به گزارش ایکنا، آیتالله عبدالله جوادی آملی، مفسر قرآن کریم، 29 تیرماه در ادامه سلسله جلسات درس اخلاق به توضیح بخش دیگری از فرمایشات حضرت امیرالمؤمنین(ع) پرداخت که متن سخنان وی به شرح زیر است:
گاهی متکلم دست خواننده و بیننده کلام را طوری میگیرد که او را بالا برده و بتواند به فهم مطلبش نائل آورد؛ گاهی تمثیل به کار میبرد تا هم دامنه مطلب را پایین میآورد و هم فهم خواننده را بالا ببرد و در بیانات امیرالمؤمنین(ع) و قرآن کریم شاهد این مثالها هستیم. گاهی اهل بیت(ع) خود را به منزله جبل و گاهی شمس و قمر و چشمه جوشان و ... تمثیل میکنند، حضرت فرمودند ما آن تکیهگاه(نمرقه مفرد نمارق) مرکزی هستیم که برای تنظیم و تعدیل دو طرف لازم است یعنی هم کسانی که اهل تندی و افراط هستند و هم کسانی که اهل کندی و تفریط خود را با ما تنظیم کنند.
در خطبه 226، حضرت امیر(ص) فرمودند کسانی که مرفه زندگی کردهاند نمارق و بالشهای زربفت و زرین خود را از دست میدهند و به سنگ و خاک کفر تبدیل میکنند؛ فاستبدلو بالنمارق ...؛ در نامه به مالک اشتر فرمودند: ای مالک بهترین کارها، بودن در هسته مرکزی عدل و اوسط امور است تا همه به تو مراجعه کنند یعنی هم مرفهین و هم افراد ضعیف و هم تندروها و هم کندروها و چنانچه به یک سمت گرایش بیابی ممکن است گروه مرفه راضی باشند و اکثر مردم ناراضی و اگر اکثر مردم ناراضی باشند، خوشایند اقلیت را هم از بین خواهند برد و بیاثر میکنند و کار را اکثریت به دست میگیرند. اگر اکثریت مردم از حکومت ناراضی باشند نخواهند گذاشت اقلیت هم در رفاه به سر ببرند.
امام سجاد(ع) در صلوات نیمروز ماه شعبان فرموده است: المتقدم لهم مارق و المتاخر عنهم زاهق؛ کسی از اهل بیت(ع) جلو برود مارق و منحرف است و کسی که عقب بماند او هم زاهق و باطل و رفتنی است لذا تنها راه نجات آن است که انسان همراه و پیرو اهل بیت(ع) باشد. ریشه این فرمایش در قرآن کریم است که فرمود عدل باعث قیام و قوام ملت است و ملت با عدل به سعادت میرسد.
وجود مبارک امیرالمؤمنین(ع) بعد از ماجرای حکمیت که برخی تندروها شمشیر کشیدند و خواستند خونریزی کنند به این مضمون فرمودند که ما صراط مستقیم و میزان هستیم و همه باید به ما مراجعه کنند و آن وقت شما مرا به کفر متهم میکنید؟
قبل از توضیح این مطلب این نکته را بگویم: شرح نهجالبلاغه مانند تفسیر قرآن شرایطی دارد؛ در قرآن کریم هیچ آیه و سورهای کم و زیاد نشده است و آنچه جوامع بشری در خدمت قرآن هستند عین آن است که از ذات اقدس اله نازل شده و پیامبر(ص) آن را ضبط و حفظ و بر مردم قرائت کردهاند و توسط اهل بیت(ع) به دست ما رسیده است.
چند چیز باعث سهولت در فهم قرآن است؛ یکی شأن نزول و سیاق و دیگری تقدم و تاخر در کلمات؛ چون شان نزول و سیاق آیه مشخص است آنچه از آن متبادر به ذهن شود حق است زیرا هم شان نزول و هم سیاق آن معلوم است. در قرآن به برکت اهل بیت(ع) و حمایت آنها از قرآن باعث تسهیل در فهم کلمات قرآن شد. در مورد نهجالبلاغه این کار صورت نگرفته است؛ طبق تنظیم کتاب شریف تمام نهجالبلاغه، نامه، خطبه، کلمه، وصایا و ادعیه بخشهای آن را تشکیل میدهند و گاهی یک بخش مانند کلمات و نامهها ممکن است چند صفحه است ولی در نهجالبلاغه سیدرضی سه خط از آن گلچین شده است.
