سنت، قرآن را از معرفت به عینیت می‌رساند
کد خبر: 4123686
تاریخ انتشار : ۰۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۲
رئیس پژوهشگاه قرآن و حدیث:

سنت، قرآن را از معرفت به عینیت می‌رساند

حجت‌الاسلام سبحانی گفت: سنت شرط لازم برای فهم همه آیات قرآن نیست، بلکه برای فهم همه قرآن نمی‌توان از سنت بی‌نیاز بود و کسی بدون سنت نمی‌تواند ادعای فهم قرآن به‌طور کامل را داشته باشد.

محمدتقی سبحانی رئیس پژوهشگاه قرآن و حدیث

به گزارش ایکنا از اصفهان، حجت‌الاسلام محمدتقی سبحانی، استاد حوزه و دانشگاه در نشست «کارکردهای سنت در تفسیر قرآن» که روز گذشته، دوم اسفندماه در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان برگزار شد، با بیان اینکه عنوان نشست، از بحث‌های دیرین و چالش‌های جدید حوزه تفسیر است، اظهار کرد: اینکه سنت چه نسبتی با فهم و دریافت قرآن دارد، همواره محل مناقشه بوده و است؛ اینکه می‌توان قرآن را بدون سنت فهم و دریافت کرد، در نگاه جریان‌هایی با عنوان قرآنیون و قرآن‌بسندگان وجود دارد که به‌خصوص در ۱۵۰ سال گذشته در جهان اسلام با شدت بیشتری در شبه‌جزیره، مصر و شمال آفریقا مطرح شده است و اندیشه تفسیر قرآن به قرآن، این چالش و گفت‌وگو را پر تب و تاب می‌کند.

وی با اشاره به اهمیت بحث به لحاظ کاربرد گفت: اینکه آیا مسلمانان در مواجهه با قرآن به‌عنوان منبع مهم هدایت اسلامی می‌توانند خود را از سنت پیامبر(ص) بی‌نیاز بدانند، روش و نوع نگاه ما را به قرآن و سنت تغییر می‌دهد. اگر برای سنت در فهم قرآن جایگاه قائل باشیم، یک نوع رفتار خواهیم داشت و برای کسی که معتقد به قرآن‌بسندگی باشد، سنت از بحث‌های معرفتی کنار می‌رود.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: ما هم بر مبنای عقل و هم با اتکا به قرآن اثبات کرده‌ایم که اگر بخواهیم موازین قرآن را دقیق بررسی کنیم، همراهی سنت با قرآن ضروری است؛ به‌گونه‌ای که در نبود سنت، یکی از پایه‌ها از دست می‌رود و قرآن بدون سنت در بسیاری از موارد تهی خواهد بود. لایه دوم بحث، مصداقی و کاربردی است؛ خود قرآن نیز به همراهی پیامبر(ص) و سنت با این کتاب آسمانی برای شرح و تبیین آن اشاره می‌کند.

نقش سنت در توضیح واژگان کلیدی قرآن

وی با اشاره به نقش و کارکرد سنت در فهم قرآن که هیچ عامل و منبع دیگری نمی‌تواند جایگزین آن شود، بیان کرد: در مقدمه‌ای که ایزوتسو بر کتاب خود می‌نویسد، اعلام می‌کند که متن‌های پایه‌گذار و مادر، متن‌هایی هستند که جهان‌بینی و نظام فکری و اندیشه‌ای یک قوم را تغییر می‌دهند و به نقطه عطفی در تاریخ و فرهنگ آنها تبدیل می‌شوند. قرآن نیز به‌عنوان یک متن مادر دارای نظام واژگان و کلیدواژه‌هایی است که معنای آنها تأثیرگذار بوده و به آسانی از درون یک متن قابل فهم نیست، اینجاست که سنت در ایضاح واژگان کلیدی به کمک مفسر می‌آید‌.

