به گزارش خبرنگار ایکنا، صبح امروز، چهارشنبه 22 دی، نشست علمی ـ تخصصی «درسآموختهها و دلالتهای تجربیات داخلی و خارجی برای برنامه هفتم توسعه» به همت اداره کل آموزش و ترویج مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری بر گزار شد.
مدیریت علمی این نشست برعهده امیر خالصی سرپرست امور اقتصاد کلان سازمان برنامه و بودجه کشور بود و علاءالدین ازوجی رئیس سازمان مدیریت برنامهریزی استان تهران و سیدرحیم تیموری عضو گروه پژوهش توسعه مالی و اقتصادی بینالملل مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری سخنرانی کردند.
سیدرحیم تیموری در این نشست گفت: مقدم بر مفهوم گسترش برنامهریزی، ما باید سه حوزه درونبرنامهای، برونبرنامهای و استفاده از تجربه جهانی در بزنگاهها را در نظر بگیریم. به لحاظ درونبرنامهای تمام الگوهای متعلق به بلوکهای جهانی متأثر از تکانههای ژئوپلیتکی دچار بازاندیشی شدهاند، اما در ایران این تکانهها برروی سیستم برنامهریزی کشور تأثیر نگذاشته و همان مدل برنامهریزی 40 سال قبل را ادامه میدهیم؛ درصورتیکه در چهار دهه نظام برنامهریزی کشورها تغییر کرده اما در ایران همچنان همان روش سنتی پیش میرود. برای اینکه برنامه هفتم توسعه کارآمد باشد باید در سیستم برنامهریزی کشور دچار تکانه شود.
وی یکی دیگر از ضروریات مهم در موفقیت برنامه هفتم توسعه را دوری از برنامههای دستوری و ارشادی دانست و در این رابطه افزود: در بلوکهای غرب و شرق دیگر برنامههای دستوری و ارشادی منسوخ شده و آنها به سمت سیاستگذاری و استراتژینویسی رفتهاند. در برنامهنویسیهای جدید، چشماندازها خیلی مهم شدهاند و اکثر کشورهای منطقهای و شمال آفریقا به سمت چشماندارنویسی گرایش داشتهاند.
عضو گروه پژوهش توسعه مالی و اقتصادی بینالملل مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری با بیان اینکه در کشورهای پیشرفته و اغلب کشورهای در حال توسعه دیگر برنامههای بلندمدت کمرنگ شده و بیشتر اینها به سمت آمایش سرزمینی در بازه زمانی 10 و 20 ساله گرایش داشتهاند، تأکید کرد: در برنامه هفتم توسعه آمایش سرزمینی یا برنامهریزی مبتنی بر فضای جغرافیایی میتواند مهم و اثرگذار باشد.
تیموری نقش همگرایی ملی را در برنامه هفتم توسعه مهم ارزیابی کرد و افزود: گفتمان درونحاکمیتی و همگرایی نخبگانی در برنامه هفتم توسعه باید مورد توجه قرار گیرد. در کشورهای شرق آسیا که دولتهای توسعهگرا در آنجا حاکم هستند، کاملاً این موضوع قابل لمس و محسوس است. البته این بدان معنا نیست که نباید دیدگاههای متفاوت وجود داشته باشد، بلکه خروجی این دیدگاههای متفاوت از وحدت بیشتری برخوردار است تا کثرت.
وی به ضرورت استراتژینویسی در قرن جدید شمسی اشاره کرد و گفت: وقتی تغییر قرن رخ داده بهتر است که یک بهروزرسانی در برنامهها و استراتژیها صورت گیرد و استفاده از تجربیات جهانی در استراتژینویسی به ما کمک خواهد کرد تا در این مسیر موفق باشیم.
عضو گروه پژوهش توسعه مالی و اقتصادی بینالملل مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری نقش بخش خصوصی را در تحقق اهداف برنامه هفتم توسعه مهم دانست و تأکید کرد: در برنامه هفتم توسعه باید از ظرفیت بخش خصوصی بیش از قبل استفاده شود و دوگانه دولت و بخش خصوصی باید از بین برود و دولت برای بخش خصوصی مانعتراشی نکند. البته در حوزههایی مانند بهداشت که جامعه آماری بسیاری زیادی را شامل میشود، دولت باید در این حوزه ورود داشته باشد، اما در حوزه اقتصادی بهتر است به توان بخش خصوصی اعتماد داشته باشد.
علاءالدین ازوجی رئیس سازمان مدیریت برنامهریزی استان تهران به عنوان سخنران دوم این نشست بیان کرد: در برنامه های اول تا ششم توسعه برنامههای جامع و پروژهمحور اتفاق نیفتاده است. باید تلاش کرد در برنامه هفتم توسعه سیاستها نتیجهمحور باشد و هدف غایی این نتیجهمحوری، انسان است. رویکرد نتیجهمحورانه در 6 برنامه توسعه قبل وجود نداشته است. اگر برنامهها نتیجهمحور باشد در سند چشمانداز هم لحاظ خواهد شد و این سند طبق این چشماندز میشود.
