در کشورهای پیشرفته، فناوری، جای تولید بر مبنای نیروی کار و سرمایه را گرفته است. صنایع مختلف به مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری ورود کرده و نیز ایدههای نوآور خود را به محصول تبدیل کردهاند، حال در این میان ضرورت تبدیل ایدههای نوآور بر محور قرآن به محصول بسیار احساس میشود، امری که حضور بیش از پیش مؤسسات قرآنی را نیاز دارد، چراکه با عموم مردم ارتباط مستقیمی دارند و با نیازسنجی بهتر میتوانند به ایدههای خلاقانه برای تولید محصولات دینی دست یابند.
ضرورت موضوع کارآفرینی فرهنگی، زمینهسازی برای تجاری کردن دستاوردهای فناورانه قرآنی ـ فرهنگی، ایجاد زمینه کارآفرینی و حمایت از نوآوری و خلاقیت نیروهای محقق جوان فعال در حوزه قرآن و فرهنگ، کمک به رونق اقتصاد کشور و ... حضور بیش از پیش مؤسسات قرآنی را میطلبد. مؤسسه «ضیاءالصالحین» با ارائه محتوای دیجیتال فرهنگی و مذهبی را میتوان از جمله این مؤسسات برشمرد. در ادامه به گفتوگو با سیدحسن موسوی، مدیرعامل این مؤسسه پرداختیم که در ادامه میخوانیم:
ایکنا ـ مجموعه شما تاکنون چه دستاوردهایی داشته است؟
مجموعه فرهنگی تربیتی ضیاءالصالحین از سال 92 با اهداف ترویج و تبیین مبانی اصیل تشکیلات اسلامی آغاز به فعالیت کرد. این نگاه در وهله اول یک نگاه جهانی بود و طبیعی بود که با چالشها و موانع زیادی مواجه شود و تنها جایی که موانع نمیتوانست تأثیرات خود را روی حرکت ما بهصورت مستقیم اعمال کند، فضای مجازی بود. به طور کلی از دستاوردهای مجموعه میتوان به مواردی اشاره کرد؛
1. در فضای حقیقی ایجاد گروههای جهادی و تبلیغی در نقطه صفر مرزی کشور یعنی شهرستان پارسآباد مغان بود که ورود با طرحهای نو و تربیتی به این عرصه شاید یکی از ابتکارات بسیار نادر بین مجموعههای فرهنگی کشور است. (به عنوان مثال در محرومیتزدایی صرف مسائل اقتصادی و مالی در نظر گرفته نمیشود، یعنی تمرکز تنها روی خوراک و پوشاک و مسکن نیست، بلکه یک نگاه تربیتی نیز چاشنی کار است و برای فرزندان این خانوادهها نیز کلاسهای تربیتی بهصورت رایگان در نظر گرفته شده است).
2. ایجاد کتابخانهای بزرگ و تخصصی در حوزه دینی در همان شهرستان
3. فعالیتهای بینالمللی در حوزه آذربایجان و قفقاز که با ایجاد سایت و کانال در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها بسیار خوب رو به رشد است.
4. اقدام به آسیبشناسی فعالیتهای فرهنگی و سعی در ترویج و آموزش مبانی مهندسی فرهنگی و تشکیلات اسلامی به سایر گروهها.
5. اقدام به جبههسازی گروههای فرهنگی که در این زمینه، مجموعه موفق عمل کرده است.
باید گفت که شاید غالب مجموعههای فرهنگی در سراسر کشور با این چالش روبهرو بودهاند و مراکز و نهادهای موازی بهجای حمایت، غالباً نقش بازدارنده را ایفا میکردند و شاید خلأهایی که میشد تکمیل کرد و نشد یا نمیشود نیز متوجه همین تنگنظریها و کملطفیها باشد.
ایکنا ـ مؤسسه شما چقدر توانسته اشتغالآفرینی داشته باشد؟
در نگاه کلی نمره قابل قبولی به کل مجموعه نمیدهیم، نه اینکه برنامه نداشته باشیم، برنامه بوده ولی زمانبر است، ولی اعضای مجموعه با برخی کارهایی که در توانشان بوده نسبتاً خوب عمل کردهاند، ولی چرا میگویم قابل قبول نیست، چون بهصورت فصلی کار میشود، اما در زمینه فضای مجازی برنامههای خوبی در بوم و کسب و کار و... داریم که انشاءالله با تبدیل شدن به یک شرکت خلاق میشود در این زمینه فعالیتهای مستمر و قابل قبولی را ارائه کرد.