حجت‌الاسلام سبحانی اضافه کرد: کارکرد دوم سنت، ایجاد نسبت میان شبکه واژگانی است. هر متن منسجم، شبکه‌ای واژگانی دارد. برای مثال‌، در قرآن آیاتی در رد و آیاتی در تأیید توکل وجود دارد. قرآن از یک سو، زهد و از سوی دیگر، تلاش برای کسب معاش را توصیه می‌کند، این یک شبکه است و تا کسی درون‌مایه آیات را نداند، نمی‌تواند به معنای اصلی این واژگان برسد‌.

وی افزود: کارکرد سوم سنت، نقش تبیین‌گری و روشنگری آن برای آیات و اجزایی از قرآن است که واضح نیست. آیات قرآن محکمات و متشابهات و مبهم و مجمل دارد. ما چگونه می‌توانیم اجمال قرآن، تشابه قرآن و مقولاتی از این دست را بشناسیم؟‌ این فهم از طریق سنت اتفاق می‌افتد. این سه کارکرد، نقش سنت در تبیین دلالت قرآنی را مشخص می‌کند، اما اگر من دلالت الفاظ گوینده را دریافتم، آیا می‌توانم مقصود و منظور او را بفهمم؟ گاهی در زبان عادی، نکته‌ای می‌گوییم که بسیاری منظور ما را نمی‌فهمند، چون از سایر گفته‌های ما اطلاع ندارند؛ مراد واژه‌ها و عبارات در قرآن هم چیزی غیر از دلالت عادی است. مثلا، واژه صلاة نوعی دعای خاص است که ویژگی‌ها و اذکاری برای آن ذکر شده، اگر سنت را از فهم قرآن حدف کنیم، چه برداشتی از صلاة می‌شود؟ اینکه خدا می‌گوید اقیموا الصلاة، به چه معناست؟ اگر سنت را کنار گذاشتیم، حتی مراد حقیقی از الفاظ را از دست خواهیم داد.

معرفت قرآن در سایه سنت ممکن است

رئيس پژوهشگاه قرآن و حدیث کارکرد چهارم سنت را تعیین مراد دانست و گفت: چون پیامبر(ص) علم قرآن دارد و به حقایق پشت صحنه آن آگاه است، به ما می‌گوید که مراد از الفاظ قرآن چیست. کارکرد پنجم، ایصال به معرفت است؛ در یک کتاب عادی هم اگر محتوای آن را بفهمیم، به غایت مقصود نویسنده پی برده‌ایم، اما قرآن کریم کتاب بشری و تعلیمی به معنای مصطلح نیست. قرآن باید مرا به معرفتی برساند، قرآن و انبیا برای تفکر، تعقل و ایجاد درک و معرفت آمده‌اند؛ دریافت من نسبت به توحید و رسیدن به معنای توحید قرآنی غیر از واژگان و عبارات چیز دیگری هم می‌خواهد. اگر رسول نباشد، فقط معانی الفاظ و ترکیب محتوا را می‌فهمیم، قرآن آمده تا انسان توحید و حقیقت صفات الهی را درک کند و این زمانی ممکن است که مواجهه قرآن با عقل، فطرت و وجود انسان به گونه‌ای باشد که به معرفت برسد و این در سایه سنت ممکن است. علاوه بر آن، هر جا که قرآن از کتاب سخن گفته، از نبی هم سخن گفته و این خود دلیلی بر نیاز به سنت است، زیرا اگر قرار بر صرف هدایتگری قرآن بود، نیاز به بعثت انبیا نبود.

وی کارکرد ششم سنت را تفسیر خواند و گفت: قرآن اصول و اجمالیاتی بیان می‌کند که در ظاهر عیان نیست، علم انسان‌شناسی و جهان‌شناسی قرآن در دست کیست؟ به اذعان قرآن و تجربه، در دست سنت است. بسیاری از معارف قرآن بدون شناخت مصداق و موارد، هدایتگری ندارد و به همین دلیل، یکی از کارکردهای سنت، رساندن قرآن از جایگاه معرفت به عینیت است. قرآن از حق و باطل و حرکت حق و باطل در تاریخ سخن می‌گوید، اما موارد حق و باطل چیست؟ این سنت است که از درون قرآن، شاخص‌هایی استخراج می‌کند و برای جریان‌شناسی در اختیار مردم قرار می‌دهد.

