت کردهاند برای انجام درمان به ایران سفر میکنند یا بازمیگردند.
در حوزه آموزش، بیش از دو و نیم برابر نرخ باسوادی امروز کشور است و در زمینه آموزش ابتدایی و متوسطه، رشدی بالغ بر 81 درصد در آموزش پسران و رشد 170 درصدی آموزش دختران را در مقایسه با قبل از انقلاب شاهد هستیم. همچنین چند سال است که ورودی دختران به دانشگاهها نسبت به پسران بیشتر شده و این یکی از شاخصههای مهم توسعه محسوب میشود. دشمنان که میخواستند در این حوزه به ما ضربه وارد کنند امروز ناکام ماندهاند. خدماتی که انقلاب اسلامی به زنان ارائه داده بیش از مردان هست و این را فارغ از هر نوع نگاه سیاسی و فقط براساس آمار بیان میکنیم.
ایکنا- آمارهایی که ارائه کردید واقعاً خوشحالکننده و امیدوارکننده بودهاند اما سؤال بعدی من این است که چه چالشها و تهدیداتی در پیش روی انقلاب اسلامی قرار دارند؟
مهمترین کاری که امام خمینی(ره) انجام دادند تحقق کلمه الله در فضای جهانی بود و ایشان یک حکومت دینی بر مبنای حقایق اصلی را بنا نهادند. ما معتقدیم تشیع و نظام علوی بالاترین مفاهمه از فرامین الهی را دارد و امام راحل آمدند و به این عقیده و تفکر، لباس سیاسی پوشاندند.
دشمن در تمام حوزهها سعی کرد به ما ضربه وارد کند؛ از حوزههای امنیتی گرفته تا حوزههای سیاسی و ترورهای مختلف و به زعم بنده خیلی اتفاقات رخ داد تا ایدئولوژی که انقلاب اسلامی به دنبال آن بود بنیانگذاری نشود. دشمن میدانست این حرکت و ایدئولوژی تا چند دهه آینده چه موجی را ایجاد خواهد کرد و به همین دلیل به لحاظ سیاسی کشور را دچار مخاطره کردند ولی به لطف خدا و با زعامت امام راحل شاکله سیاسی حفظ شد.
از آنجا که دشمنان در حوزه امنیتی و سیاسی موفق نبودند، جنگ را به حوزه اقتصاد کشاندند و فضای اقتصادی را بهترین فضا برای ضربه زدن به انقلاب دانستند و تمام تلاششان را هم در این عرصه به کار گرفتهاند. بعد از جنگ تحریمها شدت پیدا کرد و هیچ کشوری در جهان وجود ندارد تحت چنین فشارهای اقتصادی قرار گیرد ولی فرونپاشد. این تابآوری اقتصادی که از آن برخورداریم خود جای بحث دارد. البته نمیتوان منکر تأثیرات فشارهای اقتصادی دشمن بود بلکه در برخی حوزهها اثرگذار بوده است.
اما پرسش این است ما باید چه کنیم؟ ما یک اقتصاد قوی داریم و یک اقتصاد کارآمد؛ تا همین پنج یا 6 سال گذشته از اقتصاد قوی برخوردار بودیم البته اکنون هم اقتصاد قوی داریم اما 6 سال گذشته ملموستر بود. همچنین اقتصاد قوی صرفاً نشانه کارآمد بودنش نیست؛ به لطف خدا و با اتکا به منابع طبیعی که در کشور وجود دارند اقتصاد ایران قوی شده و یا در حوزه توسعه منابع انسانی جزء سرآمدهای دنیا هستیم و این توسعه انسانی و منابع طبیعی باعث شدهاند اقتصاد ایران قوی شود اما آیا اقتصاد ما کارآمد هست؟ این جای بحث دارد.
اگر میخواهیم از چالشهایی که امکان دارد در آینده، اقتصاد ایران را درگیر خود سازد رها شویم باید اقتصاد از حالت قدرتمند به کارآمد تبدیل شود و این اتفاق ابتدا به خاطر مردم و سپس به خاطر حاکمیت رخ دهد. من تأملی در رابطه با مقدم و مؤخر آوردن مردم و حاکمیت دارم؛ در یکی دو دولت گذشته و شاید هم بعضاً در این دولت سیاستهایی اتخاذ شدهاند که در این سیاستها کمتر به مردم توجه شده؛ درصورتیکه شرایط امروز بهگونهای است که باید مردم را بیشتر در اولویت قرار داد و اقتصاد را به نوعی کارآمد کرد که تا حد قابل توجهی بتوان مسائل مردم را حل کرد.
در کشور ما چند چالش بزرگ یا ابرچالش وجود دارند که حل کردن همه اینها عموماً در اختیار دولتهاست. دولت باید تصمیم بگیرد، راهاندازی و در دروازه را باز کند و سپس مردم خودشان برای حل این مشکلات به صحنه میآیند. زمانی که در دروازه بسته باشد مردم اجازه ورود نخواهند داشت.
یکی از ابرچالشهای موجود در کشور مربوط به حوزه مسکن است؛ در کشور تعداد بسیار زیادی مسکن وجود دارند ولی متأسفانه در اختیار یک سری افراد خاص قرار گرفتهاند. طبق آمار وزارت راه و شهرسازی فردی در تهران به تنهایی 2500 خانه دارد و سند به نام اوست. ابرچالش دوم مربوط به صنعت خودروسازی است. همه این چالشها به راحتی قابل حل هستند و در نهایت هم مادر همه این ابرچالشها تورم است.
کشورهای موفق با روشهای صحیح توانستهاند تورم را حل کنند و ما هم میتوانیم این مشکل را مرتفع سازیم ولی به شرط اینکه در دولتها میل به اقتصاد کارآمد مشاهده شود. برای اینکه از اقتصاد کارآمد بهرهمند شویم باید مقداری علمیتر برخورد کنیم و همت بیشتری از خود نشان دهیم و یا به مردم توجه بیشتری شود و سهم مردم از کیک اقتصاد افزایش یابد و سهم دولت کاهش پیدا کند البته این سخن من به مفهوم لیبرالیسم که به اقتصاد آزاد اعتقاد دارد نیست و نباید با آن اشتباه گرفته شود بلکه دولت باید حاکمیت خودش را بر منابع حفظ کند اما سهم مردم را هم افزایش دهد.
اگر میخواهیم اقتصاد کارآمدی داشته باشیم باید به چالشهای اصلی مردم توجه شود. مثلاً در بعضی از حوزهها هزینهکردهایی میشود که دغدغه امروزمان نیست یا نمایندگانی در مجلس هستند برای اینکه رأی بیاورند در منطقه خودشان هزینههایی را انجام میدهند که به نفع کل کشور نیست.
مهمترین شاخص کاهش تورم اصلاح نظام بانکی و ترازنامه بانکهاست. باید بدانیم بانکها قویترین موتور تورم در کشور هستند که الحمدالله این دولت گامهای خوبی را در حوزه اصلاح نظام بانکی برداشته؛ از جمله کاهش نقدینگی و اصلاح ترازنامه بانکها و امیدوارم که این حرکت ادامه پیدا کند. اگر نظام بانکی کشور اصلاح شود یقین بدانید یکی از مهمترین موتورهای تورمی کشور خاموش خواهد شد.
از سوی دیگر رانتی که به خودروسازان داده میشود موجب اعتراض افکار عمومی کشور شده است. به زعم بنده سوءمدیریتها و رانتهای بیجا در حوزه صنعت خودروسازی باعث شده تا حتی مردم به بخشی از نظام مشکوک شوند و برای مردم جای سؤال است که چرا مشکل خودرو حل نمیشود؟! به نظر من دولت باید قاطعانه ورود کند و در یک بازه زمانی دو یا سه ساله مشکل صنعت خودرو را مرتفع سازد. خودرو دغدغه کوچکی بوده که امروز بزرگ شده و باید این دغدغه را از مردم گرفت.
