به گزارش
ایکنا؛ نشست سوم از مجموعه نشستهای فرهنگ و دانشگاه با موضوع «معرفی و بررسی کتاب تاریخ مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران در روزگار پهلوی» نوشته حمیدرضا دالوند با حضور نویسنده نعمتالله فاضلی و جبار رحمانی امروز، دوشنبه، ۲۵ شهریورماه، در سرای کتاب برگزار شد.
جبار رحمانی، پژوهشگر علوم انسانی، در این نشست با بیان اینکه علم مردمشناسی در سه سطح علم، پروژه روشنفکری و علم سیاستگذار و در خدمت قدرت تعریف میشود، اظهار کرد: این علم با این قدمت همچنان دست دوم و فرعی در دانشگاههاست و جدی گرفته نمیشود. در تأسیس این رشته هوشمندی وجود داشت، اما تداوم، نهادسازی و تربیت نیروی انسانی متخصص در این علم دچار مشکل شد.
وی گفت: این کتاب میتواند به بازخوانی معرفت علمی در ایران کمک کند. معنای علم را هنوز به خوبی نمیدانیم، گرچه عدهای از نخبگان قدرت و محققان سیاستگذار در دوره پهلوی اول حواسشان به کاربرد این علم و حوزههای آن بوده است.
در ادامه این نشست، حمیدرضا دالوند درباره تاریخچه تألیف کتاب خود و موضوع آن بیان کرد: فراتر از کتاب، موضوع آن از اهمیت خود کتاب بیشتر است و ما به این خاطر گردهم آمدهایم. اهمیت تاریخ علم بر هیچ کس پوشیده نیست، اما فراتر از علم اهمیت تاریخ علم است. همه ما دارای عمری فرهنگی و زیستی هستیم و عمر فرهنگی ما تابع دانش تاریخی ماست. در حوزه علوم به ویژه علوم انسانی هم همین روال است. خود بنده دانشآموخته رشته مردمشناسی نیستم و تاریخ و زبان تاریخ خواندهام و علاقهمند بودم بعد از اتمام تحصیل به مناطق مختلف کشور بروم و در حوزه علم مردمشناسی کار کنم.
اتفاقات خوب بعد از انقلاب فرهنگیوی ادامه داد: موقعی که وارد این حوزه شدم، کارهایی پیش بردم، اما در مقطعی فعالیتهایم متوقف شد. اولین گام من در این عرصه این بود که با استفاده از تاریخ و تا جایی که تاریخ را میشناختم به توصیف رویدادها و اتفاقات و وصف تجربه زیسته در آن زمینهها پرداختم و بیشتر امور رسمی را نگارش کردم، امیدوارم بتوانم تا پایان دوره پهلوی به همه حوزهها بپردازم.
دالوند افزود: در این کتاب کوشیدهام که راوی باشم و فهرست کارهایی که انجام شده و ایدههایی که داشتهاند را به تصویر بکشم تا آیینهای برای محققان علوم انسانی باشد. این فقط یک نشانه است.
نویسنده کتاب تاریخ مردمشناسی و فرهنگ مردم ایران در روزگار پهلوی گفت: رسالت انسانشناسان که افراد عمیقتری هستند این است که بتوانند تصویری از افراد جامعه نشان دهند. موضوع آنها انسان پیچیده و وسیع است و به همین دلیل است که نتوانستهاند حرفهای خود را جمعوجور کنند. زمانی میتوان مطالعات انسانشناسی را کامل کرد که تاریخ آن مطالعات را جدی گرفت. تاریخ زمانی ارزشمند است که با دیدگاه ریزبینانه و نقادانه و در عین حال منصفانه به آن نگاه شود.
وی افزود: اتفاقات خوبی بعد از انقلاب فرهنگی رخ داد، کرسیهای خوبی برگزار میشد. امروز ما از پهلوی فاصله گرفتهایم و بهتر میتوانیم درباره آن صحبت کنیم. تاریخ را یک نفر نمیتواند بنویسد و یکی از حوزههای بکر تاریخ رشته مردم شناسی است.
در ادامه نیز نعمتالله فاضلی در سخنانی درباره کتاب مذکور بیان کرد: این کتاب به یک معنا اولین متن مستقلی است که در قالب کتاب، تاریخ مردم شناسی را روایت میکند گرچه درباره تاریخ فرهنگ مردم و مردمشناسی کتابها و مقالات دیگری هم وجود دارد.
وی با بیان اینکه در چند بعد کتاب حائز اهمیت است، ادامه داد: تاریخ رشتههای مختلفِ علوم مهم است. رشد و توسعه دانش در گرو تاریخ دانش است، به ویژه در علوم انسانی این رویکرد وجود دارد. جامعه شناسی، فلسفه، اقتصاد، روانشناسی و ... در درون تاریخ خود توسعه پیدا میکنند. اما روایت تاریخنگارانه دقیق از این علوم وجود ندارد. برای نگارش تاریخ در رشته مردم شناسی هم کاری انجام نشده است. این در حالی است که هرگونه پیشرفت معرفتی در علوم مستلزم خودآگاهی تاریخی معطوف به رشته مربوطه است.
