بیستوپنج ذیالحجه به نام روز خانواده ثبت شده است. به همین بهانه با لحظات زندگی امین رحیمی و غزاله سهیلیزاده به عنوان یک خانواده قرآنی همراه شدیم و گفتوگوی صمیمانهای را با این زوج جوان داشتیم تا ضمن معرفی آنها، از دغدغهها و افقهای پیش رویشان در فعالیتهای قرآنی آگاه شویم. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید؛
ایکنا- گفتوگو را از خانم سهیلیزاده آغاز میکنم. خودتان را معرفی کنید و فعالیتهای قرآنیتان را از چه زمانی و در کجا آغاز کردید؟
سهیلیزاده: من در دوره پیش از دبستان یادگیری قرآن را آغاز کردم. در خانواده ما کسی تلاوت قرآن را دنبال نمیکرد و این ذوق و علاقه شخصی من بود. به خاطر دارم که تلاوتهای پخششده از تلویزیون را به دقت گوش میدادم و تقلید میکردم و مادرم نیز متوجه این علاقه شد و مرا یاری کرد. آشنایی من با یکی از قرآنآموزان کانونهای مهد قرآن عامل آشنایی من با این مؤسسه قرآنی شد و در ابتدا کلاسهای روخوانی و روانخوانی را گذراندم و در ادامه مربیان قرآن مؤسسه با کشف استعداد موسیقایی من، راهنماییهایی را برای بروز استعدادم ارائه دادند و به سطوح بالاتر راه یافتم.
ایکنا- پس از این مراحل چطور فعالیت حرفهای خود را دنبال کردید؟
سهیلیزاده: به دلیل علاقهام به تلاوت، حضورم در جلسات قرآن جدی بود. تشویق مربیان نیز عامل تلاش مضاعفم شد و در آن زمان تنها قرآنآموزی بودم که به مرحله تقلید از قاریان برجسته جهان اسلام رسیدم و تقلید از تلاوت سوره طه استاد منشاوی از نخستین تلاوتهایم بود. در ادامه آموزش حرفهایتر را در دارالقرآن امامزاده حسن(ع) کرج پی گرفتم.
ایکنا- آیا امکانات سختافزاری و ... به قدری بود که بشود کار حرفهای انجام داد؟
سهیلیزاده: حتی سیستم صوتی نداشتیم و تنها اقبال من حضور یک استاد توانمند بود. ما فقط به استماع و تلاوت میپرداختیم و چاشنی همه این کارها شوقم به یادگیری بود.
ایکنا- همانطور که اشاره کردید در خانواده شما قاری حضور نداشت که مشوق شما باشد. با وجود اینکه گوش و هوش موسیقایی داشتید، چرا به سمت دیگر هنرهای مرتبط با موسیقی نرفتید؟
سهیلیزاده: برادر بزرگترم در زمینه موسیقی فعالیت میکرد و یکی دیگر از برادرانم مداح و ذاکر اهل بیت است. این فضا موجب شد تا از دوره کودکی گرایش به تلاوت در من شکل گیرد. شاید به طور دقیق نتوانم بگویم که منشأ این گرایش چیست، اما قطعاً لطف خدا شامل حالم شد. من همیشه خودم را مدیون اساتیدم میدانم. اولین استاد من خانم جلالیفرد بودند. سپس توفیق داشتم که حدود پنج سال در جلسات استاد محمدحسین سبزعلی شرکت کنم و در ادامه هم از جلسات آموزش قرآن استاد ابوالقاسمی بهرهمند شدم که آنها جایگاه والایی دارند.
ایکنا- آقای رحیمی، خودتان را معرفی کنید.
امین رحیمی: من هم تلاوت را از کودکی آغاز کردم و به صورت غیرحرفهای در مراسم صبحگاه مدرسه تلاوت میکردم تا اینکه حدود پانزدهسالگی به حلقه قرآنی مسجد محل پیوستم. تلاوت قرآن در آن جلسه آموزشی برایم بسیار سخت بود، ولی همان حلقه قرآنی سبب شد تا مسیر زندگی من تغییر کند. در آن حلقه آقای دکتر امیری حضور داشت و از من دعوت کرد تا در جلسه قرآن منزلشان حاضر شوم. در آن جلسه با یکی از اساتید قرآن به نام آقای جلالی آشنا شدم که به سبک منشاوی تلاوت میکرد. آشنایی من با ایشان آغاز فعالیت حرفهایام در تلاوت بود و تلاوت را با تقلید از منشاوی آغاز کردم.
