آیت‌الله مصباح یزدی درس‌های بزرگی از ذوب شدن در ولایت داد
کد خبر: 4190736
تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۴
پیام سیدحسن نصرالله به سومین کنگره بزرگداشت آیت‌‌الله مصباح یزدی

آیت‌الله مصباح یزدی درس‌های بزرگی از ذوب شدن در ولایت داد

دبیرکل حزب‌الله لبنان، در پیامی به سومین کنگره بین‌المللی بزرگداشت آیت‌‌الله مصباح یزدی تأکید کرد: زندگی ایشان تجسمِ سلوکیِ مکارمِ اخلاق و رسالت‌های انبیا بود و با گفتار و کردار خود درس‌های بزرگی از ذوب شدن در ولایت و ولی ‌داد و راهنمایی به سوی ولایت و سپری برای آن بود.

به گزارش ایکنا، متن پیام حجت‌الاسلام سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، به سومین کنگره بین‌المللی بزرگداشت آیت‌‌الله مصباح یزدی به شرح زیر است:
 
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
 
لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ -الممتحنة – الآية – ٦
 
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته. 
الأعزاء أسرة فقيد العالم الإسلامي والفكر الإنساني. سماحة العلامة المفكر الشيخ مصباح اليزدي (رضوان الله عليه ) 
السادة العلماء والباحثون والمشاركون في المؤتمر الدولي الثالث لتخليد ذكرى هذه الشخصية العلمية الكبيرة. 
السادة مدير وأعضاء لجنة إحياء الذكرى السنوية الثالثة لرحيل المفكّر العلّامة مصباح اليزدي (قده). 
 
السلام عليكم جميعاً وتقبّلَ الله أعمالكم بأحسن القبول. 
إننا نعتقد أنّ تظهير إرث سماحة الفقيد الكبير بما يحتويه من علم زاخر ومنارات معرفية زاهرة، ومناهج جديدة على مستوى العديد من العلوم، هو أمانة في أعناق العلماء والباحثين وطلاب الحقيقة.  
وليس ذلك تخليداً لفكر سماحته فحسب، وإنما هو أيضاً خدمة جليلة للأمة المتعطشة إلى فكره الصافي الزلال، وخصوصاً أجيال الشباب التي جذبها سماحته بإسلوبه ودفقه المعرفي وهو ما أتقنه قلّة عبر تاريخنا المعاصر. 
والحقّ أن سماحته شكّلَ معرفياً وسلوكياً، تلك القدوة المشرقة الأخاذة للعلماء وللأجيال في أعظم وأقدس المهام نصرةً للدين وذوداً عنه وتمهيداً لإمامنا المهدي (عج). 
لقد كان سماحته في عتمة الفكر مصباحنا وصباحنا، ينهمر غيثاً مع كل قيظ، فعندما كان الكثيرون من السالكين يبحثون عن الحق والحقيقة على ضفاف معارف الأنفس والآفاق، كان سماحته يستخرج من الأعماق درر الحكمة ونقاوة المعرفة، ويترجم سلوكياً خارطة طريق الوصول. 
لقد وهبَ الحياة للعقول فإزدهت بالمعرفة، وللنفوس فإنتشت بالطمأنينة، وكأنه كان موكلاً بإستحضار الآفاق البعيدة، فإذا هي أمام العين واللبّ بداهة محقَّقَة، ولذلك كان يُؤتَى عند القلق والشكّ والحيرة وإنسداد الآفاق.
نتصوره اليوم كما كان دائماً، حارساً للعقيدة عند بوابة قلعة الإسلام، حاملاً سيف الكلمة، ودرع الثقة بالله، ومجللاً بِسِمَة اليقين وبحرٍ من العطف والأبوّة والهداية. 
فلقد كانت حياة سماحته تجسيداً سلوكياً لمكارم الأخلاق ورسالات الأنبياء، ولقد أعطى الدروس العظيمة قولاً وعملاً في الذوبان في الولاية والولي وكان دليلاً إليها ودرعاً لها، وعمل على إمدادها، وصبَّ جهوده المباركة الطيبة في ترسيخ نهجها وتجذيرها في نفوس المؤمنين. 
 
لا شكّ أنّه مع إرتحال الكبار تتحسس الأمة يُتمها وتتوسل الإرث الفيّاض لتعوّض شيئاً من عطر الأبوّة. 
إلا أننا في لبنان فقد حفر رحيل سماحته فينا عميقاً، وقد ثُكلنا برحيله ثكلاً مضاعفاً، مرة بخسارة الفكر الوثّاب والحكمة المتعالية والحضن والملجأ والمرجع، وأخرى في خسارتنا لرعايته وعطفه وأبوته ونُصحه ودعائه. 
إنَّ الإرث الكبير الذي خلّفه سماحته وهو الإرث الضارب في الأعماق وفي غرر المعارف، ما كان ليكون لولا إخلاص وصفاء سماحته ولولا التسديد الإلهي وتوفيقه سبحانه وتعالى خدمةً لعباده وأوليائه. 
لقد إرتوينا من معين نتاجه الفكري بدءاً من النتاجات الأولى، من كتبه في معرفة الله وذكره والزاد والسير إليه. 
ومضينا مع نتاجه نحو الكون والإنسان والسبيل والدليل والقرآن والأخلاق، ثم خضنا في حنايا المجتمع والتاريخ والحرب والجهاد والإمامة والولاية وشفاء الروح والأسفار ونهاية الحكمة، والجديد في منهجية تعليم الفلسفة ودروسها وخلاصتها.
أما في المواعظ الإلهية فقد كان سماحته بحق موعظة بليغة. لقد دلّتنا كتبُه كيف ننهل من كأس كوثره، وكيف نتدثّر شمس الولاية، وعرّفَنا سماحته الذاتَ وكيف تُبنى، وأضاء بعمق على الثورة الإسلامية وجذورها وطاف بنا حول الشباب ومشاكلهم وشبهاتهم والردود، وغاص بنا في رحلته إلى بلاد الألف ملة، ورسونا معه في تأملات في الحكمة والإشراق.
إنه كان وسيبقى تلك الشجرة المثمرة الوارفة التي تؤتي أكلُها كلّ حين بإذن ربها، وذلك الفيء البهّي الذي نستظله ونركن إليه. 
لقد كانت المقاومة الإسلامية في لبنان محلّ رعايته وسؤاله ودعائه وآماله، إذ كان يُدرك سماحته أن المقاومة خيار أوحد لصمود الأمة وتحقيق عزّتها، وتحرير مقدساتها. 
وحبّذا لو كان حاضراً بيننا ليرى بأمّ عينيه ما تصنعه المقاومة في فلسطين من إنتصارات وبطولات عزَّ نظيرها، فتطمئنّ نفسه الزكية بمشاهد الهزيمة والإذلال المدوّي الذي يتكبده الصهاينة في غزّة الأبيّة. 
في الختام .. عهدٌ لما أراد ودعا... الإخلاص والإستقامة على خط الولاية. 
 
والحمد لله رب العالمين 
۱۱ ٫ جمادى الآخرة ١٤٤٥هـ
 
ترجمه
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
 
لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ (سوره ممتحنه، آیه۶)
 
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته
 
خاندان عزیزِ دانشمند جهانِ اسلام و اندیشه انسانی، علامه اندیشمند، شیخ محمدتقی مصباح یزدی (رضوان الله علیه)
 
سروران؛ دانشمندان، پژوهشگران وشرکت‌کنندگان در سومین همایش بین‌المللی گرامی‌داشت یاد آن شخصیت بزرگ علمی،
 
مدیر و اعضای محترم ستاد برگزاری سومین سالگرد ارتحال علامه اندیشمند مصباح یزدی (قدّس سرّه)
 
با سلام بر همه شما و آرزوی قبولی اعمال‌تان در درگاه خداوند متعال
 
ما معتقدیم که نشان‌دادن میراث آن شخصیت بزرگ و فقید که دربردارنده دانش فراوان، روشنگری‌های معرفتی درخشان و روش‌های نوین در سطح بسیاری از علوم است، امانتی بر دوش علما، پژوهشگران و جویندگان حقیقت است.
 
این کار، تنها زنده‌ نگه‌ داشتن فکر ایشان نیست؛ بلکه خدمتی بزرگ نیز به امت مشتاق اندیشه صاف و زلال او و به خصوص نسل‌های جوانی است که آن شخصیت بزرگ با روش و جریان معرفتی‌اش جذب کرد؛ تعداد کمی از علما در عصر حاضر ما به اين اتقان رسيده‌اند!
 
حقیقت این است که ایشان به لحاظ معرفتی و سلوکی، سرمشقی تابناک و گیرا در بزرگ‌ترین و مقدس‌ترین امور برای دانشمندان و نسل‌های مختلف به وجود آورد تا دین را یاری کرده، از آن دفاع کند و برای ظهور امام‌مان حضرت مهدی(عج) زمینه‌سازی کند.
 
همانا ایشان در تاریکی و ظلمات افکار، برای ما مصباح و صبح نورافشان؛ و در گرما و خشکی دل‌ها، بارانِ ریزان بود. هنگامی که بسیاری از ره‌پویان حق بر کرانه‌های ساحل معارف آفاقی و انفسی در جست‌وجوی حق و حقیقت بودند، ایشان از اعماق این دریا گوهرهای حکمت و گلچین‌های معرفت را استخراج و در سلوک خود نقشه راه وصول به حق را تفسیر می‌کرد.
 
او به خِرَدها زندگی بخشید تا با معرفت بدرخشند؛ و به جان‌ها حیات عطا کرد تا با آرامش سرمست شوند. گویا به او سپرده شده بود که افق‌های دوردست را به گونه‌ای فراخوانَد که در پیش چشم و عقل هم‌چون امری بدیهی تحقق یابد؛ و به همین دلیل، هنگام نگرانی، شک، سرگردانی و انسداد افق‌های پیش رو به سراغش می‌آمدند.
 
ما معتقدیم که امروز نیز ایشان هم‌چون گذشته پاسدارِ عقیده بر دروازه دژ اسلام، حامل شمشیر کلمه و زرهِ اعتماد به خدا و دارای نشان یقین و دریایی از عطوفت، پدری و هدایت‌اند.
 
زندگی ایشان تجسمِ سلوکیِ مکارمِ اخلاق و رسالت‌های انبیا بود و با گفتار و کردار خود درس‌های بزرگی از ذوب شدن در ولایت و ولی ‌داد و راهنمایی به سوی ولایت و سپری برای آن بود. در یاری‌رساندن به ولایت پای‌می‌فشرد و تمام تلاش‌های با برکت و پاکش را در پابرجاکردن راه ولایت و ریشه‌دار کردن آن در جان‌ مؤمنان به‌کارمی‌گرفت.
 
بی‌شک با رحلت بزرگان، امت احساس یتیمی می‌کند و دست به دامنِ میراث پرفیض آن‌ها می‌شود تا قدری از عطر پدری‌شان را جایگزین‌ کند.
 
اما در لبنان رحلت ایشان در بین ما اثری عمیق ایجاد کرد و ما را به سوگی مضاعف نشاند؛ از یک سو با خسارت از دست دادنِ فکر پویا، حکمت متعالیه، پناه، ملجأ و مرجع؛ و از سوی دیگر، با خسارت ازدست‌دادن توجه، عطوفت، پدری، خیرخواهی و دعایش برای‌مان.
 
قطعاً میراث بزرگی که ایشان از خود بر جای گذاشتند -که میراثی ژرف و گزیده در معارف است- به‌وجود نمی‌آمد، اگر اخلاص و صفای ایشان و عنایت و توفیق خدای متعال برای خدمت به بندگان و اولیایش نبود.
 
ما از چشمه جاری تولید فکریِ ایشان سیراب شدیم؛ ابتدا از نخستین آثار ایشان؛ از کتبش در خداشناسی و یاد او و ره‌توشه و به سوی او. با آثار ایشان به سوی شناخت کیهان‌ و انسان‌ و راه‌ و راهنما و قرآن‌ و اخلاق ره‌سپار شدیم؛ سپس در اعماق جامعه و تاریخ و جنگ و جهاد و امامت و ولایت و شفای روح و اسفار و نهایة الحکمة و آموزش فلسفه و دروس فلسفه و چکیده چند بحث فلسفی سِیر نمودیم.
 
در پندهای الهی، ایشان حقیقتاً موعظه‌ای رسا بود. کتاب‌های ایشان راهنمای ما شد که چگونه از جام کوثرش بنوشیم؛ و چه‌سان خود را در معرض خورشید ولایت قرار دهیم. او خودشناسی برای خودسازی را به ما شناساند و با نگاهی ژرف، بر انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن پرتو افکند. او ما را گِرداگرد جوانان پرسشگر، و پرسش‌ها و پاسخ‌ها بُرد، ما را در سفر به سرزمین هزار آیین همراه‌ساخت و همراهش با تماشای فرزانگی و فروزندگی پهلو گرفتیم.
 
او این‌چنین بود و این درخت پربار که هر زمان میوۀ خود را به اذن پروردگارش می‌دهد و این سایه‌سار باشکوه که ما از آن بهره می‌بریم و به آن تکیه می‌کنیم، باقی‌خواهد ماند.
 
مقاومت اسلامی در لبنان مورد توجه، درخواست، دعا و آرزوهای‌شان بود؛ چراکه ایشان درک‌کرده‌بودند که مقاومت تنها گزینه برای پایداری امت و دستیابی آن به عزت و آزادی مقدساتش است.
 
ای کاش او اکنون در میان ما حاضر بود، تا با چشم خود پیروزی‌ها و قهرمانی‌های کم‌نظیر مقاومت در فلسطین را می‌دید و با مشاهدۀ شکست و خواری آشکاری که صهیونیست‌ها در غزۀ نستوه به آن تن ‌دردادند، جان پاکش آرامش می‌یافت.
 
در پایان، عهد می‌بندیم با آنچه خواست و به آن خواند؛ اخلاص و استقامت در راه ولایت.
و الحمدلله رب العالمين 
 
۱۱ جمادی الثانی ۱۴۴۵ ه‍‎.ق.
 
انتهای پیام
captcha