به گزارش خبرنگار ایکنا، سومین جلسه از سلسلهجلسات تدبر در سوره مبارکه «حجرات» با عنوان شکلگیری جمعهای رشدآفرین به همت مدرسه ولایت(دعا و فقه حکومتی) و با سخنرانی هانی چیتچیان؛ مدرس و کارشناس قرآنی، شامگاه یکشنبه 19 شهریور در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد.
چیتچیان در ابتدای این جلسه مباحث طرح شده در دو جلسه پیشین را یادآور شد و گفت: براساس موضوع، آیات سوره «حجرات» را به هفت دسته و سه محور تقسیم کردیم که تأکید بر جایگاه رسول خدا به عنوان رئیس جامعه اسلامی، شکلگیری روابط بر مبنای برادری و برابری و همچنین پیاده شدن ارزشهایی به عنوان عادات اجتماعی براساس جایگاه رفیع پیامبر(ص) محورهای سهگانه آیات این سوره مبارکه بودند.
این کارشناس قرآنی دستهبندی صورت گرفته آیات این سوره را برحسب ظاهر و مبتنی بر مجموعه آدابی دانست که سعادت فردی و نظامسازی اجتماعی براساس ارزشهای اخلاقی و دینی را موجب میشود که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نیز به آنها اشاره کرده است.
چیتچیان، اطاعت از فرامین الهی، شأنیت قائل شدن نسبت به جایگاه رسول و رعایت اخلاقیات میان افراد جامعه را از جمله شروط سعادتمندی یک اجتماع دینی خواند و گفت: میان تبعیت و اطاعت با وجود تشابهی که در معنای آنها وجود دارد، فرق بسیاری است که همین امر موجب میشود تا ما در جامعه اسلامی با ایمان حقیقی یا اسلام ظاهری روبرو شویم.
وی قائل بودن به جامعه دینی را مستلزم تعاریف مختلفی پیرامون این موضوع دانست و گفت: رایجترین تعریف آن است که حاکمیت الهی را بر همه مناسبات اجتماعی، روابط میان مردم جامعه شاهد باشیم که این امر ناشی از شیوه نگاه کردن مردم جامعه به زندگی است که البته این شیوه نیز خود ناظر بر همان سه محوری است که سوره «حجرات» به آن اشاره دارد، یعنی ارتباط فرد با خدا، ارتباط با رسول خدا و ارتباط و تعاملی که با دیگر افراد جامعه برقرار میکند.
این کارشناس قرآنی، وجوه شخصیتی انسان را بر دو اصل رفتار و آداب که بروز میدهد و دیگری، باورهای درونی او که اعتقاداتش را شکل میدهد، تقسیم کرد و گفت: گاه انسان یکی از این دو اصل را دارد و دیگری را ندارد در حالی که قرآن و آموزههای دینی و اسلامی، آداب مبتنی بر باور و عقیده را طلب میکند.
چیتچیان شرطیسازی در تربیت انسان برای در اختیار داشتن این دو اصل به شکل توأمان را یک آسیب بزرگ دانست و گفت: رفتاری که با عنوان آداب بروز میکند براساس روش شرطیسازی تربیت انسان متکی بر ارعاب، تطمیع یا حتی تکرار است و اسلام مؤکداً بر این مسئله قائل است که ادب نباید از طریق شرطیسازی باشد.
وی نقطه مقابل در تعلیم و تربیت متکی بر شرطیسازی را ادب مبتنی بر شناخت دانست و گفت: اگر شناخت صورت گیرد آن زمان است که در مورد مفاهیم برگرفته از آداب رفتاری، فهمی از سوی انسان سر میزند که معرفتی را موجب خواهد شد و این معرفت به هیچ عنوان قابل تغییر و دگرگونی نیست و درست به همین دلیل است که قرآن در مقاطع گوناگون و حتی در برخی از آیات این سوره، پرسشهایی را مطرح میکند تا انسان را در برابر باورهایش به چالش بکشد تا مشخص شود کدام یک براساس معرفت و کدامیک براساس شرطیسازی بوده است.