در آن سالها کشتی هم میگرفتم، ولی تشویق استاد جلالی برای توجه بیشتر به قرآن سبب شد تا ورزش را رها کنم و تماموقت به تلاوت قرآن بپردازم. سپس به محضر استاد مهدی جوکار، حافظ کل قرآن، در دارالقرآن شهرداری اسلامشهر رسیدم، آن هم در زمانی که دوره درخشش و اوج فعالیت دارالقرآن شهرداری اسلامشهر بود.
پس از مدتی، ایشان به دلیل مناعت طبعشان به من گفت که دیگر نکتهای برای شما ندارم و باید به کلاسهای سطح بالاتر بروید و مرا با کلاس استاد ابوالقاسمی آشنا کردند و از سال 1384 به مدت هفت سال در محضر ایشان بودم و در جلسات استاد ابوالقاسمی شاید چندین جلسه برای نوبت تلاوت طول میکشید. با این حال من هرچه درباره تلاوت آموختهام از ایشان بوده است.
سپس با راهنمایی دوست عزیزم آقای وحید خزایی با گروه تواشیح شمس تهران آشنا شدم و همراه با اعضای این گروه توانستیم چندین بار به فینال مرحله کشوری مسابقات سازمان اوقاف راه پیدا کنم و در نهایت پس از کسب رتبه دوم با حضور در گروه تواشیح خداحافظی کردم. در ادامه تصمیم گرفتم که در دورههای داوری مسابقات قرآن شرکت و توانستم مدرک رسمی داوری مسابقات قرآن را از سازمان اوقاف و امور خیریه دریافت کنم. درباره شیوه آموزش پژوهش میکنم و بر آن هستم تا مدرک مدرسی قرآن کریم را از شورای عالی قرآن دریافت کنم.
ایکنا- تا جایی که من اطلاع دارم شما از جمله افرادی هستید که به صورت آکادمیک هم با فنون هنر مقدس تلاوت قرآن آشنا هستید و هم به صورت علمی مسائل را تحلیل میکنید. آیا برای آموزش آکادمیک قرآن برنامهای دارید؟
رحیمی: اصول آکادمیک را در جلسات استاد ابوالقاسمی آموختم و به تحقیق و پژوهش در این باره میپرداختم. پس از آن با کتابهای استاد غلامرضا شاهمیوه آشنا شدم و به صورت جدیتری این مسئله را پیگیر شدم. دلیل تأکیدم بر گرفتن مدرک مدرس قرائت قرآن این است که برای قاریانی مثل من، که کمتر در مسابقات شرکت میکنند، اخذ این مدرک بتواند به فعالیت بیشتر در عرصه قرآنی منجر شود.
دغدغه دیگر من این است که بتوانم کودکان و نوجوانان را با قرآن مرتبط کنم. متأسفانه بیشتر توجه روی قشر محدود و دارای استعداد تلاوت است، ولی باید آموزش عمومی قرآن مورد توجه قرار گیرد. ممکن است همه افراد نتوانند قاری حرفهای شوند. در این صورت افراد فاقد استعداد قرائت حرفهای دلسرد میشوند. بنابراین با توجه به اینکه اکنون معلم مقطع دبستان هستم و جلسه قرآن هم دارم، رسالت خود را ایجاد انس با قرآن در میان کودکان و نوجوانان میدانم.
ایکنا- خانم سهیلیزاده، از عنوانهایی که تاکنون در مسابقات مختلف کسب کردهاید بگویید.
سهیلیزاده: در رشته قرائت تحقیق مسابقات سراسری اداره اوقاف و امور خیریه در مقطع سنی زیر 16 سال رتبههای اول و دوم را کسب کردم. در مقطع بزرگسالان موفق به کسب رتبه سوم مسابقات سراسری اوقاف شدم و سپس در جشنواره بینالمللی اقرأ به عنوان قاری منتخب شناخته شدم. همچنین در جشنواره ملی دانشجویان در رشته ترتیل رتبه نخست و نیز در رشتههای قرائت تحقیق و ترتیل مسابقات دارالقرآن امام علی(ع) رتبه نخست را کسب کردم. اخیراً هم موفق به کسب رتبه نخست در مسابقات بینالمللی دانشجویان ایران و عراق شدم و افزون بر این، در سال 1397 به عنوان نخبه قرآنی و جوان برتر استان البرز شناخته شدم.
