به گزارش ایکنا، جلسه شرح صحیفه سجادیه با محوریت دعای بیستم صحیفه با سخنان حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، طبق روال هر هفته، شامگاه دوشنبه 24 بهمنماه در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یلْقِی الشَّیطَانُ فِی رُوعِی مِنَ التَّمَنِّی وَ التَّظَنِّی وَ الْحَسَدِ، ذِکراً لِعَظَمَتِک، وَ تَفَکراً فِی قُدْرَتِک، وَ تَدْبِیراً عَلَی عَدُوِّک، وَ مَا أَجْرَی عَلَی لِسَانِی مِنْ لَفْظَةِ فُحْشٍ أَوْ هُجْرٍ أَوْ شَتْمِ عِرْضٍ أَوْ شَهَادَةِ بَاطِلٍ أَوِ اغْتِیابِ مُؤْمِنٍ غَائِبٍ أَوْ سَبِّ حَاضِرٍ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِک، نُطْقاً بِالْحَمْدِ لَک، وَ إِغْرَاقاً فِی الثَّنَاءِ عَلَیک، وَ ذَهَاباً فِی تَمْجِیدِک، وَ شُکراً لِنِعْمَتِک، وَ اعْتِرَافاً بِإِحْسَانِک، وَ إِحْصَاءً لِمِنَنِک»، الهی عنایت کن که به جای آنچه شیطان در دلم میافکند از آرزوی باطل و بدگمانی و حسد، یاد عظمت تو کنم، و در قدرت تو اندیشه نمایم، و در دفع دشمنان تو چارهسازی نمایم، و به جای آنچه شیطان بر زبانم جاری میسازد از فحش و بدگویی و ناسزا یا شهادت ناحق، یا غیبت از مؤمن غایب یا دشنام به شخص حاضر و مانند اینها، سخن در سپاس تو گویم، و مبالغه در ثنای تو ورزم، و با تمام هستی خود ستایش بزرگی تو کنم، و شکر نعمت تو به جای آورم، و اعتراف به احسان تو نمایم، و به شمردن نعمتهای تو مشغول گردم.
معلوم شد انسان در مسیر، در معرض القائات شیطانی است البته ضمنا معلوم است در معرض الهامات رحمانی هم هست منتهی اینجا سخن از القائات شیطانی است. لطف خدای متعال همیشه شامل مومنین است و آنها را حمایت میکند. فرشتگان رحمت الهی مومنین را از نظر باطنی و ظاهری در مسیر حمایت میکنند. از جمله حمایتها همین الهامات رحمانی و انگیزههای خوب است که مصدرش عنایات الهی است که به وسیله کارگزارانش یعنی ملائکه به اندیشه و قلب انسانهای مومن الهام میشود و این، آنها را برای شناخت بهتر و یافتن راه صحیح کمک میکند و انگیزه آنها را برای حرکت تقویت میکند. فعلا سخن ما درباره مزاحمین این مسیر است که شیاطین هستند.
امام در این بیان سه نمونه را مطرح کردند؛ یکی تمنی، دوم تظنی و سوم حسد. آنچه امام به ما آموزش میدهند این است که در برابر القائات شیطانی از خدا چه بخواهیم. کسی که به او این نوع وسوسه القا شد یا دچار تظنی و حسد شد باید از خدا درخواست کند که اینها را به امر دیگری تبدیل کند. به چه تبدیل کند؟ اول، توجه به عظمت پروردگار که دنیا را با تمام زینتها و شکوه ظاهریاش در برابر دیدگاه دل انسان، حقیر و کوچک نشان میدهد. به این ترتیب ریشه تمنای باطل در قلب انسان سوزانده میشود. این درخواست رهیافتی است که انسانهای مومن میتوانند با توجه به عظمت حق تعالی از چنبره آرزوها نجات پیدا کنند و این زنجیرها را از دست و پای دلشان باز کنند.
عنوان دوم تظنی و بدگمانی است. به نظر میرسد منظور حضرت بدگمانی نسبت به خدای متعال است کما اینکه قرآن میفرماید: «وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ؛ و [تا] مردان و زنان نفاقپيشه و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد بردهاند عذاب كند بد زمانه بر آنان باد». برخی در دشواریهای زندگی تصور میکنند خدا آنها را فراموش کرده است یا با آنها دشمنی دارد یا در برخی مشکلات مثل سیل و زلزله یا فقر و ... انسان دچار بدگمانی به خدا میشود. اگر کسی مبتلا به این سوء ظن شود بنیانهای ایمانیاش مخدوش میشود و خباثت وارد زیرساختهای شخصیت او میشود. نقطه مقابل این مسئله حسن ظن به خداوند است که چه پروازهایی به انسان میبخشد.
انسانی که بر اساس قاعده ایمان به علم الهی، به لطف الهی، به قدرت الهی، به رحمت الهی ایمان دارد اگر با این چیزها در زندگی مواجه شد یا دلیلش را کشف میکند یا نمیکند. اگر دلیلش را متوجه شد و به پاسخ رسید که بهتر، اگر هم نرسید بر اساس طبع مومنانه خودش به حکمت الهی ارجاع میدهد و به آرامش میرسد؛ یعنی میداند حتما یک رازی در این مسئله نهفته است. البته یک قاعده کلی به ما دادند و گفتند دنیا یعنی همین مشکلات و مصائب و بیماریها و بلایا. این دنیا محل امتحان است. خوشیهایی که در دنیا است زودگذر است و الا تمام خوشیهای دنیا قرین ناخوشی است. اتفاقا اگر دنیا اینطوری باشد زیبا است و الا دیگر دنیا نیست. امیرالمومنین(ع) هم میفرمایند: «هَانَتْ عَلَى رَبِّهَا فَخَلَطَ حَلاَلَهَا بِحَرَامِهَا وَ خَیْرَهَا بِشَرِّهَا وَ حَیَاتَهَا بِمَوْتِهَا وَ حُلْوَهَا بِمُرِّهَا».
گاهی خدا در انسان ظرفیتی میبیند و با این بلایا او را در مراتب توحیدی ارتقا میدهد ولی متاسفانه ما غرق جهلیم و هیچ چیز از سنن و قواعد الهی و نسبتهای بین آنها نمیدانیم. انسان باید به عجز خودش در برابر قدرت پروردگار اعتراف کند و تسلیم شود. ما میدانیم خدا عالم است، قادر است، حکیم است، رحیم است، لطیف است و هر اتفاق در دنیا طبق نظام احسن است.
پس اگر تظنی به معنای سوء ظن به خدای متعال باشد، باید از خدا درخواست کنیم این امواج منفی و تاریک به تفکر در قدرت خداوند تبدیل شود. ضمنا از اینجا معلوم شود اگر کسی بخواهد ریشه بدگمانیها در او بسوزد باید اندیشه خودش را در جلوههای قدرت متعال تقویت کند و امتداد ببخشد.
انتهای پیام