این مدرس قرآنی تبعیت را پیروی محض بدون شناخت دانست و گفت: اسلام به اطاعت قائل است و از تبعیت دوری میکند، چرا که اطاعت هم نوعی پیروی است، منتها با میل و رغبت فرد پیرو و نه از سر اجبار؛ به همین دلیل است که در آیةالکرسی ما با عبارت «لا اکراه فی الدین» روبرو هستیم که البته برخی برداشت ناصحیح از این عبارت قرآنی دارند و اساساً کلیت دین را منکر میشوند و میگویند برخی میتوانند آن را داشته باشند و برخی نیز میتوانند به شکل کامل آن را کنار بگذارند.
چیتچیان افزود: این در حالیست که مراد از این عبارت قرآنی فرق میان دین از سر اجبار و دین از سر رغبت است و قرآن دینی از سر اجبار را نمیپذیرد هر چند که وقتی به وادی دین وارد میشویم براساس چارچوبهای مدنی، نیاز به پیروی از قوانینی هستیم که اتفاقاً در برابر آنها نیز موضع منفی داریم، ولی این امر هیچ ارتباطی با دین ندارد، بلکه وضع قوانین مدنی است که حتی اگر دین هم در میان نباشد، ملزم به پیروی از آن هستیم.
وی تصریح کرد: باز هم بر این نکته اصرار دارم که ذات دین بر مبنای اطاعت است نه تبعیت یعنی دین و قوانین آن موجود است منتهای امر، فرد اختیار و اراده میکند و مثلاً میگوید این امر را دوست دارم و خودم قصد انجام آن را دارم و یا دوست ندارم و هیچ الزامی هم به رعایت و انجام آن نمیبینم.
چیتچیان الزام و تحمیل برخی عقاید و قوانین دینی را بر فرد جامعه مغایر با اصل اختیار او دانست و گفت: تنها چیزی که در این مقال مطرح است اینکه ما باید با استفاده از مجموعه اقدامات و بیان سلسله اندیشههایی، اصطلاحاً به یک کار فرهنگی دامنهدار بپردازیم تا در نهایت فرد مجاب به این مسئله شود و آن چیزی که به شکل مداوم در حال تکرار شدن برای انجام آن است، ارزشی است که صلاح فرد در آن است؛ درست کاری که پیامبران در منش تبلیغ و ترویجی خود آن را پیش گرفتند و در طول سالیان نبوت خود، به بیان مکرر اصولی پرداختند که انجام آن به صلاح است و از اموری نهی کردند که نفع جامعه در آن نیست و نکته جالب توجه اینکه در هیچ کدام از این مراحل، ذرهای تحمیل و شرطیسازی را نمیتوان مشاهده کرد.
وی اظهار داشت: تا زمانی که تبعیت تبدیل به اطاعت نشود، باید انتظار آن را داشت که با استفاده از محرکهایی، مسیری که فرد انتخاب میکند، به طور کامل تغییر ماهیت داده و مبدل به یک مسئلهای حتی مخالف آنچه تاکنون وجود داشته است بشود؛ ماجرای کربلا را مشاهده کنید، تبعیت از طریق ارعاب و تحمیل موجب میشود کوفیان امام واجبالطاعة خود را تنها بگذارند؛ حتی فرد ممکن است به ظاهر سعی در حفظ موضع خودش داشته باشد، اما چون ایمان ضعیف و اسلام ظاهری است، در طرفةالعینی تغییر موضع میدهد.
این مدرس قرآنی تأکید کرد: ممکن است فرد به شکل فردی در ارتباطش با خدا وجه تابع بودن را انتخاب کند، اما وقتی در اجتماع قرار میگیرد تظاهر به اطاعت کند یعنی پیروی از سر رغبت و علاقه؛ این دوگانگی یا دارا بودن چهره نفاق نیز یکی دیگر از آفتهای دینداری است و بار اجتماعی ایجاد میکند. فرد برای موجه جلوه دادن خود در میان مردم به شکلی عمل میکند که مطیع فرمان خدا و رسول است در حالی که در باطن تابع است و از سر بیرغبتی تنها برای پیشبرد اهدافش موضع دینداری را انتخاب کرده است و خروجی و پیامد این دوگانگی چنین میشود که وقتی در مقام قیاس میان شخصیت واقعی و آنچه که ساختگی است از سوی مردم قرار میگیرد، آنها چنین اظهار میدارند که اگر ماهیت اسلام و دین این است، پس ما ترجیحمان این است که اساساً بیدین باشیم.
وی پرهیز از به کار بردن القاب ناشایست نسبت به افراد جامعه اسلامی و همچنین پرهیز از انتساب برخی واژگان و القاب که افراد جامعه شأن شخصیتی برای پذیرش آن را ندارند از جمله دیگر خصوصیات جامعه دینمدار و قرآنی دانست و گفت: اتفاقاً مراعات در به کاربردن برخی واژگان، القاب و انساب که افراد جامعه آنها را نسبت به هم روا میدارند از شقوق ایمان و تقواست که متأسفانه کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
چیتچیان در ادامه گفت: ممکن است که خدا در جای جای قرآن همه را با هر میزان از تابعیت یا ایمان با لفظ «یا ایها الذین آمنوا» خطاب قرار دهد که این امر میزان رحمت و رأفت پروردگار را نشان میدهد، اما ما به عنوان مخلوق نمیتوانیم این القاب و انساب را به راحتی در مواجهه با افراد جامعه به کار ببریم و مثلاً همه را شیعه خطاب کنیم؛ شاید خیلیها محب اهل بیت(ع) باشند، اما لزوماً شیعه نیستند، بلکه شیعه بودن و پیرو راستین و مطیع خدا، پیامبر و جانشینان آن حضرت، مراتب و شروطی دارد که همگی شایستگی آن را ندارند.
وی صدق در گفتار و راستی در قول و بیان را مهمترین ویژگی جامعه ایمانی و قرآنی برشمرد و گفت: شاید به همین دلیل است که برخی تشکیل حکومت اسلامی را برنمیتابند و اعتقاد دارند که تشکیل حکومت دینی نوعی یکنواختی در ظاهر افراد و تظاهر به آن چیزی که نیستند در پی دارد و همانطور که گفته شد برای رسیدگی به امور جاری زندگی، لباس تدین را هر چند که به آن ایمانی از سر رغبت نداشته باشند بر تن میکنند، اما باید گفت این امر تنها مختص به این روزگار نیست.
چیتچیان اذعان کرد: حتی در عصر پیامبر (ص) گروهی بدون داشتن ایمان قلبی، خود را مطیع آن حضرت معرفی کرده اما بعد از وفات ایشان کار خود را میکردند و بعد از شهادت حضرت علی(ع) و سایر معصومین(ع) هم هر زمان که وقفهای پیش میآمد برخی چهره واقعی خود را نشان میدادند و وقتی در کنار معصوم(ع) قرار میگرفتند، لباس دین به تن میکردند و این امر در زمان ظهور منجی عالم بشریت نیز وجود خواهد داشت هر چند که ایشان قدرتهایی برای برملا شدن چهره واقعی آنهایی که تظاهر میکنند، خواهند داشت.
وی در پایان گفت: باز هم تکرار میکنم برای رسیدن به جامعه آرمانی دینی هیچ راهی جز تبیین، تکرار مکرر شعائر دینی و کار فرهنگی نیست تا در نهایت همه افراد جامعه مجاب به این شوند که آنچه بزرگان دین در مورد ماهیت دین و عمل به دستورات و فرامین الهی تأکید میکنند، به راستی خیر و صوابشان در همان است.
انتهای پیام