به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، علیرضا آزاد، استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، در جلسه تفسیر کاربردی قرآن کریم که امروز، 16 دی بهصورت مجازی برگزار شد، در نقد خواص و فضائل سور قرآنکریم، اظهار کرد: جناب شیخ صدوق در کتاب «ثواب الاعمال» بیش از صد روایت در مورد خواص و فضائل سور بیان کرده است و در مواقعی نیز این خواص و فضائل توأم با یکدیگر گفته شدهاند، بسیاری از این روایات از طریق شیعه بیان شدهاند، به طوریکه روایات فضائل و خواص در مذهب شیعه چند برابر اهلسنت وجود دارد، همانطور که در طب اسلامی نیز شیعه دهها برابر اهل سنت روایت بیان میکند.
بیشتر بخوانید:
وی ادامه داد: «حسنبنعلیبن ابی حمزه بطائنی» عالمی شیعی است که شیخ صدوق این روایات را از او نقل میکند و جنابکشی که صاحب یکی از چهار کتاب اصلی رجالی شیعه است، استاد بسیاری از علمای بزرگ شیعه نیز محسوب میشود و بهعلاوه کتاب او نزدیکترین کتاب به دوره معصومان شناخته شده است. در کتاب رجالی شیعه میگوید «او کذاب و ملعون است» و در ادامه نیز در خصوص روایات خواص و فضائل سور میفرماید «من حتی نقل کردن یک حدیث از آن را جایز نمیدانم».
این استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: علامه مجلسی جزء علمایی محسوب میشوند که نسبت به احادیث بسیار آسانگیر هستند و سعی میکنند تا حد امکان روایت و یا حدیثی را رد نکنند. ایشان نیز درباره روایات خواص و فضائل سور میفرمایند «ما یقین داریم که امثال این روایات، دروغ است. در کنار اینکه این مسائل به لحاظ علمی کاملاً واضح هستند، این سؤال باقی میماند که چرا مردم تا این اندازه به روایات خواص آیات توجه نشان میدهند؟».
آزاد بیان کرد: بهطوری که این تصور ایجاد شده است که مشکلات اقتصادی، خانوادگی، نظامی، مملکتی، جسمانی و... با خواندن آیهای برطرف خواهد شد و به نظر من این دلایل برای رشد مقوله خواص سور در برابر افول موضوع فضائل سور به وجود آمده است. در چنین شرایطی با توجه به اینکه فضائل سور رو به افول هستند، چرا خواص سور رو به رشد هستند؟.
وی افزود: به نظر میرسد امروزه عموماً انسانها نگاه منفعتطلبانه به موضوعات مختلف پیدا کردهاند و انسانها در گذشته نیز منفعتطلب بودهاند، اما امروزه درجه منفعتطلبی بیشتر شده است، همانطور که بیان کردیم در گذشته به دنبال انتظارات خدا از انسان بودهایم و در حال حاضر بهدنبال انتظارات بشر از دین هستیم و میخواهیم بدانیم دین چه فایدهای برای ما دارد، بهطوری که قصد داریم تا حد امکان دین را به ابزار تبدیل کنیم.
این استاد دانشگاه بیان کرد: در واقع دین، آمال فکری نبوده و در نظر عده زیادی ابزاری عملی به حساب میآید، بنابراین چنانچه آیهای از قرآن، انسانی را شفا دهد، تعبیر خوبی از دین ایجاد میشود، اما اگر این آیه انسانی را شفا نداده و اینکه نگاه افراد به انسانها، طبیعت، آسمان و... را تغییر داده و متفاوت سازد، خیلی مورد توجه و معیار قرار نمیگیرد؛ به تعبیری ما در پی منفعت عینی هستیم.
آزاد تصریح کرد: دین امروز تا حد بسیاری از بعد معرفتی فاصله میگیرد و به بعد مناسکی و شعائری متمایل میشود، بهعنوان نمونه تعداد کمی از افراد به دنبال تفسیر قرآن هستند، اما بسیاری از افراد معتکف میشوند و کمتر کسی میتواند درخصوص حضرت ابوالفضل(ع) و تأثیر ایشان بر زندگی خود بنویسد، اما بسیاری از افراد به پیادهروی اربعین میروند، این موارد نمونهای از دین مناسکی و شعائری است که از ساحت معرفت به ساحت رفتار و عمل سوق پیدا میکند.
