گفتوگو یکی از مهمترین خطوط ارتباطی میان مردم است که به دلیل آموزش ندیدن و مهارت نداشتن، در بسیاری اوقات به توهین، تحقیر و جدل کشیده میشود. کارشناسان معتقدند که اگر باب گفتوگوی صحیح باز شود، بسیاری از مشکلات حل میشوند و بحرانها و تنشهای اجتماعی پدید نمیآیند.
خبرنگار ایکنا برای بررسی بیشتر موضوع «آداب گفتوگو» با محمدباقر تاج الدین، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، به گفتوگو نشسته است. بخش اول این گفتوگو قبلا با عنوان «گفتوگو یک کنش اخلاقی است/ تعصبورزی و خودشیفتگی؛ موانع ارتباط درست» منتشر شده است. بخش دوم و پایانی آن در ادامه میآید.
ایکنا ـ به نظر شما اگر گفتوگوی صحیح با رعایت اخلاق شکل بگیرد چه آثار و مزایایی برای جامعه در پی دارد؟
اولین اثری که میتوانم مطرح کنم این است که مدعیات هر فردی در گفتوگو به محک تجربه در میآید. به قول حافظ «خوش بوَد گر محک تجربه آید به میان/ تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد»؛ در گفتوگو مدعیات ما توزین میشود. ما شاید در جهان شخصی و تنهایی با خودمان گفتوگو کرده و ادعاهایی هم برای خودمان داشته و تصور کنیم درست و دقیق هستند و به قول فیلسوفان علم، صِدق دارند اما وقتی وارد گفتوگو میشویم مدعیات ما وزن میشود. سپس ما میفهمیم که برخی از مدعیات ما نادرست هستند و کذب آنها مشخص میشود.
نتیجه دوم در گفتوگوی درست و اخلاقی، ایجاد خرد جمعی یا همافزایی اندیشهها و تفکرات است. هر سری دارای یک فکر است و مسیری در پیش میگذارد چون جامعه و واقعیات آن بسیار پیچیده هستند بنابراین با یک فکر و اندیشه نمیتوانیم برای آن پیچیدگیها راه حل پیدا کنیم بلکه نیازمند افکار، علوم و اندیشههای مختلفی هستیم. به عبارت بهتر باید یک خرد جمعی درباره حل یک سری از مسائل و آسیبهایی که در جامعه وجود دارند شکل بگیرد.
نتیجه سوم این است که وقتی خرد جمعی شکل گرفت حل مسائل و آسیبها را شاهد خواهیم بود. در هر جامعهای انواع آسیبها وجود دارند لذا از طریق گفتوگو میتوانیم بخش مهمی از این آسیبها و مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، خانوادگی و ... را حل و فصل کنیم. به نظر بنده یکی از دلایلی که ما نتوانستهایم دستکم بخش مهمی از مسائل و آسیبهای گوناگون خودمان را حل و فصل کنیم این بوده که خرد جمعی را شکل نداده و اساساً گفتوگو نکردهایم در حالیکه اگر نخبگان، اصحاب فضل، فرهیختگان، استادان، معلمان، نویسندگان، متخصصان، صاحبنظران و حتی سیاستمداران و سیاستگذاران و برنامهریزان به درستی و به معنای واقعی کلمه گفتوگو انجام میدادند بخش مهمی از این آسیبها به درستی و با روشهای منطقی و با هزینههای بسیار کم حل و فصل میشدند.
این هزینههای اندک برای رفع مشکلات بسیار مهم است اما چون چنین کاری انجام ندادهایم بنابراین در جاهایی هزینههای بسیاری زیادی در عرصههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و انسانی دادهایم در حالیکه میتوانستیم آنها را با گفتوگو حل کنیم و چون چنین کاری انجام ندادهایم بنابراین مسائل سر جای خودشان هستند و در حال پرداخت هزینهها هم هستیم. نکته کلیدیتر این است که جامعهشناسان تأکید دارند اگر آسیبها در فرصت مناسبت و در زمان خودشان حل نشوند بعدها خیلی دور از انتظار است که به درستی و به شکل منطقی حل شوند بلکه کار بسیار سخت و اصطلاحاً تبدیل به یک گره کور شده و این گره به سادگی باز نمیشود در حالیکه قبلا به سادگی باز میشدند و حالا باید کلی هزینه و وقت گذاشته و فکر کنیم که شاید آن را حل کنیم اما اگر توان گفتوگو داشتیم و زمینهها و شرایط گفتوگوی علمی و عقلانی را فراهم میکردیم به راحتی میتوانستیم آن مسائل را در جا مناسب و زمان خودش حل کنیم.
