سینمای دفاع مقدس از جمله ژانرهایی است که در شرایط فعلی کم فروغ شده است، البته سالانه دو یا سه فیلم با این محوریت ساخته میشود، اما در مقایسه با کلیت آثار سینمایی این میزان بسیار محدود است. برای بررسی چرایی افول سینمای دفاع مقدس
ایکنا با ابراهیم اصغری، تهیه کننده، جواد اردکانی، کارگردان و غلامرضا علیاکبری، بازیگر به گفتوگو نشسته است، این سه سینماگر که از جمله فعالان ژانر دفاع مقدساند در این نشست به نکاتی اشاره کردهاند که شاید تا به امروز کمتر مطرح شده باشد، مشروح این نشست را در زیر میخوانید.
ایکنا ــ سینمای ایران این روزها به دو ژانر اجتماعی و طنز محدود شده است. این در حالی است که در دهههای پیش فیلمهای بسیاری ساخته میشد که ژانرهای گوناگونی داشت، درباره چرایی این اتفاق برایمان شرح دهید.اصغری: بیتوجهی به دفاع مقدس تنها به سینما محدود نمیشود، بلکه متأسفانه این کم کاری در بسیاری از موارد دیده میشود. این نقصان تا حد زیادی نشئت گرفته از کم کاری مسئولان است. در حوزه سینما که موضوع بحث ماست، این رخوت از مدیران سینمایی آغاز میشود و تا اکران کنندگان ادامه پیدا میکند، این روزها هنر هفتم دلبسته فیلمهای بیکیفیت شده است، آثاری که تنها برای گیشه تولید میشوند. رویکرد فعلی سینما باعث شده تا جمع کثیری از مردم یا از سینما فاصله بگیرند یا اینکه به سمت تولیدات گیشه سوق پیدا کنند.
اردکانی: به این موضوع باید نگاهی ریشهایتر داشت، چون در ابتدا باید ببینیم، آیا جامعه فعلی ما همان جامعه دو دهه قبل است؟ آیا سیاستهای فرهنگی این روزها همانند گذشته است. درباره دور شدن فضای کل کشور از فرهنگ دفاع مقدس هم باید تأکید کنم که این امر ناخواسته نیست، بلکه انگار قصدی برای این امر وجود دارد. از زمانی که سیاستهای اقتصادی کشور به سمت سرمایهداری پیش رفت بیتوجهی به بسیاری از امور نیز آغاز شد و وقتی اساس کشوری بر عرضه و تقاضا شکل میگیرد مطمئناً شاهد تأثیرات آن در حوزه فرهنگ هم خواهیم بود و در این شرایط سخن از فرهنگ مقاومت همانند یک شوخی است.
شرایط پیش آمده به نظرم مورد رضایت همه است تنها در این میان مقام معظم رهبری بارها به چنین معضلاتی اشاره داشتند و به رفع آن توصیه کردهاند، ولی متأسفانه گوش شنوایی وجود ندارد؛ به همین دلیل دولتهای مختلف میآیند و میروند، اما در حوزه فرهنگ اتفاق خاصی رخ نمیدهد. اتفاق تأسفبارتر اینکه اگر مدیری هم پیدا شود که بخواهد خلاف وضعیت موجود حرکت کند، چنان تحت تأثیر محیط قرار میگیرد که یا با آن همراه میشود یا از کار برکنار میشود. با این شرایط چندان به بهبود وضعیت موجود امیدوارم نیستم.
علیاکبری: من فکر نمیکنم کسی یا کسانی عمداً در پی ضربه زدن به سینمای دفاع مقدس هستند، بلکه آسیب از آنجا شکل میگیرد که این حوزه متولی ندارد. نکته بعدی که به نظرم باعث کم رونقی سینمای دفاع مقدس شده عنوانی است که برای آن برگزیدهاند، چون تا هنگامی که عنوان مقدس روی آن باشد حساسیتهای بیموردی هم در مقابل آن شکل میگیرد و اگر این نام تغییر کند حساسیتها نیز رنگ کمتر خواهند شد. فکر میکنم این ژانر قابلیت بهبود دارد و میتواند باز هم به شرایط آرمانی نزدیک شد به شرطی که فضای لازم برای آن فراهم شود. دلیلی دیگری که میتوان برای این موضوع ذکر کرد این است که قرار نبود این ژانر سینمایی محلی برای کسب درآمد باشد، بلکه هدف این ژانر سینمایی بیان روایت افرادی بود که برای حفظ کیان کشورشان از جان گذشتند.
