به گزار ش ایکنا محمد محمدرضایی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، شامگاه 29 فروردین در نشست علمی «ویژگیهای اخلاق قرآنی و امتیاز آن نسبت به اخلاقهای سکولار» گفت: اخلاق در حوزه اسلام از واژه خلق به معنای سجیه و سرشت و طبیعت در برابر خلق آمده است؛ خلق صفات ظاهری و بدنی و خلق به صفات باطنی گفته میشود؛ یعنی انسان روح و بدن دارد و هر کدام صفاتی دارند که برخی پایدار و برخی ناپایدار است که به صفات پایدار ملکات گفته میشود. برخی متفکران اخلاق را مربوط به ملکات انسان میدانند، ولی برخی هر فعلی را که متصف به بدی و خوبی باشد متعلق اخلاق میدانند؛ در فلسفه غرب هم علمی که به مطالعات رفتار و شخصیت افراد میپردازد اخلاق گفته میشود و در دو دسته اخلاق دستوری و فرااخلاق تقسیم میشود و فرااخلاق خودش انواع و اقسامی دارد، کمااینکه اخلاق دستوری هم انواعی دارد.
استاد دانشگاه تهران بیان کرد: اخلاق باید مبتنی بر اراده و اختیار انسان باشد تا متصف به خوبی و بدی شود؛ مثلاً اگر کسی مجبور شود کاری انجام دهد دیگر اخلاق معنا ندارد؛ از نظر قرآن، انسان مسئولیت دارد و مختار است؛ قرآن فرموده است: ما راه را به انسان نشان میدهیم او میخواهد شکرگزار باشد یا ناسپاس؛ یعنی انسان اختیار دارد یا در آیه دیگری فرموده است: حق از سوی پروردگار به شما رسیده است پس هر کسی از شما دوست دارد ایمان بیاورد و هر کسی میخواهد کافر شود یعنی در واقع اختیار دارد. نکته دیگر این است که آیا ما با صرف دیدن یک عمل میتوانیم بگوییم اخلاقی است؟ زیرا ممکن است برای کسب سود بیشتر و منفعت شخصی فرد باشد و نفع شخصی در مواردی حکم میکند فرد راست بگوید و در مواردی دروغ بگوید. بنابراین نمیتوان حکم کرد فلان کار ظاهری ولو خوب، اخلاقی است.
محمدرضایی اظهار کرد: دسته دیگر افعالی است که افراد از روی عادت انجام میدهند و نیت آنها قصد قربت نیست و معتقدند از روی تکلیف باید این کار انجام شود و یا لذت و تمایلات فرد اقتضای انجام این امور را دارد و دسته دیگر هم رفتارهایی است که به سبب اخلاق انجام میشود و اگر مبنای آن قرآنی باشد به سبب رضایت خدا انجام میشود و تکالیف دینی را با قصد قربت انجام میدهند که این دسته با دستههای دیگر تفاوت دارد.
وی ادامه داد: قرآن کریم بحث ریا را مطرح کرده و فرموده است که منافقان وقتی نماز میخوانند با کسالت خوانده و برای ریا انجام میدهند و خدا آنها را مذمت میکند یا کسانی صدقه میدهند ولی از روی ریا و به مصداق قرآن کریم اینها ایمان به خدا و روز قیامت ندارند. بنابراین سخت است بگوییم این کارها اخلاقیاند یا در روایات بیان شده است که به طول رکوع و سجود افراد نگاه نکنید، زیرا از روی عادت انجام میدهند، ولی برخی اعمال به قصد قربت انجام میشود و در روایت بیان شده که نیت مؤمن برتر از عمل است.
محمدرضایی گفت: یکی از ویژگیهای اخلاق قرآنی سازگاری آن با فطرت انسانی است، ما دستورات اخلاقی را یا از عقل میگیریم یا جزء دستورات الهی است؛ قبل از رجوع به دین میگوییم دروغگویی بد و راستگویی خوب است و پرستش خداوند و شکر منعم و وفای به عهد خوب است؛ اینها را وجدان و عقل ما درمییابد. قرآن کر یم فرموده است: قسم به نفس ناطقه انسان و نفسی که به آن خوبی و بدی الهام شده است؛ مثلاً در سنت دینی داریم معرفت و محبت الهی عجین با جان بشر است زیرا خدا آن را در سرشت و فطرت و عقل انسان قرار داده است.
وی افزود: برخی احکام اخلاقی هم از سوی خدا و توسط پیامبران آمده است و این احکام نباید با فطرت و عقل انسان ناسازگار باشد؛ قرآن کریم فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»؛ اصولاً رمز جاودانگی قرآن در این است که با فطرت و عقل سازگار است. به همین دلیل از خودش تعبیر به ذکر کرده است: «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ»؛ تذکر به معنای آن است که ساختار ذهنی و فکری بشر آن را میپذیرد. به همین دلیل پیامبران آمدند تا انسانها را نسبت به پرستش خداوند که در فطرت انسان نهاده شده است ترغیب کنند.
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: اخلاق قرآنی، اخلاق عقلانی است؛ عقل ما برخی احکام را صادر میکند و این را هم خداوند برای ما قرار داده است به همین دلیل در ابتدای سوره بقره بیان شده است که این قرآن، هدایت برای متقین است. بنابراین تقوا، تقوای فطری است و یکسری نواهی و اوامر در فطرت ما وجود دارد مانند اینکه احسان به دیگران خوب و آزار دادن آنها بد است، کمک به یتیم و فقیر و مسکین خوب و وظیفه است. بنابراین بخشی از اخلاق قرآنی توسط عقل و برخی توسط انبیای الهی به انسان ابلاغ شده است و آنها هم با فطرت و عقل سازگارند.
محمدرضایی افزود: حتی احکام فقهی ما یکسری قواعدی دارند از جمله قاعده لاضرار است یعنی اگر چیزی به بدن انسان ضرر بزند حکم برداشته میشود مثلاً اگر رسیدن آب به محل وضو مضر است انسان میتواند تیمم کند یا اگر گرفتن روزه موجب بیماری و تشدید آن است فرد میتواند روزه نگیرد. بنابراین احکام فقهی هم عقلانی است. برخی فلاسفه اخلاق، عقل را به نظری و عملی تقسیم میکنند، اخلاق نظری در حیطه هست و نیست است و عقل عملی در باید و نباید و از نظر قرآن، عقل عملی مستقل از عقل نظری نیست مثلاً کانت اخلاق وظیفهگرایانه را مطرح کرده و اخلاق را فقط مربوط به حوزه عقل عملی میداند و معتقد است از اخلاق عملی میتوان مبانی دین را اثبات کرد ولی از نظر قرآن کریم عقل عملی از حوزه عقل نظری جدا نیست.
وی با بیان اینکه اخلاق قرآنی، اخلاقی است که در عین حکم کردن این ملاحظه را دارد که انسان موجودی فقیر و وابسته به خداوند است و خدا خالق او است، ادامه داد: اخلاق قرآنی، توحید محور است و انسان باید در همه رفتارها خدا را مدنظر داشته باشد و حتی شکرگزاری خداوند هم خودش یک عمل اخلاقی است، موجودی که همه وجودش را از خدا گرفته است باید شاکر باشد. البته این اعتقاد فقط اعتقاد به یک موجود نیست و توحید ابعاد مختلفی چون توحید در خالقیت و ربوبیت و... دارد و یکی از ابعاد توحید هم توحید در تشریع است یعنی خداوند یکسری قوانین دینی را از طریق پیامبران برای ما فرستاده است و اگر ما بنده خداییم باید آن را بپذیریم.
محمدرضایی تصریح کرد: ویژگی دیگر اخلاق قرآنی، الگومحوری است زیرا ممکن است کارهایی از ما خواسته شود که بگوییم خیلی سخت است ولی قرآن نمونههایی را معرفی کرده است که برای ما الگو باشند از جمله پیامبر(ص) را الگوی حسنه میداند لذا فرموده است: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه».البته قرآن کریم فرموده است که تکلیف به چیزی نمیکنیم که مالایطاق است. مثلاً در ماه رمضان روزه میگیریم و عبادت بزرگی برای اخلاقی شدن ماست، ولی اگر برای بدن ضرر داشته باشد برداشته میشود. محبتمحوری از دیگر ویژگیهای اخلاق قرآنی است؛ مثلاً گفته میشود اخلاق کانتی، اخلاق خشک است ولی در اخلاق قرآنی محبتمحوری موج میزند و عاطفه دارد. اخلاق قرآنی بر مبنای رضایت الهی بیان شده است: «وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»؛ کسانی که ایمان آوردهاند محبت و حب بسیاری به خدا دارند و خدا مظهر همه خوبیها و کمالات است.
وی با بیان اینکه نمیشود ما خدا را دوست داشته باشیم، ولی از دستورات او تبعیت نکنیم، گفت: پس اخلاق قرآنی اخلاقی است که شوق در آن وجود دارد. به همین دلیل امام علی(ع) فرمودند من تو را به خاطر بهشت و ترس از جهنم عبادت نمیکنم، بلکه تو را به خاطر اینکه شایسته عبادت هستی پرستش میکنم. اخلاق قرآنی تربیتمحور است؛ در نظامات اخلاقی در نهایت میگویند هر کاری که باعث سود شما شود خوب است، ولی اخلاق قرآنی تربیتمحور است. همانطور که یک ورزشکار برای ساختن بدن خودش باید تمرین روزانه داشته باشد یک انسان هم برای اخلاقی شدن نیازمند تمرین است و خداوند این تمرین را در قالب نماز و عبادات و صدقه و... قرار داده است تا انسان اخلاقی تربیت شود.
استاد دانشگاه تهران گفت: وقتی دستور به نماز داده است، یعنی انسان حق ندارد برای نماز لباس غصبی و محل غصبی و آب غصبی استفاده کند بنابراین در نماز دائما رعایت حقوق دیگران مورد توجه است یا در عبادت دیگر هم همینطور. بهشت و دوزخ نماد رضایت و نارضایتی خداوند است و انسان در پرتو کارهای اخلاقی به یکی از این دو محل راه خواهد یافت. بنابراین همانطور که محبت به خدا از ویژگیهای اخلاقی قرآن است، سخط و نارضایتی خداوند هم به اخلاقی بودن او کمک میکند.
گزارش؛ عطاالله اسماعیلی
انتهای پیام