ایکنا ـ آیا میتوان گفت گفتوگوهای صحیح موجب رشد اخلاقی جامعه میشود و از طرفی بر کاهش خشونتها در جامعه موثر است؟
اساساً یکی از نتایج گفتوگوی صحیح، پیشگیری از خشونت است. خشونت دلایل مختلفی همانند محرومیتهای اقتصادی دارد اما قطعاً یکی از دلایل اینکه در جوامع خشونت وجود دارد این است که گفتوگو نمیکنیم. چرا گروههایی همانند القاعده، طالبان و داعش دست به خشونت میزنند؟ یکی از دلایل این است که اینها اهل گفتوگو نبوده و اساسا شرایط و پیشفرضهای آن را قبول ندارند بنابراین گمان میکنند از طریق خشونت میتوانند برنامههای خود را پیش ببرند و به اهدافشان برسند.
اثر دیگر، پیشگیری از سوءتفاهمها است. ما در بسیاری از مواقع ممکن است در زمینههای سیاسی، فکری، فرهنگی، اجتماعی، فلسفی و .. نسبت به دیگران سوء تفاهم داشته باشیم اما وقتی وارد گفتوگو میشویم به این نتیجه میرسیم که زمینههای فکری مشترکی هم داریم و قبلاً سوءتفاهم داشتهایم. اثر دیگر ایجاد همدلی و تفاهم است. وقتی بدگمانی و سوءتفاهم از بین برود به وفاق و همدلی میرسیم در حالی که با بدگمانی و بدسگالی، از هم دوریم و از دور، به همدیگر بد و بیراه هم میگوئیم و به جای همدلی، فکرهای نادرستی هم به ذهن ما خطور میکند.
البته قرار نیست همه اختلافات انسانها از بین برود و همگی صد درصد همانند هم فکر کنند بلکه هیچ دو انسانی نمیتوانند کاملا همانند هم فکر کنند و قرار هم نیست که چنین اتفاقی بیفتد بلکه هر کسی باید استدلال و دلایل خود را بیاورد و هر استدلالی که برای حل یک مسئله، برتر بود آن را میپذیریم.
گفتوگو قطعاً باعث میشود دیوارهای بیاعتمادی فرو بریزد در حالیکه اگر تفاهم و همدلی نداشته باشیم بیاعتمادیها هم بیشتر میشود و زیستن در جامعهای که سراسر بیاعتمادی باشد زیستنی بسیار سخت و شاید غیر ممکن است اما اگر اعتمادها بیشتر شود در حوزههای مختلف از جمله پزشکی، زیست محیطی، فرهنگی و... میتوانیم کارها را بهتر پیش ببریم و اگر بیاعتمادی باشد با شک و تردید و دو دلی، وارد این حوزهها میشویم بنابراین معلوم است کارها به سامان نمیرسد. از قِبَل این موضوع سرمایه اجتماعی هم افزایش پیدا میکند.
جامعهای که میخواهد توسعه پیدا کند نیازمند سرمایه اجتماعی زیادی است و اگر گفتوگو کنیم زمینه برای ایجاد سرمایه اجتماعی فراهم شده و این سرمایه هم زمینه برای توسعه و پیشرفت در ابعاد مختلف فراهم میکند. رابرت پاتنم، کتابی با عنوان «دموکراسی و سنت مدنی» دارد. وی استانهای شمالی و جنوبی ایتالیا را مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده که استانهای شمالی پیشرفتهتر هستند و بعد از سالها تحقیق متوجه شده استانهای شمالی، عاملی به نام سرمایه اجتماعی بسیار قوی دارند و همین باعث شده نسبت به استانهای جنوبی پیشرفت بیشتری داشته باشند.
قبلاً برخی کشورها فکر میکردند سرمایه اقتصادی همانند کارخانه، ابزار، نفت و ... برای پیشرفت کفایت میکند ولی بعداً برخی از نظریهپردازان گفتند که نیازمند سرمایه انسانی و متخصص هستیم اما از دهه 80 میلادی به بعد عدهای گفتند که حتی اگر ثروت و متخصص هم داشته باشیم، بدون وجود سرمایه اجتماعی نمیتوانیم مسیرهای پیشرفت را طی کنیم.
ایکنا ـ منظور از این سرمایه اجتماعی چیست؟
تعریف ساده آن تعاملات، روابط، گفتوگوها و کنشهای اجتماعی مثبت و سازندهای است که افراد با همدیگر دارند. این امر سرمایه اقتصادی و انسانی را به جریان میاندازد و باعث میشود جامعه به توسعه برسد. نکته دیگر اینکه گفتوگو باعث افزایش آشنایی افراد یک جامعه با حقوقشان میشود و در نتیجه با تکالیف خود هم آشنا میشوند. در این شرایط به خوبی پی میبریم که به عنوان شهروند باید از حقوق خود دفاع و به عبارتی دیگر مطالبهگری کنیم اما به مسئولیتهایی هم که در جامعه داریم آگاه هستیم. این امر هم از طریق گفتوگو محقق میشود.
آنچه برای جامعه ما از اوجب واجبات است افزایش مدارا و به قول علما تساهل و تسامح است. حافظ میگوید: «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا» لذا باید با کسانیکه همفکر ما نیستند اعم از سیاستمداران، برنامهریزان، مردم عادی و ... مدارا داشته باشیم. البته پذیرش مدارا منوط به پذیرش تکثر در جامعه است و یکی از نتایج گفتوگو هم افزایش چند صدایی در جامعه است.
ایکنا ـ به نظر شما گفتوگوی صحیح و تحمل مخالفان چه جایگاهی در دین اسلام دارد؟
خدای متعال در قرآن کریم فرموده است: «وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ ۗ تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ ۗ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ؛ و یهود گفتند: هرگز به بهشت نرود جز طایفه یهود، و نصاری گفتند: جز طایفه نصاری. این تنها آرزوی باطل آنهاست، بگو: بر این دعوی برهان آورید اگر راست میگویید» (بقره/111) قرآن تأکید دارد که هر کسی میتواند با آوردن براهین، ادله و استدلال حرف خود را ثابت کند. البته اسلام علاوه بر این آیه، به میزان فراوانی بر چنین نکتهای تأکید داشته است.
همچنین در قرآن کریم آمده است: «وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَىٰ عَلَىٰ شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَىٰ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ ۗ كَذَٰلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ ۚ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ؛ یهود بر این دعویاند که نصاری را از حق چیزی در دست نیست، و نصاری بر این دعوی که یهود را از حق چیزی در دست نیست، در صورتی که هر دو گروه در خواندن کتاب آسمانی یکسانند. این گونه دعویها نظیر گفتار و مجادلات مردمی است که از کتاب آسمانی بیبهرهاند. و خداوند در این اختلافات روز قیامت میان آنها حکم خواهد فرمود» (بقره/ 113) خداوند در چنین مواردی تأکید دارد اگر میگویید ما برحق هستیم باید برهان بیاورید. معنای این آیه دقیقاً این است که با همدیگر گفتوگو کنید.
همچنین در آیه 125 سوره مبارکه نحل آمده است: «ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ؛ (ای رسول ما خلق را) به حکمت (و برهان) و موعظه نیکو به راه خدایت دعوت کن و با بهترین طریق با اهل جدل مناظره کن (وظیفه تو بیش از این نیست) که البته خدای تو (عاقبت حال) کسانی را که از راه او گمراه شده و آنان را که هدایت یافتهاند بهتر میداند» در اینجا هم تأکید قرآن بر گفتوگو به نحو احسن است.
در آیه 159 سوره آل عمران هم آمده است: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ؛ به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سختدل بودی مردم از گِرد تو متفرق میشدند، پس از (بدیِ) آنان درگذر و برای آنها طلب آمرزش کن و (برای دلجویی آنها) در کارِ (جنگ) با آنها مشورت نما، لیکن آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام ده، که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد» در اینجا هم خطاب به پیامبر(ص) تأکید شده که باید با مدارا و نرمخویی با دیگران گفتوگو کنی تا مردم جذب شما شوند. این رمز موفقیت پیامبر بود که توانست اسلام را جهانی کند و نشان میدهد دین اسلام بر گفتوگو تأکید دارد. عقل و خِرد انسانی و اصول اخلاقی و علمی هم میپذیرند که ما باید گفتوگو کنیم تا به نتایج ارزشمندی برسیم و آسیبهای خود را حل کنیم. البته کلیدیترین نکته این است که این گفتوگو را باید از آموزش و پرورش یعنی از مدارس شروع کنیم و جای آن در کتابهای درسی خالی است.
انتهای پیام