به هر حال آن حضرت فرمودند: ما در هسته مرکزی عدل قرار داریم و تندروها و کندروها باید به ما برگردند و رفتارشان را با ما تنظیم کنند. ما حکمیت را قبول کردیم که مردم به قرآن برگردند نه اینکه از آن فاصله بگیرند. اصل حکمیت بازگشت به حاکمیت قرآن و حق است ولی اینکه آن قاضی و حکم(ابوموسی اشعری) فریب خورده است مطلب دیگری است. مبنای قرآن کریم بروحدت است و اگر ملت دچار تفرقه شدند اماته کلام قرآن را کردهاند و وظیفه مردم این است که همه به قرآن مراجعه کنند تا برادران مسلمان دچار اختلاف نشوند و بر روی همدیگر تیغ نکشند.
حضرت فرمودند شما پیوند و ارتباط مرا با پیامبر(ص) میدانید و ادامه دادند کسانی که حق را خوب تشخیص دادند هرگز از من نمیرنجند و کسانی که با من مخالفند هرقدر کامشان را شیرین کنم باز به من برنمیگردند زیرا درونشان خراب و منحرف است. پیامبر(ص) عظمت حضرت امیر(ع) را عیسی مسیح تشبیه کرد و فرمود همانطور که عیسی(ع) نبی خداست و برخی از او فاصله گرفتند مثل علی هم مثل عیسی است زیرا عده زیادی از منافقان از او برمیگردند.
در ادامه فرمودند: برخی دوستان هستند که اهل غلوند و مرا از حد بندگی بالاتر میبرند و برخی مبغض مفرط هستند یعنی به غیرحق سخن میگویند و مرا کوچکتر از آن حد جلوه میدهند ولی کسانی که در هسته مرکزی حق و عدل هستند آنها مؤمن و مسلمان واقعی هستند. ایشان فرمودند مراقب باشید از جامعه جدا نشوید و با جمعیت باشید؛ یدی الله مع الجماعه؛ اربا اربا کردن جامعه و چپ و راست کردن آن و ایجاد تفرقه و شکاف، سم مهلک برای امت اسلامی است؛ مبادا از هم جدا شوید و جامعه یکدست را پراکنده کنید که این کار، کار شیطان است. اگر کسی مردم را به تفرقه و شقاق و اختلاف دعوت کند از ما نیست و اگر کسی بخواهد جامعه را از انسجام بیاندازد با او هماهنگ نباشید ولو عمامه مرا وسط بگذارد.
اگر کسی خواست معاذالله ایران را ایرانستان کند و جمعیت مسلمین را پراکنده کرده و شکاف ایجاد کند ولو عمامه علی بن ابیطالب را بر سر داشته باشد به حرف او گوش ندهید. اگر اختلاف نظر وجود دارد با راهنمایی بزرگان قوم، جامعه را حفظ کنید؛ حضرت فرمودند: ایاکم و ایاکم؛ مبادا به این فکر باشید که ایران بشود ایرانستان و اینکه امت اسلامی پراکنده شود؛ ما برادران و خواهران همدیگر هستیم و چیزی نباید سبب شود این کشور ولی عصر(ع) و کشوری که این همه شهید داده است خدای ناکرده گرفتار اختلاف و تفرقه شود و اختلاف نظرات هم باید با مشورت بزرگان حل شود.
این فرمایش نورانی علی(ع) است که فرمود اگر کسی بخواهد جامعه را دچار اختلاف کند و امنیت و استقلال و عظمت و شکوه و جلال کشور را بر هم بزند از او دوری کنید و با او نسازید ولو اینکه عمامه مرا به سر کرده باشد. امیدواریم این ایران متحد و هماهنگ به آن حضرت سپرده شود.
انتهای پیام