به گزارش خبرنگار ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین حمیدرضا سلکی، نماینده سابق جامعةالمصطفی(ص) در فدراسیون روسیه، امروز، 11 آبانماه، در نشست علمی بررسی و تحلیل افراطگرایی در روسیه بیان کرد: افراطگرایی بحث پردامنهای است و باید همچون موضوعی اساسی مورد توجه پژوهشگاه بینالمللی المصطفی(ص) باشد.
کارشناس مسائل روسیه افزود: این پژوهشگاه با سایر پژوهشگاههای حوزوی و فرهنگی متفاوت است؛ چراکه مأموریت تهیه محتوا را برای جوامع شیعی و سایر ادیان و مذاهب با تکیه بر دانشپژوهان خود برعهده دارد و باید نگاهی فراتر از موضوعات فقهی، کلامی و سیاسی داشته باشد و به تهیه محتوا در سطح بینالمللی بپردازد و آثاری را تولید کند که در سایر کشورها نیز مورد استفاده قرار گیرد.
وی اظهار کرد: افراطگرایی مفهومی است که در چند دهه گذشته وارد فرهنگ واژگان دینی و سیاسی شده است و شناخت عوامل به وجود آورنده و پیشینه این واژه اهمیت زیادی دارد و باید به آن پرداخته شود، اما گاهی از سوی مراکز پژوهشی مورد غفلت قرار میگیرد.
«بنیادگرایی»؛ بازتولید دستگاه رسانه غربی
سلکی بیان کرد: ابتدا باید واژه افراطگرایی را مفهومشناسی کنیم و ببینیم در کجا متولد شده است؛ پیش از ظهور این مفهوم، با چیزی به نام بنیادگرایی مواجه بودیم. مفهوم بنیادگرایی بازتولید دستگاه رسانه غربی پس از پیروزی انقلاب اسلامی است تا با آن به مقابله با جریانهایی مانند حزب الله و جهاد اسلامی بپردازند.
وی با ذکر اینکه قبل از ظهور انقلاب اسلامی، پدیدهای به نام افراطگرایی و بنیادگرایی در سیاست جهانی وجود نداشت، تصریح کرد: در آن دوره فقط مفهوم مورد استفاده، مفهوم «تروریسم» بود که برخی از جریانهای سیاسی و مبارزان یا تمایلات خودمختارانه و استقلالطلبانه را در جهان با آن توصیف میکردند. پیروزی انقلاب اسلامی توجه دنیا را به اسلام پویا و زنده و جنبشهای ناشی از آن معطوف کرد که غربیها از آن به منزله اسلام سیاسی یاد میکنند.
رابطه بنیادگرایی با اسلام سیاسی
کارشناس مسائل روسیه افزود: غربیها بنیادگرایی را با اسلام سیاسی پیوند دادند و پس از اشغال افغانستان از سوی شوروی، جماعت عرب ـ افغانها سر برآوردند و زمینه پیدایش القاعده شکل گرفت. از این دوره با مفهوم افراطگرایی روبرو میشویم.
سلکی بیان کرد: غرب با انگیزه گسترش اسلامهراسی واژه افراطگرایی را به خدمت گرفت، مفهوم افراطگرایی ناخودآگاهانه وصفی برای اندیشه نیز تلقی میشود، در حالی که این مفهوم همواره با اقدام و عمل همراه و سخن از اندیشه افراطی مسامحهآمیز است، زیرا اندیشه نیز باید در رفتار تجلی پیدا کند. اقدام و عملی که از فکر یا مواجهه با اندیشهای صرف نظر از منطق و عقل با خشونت حمایت کند افراطگرایی است.
افراط گرایی کمترین ارتباطی با اندیشه دارد
وی تصریح کرد: افراطگرایی اشاره به این دارد که نوعی اقدام برای مواجهه یا حمایت از چیزی صورت میگیرد که یکی از مصادیق آن میتواند اندیشه باشد. در افراطگرایی با تأثیری خارجی و عینی نیز روبرو هستیم، اما همه تلاش غرب این است افراطگرایی را به اندیشه پیوند بدهد و آن اندیشه را فقط بر اسلام تطبیق دهد یا گاهی از اسلام سیاسی نام ببرد. باید مراقب باشیم که فریب نخوریم و وقتی سخن از افراطگرایی به میان میآید، در دام بحثهای انحرافی آنان قرار نگیریم و حقیقت را دریابیم زیرا افراطگرا کمترین پیوند را با اندیشه دارد.
سلکی در رابطه با بحثهای افراطگرایی در روسیه تصریح کرد: افراطگرایی به معنای واقعی در روسیه وجود ندارد و ابزاری برای کنترل مسلمانان است. روسیه سرزمین بزرگی است و پیش از فروپاشی، با اتحاد جماهیر شوروی روبرو بودیم که کشوری متشکل از ۱۵ کشور فعلی بود که از شرق اروپا و کرانه لهستان تا اقیانوس آرام را دربرمیگرفت.
تاریخ روسیه
وی اظهار کرد: فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تبدیل آن به ۱۵ کشور، قدرت و رقیب بزرگ بلوک غرب را از صحنه سیاسی جهان خارج کرد؛ هرچند روسیه توان بالایی داشت تا در هر صحنه سیاسی جلوهگری کند، اما بالفعل قدرتی نداشت.
کارشناس مسائل روسیه بیان کرد: پس از فروپاشی، جهان نیز دچار تغییراتی در ساختار بینالمللی شد و مهمترین نشانه آن جنگ نخست خلیج فارس از سوی آمریکاییها بود و در این جنگ آمریکا با داعیه نظم نوین جهانی بدون رقیبی خاص وارد میدان شد، زیرا شاخصهای اقتصادی روسیه بعد از فروپاشی به شدت سقوط کرد و فقر و آسیبهای اجتماعی گسترش یافت و اقتصاد این کشور به اقتصادی تکمحصولی تبدیل شد. پس از به وجود آمدن نخستین دولت مرکزی در روسیه، تلاش تزارها به توسعه سرزمین معطوف بود. آنها با بهرهگیری از قدرت نظامی در برابر قبایل و یا قدرتهای محلی، برخی از مناطق را فتح کردند، البته فتح سرزمینها هم بدون واکنش نبوده و مبارزات گستردهای علیه تزارها شکل گرفته است.
وی افزود: تمایلات روسیه در گسترش سرزمینی برای اروپاییها نگرانکننده بود. به همین دلیل پس از فروپاشی، غربیها سعی کردند فروپاشی ثانوی را برای روسها به وجود بیاورند. در دورهای از تاریخ، روسها برای تثبیت کشورگشایی، افراد را در مناطق مجبور به مهاجرت میکردند. به طوری که مهاجرت اجباری چچنها، جان بیش از یک میلیون نفر را در سرمای آن مناطق گرفت.
شوروی از هم پاشیده؛ بهترین گزینه القاعده
سلکی اظهار کرد: وقتی جماعت عرب ـ افغانها هسته اولیه القاعده را شکل دادند، در جستوجوی هویت، با شکست شوروی و بروز فروپاشی، انگیزههای جهادی آنان فروکش نکرد و با قدرت فراهم آمده از مبارزه و سلاح و هویتی ناوابسته به هر دولتی، متوجه سرزمینهایی شدند که نیاز اجتماعی و ساختار دولت مرکزی در آن ضعیف بود. شوروی از هم پاشیده و دارای مناطقی با تمایلات استقلالطلبانه، بهترین گزینه فراروی آنان بود. از جمله این مناطق جمهوری چچن بود. پیش از آغاز فروپاشی شخصیتهای مطرح چچن در محافل خود از استقلال سخن میگفتند و تخیلاتشان گرد این اندیشه میچرخید. جنگ چچن و هجوم جماعتی از القاعده را به آن سرزمین باعث شد که از سویی نخستین فرماندهان چریکی در چچن نیز اعرابی بودند که در افغانستان آموزش دیده بودند و فقط در میان آنان رگههایی از افراطگرایی به چشم میخورد. در روسیه قومیتگرایی اهمیت زیادی دارد و بیش از دینگرایی بروز یافته است؛ به گونهای که همراه با تمایلات استقلالطلبانه دیده میشود.
وی گفت: بعد از فروپاشی ارتباط بین روسیه و کشورهای اسلامی افزایش یافت و اندیشههای وهابیت و سلفیگری وارد برخی از مناطق روسیه مانند داغستان شد. از طرفی برخی از اتباع روس نیز به کشورهای اسلامی رفتند تا دروس دینی را بخوانند و در این برهه با تفکرات مزبور آشنا شدند.
کارشناس مسائل روسیه افزود: دیدگاه مسلمانان روسیه درباره عربستان به گونهای است که آن را تجسم اسلام میدانند. هر چند اندیشههای صوفیگرایانه هم بین آنان وجود دارد و فکر میکنند بین اسلام و آن چه سعودیها ادعا میکنند فرقی نیست.