ایکنا- شما اشاره کردید که از سبک منشاوی تقلید کردهاید. آیا بانوانی در جهان هستند که بتوان از تلاوت آنها تقلید کرد؟
سهیلیزاده: نمیدانم. شاید به دلیل بسته بودن این فضا نتوانستهام این قبیل تلاوتها را بشنوم و نظر قطعی بدهم، اما قطعاً در جهان اسلام و در میان بانوان قاریان برجستهای داریم که در کشورهای مالزی، اندونزی و حتی ایران فعالیت میکنند. با این حال مشکل اصلی این است که این قاریان توانمند جایگاه و عرصهای ندارند که بتوانند هنر خود را عرضه کنند و این بسیار ناراحتکننده است.
ایکنا- حالا که بحث از تقلید شد، افزون بر منشاوی، از کدام قاریان دیگر تقلید کردهاید؟
سهیلیزاده: شروع کار من با تقلید از عبدالباسط و منشاوی بود، اما در ادامه از قاریانی نظیر محمود علیالبنا، شعبان عبدالعزیز صیاد، محمد عبدالعزیز حصان، کامل یوسف البهتیمی، مصطفی اسماعیل و عبدالفتاح شعشاعی هم تلاوتهایی را تقلید کردم. علاقه شخصی من به تلاوتهای مصطفی اسماعیل، حصان و صیاد است.
ایکنا- آقای رحیمی، شما چطور؟ آیا سلیقه شما هم به سلیقه همسرتان نزدیک است؟
رحیمی: بله، من هم به مصطفی اسماعیل بسیار علاقهمندم و یکی از زیانهای بزرگی که متوجه خودم میدانم این است که از این قاری شهیر مصری کم تقلید کردهام. البته اخیراً تقلید از تلاوتهای مصطفی را جدیتری دنبال میکنم و میبینم که چقدر خاص بود و باید او را درک کرد.
ایکنا- احتمالاً در خانه شما همواره طنین قرآن جاری است.
رحیمی: بله، نه تنها خودمان تلاوت میکنیم، بلکه تلاوت قرآن را هم با هم گوش میکنیم. دقت در گوش دادن از این نظر اهمیت دارد که خوب گوش دادن یک هنر است و باید با تیزبینی این کار را انجام داد.
ایکنا- آقای رحیمی، خوب است از نحوه آشناییتان که منجر به ازدواجتان شد هم سخن بگویید.
رحیمی: من با همسرم در جلسه آموزش قرآن استاد ابوالقاسمی آشنا شدم. جلسه ایشان در یک سالن آمفیتئاتر برگزار میشد که آقایان و خانمها در آنجا حضور مییافتند. همسرم هم با مادرشان به این جلسه میآمد و در ادامه خدمت مادرشان رسیدم.
ایکنا- پس حاج احمد ابوالقاسمی از همه لحاظ برای هر دوی شما موجب خیر و برکت بوده است.
رحیمی: بله، همینطور است. به همین دلیل همواره دعاگوی ایشان هستم و افتخار میکنم که شاگرد کوچکشان بودهام.
ایکنا- خانم سهیلیزاده، آیا همچنان در جلسات استاد ابوالقاسمی شرکت میکنید؟
سهیلیزاده: بله، البته اخیراً جلسات ایشان به دلیل کرونا تعطیل بود، اما مجدداً تصمیم داریم که دوباره از جلساتشان بهرهمند شویم.
ایکنا- تمرینات مشترک شما چگونه است؟ آیا در منزل به صورت مشترک به تمرین تلاوت میپردازید؟
سهیلیزاده: زیاد.
رحیمی: چون همسرم در مسابقات مختلف شرکت میکند، دائماً در حال تمرین است و خیلی اوقات با هم تمرینات را انجام میدهیم. دلیل این حضور گسترده در مسابقات این است که خانمها معمولاً به غیر از مسابقات آوردگاه دیگری برای بروز خودشان ندارند.
در تمریناتی که با هم داریم معمولاً به تبادل اطلاعات میپردازیم و نکات لازم را به یکدیگر تذکر میدهیم. گاهی اوقات ایشان تلاوت میکند و من نکاتی را میگویم و گاهی هم تلاوت میکنم و از نکات ایشان بهرهمند میشوم. بنابراین این فضا و درک مشترک وجود دارد و این امر موجب شده است تا به یکدیگر کمک کنیم.
ایکنا- خانم سهیلیزاده، به محدودیتهایی که برای بانوان وجود دارد اشاره کردید. از طرفی خواندن هم هنری است که باید در جاهای مختلف ارائه شود. برای نمونه در تلاوت قرآن، قاری چارهای ندارد جز اینکه در جلسات مختلف حاضر شود و بخواند. شما با این محدودیتها چگونه مواجه میشوید؟
سهیلیزاده: یاد گرفتهایم که با این شرایط بسازیم. باید اصلاحات اساسی صورت گیرد. من به نمایندگی از همه خانمها این مسائل را مطرح میکنم. متأسفانه ما هیچ جلسه قرآنی نداریم و به محافل بسیار محدودی هم دعوت میشویم. عملاً از خانمها دعوت نمیشود و حتی خانمها را به عنوان مبلغ قرآن هم به شهرها یا کشورها اعزام نمیکنند. این مسائل را بارها بیان کردهایم، اما متأسفانه توجهی نمیشود. برای نمونه بسیار درخواست کردیم که در مسابقات بینالمللی رشته قرائت تحقیق برای خانمها قرار داده شود، اما این امکان فراهم نشد، در حالی که به راحتی میتوانستند این مسابقات را برگزار کنند.
اگر مشکلات شرعی وجود دارد، مسئولان میتوانند در همان قالبی که مسابقات کشوری را برگزار میکنند مسابقات بینالمللی را هم برگزار کنند. متأسفانه چنین اتفاقی تاکنون رخ نداده است. گاهی اوقات با حضور بانوان مخالفتهایی صورت میگیرد و این دردناک است. با این همه خانمهایی که در زمینه فعالیتهای قرآنی تلاش میکنند میتوانند حتی برای آقایان هم مثالزدنی باشند؛ چراکه با محدودیتهای بسیاری مواجه هستند. البته به بهتر شدن اوضاع ناامید نیستیم.
رحیمی: در راستای صحبت همسرم باید بگویم خانمهایی که وارد فضای قرآنی شدند میتوانستند در بزرگترین استیجهای دنیا حاضر شوند و بخوانند، اما مسیر هنر مقدس تلاوت قرآن را برگزیدهاند. حال اگر عرصه برای این افراد فراهم نباشد، در حقشان ظلم میشود.
یکی از عرصههایی که میتوان از خانمها استفاده کرد، اعزام به حج است. میتوان تدابیری را اتخاذ کرد که خانمها هم بتوانند در این سفر معنوی حاضر باشند و به اجرای تلاوت برای مخاطبان خانم بپردازند. هنگامی که با گروه شمس تواشیح کار میکردیم، بزرگترین انگیزه ما این بود که بتوانیم به سفر حج اعزام شویم. این آرزوی بزرگی است. حال آیا نمیتوان این آرزو را برای خانمها هم محقق کرد؟ به نظرم با برنامهریزی بهتر میتوان از تلاشها و ظرفیتهای بانوان قاری بهره بیشتری برد.
سهیلیزاده: در تکمیل صحبتهای همسرم باید بگویم که معمولاً در کشف استعدادها مادران نقش اصلی را ایفا میکنند. اگر کمکهای مادرم نبود، شاید هرگز نمیتوانستم این مسیر را طی کنم. بنابراین به دلیل نقشی که بانوان در تربیت جامعه دارند، باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
ایکنا- هنر از هر سنخی که باشد باید در جایی عرضه شود. یکی از بسترهای ارائه آن هم شبکههای اجتماعی است که این فضا هم در تسخیر آقایان است و امیدوارم برای ایجاد بستری به منظور بروز هنر بانوان تدبیری اندیشیده شود. خانم سهیلیزاده، با توجه به توضیحاتی که ارائه کردید، آیا به فکر راهاندازی جلسه قرآن و تدریس نیستید؟
سهیلیزاده: به این مسئله خیلی فکر کردهام. البته مشکلاتی هم وجود داشته و شاید همین مشکلات سبب شده است تا در نیمه راه کار را رها کنم، اما با همسرم در این باره گفتوگو کردهایم. بر همین اساس برنامههایی را برای خانمها داریم و امیدوارم به یاری خدا بتوانیم آنها را اجرا کنیم.
رحیمی: همانطور که شما هم اطلاع دارید، جامعه قرآنی اسلامشهر مجمعی تشکیل داده است و هر ماه جلسات این مجمع با حضور قاریان بینالمللی و ممتاز و قاریان سطح شهرستان برگزار میشود. پیشنهادی که اخیراً مطرح شده این است که چنین فضایی برای خانمها هم فراهم شود تا آنها بتوانند، مانند محافل منادی، جایی را برای عرضه تلاوتهایشان داشته باشند. امیدوارم که این فضا هرچه زودتر فراهم شود.
ایکنا- خانم سهیلیزاده، حال که در مورد راهاندازی جلسه قرآن صحبت شد، فکر میکنید چرا آموزش قرآن در کشور ما تا این حد سنتی و تجربی است و کمتر به صورت آکادمیک پیگیری میشود؟
سهیلیزاده: پاسخ به این پرسش گسترده است و میتوان به عوامل مختلفی اشاره کرد. مهمترین عامل این است که ما به همین سبک عادت کردهایم و روال آموزش را هم بر اساس همین عادتزدگی تغییر ندادهایم.
رحیمی: از طرفی روش دیگری هم نداشتهایم، اما میتوانیم به این مسئله فکر کنیم که چطور باید جلسات قرآن را جذابتر کرد.
سهیلیزاده: من هم به این موضوع فکر میکنم، هر چند برخی مخالف هستند که آموزش آکادمیک شود، اما تلفیق روشهای سنتی و مدرن میتواند نتایج جالب توجهی را در پی داشته باشد.
رحیمی: البته این رویکرد اخیراً مورد توجه قرار گرفته است. برای نمونه میتوانم از آقای علی محرابی، که از دوستانم است، نام ببرم که از روشهای جالبی در آموزش بهره میبرد. برای نمونه حتی برای شاگردانش که عمدتاً هم نوجوان هستند کلاسی را در این باره برگزار کرد که چطور قاری باید بتواند پیش از تلاوت صحبت کند. متأسفانه قاریانی داریم که شاید نتوانند حتی یک خط برای مردم صحبت کنند و این نیاز به آموزش دارد.
کار قرآنی یک فعالیت تبلیغی است و اینطور نیست که صرفاً تلاوت قرآن باشد. بر همین اساس قاری باید بتواند به تبیین هم بپردازد. البته آقایان ابوالقاسمی و شاهمیوه در ردیف اساتیدی هستند که به این مباحث توجه میکنند، اما باید بیشتر به آن توجه کرد.
همچنین، باید در جلسات قرآن قرآنآموزان را تفکیک کنیم؛ یعنی هم باید به استعدادهای برتر توجه کنیم و هم به کسانی که میتوانند صرفاً روخوانی و روانخوانی قرآن را بیاموزند. اینکه دو ساعت جلسه را برگزار کنیم و همه چهارزانو بنشینند و به مباحث خشک تجویدی گوش کنند میتواند برای قشر نوجوان خستهکننده باشد. بنابراین باید به این سمت برویم که روشهای نوینی را در آموزش به کار بگیریم و نیز عموم به خصوص نوجوانان را با قرآن آشنا کنیم.
فعالیت قرآنی فقط به تلاوت خلاصه نمیشود و اگر کسی وارد این فضا شد و دریافت که نمیتواند تبدیل به یک قاری حرفهای شود میتوان استعداد او را برای کارهای دیگری کشف کرد. دلیلی ندارد که اگر کسی در زمینه صوت و لحن استعداد نداشت، نتوان در دیگر زمینهها از او بهره برد.
ایکنا- خانم سهیلیزاده، به ابتدای گفتوگو بازگردیم که گفتید مادر شما استعدادتان را کشف کرد. در حال حاضر استعدادیابی نظاممند انجام نمیشود. به نظر شما چطور باید این مشکل را رفع کرد؟
سهیلیزاده: باید فکر کرد. استعدادیابی نیازمند ساماندهی است. یکی از اهدافی که آن را با همسرم دنبال میکنم همین است و میتوان از مدارس و مؤسسهها آغاز کرد و به کشف استعدادها پرداخت. شاید کار دشواری باشد، اما قطعاً نتیجه مطلوبی خواهد داشت.
رحیمی: یکی از نکات این است که وقتی استعدادی کشف میشود، قطعاً به انتهای کار نگاه میکند؛ مثلاً میگوید برای یک خانم در نهایت حضور در مسابقات و داوری در آنها در نظر گرفته شده است. پس شاید این هدف چندان دلچسب نباشد. بنابراین باید استعدادها را به سمت ساحتهای مختلف سوق دهیم تا بیشتر احساس مفید بودن کنند.
به بیان دیگر افرادی که استعداد دارند و وارد این حوزه میشوند، نباید صرفاً به مسابقات نگاه کنند و باید با مسائل دیگر هم آشنا شوند. برای نمونه خانمها باید در کنار تلاوت حرفهای با تفسیر و مفاهیم آیات هم آشنا شوند و مشکلات اجتماعی را هم به خوبی بدانند و سپس عرصه برای فعالیت آنها بازتر خواهد شد.
ایکنا- اکنون که از اجتماع سخن به میان آمد، فکر میکنید مسئولیت اجتماعی یک قاری چیست؟
سهیلیزاده: بزرگترین مسئولیت یک قاری یا فعال قرآنی این است که مردم را در مسیر قرآن قرار دهد. تلاش ما هم در همین راستا بوده است. البته نمیدانم تا چه میزان موفق بودهایم. افرادی بودهاند که موفق عمل نکردهاند و نتوانستهاند در قبال جایگاهی که دارند مسئول خوبی باشند.
رحیمی: بزرگترین رسالت فعالان قرآنی این است که همه فرزندان این سرزمین را با قرآن آشنا کنند و من هم این رسالت را دنبال میکنم. همین که در مدرسه از اولیای دانشآموزان میپرسم که بچهها به کدام درسها علاقه دارند و آنها به قرآن هم اشاره میکنند برای من ارزشمند است.
ایکنا- به عنوان یک خانواده قرآنی چقدر سعی کردهاید که آموزههای قرآن را در زندگی خود جاری کنید؟
رحیمی: همه تلاش ما در همین راستا بوده است. البته ایرادهایی وجود دارد، اما بنای اصلی بر همین است. هر چند قضاوت دقیق برعهده دیگران است و نمیتوانم در مورد خودمان داوری کنم.
سهیلیزاده: تلاش کردهام که بتوانم به آموزههای الهی عامل باشم، ولی اینکه چقدر موفق بودهام، باید دیگران در این باره نظر بدهند.
ایکنا- شاید بزرگترین برکت قرآن برای شما این بوده که این وصلت قرآنی سر گرفته است.
رحیمی: بله، همینطور است. من بنده خوبی نبودم، اما خدا به برکت قرآن یک همسر خوب روزیام کرده و یکی از مصادیق برکات قرآن در زندگی من همین است.
ایکنا- خانم سهیلیزاده، از وضعیت فعالیت قرآنی بانوان بگویید.
سهیلیزاده: با وجود همه کمبودها، بانوان فعالیت خوبی دارند و این نگاه خداست که آنها را دلگرم میکند. امیدوارم در قبال زحماتی که خانمها میکشند هنرشان بهتر دیده شود.
ایکنا- چون گفتوگوی ما در روزی منتشر میشود که به نام خانواده نامگذاری شده است، به عنوان یک خانواده قرآنی چه پیامی برای خانوادهها دارید؟
رحیمی: توصیه میکنم که زوجهای جوان یکدیگر را درک کنند. قطعاً مشکلات همیشه هست و هیچ خانوادهای بدون مشکل نیست، اما بیش از اینکه اختلافها مورد نظر باشند باید خوبیها دیده شوند.
گفتوگو: مرتضی اوحدی
فیلمبرداری و تدوین: حامد عبدلی
عکس: طاهره بابایی
انتهای پیام