آئین اختتامیه سیزدهمین جشنواره بینالمللی فارابی ویژه تحقیقات علوم انسانی اسلامی تیرماه گذشته در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی برگزار شد و برگزیدگان این دوره معرفی شدند.
کتاب «معنویتِ بیسامان؛ تأملی جامعه شناختی بر معنویت گراییِ جدید و چراییِ گرایش به آن در ایران» اثر صدیقه رمضانی تمیجانی، در گروه تخصصی اخلاق، ادیان و عرفان، به عنوان اثر شایسته تقدیر بخش بزرگسال تقدیر شد.
صدیقه رمضانی تمیجانی، پژوهشگر پژوهشکده مطالعات فناوری و برگزیده سیزدهمین جشنواره بینالمللی فارابی درباره این اثر به خبرنگار ایکنا گفت: کتاب من علل گرایش به معنویتهای جدید در ایران را مورد بررسی قرار میدهد. بخش قابل توجهی از این کتاب از رساله دکتری بنده است که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی دفاع کرده بودم اما کارهایی بر روی آن انجام دادم و یکی دو فصل اضافه و مقداری حذف شد تا اینکه شکل کتاب پیدا کرد. بخشهایی که اضافه شده شامل یک سری نقد نسبت به دیدگاههای افراد دیگر در زمینه معنویتگرایی جدید است.
وی ادامه داد: بنده معنویتگرایی جدید را در کتابم به شکل عام بررسی کردهام و آن صورتی از معنویتهای جدید که غالباً در کارهای دیگر دیده میشود و شکل جنبشی و گرایشهای بسیار حاد و با وجوه معرفتی پررنگ است را مورد توجه قرار ندادهام بلکه آنچه مد نظر بنده در این تحقیق بود آن بخشی از معنویتگرایی جدید است که در قالب مفاهیم و برخی ارزشها و هنجارهای فرهنگی در زندگی مردم وارد شده است. مدعای بنده این بوده که این موضوع به شکل کاملاً تدریجی در حال ورود به جهانِ فکری و زندگی روزمره ایرانیان است و نوعی تغییرات فرهنگی را به تدریج رقم میزند.
رمضانی با اشاره به بهرهگیری از نظریات جامعهشناسان در راستای بررسی وضعیت معنویتهای جدید در ایران تصریح کرد: درباره چهارچوب نظری کاری که انجام دادهام باید بگویم که بنده مروری بر نظریات جامعهشناختی داشتم و تفاوتی را بین ادبیات رایج در این حوزه و آنچه در جامعه ما میگذرد مشاهده کردم و بیشتر تأکیدم بر این است که گرایش به معنویتهای جدید ریشه در نوعی گریز و جدایی از دین دارد. این اتفاق تحت تأثیر ارزشهایی که زندگی مدرن در زندگی مردم ایجاد کرده به وجود آمده است و در چنین فضایی، نظام معنایی دینی کارکرد خود را از دست میدهد و انسان سعی میکند پاسخ سوالات خود را از معنویتهای جدید به دست بیاورد.
وی در ادامه گفت: بنده در بررسی جامعه ایرانی به این نتیجه رسیدم؛ غالب کسانی که در جامعه ایرانی با این موضوع مواجه شده و گرایش به معنویتهای جدید پیدا میکنند به خاطر کنار زدن دین و گریز از آن نیست بلکه ریشه در عوامل دیگری دارد لذا عوامل مؤثر را با روش کیفی و مصاحبههای عمیق با کسانی که گرایشهای پررنگی به معنویتهای جدید داشتند مورد بررسی قرار دادیم. ما بیست و سه مصاحبه عمیق در این زمینه داشتیم و در نهایت از طریق آن، پرسشنامهای که سنجههای آن را از طریق گزارههایی که به طور خاص از مصاحبهها به دست آورده بودیم، تدوین کردیم و بین ششصد نفر از شهروندان تهرانی با نمونهگیری از بلوکبندی شهر تهران و با استفاده از نرمافزار شهرداری تهران که دقت بالایی در اینکار دارد توزیع کردیم. ما در این راستا سعی کردیم از پرسشگران حرفهای استفاده کنیم تا کار به شکل درست و با دقت بالایی پیش برود.
