به گزارش ایکنا، مهدی محقق، شامگاه 5 تیرماه در مراسم تبیین و نقد آراء و اندیشههای پرفسور ویلفرد مادلونگ، اسلامشناس شهیر آلمانی، که توسط انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد در سخنانی گفت: زمان آشنایی بنده با ایشان در در لندن و در مؤسسه مطالعات اسماعیلی بود و ایشان در آنجا تدریس داشت و بنده هم تدریس میکردم.
وی افزود: به تدریج با آثار و آراء وی در مسائل مختلف به خصوص شیعه آشنا شدم و باز در موارد متعدد در کنگرههای بینالمللی او را دیدم و از آثارش استفاده میکردم و سابقه دوستی ما متجاوز از 20 سال است.
محقق اضافه کرد: بنده مقالات و کتابهای وی را همیشه مدنظر داشتهام به خصوص با آنچه در مورد کلیت شیعه و مخصوصا شیعه دوازده امامی و اسماعیلیه بیان کرده آشنا هستم.
همچنین سیدمحمدکاظم موسوی بجنوردی، رئیس دائرة المعارف بزرگ اسلامی در سخنانی گفت: مادلونگ سرویراستار اسلامیکا از سال 2003 تاکنون است. ایشان به قدری در کارش دقت دارد که کار او صددرصد علمی است و در هر کتاب و مقالهای که نوشته است این دقت علمی دیده میشود و در هر تحقیقش به منابعی ارجاع داده که جدید است.
موسوی بجنوردی بیان کرد: وی دایره شناخت مذاهب اسلامی به خصوص شیعه را وسعت داده است و این مسئله سبب شده تا آثار زیادی پیرامون نظرات وی تولید شود و شاید بتوان گفت در زمینه شیعهشناسی به عنوان یک متکلم بزرگ، صاحبنظر است و نظراتش قابل تامل است و همه پژوهشگران به نظرات او ارجاع میدهند و ما هم در مرکز دائرة المعارف از نظرات ایشان بهرهمند میشویم.
وی افزود: کتاب وی در زمینه شیعهشناسی برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی شد و وقتی آن را میخوانیم میبینیم صدها منبع دارد که میتواند خمیرمایه تحقیقات بعدی محققان باشد.
بجنوردی بیان کرد: آقای مادلونگ در آمریکا، لندن، لبنان و عراق تحقیقات و فعالیت علمی داشته است و مدتی هم رایزن فرهنگی آلمان در عراق بود و بررسی زندگینامه وی، نشان میدهد عمرش را صرف تلاش و تحقیق علمی در زمینه اسلام و به خصوص شیعه کرده است.
همچنین حسن انصاری قمی، استاد دانشگاه پرینستون در ادامه این نشست گفت: ویلفرد مادلونگ در زمینه تشیع اسماعیلی، تاریخ تحولات شیعه امامی و زیدی بیش از 50 سال مطالعه و تصحیح و تحقیق داشته است و از همه مهمتر کتاب خلافت پیامبر را نوشته که مستقیما به رویکرد ایشان با معارف شیعه ارتباط دارد.
وی افزود: کتاب قاسم بن ابراهیم، بنیانگذار مکتب کلامی و فقهی زیدیه به زبان آلمانی توسط ایشان نوشته شد و اخیرا به فارسی هم ترجمه شده است. مطالعات اصلی ایشان در مورد اسماعیلیه در قالب چند مقاله نگارش شده است و پژوهشهای وی معتبر و دارای مرجعیت در مطالعات اسلامی است و در برخی بخشها تحول جدیدی رقم زده است.
استاد دانشگاه پرینستون تصریح کرد: در اندیشه امامیه هم کارهای جدیدی عمدتا در قالب مقاله داشته است و در عرصههای فقهی و حقوقی، همچنین برخی شخصیتهای فلسفی، تحقیق و بحث کرده است.
انصاری قمی بیان کرد: بنده بیش از 30 سال است که با آثار ایشان و خودشان آشنا هستم و در تصحیح متون با وی همکاری هم داشتهام، در عین حال در نوع مطالعات شیعهشناسی در غرب، ملاحظاتی وجود دارد که شاید در آثار ایشان هم هست.
وی اضافه کرد: به صورت کلی اسلامشناسانی که بعد از 150 سال بی توجهی به مطالعات و منابع شیعی، وارد این عرصه شدهاند سهم بزرگی در توجه به شیعه و مطالعات شیعهشناسی به خصوص امامی و تا اندازهای زیدی در غرب دارند؛ البته شیعه اسماعیلی پیشتر هم به دلایلی مورد توجه محققان بوده است ولی در یکی دو قرن اخیر عمدتا کسانی مانند مادلونگ به شیعه امامیه و زیدیه پرداختهاند.
انصاری قمی افزود: کتاب الذریعه و برخی کتب دیگر خیلی در آشنا کردن دیگران با شیعه امامیه مهم بوده است همچنین فهرستنویسی نسخههای خطی شیعه در خارج و داخل کشور سبب شد تا آشنایی با ادبیات شیعه بیشتر شود؛ سهم اسلامشناسان غربی در مطالعات شیعه و حتی توجه دادن مسلمین غیرایرانی و غیر شیعی به ادبیات شیعه دوازده امامی بسیار زیاد است.
استاد دانشگاه پرینستون اضافه کرد: در مطالعات اسلامشناسی غرب توجهی که به تاریخ تشیع وجود داشته است به فقه امامیه و حدیث صورت نگرفته است و این به دلیل آن است که عمده تاریخنگاریهای فقه در اسلام، توسط اهل سنت صورت گرفته است و طبیعتا به فقه امامی توجهی نشده است.
انصاری قمی بیان کرد: وقتی خواستهاند تاریخ تحول فقه را ذکر کنند کاملا نسبت به ائمه و فقهای شیعه بی توجهی صورت گرفته است و در مورد حدیث هم این اتفاق رخ داده و اهتمام لازم به حدیث کمتر بوده است. وقتی سخن از حدیث میشود بیشتر ذهنها معطوف به تاریخ نگارش حدیث اهل سنت در قرون دوم و سوم میرود در حالی که ادبیات حدیثی شیعه مستقل بوده است.
وی تاکید کرد: درست است هویتهای فقهی و مذهبی شیعه و سنی به تدریج جدا شده است ولی وقتی ما تا قرن دوم از فقه و حدیث اسلامی سخن میگوییم باید شیعه را هم در این مجموعه لحاظ کنیم و این چیزی است که عمدتا از سوی اسلامشناسان غربی مغفول است.
استاد دانشگاه پرینستون گفت: در تاریخنگاری اندیشه مذهبی، عدم توجه به حدیث یا فقه شیعه مشکلاتی ایجاد کرده است؛ عمده منابع کلامی ما در چند قرن اول از بین رفته ولی منابع حدیثی باقی مانده است و اینها در دورهای بوده که بسیاری از اندیشههای شیعه در قالب حدیث ارائه شده است.
انصاری قمی بیان کرد: اگر ما به متون حدیثی چند قرون اول شیعه بی توجهی باشیم تحول اندیشه کلامی شیعه را به صورت ناقص خواهیم فهیمد. به همین دلیل دو تفکر اشاعره و معتزله قرنها در برابر هم قرار داشتند. تاکید بنده این است که وقتی ما میخواهیم در مورد مباحث کلامی اسلامی سخن بگوییم نمیتوانیم به حدیث و کلام شیعه بی توجه باشیم.
انصاری قمی با بیان اینکه دیالوگ بین جریانات فکری اسلامی و مکاتب فکری سبب ایجاد کلام شده است، اضافه کرد: سهم هشام بن حکم در علم کلام بسیار زیاد است و بدون توجه به سهم او و روایاتی که خود و او و شاگردانش از ائمه نقل کردهاند تاریخ تحولات فکری کلامی اسلامی ناقص خواهد بود بنابراین در هر تحقیق اسلامی، منابع شیعه هم باید مورد توجه قرار بگیرد.
وی تاکید کرد: مادلونگ توجه مجددی به کتاب کافی داشته و سعی کرده اندیشههای کتاب کافی را در ارتباط با معتزله تعبیر و تفسیر کند که البته باز نشانگر غلبه و سیطره گفتمانی است که تفکر کلامی را با جریان معتزله میشناسد.
وی افزود: امروزه تلاش و تحقیقات اسلامشناسان غرب در مطالعات شیعهشناسی در دسترس ماست و بدون درک جامع از مناسبات تشیع در بستر اصلی تفکر اسلامی نمیتوانیم سهم شیعه را در فقه و کلام به درستی بشناسیم.
انصاری قمی بیان کرد: محققان نسل جدید باید با توجه به اینکه مطالعات غرب تاریخچه مشخصی دارد که بدون آن نمیتوان داوری درستی داشت، به تحقیقات اسلامی بپردازند. باید با تفکیک دوباره این گفتمان از نو تاریخنگاری اندیشه اسلامی را با توجه به سهم تشیع امامی بازنویسی کنیم و این کاری است که امروزه با توجه به منابع و نسخ خطی و دسترسی به منابع ممکن است.
وی افزود: گاهی دیده میشود اقبال زیادی به ترجمه آثاری صورت میگیرد که این گفتمان فکری را تکرار میکند ولی محدودشدن به ترجمه بی توجهی به ضعفها و نقصها است و باید بازبینی مجددی در این فرایند صورت بگیرد.
انصاری قمی بیان کرد: خودمان را محدود نکنیم و ضعف این مطالعات را بشناسیم و بنده در حد خود نقدهایی بر آثار غربی در خصوص خلافت و مباحث شیعه نوشتهام و در تصحیحهایی که بر آثار مادلونگ داشتم به این مسئله توجه کردهام.
انتهای پیام