ایکنا ـ در حال حاضر وضعیت تولید فناوریهای فرهنگی و مذهبی را در کشور چطور ارزیابی میکنید؟
وقتی از فناوری فرهنگی و مذهبی حرف میزنیم باید ابتدا روی افقهای این مسئله توجه داشته باشیم؛ در «شورای عالی انقلاب فرهنگی»، سندی به نام «سند ملی توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم» تصویب شده، در آنجا تعریفی که از «فناوریهای فرهنگی» ارائه شده این است که به مجموعه روشها و ابزارهایی که بتواند دانش و منابع فرهنگی را به کالا و خدمات فرهنگی تبدیل کند که ایجادکننده یا منتقلکننده ارزشهای مدنظر باشد گفته میشود. همانگونه که مستحضرید به دو محصول اشاره میکند: کالا، خدمات. آن هم به این صورت که؛ 1) یا ایجادکننده و تولیدگر باشد. 2) یا منتقلکننده و توزیعگر باشد.
با این تعاریف شاید بهتر میشد روی بحث نظارت داشت، پس همواره نباید دنبال این باشیم که محصول و کالای فرهنگی و مذهبی باید باشد که به آن محصول بگوییم، نه! ممکن است که محصول «خدمات» فرهنگی و مذهبی باشد و اینجا نیز صرف تولیدکننده بودن مطرح نیست، ممکن است با توزیعگری بتوان جریانسازی کرد یا به جریان خاصی در این زمینه کمک کرد. خب حالا وضعیت کشور را در این راستا چگونه باید ارزیابی کنیم؟! معیار ارزیابی را به فرض اگر آماری در نظر بگیریم، باید ابتدا هر دو محصول کالاها و خدمات را بررسی کنیم و بعد از حیث تولید و توزیع نیز به مسئله دقت داشته باشیم.
با این بررسیها شاید نتوان گفت که ما به آرمانهای خود رسیدهایم و اصلاً نمیشود گفت که همه چیز مورد قبول است، ولی مطمئناً روند رو به رشدی داشته و شاید بزرگترین آفتی که در این زمینه داریم، این است که مجموعههای فرهنگی و دینی فاصله زیادی از هم دارند و اگر کمی موشکافانهتر بخواهیم بگوییم این است که جزیرهای عمل میکنند و جبههسازی صورت نگرفته و دومین مشکلی که وجود دارد و خیلی مهم هم است، اینکه اصل و هدف که برنامه برای تربیت و تعالی است با فرعیات و ظواهر که روبنایی است اشتباه گرفتهاند. کما اینکه ما در این 43 ساله بعد از انقلاب ایراداتی که داشتهایم به اینها برمیگردد و حتی تولیدات ما هم خیلی وقتها تکیه بر ظواهر امر داشتهاند، اما الحمدلله در چند سال اخیر نگاههای بهتر و دقیقتری نیز در کشور جوانه زده و هم به آن سمت محتوایی که نه از روی نیاز صرف (قوم بنی اسرائیلی) و نه از روی تلقین محض (قوم طالوتی) است بلکه محتوایی به سمت رشد و تعالی ارائه میشود و نمونه بارز آن در مجموعههای قرآنی کم کم در حال جا باز کردن است که در کنار حفظ و تلاوتها و کرسیها باید به مفاهیم هم بیشتر توجه شود و در سرودها ملاحظه کردید که یک سرود با افق تمدن نوین اسلامی میتواند در کل جهان انقلابی به پا کند. اصلاً وقتی افق را درست تعریف کنیم از امدادهای غیبی نیز بیبهره نمیمانیم. پس در کل وضعیت امیدبخش است.
