به گزارش ایکنا حمید هنرجو؛ شاعر و پژوهشگر ادبی کشور در شعری تازه از دوران کودکی در روزهای محرم سروده است که ما را به روزهای عزاداری در آن دوان میبرد.
متن شعر به شرح زیر است:
محرمه، حال و هوام غریبه
ثانیه ها رنگ عزا گرفته
خاطره های کودکی کجایید!
دلم به یاد اون روزا گرفته...
خونه باصفای مادربزرگ
سفره بیریای نون و پنیر
پنجرههای چوبی و قدیمی
بازی باد و پردههای حصیر
حیاط و دیوارای خشت و گلی
نوحهخون گلای پرپر بودن
کبوترا بازم به رسم هر سال
کنار گهواره اصغر بودن...
اتاق روبهقبله رو یادمه!
تابستونا و شربت زعفرون
همسایهها با هم دعا میخوندن
روضه حضرت رقیه خاتون
خوراکیا که از وسط جم میشد
حوصله ما بچهها سر میرفت
آخر سر، با صلوات جلی
یادمه که آقا به منبر میرفت
هر کی مرید حضرته دمش گرم!
حسینی و باغیرته، دمش گرم!
خوشا به حال هر کی احساسیه
شهامتش، حضرت عباسیه
ما نون سفره علی رو خوردیم
به چادر فاطمه دل سپردیم
از قاتل رقیه، کینه داریم
تا وقتیکه نفس تو سینه داریم...
علمکش حسین(ع) و بچههاشیم
محاله از آل علی(ع) جدا شیم...
انتهای پیام