وی تشریح کرد: زیارت و مناسک، بخشی از دین و لازمه آن هستند، در حالی که معرفت دینی نیز لازم است و باید وجود داشته باشد، اما ما بهتدریج و به مرور زمان، از بعد معرفتی کاسته و به بعد مناسکی میافزاییم و این موضوعات در قالب کتاب «گنجهای معنوی» نمایان میشوند، به شکلی که تفسیر «المیزان» به اندازه کتاب «گنجهای معنوی» به چاپ نرسیده است که این موضوع بیانگر این است که رویکرد قرآنی ما به کدام سمت پیش میرود.
این استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: بسیاری از افراد این رویکرد و نگرش را کاربردیسازی قرآن میدانند، در حالی که این نگرش سطحیترین نگاه به کاربردیسازی است. در دینی که به جای خدا، انسان محور قرار میگیرد، منفعتطلبی، مناسکجویی و خواص سور اهمیت بیشتری پیدا میکنند.
آزاد بیان کرد: اگر ما باور داشته باشیم که جسم و روح دو روی یک سکه هستند، مسائل روحی و جسمی به یکدیگر تنیدهاند و روح و جسم هر دو بر یکدیگر تأثیرگذار هستند و تا حدی باید به خواص آیات و سور نیز در کنار وجود بعد معرفتی توجه داشته باشیم، به این معنی که فهم و درک آیات، توجه به بعد معرفتی آیات و تعالی روح از طریق این آیات قطعاً آثار جسمانی نیز در پی خواهد داشت.
وی اظهار کرد: بهویژه اگر باور ما در تعریف جسم و روح، دوگانگی موجود در تعاریفی که از بسیاری متکلمین شنیدهایم نباشد، بلکه با رویکرد ملاصدرا به این موضوع توجه کنیم، تعریف ملاصدرا از جسم و روح کمی متفاوت از تعریف ما در این خصوص است، بهطوری که ملاصدرا جسم را همان روح در صورت نازله و روح را همان جسم در صورت عالیه میداند و جسم و روح را دو مرحله از یک چیز میداند، در این نگرش قطعاً علقه بیشتری میان این دو مشاهده کرده و تأثیرات خواص مادی آیات با تأثیرات معرفتی آنها مرتبط خواهد بود.
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان این که مبحث ساختار سور عمر زیادی در مباحث قرآنی ندارد، گفت: شاید حدود 10 تا 15 سال است که موضوع ساختار سور مورد توجه قرار گرفته است، به طوری که افرادی با استفاده از متون گذشته و کتابهای اشخاصی مانند «بقائی» و... سعی کردهاند موضوعی مطرح کنند، مبنی بر این که هر سوره یک نکته محوری و یک ساختار معنایی دارد.
آزاد ادامه داد: امروزه نیز کسانی موضوع گنجنامه یا تزاروس قرآنی را بررسی میکنند تا بتوانند با استفاده از هوش مصنوعی بهسراغ طراحی ساختار سوره بروند، اما آنچه بیان میکنم مربوط به هوش مصنوعی نیست، زیرا حاصل عملکرد هوش مصنوعی وارد این قضایا نشده است و در واقع آنچه بیان میشود، تدبرهایی با ایدهای جدید و روشی سنتی به حساب میآید.
وی تصریح کرد: یک مبنا و محور برای تمام 34 آیه سوره لقمان در نظر گرفته شده است. در این مبنا و محور بیان میشود که در زندگی دنیا از دستورات خدای واحد پیروی شود. این قالب توحیدی و تسلیمی، مبنا و محور اصلی سوره لقمان است که به پنج زیرمجموعه و زیرشاخه معنایی تبدیل شده و هر یک از آنها دستهای از آیات این سوره را در برگرفته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: بر مبنای تفسیر سنتی گفته میشده است که محورها و عمده پیامهای این سوره در خصوص بیان اهمیت قرآن، تقسیم انسانها به انواع گوناگون و بیان سرنوشت هریک از آنها، معجزات علمی قرآن، نصایح و موعظههای حکیمانه، دلایل ایمان به مبدأ و معاد و بیان علم خداوند است، به عنوان نمونه در تفسیر حجتالاسلام قرائتی پیش از آغاز تفسیر هر سوره به بیان برخی از موضوعات محوری میپردازد.