فضای سینما تغییر کرده است و شرایط به گونهای رقم خورده است که دیگر برای بازیگرانی نظیر من که در فیلمهای دفاع مقدسی بسیاری حضور داشتهاند شرایط برای فعالیت وجود ندارد، در صورتی که حضور در فیلمهایی نظیر «دیدهبان» یا «مهاجر» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، گوشهای از پرونده کاری من است. نکته جالبتر اینجاست زمانی که در دهه شصت بازی میکردیم به ما عنوان بازیگر ارزشی داده بودند و میگفتند نباید توقع منافع مادی داشته باشید، اما زمانی که سینما به شرایطی رسید که در آن پول حرف اول را میزد دیگر بازیگران ارزشی به فراموشی سپرده میشوند.
ایکنا ــ سینما با گوناگونی ژانر زنده است و نباید با حمایت از یک ژانر سایر گونهها را به فراموشی بسپاریم اما وضعیت فعلی سینمای ایران به گونهای است که نه تنها فیلمهای ارزشی بلکه بسیاری دیگر از گونههای سینمایی به فراموشی سپرده شدهاند و تنها فیلمهای طنز و اجتماعی تولید میشوند، نظرتان درباره این موضوع چیست؟
اصغری: سینما قرار است در کنار سرگرمی به آگاهی و فرهنگ جامعه بیفزاید و این اتفاق در شرایط فعلی رخ نمیدهد، زیرا سود اندیشی اصل اساسی در تولیدات است. در چنین شرایطی طبیعی است که ژانرهایی که امتحان خود را در گیشه پس دادهاند، تنها مسیر فیلمسازی باشند. کسب درآمد حالا در حدی اولویت پیدا کرده است که برای فروش فیلم به هر کاری دست میزنند، از شوخیهای رکیک گرفته تا حرکات موزون و عمده فیلمهای طنز با همین منوال پیش میروند.
ما در حوزههای نظامی به موفقیتهای چشمگیری در سطح جهان رسیدهایم، چون در این زمینه احساس نیاز کردهایم، اما این احساس نیاز در حوزه فرهنگی وجود ندارد و ما جنگ و تهاجم فرهنگی را به فراموشی سپردهایم. همه ما به خوبی میدانیم که ضربه زدن به اسلام از راه تهاجم فرهنگی یکی از شگردهای دشمن است اما در این زمینه منفعلیم و سرمایهگذاری لازم را برای مقابله با آن انجام نمیدهیم تا بتوانیم با این امر مقابله کنیم.
این روزها سینما تنها ۱۰ درصد مخاطب دارد و 90 درصد مردم را فراموش کردهایم، حال ممکن است این سؤال پیش آید که اگر واقعاً اکثر مردم با سینما قهرند، چرا از آثار ارزشی هم استقبال نمیکنند، جواب این امر روشن است زیرا مخاطبان کلیت سینمای ایران را به فراموشی سپردهاند و اگر بخواهیم آنها را با سینما آشتی دهیم باید اجازه دهیم این اتفاق در گذر زمان رخ دهد، چون ابتدا باید اطمینان آنها را جلب کرد تا در ادامه آنها باز هم به سینما همانند دهه ۶۰ روی خوش نشان دهند.
اردکانی: یکی دیگر از دشواریهای سینمای دفاع مقدس نبود منابعی است که بتوان از آنها اطلاعات غنی کسب کرد. در این میان مسئولان سپاه و ارتش مقصرند، چون وظیفه رسالت و ثبت آنچه در هشت سال جنگ تحمیلی رخ داده بر عهده آنان است و البته از اسناد و اطلاعات موجود هم به درستی استفاده نمیکنیم. من این نکته را تجربه کردهام. برای مثال وقتی میخواستم فیلمی درباره شهید کاوه بسازم به نهادی مراجعه کردم که قرار بود اطلاعاتی در این زمینه به من بدهد، اما نحوه نگهداری آنها از این اسناد کاملاً مرا شگفت زده کرد.
ایکنا ــ عدهای معتقدند که بازیگران سینمای دفاع مقدس از تنوع نقش پرهیز دارند، چون دوست دارند، عموماً نقشهای مثبت و ارزشی ایفا کنند برای همین هم خانه نشین شدهاند. آیا این قضاوت صحیح است؟
علیاکبری: شاید بازیگرانی در این حوزه وجود داشته باشند که درگیر چنین تصوراتی هستند، اما به شخصه هرگز خود را محدود به نقشهای خاص نکردهام. زیرا من دانش آموخته تئاترم و در حوزه هنری تئاتر خواندهام، بنابراین قطعاً چنین طرز تفکری ندارم.