اسلام روسیه محصور در پوسته است
وی بیان کرد: اسلام موجود در روسیه، اسلامی محصور در نام و محدود در پوسته است و با آن چه در کشورهای دیگر شاهدیم، متفاوت است. بنابر این برخی تحلیلگران حوادث افراطگرایانه در روسیه را به حساب اسلام گذاشتند، چون پنداشتند پس از فروپاشی و افزایش اسلامخواهی، این واکنش مسلمانان به دولت روسیه و مقاومتی در برابر اسلامستیزی آن است! در حالی که باید به حساب تمایلات استقلالطلبانه برخی قومیتها مانند چچنها گذاشته شود. در محافل داخلی روسیه هنوز بحث از افراطگرایی وجود دارد، زیرا دولت روسیه به آن نیاز دارد و از وجود بحث افراطگرایی و رواج آن در محافل سیاسی- رسانهای سود میبرد چراکه بحث کنترل مسلمانان در میان است.
سلکی تصریح کرد: با بهرهگیری از مفهوم افراطگرایی، روسها توانستند جامعه اسلامی را کنترل کنند. وقتی در سرزمینی که ۲۰ درصد آن مسلمان هستند، برای برنامهریزی آموزش دینی مسلمانان، مسیحیان به عضویت کمیتههای آموزش دینی درمیآیند، گاهی تا ۵۰ درصد اعضای این کمیتهها مسلمان نیستند، چراکه آنان توانستهاند به خوبی جامعه را از افراطگرایی مسلمانان بترسانند.
استقلالطلبی؛ منشأ خشونت
کارشناس مسائل روسیه ابراز کرد: تجلی افراطگرایی را در رفتار طالبان، داعش و تکفیریها میبینیم و به این مفهوم واقعاً در روسیه افراطگرایی وجود نداشته است، هر چند خشونت گستردهای وجود داشته است که زمینه بروز آن انگیزههای استقلالطلبانه بوده است. جمع زیادی از مسلمانان تبعه روسیه در عربستان سعودی و سایر کشورها حضور دارند که زیر تأثیر جریان سلفیت و وهابیت هستند. در طول سالهای گذشته نیز تعدادی از افراد از روسیه به داعش و جریانهای افراطگرایی پیوستند، ولی آنچه در فضای رسانهای روسیه از آن بحث میشود، آن چیزی است که از سوی دولت دامن زده میشود تا جامعه مسلمان بیشتر تحت کنترل قرار گیرد.
وی بیان کرد: اسلام سنتی ابداع روسهاست در مقابل مفهوم اسلام سیاسی که ابداع غربیهاست. اسلام سنتی یعنی فضایی که مسلمانان در گذشته و در زمان تزارها زندگی میکردند و روحانیون آن از تزارها حقوق میگرفتند و تزار را به عنوان دولت رسمی قبول داشتند و دین هیچ دخالتی در جامعه نداشت. امروز اسلام در روسیه روزبهروز گسترش پیدا میکند، ولی همراه با گسترش در تعداد، گستردگی در کیفیت دیده نمیشود و شاهد تعمیق دینداری و آگاهیهای دینی در جامعه مسلمانان روسیه نیستیم.
بازماندن از زایش به بهانه افراط گرایی
سلکی ابراز کرد: در این مهندسی که برای مسلمانان روسیه انجام شده، چه در زمان تزارها و چه در حال حاضر، تعمق دینی وجود ندارد و جامعه را به گونهای هدایت کردهاند که فاقد زایشی اینچنینی است. نسلی را که کمونیسم ۸۰ سال زندانی کرد، پس از ۳۰ سال رخت بربستن کمونیسم از این سرزمین، در این مدت با متفکر مسلمان به معنی واقعی آن روبرو نیستیم، چون جامعه قدرت زایش ندارد. این جامعه به بهانه مقابله با افراطگرایی از زایش بازمانده است. در روسیه با اقدامهایی که جنبه افراطی داشتهاند روبرو بودهایم، ولی جنس آن ماهیتی قومگرایانه داشته است و ربطی به دین ندارد.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: جریان داعش، همان گونه که از نامش آشکار بود، به دنبال تشکیل دولت بود تا استقرار و مشروعیتی بینالمللی یابد. از این رو در عراق پیشرفت کرد و اگر بغداد را میگرفت و دولتسازی میکرد، در آن صورت افراطگرایی در منطقه توسعه مییافت. آنچه از افراطگرایی در روسیه شاهد بودهایم به هیچ وجه افراطگرایی دینی نیست.
یادآور میشود، نشست علمی و تخصصی «افراطگرایی در روسیه» با مشارکت دفتر خبرگزاری ایکنا در پژوهشگاه بینالمللی المصطفی(ص) برگزار شد.
انتهای پیام