وی با بیان اینکه آمایش سرزمین یکی از برنامههای کلیدی برنامه هفتم توسعه است که به ما در گذر از مرحله فعلی کمک خواهد کرد، افزود: در ایران باید برنامههایی پیاده شود که مردم از این برنامهها نفع ببرند. در 6 برنامه توسعه گذشته نتوانستیم این برنامهها را تعریف کنیم و همچنین نتوانستیم بخشهای کلیدی را در جنوب غرب آسیا به خوبی شناسایی کنیم تا اقتصاد ایران از این برنامهها نفع ببرد. مثلاً نتوانستیم مشخص کنیم که در گردشگری سلامت باید چه کرد.
ازوجی با بیان اینکه در چرخه سیاستگداری ضعف داریم، تأکید کرد: سیاستگذاری باید مبتنی بر مسائل اصلی کشور باشد؛ یعنی باید مسائل اصلی کشور طبقهبندی شوند و این برنامهها در برنامه هفتم توسعه لحاظ شود. موضوع در حوزه سیاستگذاری؛ پیادهسازی و اجراست که از برنامه اول تا ششم در حوزه پیادهسازی و اجرا مشکل داشتیم و در نهایت در حوزه سیاستگذاری باید پایش و ارزیابی دقیق انجام شود و نتایج حاصل از پایش و ارزیابی در برنامه هفتم توسعه لحاظ شود.
وی معتقد است: برای اینکه به توسعه پایدار دست پیدا کنیم باید در سطوح کلان توافق قوی انجام شود و توافقات محلی فقط بخشی از توسعه پایدار محسوب میشوند و تا زمانیکه در سطوح کلان این توافق انجام نشود، نمیتوان انتظار توسعه پایدار را داشت.
رئیس سازمان مدیریت برنامهریزی استان تهران به ضرورت شناسایی بخشهای پیشران اقتصادی اشاره کرد و گفت: در برنامههای هفتم توسعه باید بخشهای پیشران شناسایی شوند و این بخشها به عنوان یکی از مباحث اصلی در سند چشماندار لحاظ شوند تا آن رشد هشت درصدی که دولت پیشبینی کرده، اتفاق بیفتد.
ازوجی تحول در نظام آموزشی را یکی از بخشهای پیشران اقتصادی در برنامه هفتم توسعه دانست و در این رابطه افزود: در برنامه هفتم توسعه باید نظام آموزش رسمی و غیررسمی اصلاح شود و اگر نظام آموزشی که یکی از پیشرانهای اقتصادی است اصلاح نشود، اهداف برنامه هفتم توسعه تحقق نخواهد یافت. رویکرد کشورهای توسعهیافته به سمت افزایش مهارت افراد معطوف شده است. نهادهای آموزش رسمی و غیررسمی باید افزایش مهارت افراد را ملاک قرار دهند و در برنامه هفتم توسعه نباید ملاک افزایش سطح تحصیلات آکادمیک باشد. چه بسا ممکن است فردی دارای مدرک دکتری باشد اما از مهارت کافی برخوردار نباشد؛ لذا باید تلاش شود در برنامه هفتم توسعه همه اقشار جامعه اعم از دکتری یا بیسواد از مهارت بالا برخوردار باشند.
وی بخش خدمات را از دیگر پیشرانهای توسعه عنوان کرد و گفت: اقتصادی که میخواهد به سمت توسعه حرکت کند باید بخش خدماتش تقویت شود. درواقع بخش خدمات یکی از پیشرانهای اقتصادی به حساب میآید که انتظار میرود برای موفقیت برنامه هفتم توسعه بخش خدمات هم تقویت شود.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران با اشاره به تعریف پلتفرمهای حمایتی به عنوانی یکی دیگر از پیشرانهای توسعه اقتصادی تأکید کرد: در برنامه هفتم توسعه باید نظام فکری و دانشگاهی کشور ایفای نقش بیشتری داشته باشند تا میان بخشهای استاندارد و غیراستاندارد تفکیک صورت پذیرد. پلتفرمهای حمایتی در سطح ملی و منطقهای باید به عنوان یک پیوست در برنامههای هفتم توسعه لحاظ شود. به عبارت دیگر پلتفرمهای حمایتی یکی از پیشرانهای توسعه اقتصادی است. این پلتفرم باید منطبق با سطح ملی و سطح منطقهای باشد تا میان اقتصاد ایران با کشورهای جنوب غرب آسیا وابستگی اتفاق بیفتد.
وی در پایان گفت: همچنین سند برنامهها باید به یک مانیفست تبدیل شود و تمام انرژیهای اجتماعی را در این مانیفست جمع کنند.
انتهای پیام