فاضلی با تاکید بر اینکه ما به دلیل گسیختگی تاریخی از پیشرفت معرفتی باز ماندهایم، افزود: این تنها به گذشته مربوط نیست، در دوره معاصر تداومهای ما برای توسعه علم گسیخته و کژکارکرد بوده است. از طرفی در حوزه معرفتی با بحران تداومهای گسیخته روبرو هستیم. اگر کاری انجام میشود به این دلیل که خوب خوانده نمیشود گسیخته است. اگر اینها در دانشگاهها تدریس شوند و تحولات به متنی تبدیل شود که بتوانیم در متن از آنها سخن بگوییم شاهد مشکلات در حوزه مردم شناسی نخواهیم بود.
وی گفت: درباره اهمیت تاریخ مردم شناسی ما نه تنها به خودآگاهی تاریخی نیاز داریم، تا گسیختگی رخ ندهد و انباشت دانش را شاهد باشیم، بلکه بتوان به دلیل جنبههای روانکاوانه، اعتماد در علم مردم شناسی به وجود آورد. کاری که آقای دالوند و دیگران کردهاند در همین راستاست و تنها مسئله اطلاعرسانی نیست.
دانش مردم شناسی را در ایران به رسمیت نمیشناسیم
فاضلی با بیان اینکه تقلا برای وجود صورت میگیرد، اما عدهای محقق و مورخ باید باشند که اینها را ثبت کنند، افزود: این فراتر از خوب یا بد نشان دادن افراد است. ما دانش مردم شناسی را در ایران به رسمیت نمیشناسیم. مراسم گرامیداشت برگزار میکنیم، اما درباره افراد روایتی نمینویسیم. روایت جمعی، روایت روح جامعه است. نوشتن تاریخ رشته مردم شناسی از هر کاری در این رشته مهمتر است. اگر آنهایی که درباره مردم شناسی کار میکنند، خوب کار کنند، اهمیت این علم مشخص میشود.
وی گفت: مردمشناسی در دنیا جایگاه ویژهای دارد. همه گزارهها ابطال پذیرند و اکثرا به صورت موقت پذیرفته میشوند. اما آن چیزی که باعث میشود این امور موقت را ستایش کنیم، به این دلیل است که عدهای روی اینها مکث کردند و وفادارانه درباره آنها متن نوشتند. برای نمونه در تاریخ معاصر و زمان پیدایش شعر نو در نیمه دوم سده ۱۳، هیچ کس به آن توجه نکرد تا اینکه سرودههای نیما به عرصه اجتماع آمد.
فاضلی با بیان اینکه آقای دالوند از اولین کسانی است که به صورت روشمند و سیستماتیک شروع به روایت کرد، بیان کرد: ایشان از سالهای ۷۵ و ۷۶ درباره تاریخ فولکلور در ایران شروع به گردآوری تاریخی کرد. من نیز در نگارش رساله دکتری از نوشتههای ایشان بهره گرفتم. نکته دیگر این است که تاریخ دوره خاص و نهادهای خاصی را روایت میکند و ادعایی ندارد که همه بخشهای تاریخ را روایت کرده است. روان بودن متن یکی دیگر از ویژگیهای این کتاب است. ویژگی دیگر این کتاب این است که میگوید تا قبل از این مطلقا نه تنها با فرهنگ مردم آشنایی نداشتیم بلکه آن را قبول نداشتیم و تحقیر هم میکردیم و اذعان دارد فرهنگ مکتوب ایرانی، سنت نبوده است و معاصریت برای فهم این بخش از تاریخ فرهنگی ما مهم است. نگاه باز به فرهنگ مردم ایران و محدود نکردن آن به روایتهای طیفهای خاصی از دیگر ویژگی بارز کتاب آقای دالوند است.
وی با اشاره به نقدهای خود به کتاب هم گفت: فکر میکنم خوب بود چشمانداز تاریخ نگارانهای برای تاریخ این رشته مطرح میکردند. اینکه از چه رویکردی استفاده کردهاند، به انسجام تاریخنگارانه متن ایشان کمک میکرد. ایشان غیرمستقیم اذعان کردهاند نیت افراد در تاریخنگاری این رشته نقش داشته است که به نظر من این رویکرد نوعی سادهانگاری پیرامون آثاری با محوریت تاریخنگاری است.
فاضلی گفت: از پیشگفتار ایشان قدری تعجب کردم، تحلیلها و قضاوتهایی که داشتهاند، کار ایشان را با مشکل مواجه میکند. پیوند دانش با قدرت نباید در قالب سوءظن مطرح شود. جدا کردن این دو شایسته نیست و امروز دیگر کسی چنین تحلیلی نمیکند.
در ادامه دالوند در توضیحاتی گفت: در تبیین نگاه ما به تاریخ باید گفت که از تاریخ همیشه پررنگترین روایتی را که حاکمان بعدی میسازند، تاریخ آن دوره میشود. این کتاب هم روایتی ناتمام است و میخواهیم دیگرانی را تشویق کنیم که در این حوزه ورود کنند. این روایت بر مبنای اسناد و روایتی مکانیکی است. صحبت و نوشتن درباره تاریخ معاصر و به ویژه تاریخ پهلوی سخت است، اما باید گفته شود.
انتهای پیام