به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین رسول جعفریان، محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام، در کانال تلگرامی خود ضمن انتشار فایل کتاب «ملاآقا دربندی و مقتل نگاری؛ نگاهها، نوآوریها و استنادها» نوشت: «فایل این کتاب به مناسبت این ایام، تقدیم خوانندگان عزیز و گرامی میشود.»
فایل کتاب «ملاآقا دربندی و مقتل نگاری؛ نگاهها، نوآوریها و استنادها» را اینجا دانلود کنید.
یادآور میشود، در مقدمه این اثر آمده است: قرن سیزدهم، قرن زایش افکار تازه در ایران شیعی است، زایشی با مدلهای مختلف که در تولید مکتبهای تازه بکار میرود و محصول آن را تنها با بررسی دقیق متون تولید شده میتوان شناخت. بخشی از آن تحولات، در ادامه سنت اجتهادی قدیم در مذهب شیعه در بازتولید مذهب در مسیر تاریخ است؛ و در رأس آن تحولات در این قرن، وحید بهبهانی است که تلاش کرد با ایجاد انقلابی نوین، راه را برای تحول در درون مذهب شیعه، هموار کند. اما بخشی دیگر از این جریانها، ابداعات و ابتکارات تازه ای دارند و در حکم ایدئولوگ های جدیدی هستند که میکوشند از دین و مذهب، یک بنای تازه ای بسازند.
افرادی از این دست که در این قرن در ایران، عراق و گاهی در هند هستند، بیشتر به چهرههای فرقه سازی شبیه اند که رسالت خود را کشف آرا و افکار جدید از دل متون با افزودههایی دانسته و از ایجاد یک فرقه و نحله کوچک، تا ادعای داشتن دین نو و تازه پیش میروند. معنای این تعبیر این نیست که این نحوه نوآوری در حد ایدئولوژی، بویژه متناسب با فضای سیاسی جامعه، بی سابقه بوده است؛ از اتفاق، در قرون قبل هم نمونههایی مانند حروفیه و نقطویه داریم، اما به هرحال در قرن سیزدهم هجری، به صورت آشکار، پدیده خاصی متناسب با افکاری که در نجف یا طهران یا برخی از شهرهای دیگر بوده، و نیز در پی جنگهای ایران و روس که تأثیر مهمی روی روح و روان مردم ایران، علاوه بر اقتصادیات و اجتماعیات آنها داشت، ایجاد شد.
شخصیتهایی مانند شیخ احمد احسایی (م ۱۲۴۳)، میرزا محمد اخباری (م ۱۲۳۲)، سیدکاظم رشتی (م ۱۲۵۹)، سید علی محمد باب (م ۱۲۶۶)، حاج محمد کریم خان کرمانی (م ۱۲۸۸)، و از جمله افرادی مانند همین ملاآقای دربندی از این دست هستند. چندین نفر از خاندان برغانی و نراقی و نیز عالمانی در تبریز نیز در شمار کسانی هستند که در ساختن آثار مکتوب با علایق خاص، نقش دارند. شاید این بحث، بیش از این قابل تعقیب باشد، اما هدف صرفاً نگارش سطوری برای ورود بحث از ملاآقا دربندی است، لذا به همین مقدار بسنده میکنیم.
برخلاف تصوری که در دهههای اخیر از ملاآقای دربندی در محافل تبلیغات مذهبی ایرانی بوده، و بیش از همه ناشی از مطالبی است که میرزا حسین نوری در لؤلؤ و مرجان و سپس آقای مطهری به نقل از آن، در باره وی آوردهاند، این شخص، از چهرههای برجسته ای است که در ساختن بناهای جدید فکری در قرن سیزدهم، توانا بوده و در این زمینه و بیش از همه، از دریچه امام حسین (ع) و عاشورا، نقش خود را در ارائه تصویری جدید از مذهب ایفا کرده است. معلوم است که قضاوتی در باره درستی و نادرستی افکار وی نداریم، و بیشتر از لحاظ سطح نفوذ وی در افکار عمومی شیعه، در قالب یک عالم متفاوت با رسالتی پیامبرگونه برای تبدیل عاشورا به یک پژوه عظیم و متفاوت بحث میکنیم.
باید توجه کرد که افکار نوی شیعی پدید آمده در قرن سیزدهم، مشروط بر آن که جهان ایرانی، روی چرخه قدیم خود با افکار سنتی میچرخید، میتوانست منشأ یک تحول فکری و حتی سیاسی باشد. آنچه برابر آن ایستاد، و اجازه نداد که چنین اتفاقی بیفتد، و حتی در باره بابیه و بهائیه، آن را به مسیر دیگری برد، برآمدن تجدد بود که راه را بر نفوذ آن افکار بست و حتی اندیشهای مانند بابی گری و بهایی گری که از جمله همین افکار برساخته و با همان ویژگیهای قرن سیزدهمی از نوع نگرشهای احسایی و میرزا محمد اخباری و سیدکاظم رشتی بود، به اجبار از شکل سنتی آن تغییر داده و به سمت تجدد برد. این در حالی است که بسیاری از این افراد و جریانهای فکری که آنها را ساختند، در برخورد با تجدد دوره اخیر قاجاری و سپس دوره پهلوی، خودشان و آثارشان، از چرخه تفکر در ایران خارج شدند، هرچند هیچ گاه نمیتوان پذیرفت که این افکار از بین رفته و زمینه زنده شدن، در بخشهایی از عامه مردم را ندارد.
نکته خاص در اینجا این است که ویژگی بسیاری از افکار جریان ساز در قرن سیزدهم، به طور خاص، تمرکز روی مسئله ولایت و در مورد ملاآقای دربندی که موضوع این کتاب است، از دریچه عاشورا و جایگاه رویداد کربلا است. اهمیت این مسئله برای جامعه ایرانی که از اول صفویه روی افکار شیعی آن کار شده و به تدریج دایره نفوذ عاشورا و محرم بیشتر و بیشتر گشته، شناخته شده است. محور قرار دادن مسئله ولایت و عاشورا و نوشتن در باره آن، در جامعه ایرانی که طی دو سه قرن از دیگر بخشهای جهان اسلام فاصله گرفته بود، امری طبیعی بود. مهم این بود که چهرههایی با ورود در این مباحث، به نگاشتن آثاری دست بیازند که بتوانند فلسفهای از دل آن بیرون آورده و تئوریهای تازه ای که هم جذاب و هم با ذوق و هم متناسب با عواطف مذهبی جامعه، پدید آورند. ملاآقا از این دست افراد بود که این کتاب به شرح زندگی و آرای وی اختصاص دارد.
انتهای پیام