یکی دیگر از ابرچالشهایی که به آن اشاره کردم و باید برطرف شود مربوط به تورم است. متأسفانه نرخ بالای ارز در تشدید تورم نقش داشته و باید این مشکل را حل و فصل کرد. متأسفانه امروزه اشتغالزایی به نرخ ارز گره خورده و یکی از دلایلی که مانع کاهش نرخ ارز در کشور شده به خاطر این است که اشتغال را در وضعیت خوب نگه دارند و همچنین یکی دیگر از دلایل، مربوط به سود بنگاههاست یعنی نرخ بالای ارز سبب سوددهی و رشد بنگاهها میشود؛ در یک اقتصاد بیمار چنین اتفاقی رخ میدهد. افزایش قیمت دلار حجم اقتصاد را کوچکتر و نتیجهاش میشود اینکه حجم اقتصاد ایران یکدهم شود و مطابق بیانات مقام معظم رهبری اصلاً قابل قبول نیست و موجب بیارزش شدن پول ملی خواهد شد.
افزایش قیمت ارز و کوچک شدن حجم اقتصاد سبب شده تا جایگاه اقتصادی ما از هجدهم دنیا به رده سیام تا چهلم دنیا تقلیل پیدا کند و این یک سقوط آزاد محسوب میشود. دولت قبل به خاطر چیدن تمام تخممرغهایش در سبد برجام ضربه شدیدی به اقتصاد وارد کرد. افت ارزش پول ملی به یکی از جولانگاههای دشمنان تبدیل شده و دشمن با دستاویز قرار دادن نرخ ارز درصدد ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران است.
ایکنا- دولت سیزدهم تلاشهایی را برای دلارزدایی انجام داده و قراردادهای دو یا سهجانبه را امضا کرده اما چرا خیلی مؤثر واقع نشدهاند؟
چند عامل در این رابطه مؤثر است؛ اولین عامل مربوط به کُند بودن اقتصاد است. ما پیمانهای اقتصادی بسیار خوبی را منعقد کردهایم مثلاً با چین و روسیه که میتوانند اثرگذار باشند قراردادهایی را امضا کردهایم و اگر این قراردادها اجرا شوند میتوانند بسیاری از تکانههای اقتصادی را پوشش دهند ولی در این قراردادها و مفاهمهها خیلی سریع عمل نکردهایم.
اتفاقات خوبی در حوزه دلارزدایی رخ داده ولی کافی نیست. برای اینکه بتوانیم در حوزه ارز، فضای دشمنی را از دشمنان بگریم حتماً باید یک سری سیاستها را سریعتر اجرا کنیم و ضرورت دارد بانک مرکزی مستقلتر از زمان فعلی باشد و با نگاه کارشناسیتر به موضوعات اقتصادی نگریسته شود و با سرعت بیشتری به قراردادهای دوجانبه و چندجانبه با کشورهای دوست عمل کرد و از عضویتمان در سازمانهایی مانند شانگهای بهرهبرداری بیشتری صورت پذیرد.
از سوی دیگر امروز باید دولتمردان ما و نظام حکمرانی چالشهای مردم را در بازههای زمانی مختلف حل و فصل کند که از قبل قول آن را دادهاند. استقلال اقتصادی که امروز از آن برخورداریم پیش از انقلاب وجود نداشت و باید از آن دفاع کرد و یکی از راهکارهای دفاع از آن عبور از ابرچالشهایی است که مورد اشاره قرار گرفت.
ایکنا- در جمعبندی اگر سخنی باقی مانده بیان بفرمایید.
دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران درصدد ضربه زدن به اقتصاد ما هستند. اگر در حوزه اقتصاد به تئوریهایی که مقام معظم رهبری کانالیزه کردهاند بازگردیم قطعاً مسیر عبور از چالشها را پیدا خواهیم کرد. باید تمام سیاستهای اقتصادی را بر مبنای تئوریهای رهبر معظم انقلاب پیش ببریم و مطمئن باشید در صورت تحقق این موضوع از خیلی از مشکلاتی که گرفتار آنها هستیم به راحتی میتوان عبور کرد. امیدوارم این عزم را در بدنه حاکمیت و دولت و مجلس مشاهده کنیم.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام