سیدمحمدمهدی جعفری، زاده مهرماه ۱۳۱۸ در شهرستان دشتستان، نویسنده، مترجم و پژوهشگر متون دینی، فعال و زندانی سیاسی دوران پهلوی است و سالها در مقام عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز به تدریس و تعلیم دانشجویان اشتغال داشت. او نمایندگی مردم دشتستان در اولین دوره مجلس شورای اسلامی را نیز در کارنامه خود دارد. آنچه باعث شد تا خبرنگار ایکنا از اصفهان بهمناسبت سالروز وفات آیتالله طالقانی، با این نویسنده و پژوهشگر حوزه دین به گفتوگو بنشیند، نقش مؤثر وی در تدوین و تنظیم تفسیر «پرتوی از قرآن» اثر آیتالله طالقانی است.
ایکنا ـ از روند تألیف مجموعه تفسیری «پرتوی از قرآن» بگویید. این مجموعه شامل تفسیر کدام سورههای قرآن کریم است؟
هنگامی که آیتالله طالقانی متوجه شد در حوزههای علمیه به قرآن و تفسیر توجه شایستهای نمیشود، برای احیای آن در سال ۱۳۱۸ از قم به تهران آمد و در همان دوران خفقان رضاخانی به تفسیر قرآن برای جوانان پرداخت. ایشان از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۷ در مسجد منشورالسلطان که پشت مجلس واقع بود، به تفسیر قرآن میپرداخت و از ۱۳۲۷ تا ۱۳۴۱ نیز در مسجد هدایت واقع در خیابان استانبول قدیم، شبهای جمعه تفسیر میگفت. غالب افرادی که در این جلسات حضور مییافتند، تحصیلکردهها، جوانان، دانشجویان، استادان دانشگاه و روشنفکران بودند؛ اما متأسفانه در این دوره، تفسیرهای بیانشده ثبت و ضبط نشد. آیتالله طالقانی در سال ۱۳۴۱ به دست مأموران شاهنشاهی دستگیر و روانه زندان شد. توضیح اینکه شاه در بهمن ۱۳۴۱ تصمیم به برگزاری رفراندوم برای اجرای انقلاب سفید داشت؛ لذا مخالفان حکومت و اجرای این رفراندوم را دستگیر و روانه زندان کرد.
آیتالله طالقانی در زندان یادداشتهایی در زمینه تفسیر جزء اول قرآن بر مبنای محفوظات خود و بدون استفاده از منبعی دیگر نوشت. این مکتوبات به بیرون از زندان فرستاده و منتشر شد. اوایل خرداد ۱۳۴۲ بود که به دست عمال پهلوی دستگیر و به زندان قصر فرستاده شدم. در این ایام، آیتالله طالقانی همراه افرادی همچون مهندس بازرگان و دکتر سحابی به زندان شماره چهار قصر منتقل شدند و لذا ما از ایشان خواستیم تا تفسیر قرآن را ادامه دهد. آیتالله طالقانی پیشنهاد ما را پذیرفت و قرار بر این شد که تفسیر جزء سیام قرآن از سوره نبأ شروع شود؛ چراکه برحسب ترتیب نزول، این سورهها در مکه و در حال و هوای اوایل بعثت پیامبر(ص) نازل شده و بنابراین به شرایط جامعه آن روز، نزدیکتر بود. ایشان تقریباً هفتهای دو یا سه روز تفسیر میگفت، من سریع یادداشت میکردم و پس از پاکنویس مطالب، آنها را برای تصحیح و تکمیل خدمتشان میبردم. پس از آن نیز این مکتوبات به خارج از زندان فرستاده و منتشر میشد و به همین صورت، جزء سیام قرآن در دو جلد تألیف و منتشر شد.
در سال ۱۳۴۴ همه ما را به برازجان تبعید کردند؛ ولی تدریس تفسیر جزء دوم قرآن مثل گذشته ادامه یافت و در ۱۳۴۷ ـ ۱۳۴۶ منتشر شد. آیتالله طالقانی در ۱۳۵۲ به تهران بازگشت و با وجود مشغلههای سیاسی و اجتماعی و مراجعات متعدد افراد به تفسیر قرآن ادامه داد و توانست سوره آلعمران و ۲۲ آیه ابتدایی سوره نساء را تفسیر کند. سپس مجدداً در آذرماه ۱۳۵۴ همراه روحانیون مبارز دیگری همچون آیتالله منتظری، آقای هاشمی رفسنجانی و آقای لاهوتی دستگیر شدند. بعد از شش ماه معلوم شد که ایشان در اوین زندانی شده است. آیتالله طالقانی به خانواده خود هم سپرده بود که یادداشتهایشان را به دست من برسانند تا برای چاپ و انتشار آنها اقدام کنم. به همین منوال، حدود دو سال گذشت و تقریباً چهار جزء قرآن تفسیر و منتشر شد. برای انتشار این مجموعه تفاسیر از مؤسسه شرکت انتشار که در آن سالها بهوسیله ساواک تعطیل شده بود، کمک میگرفتیم. مدیر این شرکت، مرحوم محجوب تسهیلاتی فراهم کرده بود تا چاپ تفاسیر آیتالله طالقانی به خوبی انجام شود.
پس از آزادی زندانیان در سال ۱۳۵۷، آیتالله طالقانی نیز از زندان آزاد شد و به من پیشنهاد داد که چون قسمتهایی از تفاسیر را تلفیق کرده بودم و از حالت اولیه خارج شده بود، با عنوان «درسهایی از پرتو قرآن» به کوشش اینجانب منتشر کنم. ۳۲۰ صفحه از این تفسیر چاپ شده بود که ایشان به رحمت خدا رفت و با پروردگارش ملاقات کرد. ما انتشار این مجموعه را ادامه دادیم تا اینکه در سال ۱۳۸۳، زندهیاد اعظم طالقانی مجتمع فرهنگی آیتالله طالقانی را به ثبت رساند و تصمیم به انتشار آثار ایشان با عنوان مجموعه آثار گرفت. ما مجموعه تفاسیر و یادداشتهای آیتالله طالقانی را در سه قسمت با عناوین «با قرآن در زندان»، «با قرآن در خانواده» و «با قرآن در صحنه» منتشر کردیم. هماکنون مجموعه آثار از جلد اول تا هفتم شامل «تفسیر پرتوی از قرآن» بوده و جلد هشتم آن مباحث اقتصادی است.
ایکنا ـ آیتالله طالقانی از چه مبانی و رویکردهایی در تفسیر قرآن بهره میبرد؟
مبانی تفسیری ایشان، قرآن، احادیث نبوی و نهجالبلاغه است؛ البته احادیثی که از نظر آیتالله طالقانی صحیح قلمداد میشد. رویکردهای ایشان در تفسیر نیز نواندیشی دینی، به صحنه آوردن قرآن و راهنمای عمل قرار دادن آن بود.
ایکنا ـ روش تفسیری آیتالله طالقانی در این مجموعه چیست؟
تفسیر به مأثور، یعنی تفسیر آیات قرآن از طریق روایتهایی که از رسول خدا(ص) یا یکی از ائمه(ع) صادر شده و بهوسیله یکی از اصحاب معصومین به دست ما رسیده است. برخی از مفسران از روشهای تفسیری دیگر همچون ادبی و بلاغی، فقهی، کلامی، فلسفی، عرفانی، سیاسی، اجتماعی و... نیز بهره میبرند. هر یک از این روشها، یک بعد از ابعاد متعدد و وجوه گوناگون آیات قرآن را بیان میکند و نشان میدهد که اگر مفسر فقط یک روش را درست و منحصر بهفرد بداند، خود و خواننده را از دیگر ابعاد و حقایقی که در آیه مستتر است، محروم میکند.
آیتالله طالقانی قرآن را با قرآن تفسیر کرده است؛ یعنی ضمن اینکه در تفسیر هر آیهای به اقتضای حال از انواع روشهای یادشده استفاده میکند، قائل به این است که الفاظ قرآن، ترکیب، کلمات، آهنگ و موسیقی آیات، ساختار الفاظ و کلمات، گویای معنا و مفهوم آیه است و میتواند پرده از روی اسرار و مقاصد قرآن بردارد. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید آیات قرآن، حمال ذو وجوه است؛ یعنی ابعاد متعددی دارد و هر مفسری در هر عصر با توجه به آثار گذشتگان، تجارب تفسیری و گرایش خود، تخصص و روش تفسیریاش، وجهی از آیه و سطحی از لایههای متعدد آیات را درمییابد و به دیگران عرضه میکند؛ زیرا آیات قرآن پیامهایی فرازمانی و فرامکانی دارد و برای همه بشریت تا پایان جهان ذینفع است. نسلهای بعد هم به تناسب اوضاع و شرایط خود، برداشتهای بهتر و تازهتری از قرآن خواهند داشت؛ بنابراین نه تفسیر گذشتگان و نه تفسیر آیتالله طالقانی، آخرین تفسیر است و نه کسی میتواند ادعا کند که بعد از یک تفسیر، نیاز بشر به تفسیر جدید رفع شده است. آیات قرآن همیشه زنده است و پایانپذیر نیست.
ایکنا ـ آیا تفسیر «پرتوی از قرآن» را میتوان در زمره اولین تفاسیر علمی و اجتماعی فارسی دانست؟
خیر. تفسیر علمی اگر به معنای استفاده از علوم روز در تفسیر آیات قرآن باشد، مراتبی دارد. برخی از مفسران مانند سیداحمدخان هندی و یا صاحب تفسیر جواهر همه معجزات و آیات را با مسائل علمی توجیه و تفسیر میکنند. این نوع تفسیر را علمزده مینامند و مورد قبول دیگر مفسران نیست. برخی دیگر از مفسران مانند آیتالله طالقانی از علم روز با عنوان افکندن پرتو نوری بر ذهن بشر برای درک بهتر آیات قرآن بهره میبرند؛ لذا تفسیر «پرتوی از قرآن» را نمیتوان علمی دانست؛ ولی از علم روز، کمال استفاده را برده و از آن با عنوان پرتوها و سوسوهایی که ذهن بشر را روشن میکند، بهره میبرد. آیات قرآن حقایق ثابت و همیشگی هستند که وقتی با دانشهای نوین بشری شامل علوم تجربی، ریاضی و انسانی دیده شوند، حقیقت ثابت بهتر درک میشود. روش آیتالله طالقانی در طرح مسائل اجتماعی در «پرتوی از قرآن» نیز همینگونه بود؛ بنابراین عناوین تفسیر علمی و اجتماعی یا به قول برخی، تفسیر سیاسی را نمیتوان به «پرتوی از قرآن» تعمیم داد، بلکه میتوان آن را تفسیر نواندیشی دینی دانست که مسائل اجتماعی، سیاسی و علمی در آن مطرح شده است.
ایکنا ـ توجه وافر آیتالله طالقانی به موضوع عدالت اجتماعی در «پرتوی از قرآن» مشهود است. اندیشههای عدالتخواهانه ایشان از کدام آبشخور فکری نشئت گرفته بود؟
آبشخور فکری عدالت اجتماعی مدنظر آیتالله طالقانی در درجه اول، خود قرآن است. در آیات متعددی بهخصوص در آیات مدنی که جامعه مدنی را تعریف میکند، بر عدالت اجتماعی تأکید شده است. منشأ دوم این تفکر آیتالله طالقانی، عملکرد پیامبر خدا(ص) است که نظریههای عدالت اجتماعی قرآن را در جامعه مدینه به عمل درآورد و اجرا کرد. نهجالبلاغه و دیگر سخنان و رفتار امیرالمؤمنین(ع) بهعنوان فردی که بیش از همه بر عدالت اجتماعی تأکید داشت و آن را به معنای واقعی خود به اجرا درآورد نیز الگویی دیگر در تفکرات آیتالله طالقانی بهشمار میرفت. همچنین میتوان به تجربههای خود ایشان از اوضاع اجتماعی و اقتصادی ایران و جهان اسلام نیز اشاره کرد.
ایکنا ـ تعامل و همفکری آیتالله طالقانی با دکتر شریعتی و مهندس بازرگان چگونه بود و آیا فضای فکری آنها تأثیری بر نوع نگاه تفسیری آیتالله طالقانی در مجموعه «پرتوی از قرآن» داشت؟
در پاسخ باید گفت که آیتالله طالقانی از همان روزگار جوانی و تحصیل در قم و نجف که شاهد بیمهری و بیتوجهی مسلمانان به قرآن بود، تصمیم گرفت قرآن مهجور را به صحنه اجتماع بیاورد؛ لذا حوزه را ترک کرد، به تهران آمد و قرآن را برای دانشگاهیان، روشنفکران و نواندیشان تفسیر کرد و بر آنان تأثیر گذاشت. ایشان بعد از شهریور ۱۳۲۰ با همکاری مهندس بازرگان و دکتر سحابی به کارهای اجتماعی رو آورد و تعامل متقابلی با دانشگاهیان رقم زد؛ یعنی هم از آنان تأثیر میپذیرفت و هم بر آنان تأثیر میگذاشت.
اما دکتر شریعتی که در آن روزگار نوجوانی بیش نبود و تحت تأثیر اندیشههای پدر، به تازگی در کانون نشر حقایق اسلامی مشهد با معارف اسلام و شیوه نواندیشی دینی آشنا شده بود، طبیعتاً نمیتوانسته بر آیتالله طالقانی تأثیر بگذارد؛ ولی خود از اندیشههای ایشان تأثیر بسیار پذیرفت و همیشه این سخن را به زبان میآورد که وقتی از مشهد به تهران میآمدم، فقط مسجد هدایت در آن خفقان دهه ۳۰، پناهگاه ما بود. دکتر شریعتی از این مسجد با عنوان منارهای در کویر تعبیر میکند. جلسه تفسیر آیتالله طالقانی نیز قبل از شروع جریان سخنرانیهای دکتر شریعتی برقرار بود. امیدوارم ما بتوانیم از این تفسیر و افاضات دیگر بزرگان بهره بگیریم. مفسران در اصول مطالبی گفتهاند که همیشه زنده است؛ ولی موارد، مصادیق و مطالبی که به زمان خاص خودش مربوط میشود، منحصراً برای همان زمان مفید است و ما نباید در آن مسائل بمانیم. انشاءالله راه خود را به اقتضای زمان و مکان و شرایطی که پیش میآید، در پرتو آن آثار بیابیم و به سوی مقصد که تعالی و تکامل انسان و ایجاد جامعهای انسانی است، حرکت کنیم.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام