به گزارش ایکنا به نقل از العربی الجدید، کتابخانه ملی قطر از جمله مراکز فرهنگی جهان اسلام است که نسخههای خطی عربی و قرآنهای دستنویس زیادی را در دل خود جای داده است.
مراد الریفی، مدیر مؤسسه نسخههای خطی عربی در این باره میگوید: نسخههای خطی، گنجینهای فرهنگی است که ما بخش ناچیزی از آن را کشف کردهایم و بدون توجه به تغییرات ساختاری بنیادی که در اطرافمان رخ میدهد نمیتوانیم به میراث خود برگردیم.
وی همچنین به افزایش نقش دیجیتالی شدن امور و تشخیص هوشمند حروف عربی و توسعه نرمافزارها و الگوریتمهایی اشاره میکند که به کنکاش در عمق این میراث و سرمایهگذاری مناسب در آن کمک میکند.
کتابخانه ملی قطر گنجینهای از حدود چهار هزار نسخه خطی را در خود جای داده است که حدود یک چهارم آن نسخههای قرآن است.
قدیمیترین این نسخ خطی موجود که ورقهای پوسیده پوستی است، به قرن اول و دوم هجری (هفتم و هشتم میلادی) برمیگردد. هوسن تان رئیس کتابخانه ملی قطر میگوید این قرآنها از مناطق دور از مرکز جهان اسلام مانند آفریقا، چین، هند و آسیای جنوب شرقی گرفته تا قرآنهای کتابت شده در حجاز و قطر را در برمیگیرد.
در مجموع، این میراث قرآنی، همانطور که محمود زکی، متخصص نسخههای خطی این کتابخانه توضیح میدهد، نمایانگر تاریخی غنی است که نه تنها از روشهای اولیه نگارش خط عربی و حروف آن و نشانهگذاری حروف اطلاعات مهمی به ما میدهد بلکه از نظر جنبههای مختلف هنری و زیباییشناختی نیز بسیار اهمیت دارد. اینها حوزههایی است که متخصصان و دانشمندان حوزههای علوم قرآنی، نسخهشناسی، زبان عربی، تاریخ، هنر و بسیاری دیگر به آن علاقه دارند.
کتابخانه ملی قطر یک نسخه خطی از قرآن به نام «مصحف الزباره» را در اختیار دارد که یکی از قدیمیترین نسخههای قرآن و به طور کلی یکی از قدیمیترین نسخههای خطی نوشته شده در قطر است. این قرآن به خط شیخ احمد بن راشد بن جمعه المریخی مالکی، یکی از علمای قطر که علم فقه را با رونویسی قرآن ترکیب کرده بود، نوشته شده است.
بر اساس اطلاعاتی که در پایان این نسخه از قرآن (که اصطلاحاً آن را «قید الفراغ» یا «حرد المتن» میخوانند) آمده است، کاتب در سال 1221 هجری قمری / 1806 میلادی در شهر الزباره در شمال قطر این نسخه را کتابت کرده است. این نسخه خطی یکی از قرآنهایی است که به خط المریخی به دست ما رسیده است و در موزه ملی قطر نگهداری میشود.
خط کوفی که اولین قرآنها با آن نوشته میشد، تا قرن نوزدهم بعد از میلاد رایج بود تا اینکه خطی که حجازی نامیده میشد و در اصل قدیمیتر از خط کوفی بود و دارای دو نوع مدنی و مکی بود مطرح شد. خاورشناسان این دو نوع را در یک نام خلاصه کردند و «خط حجازی» نامیدند.
این نکتهای بود که احمد وسام شاکر، محقق مستقل در نسخههای خطی اولیه قرآن، به آن اشاره میکند. به گفته وی این نامگذاری با دستیابی خاورشناسان و مسافران فرانسوی قرن نوزدهم، به کاغذهای پوستی مسجد عمرو بن عاص در منطقه فسطاط قاهره آغاز شد. این برگها در سال 1833 توسط کتابخانه ملی فرانسه خریداری و بخشی از آن به کتابخانه ملی روسیه فروخته شد.
از جمله منابعی که مجموعه جدیدی از قرآنها و کاغذهای حجازی را در اختیار ما قرار داده است، «قبة الخزنه» در مسجد اموی دمشق است که برای چندین قرن این نسخهها را حفظ کرد و سپس در جنگ جهانی اول به استانبول منتقل شد. این نسخهها که به «اوراق شام» معروف بود در موزه آثار باستانی ترکی و اسلامی ترکیه نگهداری میشد. همچنین بخش بزرگی از این اوراق، در سال 1973 در مسجد جامع صنعا پیدا شد.
این خط پس از انتشار کتاب «الفهرست» ابن ندیم از سوی سیلوستر دو ساسی، مستشرق قرن نوزدهم به این نام نامگذاری شده است. ابن ندیم در این کتاب درباره اولین خطوط عربی یعنی مکی، مدنی، بصری و کوفی صحبت کرده است.
در برخی نسخهها اختلاط خطوط وجود دارد و میبینیم که اغلب کاتبان غیر حرفهای، فاصله مناسب بین سطرها نمیگذاشتند و برای تشخیص حروف مشابه مانند با، تا و ثا به نقطهگذاری و استفاده از علائم فتحه، ضمه و کسره پایبند نبودند.
در این قرآنهای اولیه، فاصلهگذاری برای تمایز بین سورهها رواج داشت. برخی از پیشینیان با نوشتن عبارت «خاتمه سوره» در پایان سورهها مخالفت میکردند، زیرا معتقد بودند که متن باید فاقد هرگونه نوشته غیرقرآنی یا اشکال بوده تا منزه و پاک باشد.
صدها نسخه خطی از قرآن که برای مسلمانان چین نوشته شده است در اختیار کتابخانه ملی قطر است و کتابت آنها بین قرن هفدهم و بیستم برمیگردد که شامل متن کامل قرآن یا سی جزء جداگانه است.
نسخه قرآنی که از چین به کتابخانه ملی قطر ملحق شد
واسلینا سکولووا، رئیس بخش نسخ خطی و آرشیو کتابخانه ملی قطر، درباره نقوش تزئینی اصلی قرآن بر روی کاغذ و صحافی در چین میگوید: در این نسخهها آمیزهای بین سنتهای اسلامی رایج در برخی از کلانشهرهای جهان اسلام با سنتهای بومی چینی به چشم میخورد. برجستهترین این نقوش مورد استفاده، نقوش گیاهانی مانند گل نیلوفر آبی و همچنین ابر و غیره است.
جلدها و صحافی نسخههای قرآن در چین عمدتاً از جنس چرم است که در شهرهای اسلامی استفاده میشد، هرچند تزئینات آن گاهی تحت تأثیر هنرهای محلی بوده است و برخی از جلدها را با پارچه میپوشاندند.
وی میافزاید: مرسوم بود که متولیان ساخت قرآن در چین و استفادهکنندگان آن، بر روی ربعه قرآن (هر یک از سی جزء)، ابتدای آیهای را که جزء با آن شروع میشود و گاهی شماره آیه را به زبان چینی روی جلد یا داخل آن مینوشتند.
تذهیب در نسخههای خطی قرآن، هنری کاربردی است، زیرا به درک متن قرآن کمک میکرد. آنابل گالوپ، رئیس بخش مجموعههای آسیای جنوب شرقی در کتابخانه بریتانیا، میگوید کارکرد اصلی تزئینات در قرآن کمک به خواننده در جهتیابی متن است.
وی بیان میکند که مطالعه این تزئینات از جمله مطالعه نشانهگذاریهای آیات، نام سورهها، قابها و جنبههای مختلف تزئینات قرآنی، بهویژه در قرآنهای اولیه مشخص میکند که هر یک از قرآنهای آسیای جنوب شرقی با توجه به سبکی که مشخصه هر منطقه است، تزئین شده است.
این سبکها و الگوهای تزئینی در مراکز بزرگ از جمله مناطق ترنگانو، پاتانی و کلانتان در مالزی و مناطق آچه و جاوه در اندونزی رواج داشتند.
تا کنون بین 700 تا 800 نسخه خطی از آسیای جنوب شرقی ثبت شده است که تعداد کمی از آنها به قرن هفدهم و اکثریت قریب به اتفاق آن به قرن نوزدهم باز میگردد و کتابخانه ملی قطر خوششانس است که یک نسخه باشکوه و مجلل را در اختیار دارد که به سبک منطقه ترنگانو نسبت داده میشود و قدمت آن به قرن نوزدهم میرسد.
گالوپ میگوید: این نسخه از قرآن تنها مورد منسوب به این منطقه، در خارج از آسیای جنوب شرقی است و هیچ نسخه شناخته شدهای از این نوع در مجموعههای اروپایی و آمریکایی وجود ندارد. روی این نسخه نوشته شده که متعلق به فردی است که احتمالاً از طبقه حاکم بوده است.
محقق و خوشنویس محمد بن احمد سالم احمدو که در خوشنویسی منطقه غرب اسلامی و به طور کلی میراث خطی این منطقه تخصص دارد، میگوید: این میراث آفریقایی نه فقط از سوی دیگران، بلکه توسط خود مردم منطقه هم مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
احمدو که قرآن رسمی موریتانی را نگاشته است، با اشاره به کماطلاعی از این قرآن میگوید: تلاشهایی برای معرفی این قرآن صورت گرفته است. صحرای جنوب صحرا نامهای مختلفی دارد، از جمله «سرزمین سیاهان (سودان)» و «آفریقای جنوب صحرا» در حالی که اخیراً آن را «ساحل آفریقا» نامیدهاند که از جنوب موریتانی و شمال سنگال در غرب شروع میشود از مالی میگذرد، و در شمال از نیجر، شمال نیجریه، چاد، جمهوری سودان تا دریای سرخ امتداد دارد.
وی میافزاید: در این منطقه سنتهای خوشنویسی قرآن در بیشتر موارد مشترک بوده است، اما در برخی مناطق با تأثیرات خاص هر منطقه متمایز میشود. آفریقاییها توانستند مکتب خود را در نگارش قرآن ایجاد کنند که در مقایسه با رویکردی که در سایر مناطق جهان اسلام دنبال میشود، میتوان آن را منحصر به فرد توصیف کرد.
احمدو نمونههای زیادی از این قرآنها را مثال زد که تهیهکنندگان آنها را «با بهترین خط، تزئینات و صحافی» تهیه کردند که نشان میدهد صنعت قرآن در نیجریه رونق داشت تا جایی که به شمال آفریقا و مصر صادر میشد.
بیهاری برجستهترین خطی است که در دوران حضور اسلام در شبه قاره هند برای دورهای طولانی رواج پیدا کرده بود. این سنت کتابت قرآن بین قرنهای 14 تا 17 میلادی رایج بود، زمانی که قرآن به خط بیهاری در اندازههای بزرگ نوشته میشد.
ویژگی قرآنها در این دوره رنگهای روشن و تزئینات متمایز آنها است. از مهمترین ویژگیهای قرآن به خط بیهاری، حاشیهنویسیهای متعددی است که گاه در قابهای خطدار همراه با ترجمه به زبان فارسی بود و گاه تفسیر قرآن و نیز تفاوت قرائتها در آنها ذکر شده است؛ چنان که در مورد نسخه موجود در کتابخانه ملی قطر دیده میشود.
ترجمه گزارش: محسن حدادی
انتهای پیام