ایکنا ـ در جامعه غالباً وضعیت قانونها و اسناد متفاوت از رویه است. معمولاً ممکن است زمان زیادی از آنها گذشته باشد و با وضعیت حال حاضر تطابق نداشته باشد، شما در حوزه خودتان وضعیت اسناد بالادستی را در بحث فناوریهای فرهنگی و نرم چگونه ارزیابی میکنید آیا پیش آمده که این اسناد برای شما به عنوان یک فعال فرهنگی چالش ایجاد کرده باشد؟
قطعاً سخن شما را قبول دارم. اتفاقاً در غالب کارها، همواره با یک سری قوانین دست و پا گیری دست و پنجه نرم میکنیم، نمیدانم شاید تاریخ مصرف آنها گذشته یا اصلاً واضعان محترم در وادی این مباحث تخصصهای لازم را نداشتهاند. مقام معظم رهبری در ابتدای سال 1401 فرمودند که این قوانین دست و پاگیر را کنار بگذارید ولی متأسفانه همچنان بوروکراسی بال پرواز و رشد مجموعهها و فعالان فرهنگی و تربیتی و شاید بتوان گفت دست و بال همه فعالان حتی علمی، صنعتی، اقتصادی و ... را بسته که باید این مسئله بهصورت جدی مورد بررسی قرار بگیرد.
بهعنوان مثال؛ تخصص و تواناییها لازمه اصلی کار است نه کاغذ پارهای به نام مدرک که حتی در سطح کاندیداهای ریاست جمهوری هم متأسفانه افراد به جای ارائه محتوا و دارایی و سرمایه درونی و ذاتی خود، روی کاغذ پارههای بیارزشی تکیه میکنند که وضع مملکت را به اینجا رسانده و همینها فردا باید بیایند در بطن جامعه به این چالشها پاسخگو باشند؟ بنا بر قاعده فلسفی محال است که فاقد شیء معطی شیء باشد، (کسی که چیزی ندارد نمیتواند آن را به دیگری اعطا نماید)، به قول معروف در خانه اگر کس است یک حرف بس است.
ایکنا ـ به نظرتان داشتن ایده مهمتر است یا تأمین سرمایه؟
از دو زاویه این مسئله قابل بررسی است؛
1. ایده خوب اساس فعالیت است و اگر ایده خوبی نباشد، سرمایه هم هدر میرود، لذا بهعنوان زیر بنای فعالیت، داشتن ایده خوب ضروری است.
2. شاید بتوان گفت که ایده خوب میتواند سرمایهآفرین یا سرمایهآور هم باشد ولی اینها هم خودش نیاز به تخصص دارد، یعنی ممکن است کسی در دورافتادهترین نقطه کشور یک ایده فوقالعادهای داشته باشد ولی چون نه اطلاعات آن را داشته که چگونه میشود رشدش داد و نه سرمایه کافی، در این صورت به مرور به فراموشی و ناامیدی منجر شده است.
در نتیجه باید مراکز خلاقیت نوآوری خودشان هم یک تیمی داشته باشند که به بطن جامعه برود و رصد و در صورت لزوم شکار کند و پای کار بیاورند تا ایدههای ناب فرصت رشد داشته باشند.
ایکنا ـ در اقشار مذهبی جامعه خیلی ورود اندکی به بحث واحدهای فناور و دانشبنیان فرهنگی که ایدههای مذهبی را تبدیل به یک کالای فرهنگی کنند وجود دارد، دلیل این ورود اندک را چه میدانید؟
یکی همین مسئلهای بود که عرض کردم، نبود اطلاعات کافی از فرصتهای ارائه محصولات، دوم اینکه شاید برخی مجموعهها هنوز نتوانستهاند مرز بین درآمدزایی و مصرفگرایی را تفکیک کنند و یا از زاویه دیگر نگاه کنیم برخیها هم نتوانستهاند رابطه بین فرهنگ و دین را با درآمدزایی و اشتغالآفرینی درست متوجه شوند.
ولی حقیقت امر این است که باید متوجه باشند که فرهنگ خوب آن چیزی است که مردم برایش هزینه کنند، محتوای خوب آن چیزی است که مردم تشنهاش هستند و این منافاتی با این کارهای ما ندارد، محتوایی که بتواند سبک زندگی، آینده، نگاه و فهم من، آینده جامعه و مملکت من را تضمین کند نمیشود روی آن قیمت گذاشت. پس عزیزانی که جزئی از خانواده مذهبی محسوب میشوند روی این مقولهها حتماً باید با نگاهی وسیع و عمیق ورود کنند؛ جامعهای که قرار است به سمت تمدن نوین اسلامی برود، در گام دوم انقلاب باید همه جانبه به رشد و بالندگی برسد.
مگه بین المللی نیست؟