به گزارش ایکنا، آیتالله مهدی هادوی تهرانی، 21 مهرماه در تفسیر سوره مبارکه نحل، به آیه اول «أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ» اشاره کرد و گفت: شیخ طوسی در تبیان درباره این آیه روایتی نقل کرده است که پیامبر(ص) در مورد عذاب الهی به مشرکین هشدار میدادند، اما آنها چون برخی از نادانهای جاهلیت مدرن میگفتند این عذابی را که میگویی بیاور و گاهی پیامبر(ص) را تمسخر میکردند، خداوند فرمود که امر خدا آمد و عذاب مسجل شده، ولی عجله نکنید.
وی افزود: انسان چون طبیعتش عجله و فطرتش بر صبر است، حتی در عذاب هم عجله میکند؛ در اینجا شیخ طوسی متفتن این مسئله شده که چرا فرموده است عذاب آمد و قیامت برپا شد، در حالی که هنوز قیامت نیامده است و چرا از صیغه ماضی استفاده کرده است؛ خود او پاسخ داده است که خداوند، قیامت را نزدیک و به اندازه یک چشم برهم زدن و کمتر از آن قرار داده است؛ «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ» یا «وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ...» او میگوید هر چیزی که وقوع آن نزدیک است، در لسان عرب با ماضی میآید، ضمن اینکه سخن بلیغتری هم هست.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه علم خدا به همه چیز مطلق و حضوری است، تصریح کرد: خداوند فرازمانی است، ولی ما چون محدود به زمان هستیم، وجود فرازمانی را به راحتی درک نمیکنیم، لذا برای خدا دیروز و امروز و فردا تفاوتی ندارد؛ بنابراین قیامت برای ما آینده است، ولی برای خدا اینطور نیست و گذشته و آینده یکی است.
هادوی تهرانی با بیان اینکه علم خدا به آینده به منزله جبر نیست، گفت: علم خدا سبب سلب اختیار از انسان نیست، بلکه خدا میداند انسان کاری را با اختیار و اراده خودش انجام میدهد. مناجات شعبانیه که ائمه(ع) عادتاً آن را قرائت میکردند، به این مسئله پرداخته است.
وی افزود: شیخ طوسی سه معنا برای امر خدا براساس روایات سنی ذکر کرده است؛ یکی عذاب که حسن بصری گفته است، دیگری احکام الهی و سوم قیامت که جبایی آن را مطرح کرد و خداوند به خاطر نزدیک شمردن تحقق و قطعی بودن آن به جای مضارع از ماضی استفاده کرده و فرموده است «اتی». اگر مراد را احکام خدا بدانیم، مقداری از احکام که تا آن زمان بیان شده بود، ماضی بودند. البته شیخ وقتی چند قول را ذکر میکند، دو نوع موضعگیری دارد؛ اول اینکه چند احتمال را بیان میکند و قضاوتی ندارد، اما در برخی موارد مانند این آیه نظر خود را هم میگوید.
استاد حوزه تصریح کرد: شیخ، امرالله را عذاب تفسیر کرده است، زیرا مشرکان از پیامبر(ص) درخواست آوردن احکام الهی را نداشتند، ضمن اینکه به قیامت و معاد هم اعتقادی نداشتند، بنابراین قصد داشتند پیامبر(ص) را در خواست عذاب به چالش بکشند. البته قیامتی که ما در آینده به آن میرسیم، در نزد خدا حاضر است، پس این برداشت هم قابل توجیه است.
هادوی تهرانی گفت: علامه طباطبایی هم فرموده است اگر ما در این سوره تدبر کنیم، صدر سوره یعنی 40 آیه اول کمی قبل از هجرت نازل شده و مابقی سوره بعد از هجرت پیامبر(ص) به مدینه و در اوایل هجرت نازل شده است؛ ایشان تأکید دارد با نگاه به خود آیات و بدون توجه به تاریخ و روایات و شأن نزول و ... متوجه این مسئله میشویم که مخاطب امرالله، مشرکین و مخالفان پیامبر(ص) هستند و نه مؤمنین و یا مؤمنین و مشرکین؛ علامه تصریح دارد که در قرآن یک مورد هم نمییابیم که مؤمنین از پیامبر(ص) درخواستی از روی عجله و استعجال داشته باشند.
وی اضافه کرد: علامه طباطبایی هیچ کدام از احتمالات بیان شده از سوی شیخ طوسی را قبول نکرده و فرموده است که «اتی امرالله»، چیزهایی است که پیامبر(ص) به مسلمین وعده داده بود و این وعدهها سبب ترساندن مشرکین شده بود و عذاب هم یکی از آنها است؛ پیامبر(ص) به مؤمنین وعده پیروزی حق و تشکیل جامعه اسلامی را داده بود، وعده داده بود مشرکین با همه قدرت ظاهری شکست خواهند خورد و مشرکین هم استعجال در این مسئله داشتند که اگر این وعدهها درست است، چرا محقق نمیشود.
هادوی تهرانی گفت: جالب اینکه علامه برداشت خود را مؤید به سیاق کرده و تأکید میکند این برداشت متکی به روایات و تاریخ و ... نیست و سیاق در تبعیت بر آن موارد (روایت و ...) اولویت دارد. در مباحث تعارض در اصول بیان شده که روایات ما را بر قرآن عرضه کنید و اگر مخالف قرآن بود، آن را رد کنید (فاضربوه علی الجدار) و اگر با قرآن مطابقت داشت، آن را بپذیرید. اینکه پیامبر(ص) هم سخن از ثقلین به میان آوردند، چون عترت، مفسر قرآن هستند.
استاد حوزه علمیه گفت: بیشتر روایات به کار رفته در تفسیر قرآن، اعتبار سندی ندارند، اما شیخ طوسی به اعتبار اینکه در روایات شیعه و سنی آمده آن را پذیرفته است، ولی علامه طباطبایی تا جایی که توانسته براساس قرآن تفسیر کرده است. البته بنده معتقدم که «اتی امرالله» مفهومی گستردهتر از موارد ذکر شده از سوی شیخ و علامه است، گرچه مصداق آن عذاب یا تحقق وعده و وعید پیامبر(ص) هم میتواند باشد.
انتهای پیام