آزاد تصریح کرد: اما باید توجه داشت که آنچه مفسران سنتی در اینباره بیان میکنند بر پایه هیچ تحلیل محتوا و تحلیلهای نرمافزاری نبوده، بلکه نوعی از تجربه است. اما من سعی کردم برخی مقالات و مفادی را بیان کنم که به شما کمک کند تا در هر سورهای به سراغ تحلیلهای دقیقتری بروید. به عنوان نمونه خانم صرفی در مقالهای با عنوان «تبیین انسجام محتوایی سوره لقمان با روش تحلیل محتوای کیفی» با بررسی نسبتاً علمی به این نتیجه دست یافته است که محور اصلی در سوره لقمان، مدح حکمت و چگونگی حصول آن است، همچنین سه محور قرآن؛ کتاب حکیم و حکمتپرور، لقمان و شایستگی رسیدن به حکمت توحیدی و اسباب حصول حکمت توحیدی به عنوان سه محور فرعی این سوره بیان شدهاند.
وی ادامه داد: مقاله بسیار عالمانه دکتر خاکپور که یکی از اساتید دانشگاه سیستان و بلوچستان هستند، مقالهای بسیار زیبا در تحلیل کلیت سوره لقمان است و تحت عنوان «تحلیل متنشناختی سوره لقمان بر اساس نظریه کنش و گفتار سرل» در سال 97 به چاپ رسیده است. نویسنده این مقاله، بندبند آیات را تفکیک کرده آنها را نیز شکسته است، به طوری که در مجموع 107 کنش را در این سوره فهرست کرده است.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: او براساس کنش و گفتار سرل که تمام کنشها را در پنج دسته قرار میدهد، پراکنش کنشها در آیات سوره لقمان را آمارگیری میکند. سرل معتقد است کنشها در پنج تیپ اظهاری، ترغیبی، تعهدی، عاطفی و اعلامی قرار میگیرند. در سوره لقمان حدود 57 درصد کنشها ترغیبی، 21 درصد آنها اظهاری، 20 درصد عاطفی و یک درصد تعهدی است و کنش اعلامی نیز در این سوره وجود ندارد.
آزاد تشریح کرد: اما متأسفانه در تعدادی از تفسیرهای سوره لقمان، شخص مفسر در ضمن تفسیر خود 80 درصد از کنشهای اعلامی استفاده میکند، در حالی که سوره کنش اعلامی ندارد. عدم وجود کنش اعلامی در این سوره به این دلیل است که سوره لقمان مکی است و سعی دارد در مردم رغبت و تمایل ایجاد کرده و دلها را نرم سازد و قصد ندارد الزاماً دستور بدهد. در سورههایی که هدف آنها اخلاقی است، قطعاً کنشهای ترغیبی، اظهاری و عاطفی بیشتری وجود دارد. تفسیر کاربردی قرآن در واقع به این معنی است که چگونگی تبلیغ دین از سوی خداوند را در نظر گرفته و ما نیز همین مشی را دنبال کنیم.
وی بیان کرد: ممکن است استفاده از نظریه شخصی غربی که استادی (بنجامین باسلر) یهودی نیز داشته است، در مورد تفسیر قرآن برای برخی دوستان تعجببرانگیز باشد و عجیب به نظر برسد و این سؤال ایجاد شود که چرا نظریات ادبا مسلمان مورد استفاده قرار نگرفته است؟.
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: در این باره میتوان بیان کرد که آیا ادبا اسلامی که ما براساس دیدگاههای صرفی، نحوی و بلاغی آنها قرآن را تفسیر میکنیم، مؤمن درجه یک بودهاند؟ در حالی که برخی از این ادیبان در شرابخواری مشهور بوده، اما در علم نحو تخصص داشته و عالم بودهاند و در طول تاریخ، علما از آراء و نظرات نحوی و ادبی آنها استفاده کردهاند.
آزاد گفت: به طوری که حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه برای بیان مراتب اخلاق و انسانیت چهار بار به شعر عرب جاهلی بتپرست استشهاد کرده است، بدین صورت که شعر عرب جاهلی را بیان کرده و استفاده درستی از آن میکنند. در واقع به دلیل بتپرست بودن و شرابخوار بودن افراد، شعر و یا نظریات ادبی آنها را کنار نمیگذارند. به این ترتیب بهرهگیری از اندوختههای دانش بشری که از سوی هر فردی و با هر دین و مذهبی به دست آمده است، برای مباحث تحلیل و نقد ادبی متون گوناگون ایرادی ندارد و چنانچه این دستیافتهها در بعد زبان و فهم ما میگنجد باید مورد استفاده قرار گیرند؛ زیرا حیف است که خود را از دستاوردهای بزرگ علم زبانشناسی محروم کنیم.
انتهای پیام