برگزیده سیزدهمین جشنواره فارابی با اشاره به عواملی که در گرایش به معنویتهای جدید در ایران نقش دارند افزود: ما هم به شکل کمی این مسائل را بررسی کردیم و هم تعمیم آن به شکل کیفی به جامعه ایرانی را مورد بررسی قرار دادیم و در نهایت فرضیه ما که جامعه ایرانی نوع نگاه متفاوتی به معنویتگرایی دارد ثابت و مشخص شد عواملی همانند تجربه رنج، مسائل اقتصادی و تنشهای اخلاقی که ناشی از تغییرات اقتصادی و اجتماعی ایران است عوامل بسیار پررنگتری در مقایسه با مواردی همانند بحرانهای معنایی و تغییرات نظام معنایی هستند که در دنیای مدرن نقش زیادی در گرایش به معنویتهای جدید دارند.
رمضانی ادامه داد: تحلیل نهایی بنده این بود که اگر بخواهیم انواع گرایشهای روانی، کارکردی و گرایشهای معرفتی را مورد بررسی قرار دهیم گرایشهای معرفتی در ایران بسیار ضعیفتر است و مردم واقعاً به لحاظ اینکه از نظام معنایی دینی فرار کرده و به این نظام بیاعتماد شده باشند به سمت معنویتهای جدید نرفتهاند. حتی در مصاحبههای کیفی با افرادی صحبت کردیم و متوجه شدیم آنهایی که در حین مواجهه با این پدیده، تعارضهای معرفتی پیدا میکردند و مثلاً اگر در اثر شرکت در فعالیتهای ورزشی، هنری و ... وارد یکی از این گروهها میشدند و متوجه تعارض آنها با مبانی دینی میشدند برای آنها شک و شبهه ایجاد میشد و در نتیجه میل کمتری نسبت به این معنویتها پیدا میکردند.
وی درباره اینکه این کتاب چه تفاوتی با نگاههای رایج در مورد معنویتهای نوظهور دارد، گفت: بنده در فصل آخر کتاب، به دیدگاه جامعهشناسان دین و کسانی که در ایران این پدیده را تحلیل میکنند و دیدگاههای مشخصی در این زمینه دارند پرداختهام و اشاره کردهام که بسیاری از اینها نمیتواند دقیق باشد. بسیاری از افرادی که قبل از کتاب بنده در این زمینه کار کردهاند نگاه جامعهشناسی نداشتهاند و اصلا وارد نگاههای عینی نشده بودند و بیشتر نقدهای کلامی و نظری داشتند.
پژوهشگر پژوهشکده مطالعات فناوری در پایان سخنان خود گفت: آنهایی هم که مطالعات تجربی و عینی داشتند عمدتاً روش کیفی و مصاحبه را دنبال کرده بودند. در فضای کیفی هم با افرادی مصاحبه کرده بودند که گرایشهای غلیظی به معنویتهای نوظهور از خودشان نشان میدادند و این در حالی است که تغییر نگاه معرفتی در افرادی با گرایشهای حاد و غلیظ بسیار پررنگ است و به همین دلیل تحلیلها بر وجه معرفتی متمرکز شده بود اما کار بنده، کاری کمّی است و تحلیلهایی که از آن بیرون میآید که قدرت تعمیم بالاتری در جامعه ایرانی دارد. بنده در این کتاب نشان دادهام که ما در ایران با مسئلهای متفاوت روبه رو هستیم لذا راه حل و سیاستگذاری که باید در مورد آن پیگیری کرد نیز باید راهکارهایی متفاوت باشد.
انتهای پیام