حجت‌الاسلام سبحانی بیان کرد: کارکرد هفتم سنت، شیوه تطبیق معارف قرآن در صحنه زندگی است. ممکن است کسی بگوید قرآن معارف حق آورده و من آن را می‌فهمم، آیا صرف فهم قرآن برای استقاده از معارف آن کافی است؟ سؤال این است که اگر معارف قرآن در بستر سنت بسط پیدا نکند و شيوه‌های تحقق معارف قرآن، منطق عمل و متدولوژی آن عیان نشود، چگونه می‌توان از این معارف استفاده کرد؟ در باطن قرآن، معرفتی نهاده شده که رسول با قرآن و بیان حقایق بتواند این درون‌مایه را برای افراد مناسب بیان کند و بخش زیادی از سنت پیامبر(ص)، بیان بواطن است. کسی که علم‌الکتاب نزد او و حقایق در قلب اوست، به این باطن دسترسی دارد و اگر کسی از سنت بهره‌مند نباشد، از این باطن فهمی نخواهد داشت‌.

سنت، فرع قرآن است

وی با بیان اینکه دوگانه قرآن‌بسندگان و اخباریون هر دو غلط هستند، تصریح کرد: راه درست در میانه این دو نگاه است. ما سنت را فرع قرآن می‌دانیم، به این معنا که سنت در ذیل قرآن، معارف آن را بیان می‌کند و هر جا سنت معارض قرآن باشد، اعتبار ندارد. پس سنت شرط لازم برای فهم همه آیات نیست، بلکه برای فهم همه قرآن نمی‌توان از سنت بی‌نیاز بود و کسی بدون سنت نمی‌تواند ادعای فهم قرآن را به‌طور کامل داشته باشد.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: قرآن بدون پیامبر(ص)، قرآن بدون معنا نیست. به میزانی که سخن پیامبر(ص) از طریق معتبر به دست رسیده باشد، به سنت تکیه می‌کنیم و برای بقیه محکمات و ام‌الکتاب به قرآن مراجعه خواهیم کرد. در مشابهات نیز هر جا نفهمیدیم، اعلام می‌کنیم که امکان فهم نداشتیم.

وی تأکید کرد: صرف اینکه با حدیث سروکار داریم، نه سنت، ما را معذور نمی‌کند که برای فهم قرآن به سنت مراجعه نکنیم. همان‌طور که قرآن بدون سنت ناقص است، سنت بدون قرآن هم مشکلاتی ایجاد می‌کند، زیرا بشری که می‌خواهد ایده‌ها و انگیزه‌های خود را مشروع کند، گاه از قرآن و گاه از سنت برای نیل به این مقصود استفاده می‌کند.

حجت‌الاسلام سبحانی اظهار کرد: محور و منبع اساسی ما در فهم و عمل، قرآن است و سنت در ذیل قرآن قرار می‌گیرد. قرآن بدون وجود نبی شارح، فهم کاملی از بسیاری معارف خود در اختیار نخواهد گذاشت. در واقع، باید قرآن و سنت را منظومه یکپارچه معرفتی بدانیم، یعنی منبع واحد، اما با دو زبان و سطح بیان متفاوت. حذف قرآن و حذف سنت به هر بهانه نادرست است. در سنت هم مانند قرآن، محکمات و متشابهات وجود دارد، اما وجود متشابهات به معنای کنار گذاشتن سنت نیست. کسانی که سنت را حاکم بر قرآن و موازی با آن دانسته و افراطی‌گری دارند، در مسیر اشتباه هستند. باید گفت، فهم قرآن در بخش‌هایی مشخص است و بخش‌هایی بدون سنت قابل دریافت نیست؛ به میزانی که دسترسی باشد، استفاده می‌کنیم و جایی که دسترسی نبود، باقی می‌گذاریم، اما باید توجه کرد که قرآن و سنت دستگاه معرفت‌شناسی جامعی هستند که از درون، با یکدیگر و با عقل سازگارند.

پریسا عابدی

انتهای پیام
captcha