ایکنا ــ چرا در سینمای دفاع مقدس از اهرمهای گوناگون جذب مخاطب همچون بازیگران مطرح استفاده نمیشود؛ مثلاً فیلم «به کبودی یاس» اشاره میکنم. در این فیلم از بازیگران گمنامی استفاده شده است، آیا از این فیلم انتظار فروش داشتید؟اصغری: چون نام فیلم به کبودی یاس مطرح شد باید بگویم شرایط درباره آثاری که در آنها به شخصیتهای حقیقی پرداخته میشود کاملاً متفاوت با دیگر آثار سینمایی است، چون در این آثار باید از افرادی بهره برد که منطبق بر شخصیت حقیقی افراد باشند، حتی در بحث اخلاقیات هم افرادی که قرار است نقش شهدا و سرداران جنگ را ایفا کنند باید به باورهایی شهدا معتقد باشند، البته شاید اگر در این فیلم از وجود بازیگران مطرح استفاده میکردیم به موفقیتهایی در گیشه دست مییافتیم، اما آنچه ما ترسیم کردیم به شخصیت واقعی شهید برونسی نزدیکتر بود.
درباره این فیلم میخواهم نکتهای را بیان کنم. پیش از اینکه به کبودی یاس به نمایش درآید اکران خصوصی برای این کار داشتیم که همرزمان شهید در آن حضور یافتند.پس از پایان فیلم آنها تأکید کردند آنچه آنها از شهید برونسی میدانند کاملاً با تصویر فیلم مطابقت دارد. این نکته برای ما از هر چیز دیگری با ارزشتر بود.
ایکنا ــ در فیلمهای دفاع مقدسی شخصیتها یا سیاهند یا سفید،همین مسئله سبب دوری تماشاگر از این ژانر سینمایی است، این رویکرد در برخی آثار شما نیز وجود دارد. درباره این موضوع برایمان توضیح دهید.
اردکانی : در سینمای دفاع مقدس ممیزهایی وجود دارد که من به عنوان کارگردان قادر نیستم از آن خارج شوم، شاید این سؤال مطرح شود که چرا فیلمی نظیر «اخراجیها» توانست ساختار شکن باشد. در توضیح این امر باید گفت این فیلم شرایط خاصی داشت و در این آثار شخصیتهای مثبت همانهایی هستند که در دیگر فیلمهای دفاع مقدسی حضور دارند، اما مجید سوزکیها آدمهایی از جنسی دیگرند که در فرهنگ جبهه حل میشوند و از آن تأثیر میگیرند.آنچه در «اخراجیها» به عنوان ساختار شکنی نام برده میشود جز نقاط قوتش نیست، بلکه از نقاط ضعف فیلم محسوب میشود.
تا زمانی که من فیلم میسازم خود را اختیار شهدا قرار خواهم داد نه اینکه شهدا را در اختیار فیلم قرار دهم و در این راستا اگر فیلم با آسیبهایی هم مواجه شود برایم هیچ اهمیتی ندارد. این روزها فضای حاکم بر نقد سینما کاملاً خود را محدود به سالنهای نمایش کرده است و آثاری نظیر کبودی یاس نقد هم نمیشوند. این فیلم فروش چندانی نداشت زیرا ما از ابتدا آن را برای کسب درآمد تولید نکردیم، زیرا میدانستیم مخاطب اصلی این فیلم به سینما نمیآید، پس تصمیم گرفتیم فیلم را با معیار و استانداردهای شایسته بسازیم و در ادامه شرایطی ایجاد کنیم تا اثر از طروق گوناگون همچون تلویزیون و شبکه نمایش خانگی دیده شوند و توانستیم به این موفقیت دست پیدا کنیم.
جالب است این را هم بدانید که در زمان نگارش فیلمنامه «شور شیرین» به گروه فیلمنامه نویسی تأکید ویژه داشتم که شهید کاوه به هیچ وجه نباید شبیه قهرمانان سینمایی شود، چون تماشاگر به اندازهای قهرمان سینمایی در قالب فیلمهای جنگی خارجی دیده است که دیگر برایش جذابیت ندارد. من نمیگویم شهدا یا سرداران جنگ کاملاً از اشتباه مبرا هستند یا اینکه در میان آنها انسانهای خطاکار وجود ندارد، اما این کمال بیانصافی است که کل را نادیده بگیریم و به استثناها بپردازیم.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام