محمدرضا نخعیپور، کارشناس علوم اجتماعی و عضو انجمن روانشناسی ایران در گفتوگو با ایکنا از خراسانجنوبی، اظهار کرد: مهمترین عامل در پدیده خودکشی، تنشی است که باعث دگرگونی تعادل شخصیتی فرد میشود.
وی افزود: خودکشی، نوعی ابزار خشونت و انگیزه اعتراض به شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که برای رهایی از احساسات طاقت فرسای بهوجود آمده مانند ترس، ناامیدی، ناتوانی، سردرگمی و یا شرایط تحملناپذیر و رنجی که افراد گرفتار آن هستند، است.
این کارشناس علوم اجتماعی بیان کرد: به طور خاص از جمله علل خودکشی عبارتند از احساس تنها شدن و اینکه کسی به زنده یا مرده بودن فرد اهمیت نمیدهد، ناامید شدن از بهتر شدن شرایط حادی که به آن گرفتار است.
نخعیپور ادامه داد: احساس بیهودگی کردن، افسردگی، عدم موفقیت در برخی از اهداف مانند قبول شدن در دانشگاه، از بین رفتن یک رابطه، شکست مالی، استرسی که باعث میشود سطح توقع فرد از خود نسبت به تواناییاش بالاتر رود، خشمی که باعث شود شخص از طریق خودکشی از فرد یا افراد مقابل انتقام بگیرد، غرق شدن در استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی و نیافتن راه خروج از آن نیز از دیگر عوامل خودکشی هستند.
وی با بیان اینکه برای پیشگیری از خودکشی هم نهادهای حاکمیتی و هم خانوادهها دارای وظایفی هستند، افزود: وظایف نهادهای حاکمیتی، تسهیل روند زندگی اجتماعی و افزایش امید به زندگی میان اقشار جامعه است.
این کارشناس علوم اجتماعی بیان کرد: دستگاههایی که مستقیماً با مردم در ارتباط هستند، وظیفه دارند شرایط خدمترسانی خود را بهگونهای تسهیل کرده که فرد پس از مراجعه به آن احساس امید و رضایت کافی داشته باشد و فراهم کردن شرایط خوب اقتصادی و افزایش سطح عمومی رفاه نیز از جمله این وظایف است.
راهاندازی مراکزی با ارائه مشاورههای هدفمند، علمی و اثرگذار
نخعیپور تصریح کرد: همچنین راهاندازی و تجهیز مراکزی که بتواند با ارائه مشاورههای هدفمند، علمی و اثرگذار سطح تنشهای فردی را به حداقل برساند، از وظایف مهم دستگاه اجرایی است.
وی اظهار کرد: از آن طرف خانوادهها نیز باید به منظور جلوگیری از این پدیده شوم، سطح مهارتهای ارتباطی خود را با افراد حاضر در خانواده افزایش دهند.
این کارشناس علوم اجتماعی با بیان اینکه گاهاً فقط شنونده خوبی برای فرزندان و یا همسر بودن میتواند به پیشگیری از خودکشی منجر شود، تصریح کرد: باید این دغدغه برای خانوادهها ایجاد شود که افزایش روزافزون پدیده شوم خودکشی در نهایت به خانوادهها بازمیگردد، تنشی که در خانواده کلید خورده، در جامعه پرداخت شده و نهایتاً منجر به این امر ناپسند میشود.
نخعیپور ادامه داد: متأسفانه برداشتی ناصحیح در جامعه ایجاد شده که کسانی که نام خودکشی را به زبان میآورند، دست به آن نمیزنند در صورتی که در تحقیقات میدانی انجام شده تقریباً قریب به اتفاق کسانی که دست به این اقدام زدهاند حداقل یک بار قبل از خودکشی از این لفظ استفاده کردهاند.
وی افزود: پس اگر کسی در سخنان خود از این کلمه استفاده کرد، حتماً باید کنشهای رفتاریاش مورد بررسی قرار گرفته و حرفش جدی گرفته شود.
این کارشناس علوم اجتماعی اظهار کرد: مهمترین نکته قابل توجه در برخورد با افرادی که از این کلمه استفاده یا اطرافیان خود را با آن تهدید میکنند، این است که با رفتار و گفتاری منطقی با او صحبت کنیم و یا اگر قادر به انجامش نیستیم، حتماً از یک فرد متخصص کمک بگیریم.
نخعیپور ادامه داد: یک برخورد ناشایست میتواند تصمیم فرد گوینده کلمه خودکشی را در انجامش قطعی کرده و یا بالعکس تصمیم قطعی فردی که میخواهد به سمت خودکشی برود را سست و متزلزل کند.
وی افزود: سؤال کردن از فردی که نام خودکشی را به زبان آورده، شنونده خوبی برای او بودن، مورد تحقیر و سرزنش قرار ندادن او، عمل کردن به تمام قولهای احتمالی که به او میدهید، یافتن راهحل عملی برای کاستن مشکلاتی که مطرح میکند و در نهایت یاری جستن از مشاوران زبده میتواند در این گونه مواقع بسیار مفید و مثمرثمر باشد.
نوجوانی و فکر خودکشی
این کارشناس علوم اجتماعی تصریح کرد: به طور کلی طبق آمار به دست آمده خودکشی بیشتر بین سن 15 تا 42 سالگی اتفاق میافتد که البته از حیث جنسیتی متفاوت است.
نخعیپور با بیان اینکه در این بازه سنی، سن نوجوانی و جوانی بیشترین آمار خودکشی را به خود اختصاص داده است، اظهار کرد: بین جوانان و نوجوانان عواملی چون خشونتهای خانوادگی، سرخوردگی تحصیلی و شکستهای عشقی در صدر بوده و در افراد سنین بالاتر مشکلات معیشتی، اختلافات خانوادگی و نزاع بیشترین آمار دلایل خودکشی است.
وی افزود: خودکشی بین زنان بیشتر از مردان است، اما در مقابل آن نوع خودکشی که به فرجام میرسد بین مردان بیشتر از زنان است و این نکته یعنی اینکه تصمیم مردانی که برای خودکشی اقدام میکنند، از زنان قطعیتر است.
این کارشناس علوم اجتماعی بیان کرد: آغاز فکر کردن به خودکشی در دوران نوجوانی میتواند در ذهن زده شود و این فکر سالها در ذهن لانه کرده و نهایتاً در دوران میانسالی عملیاتی شود، لذا از این حیث دوران نوجوانی و جوانی دوران حساسی به حساب میآید.
نخعیپور ادامه داد: بیشترین دلیل خودکشی بین نوجوانان و جوانان سرخوردگی از آینده است، به نحوی که شخص ادامه زندگی را برای خود مفید و گاهی میسر نمیبیند و در این میان خانواده، گروه همسالان و جامعه میتواند فرد را در نهایی کردن تصمیمش به خودکشی مصممتر کرده و یا میتواند او را از این تصمیم منصرف کند.
وی اظهار کرد: قطعاً ارائه راهکار مناسب برای خروج از تنشها از سوی افراد متخصص نقش بهسزایی در کاهش خودکشی دارد.
این کارشناس علوم اجتماعی بیان کرد: وقتی فرد تصمیمش برای خودکشی قطعی و نهایی میشود، یک مشاور زبده است که میتواند با طرح سؤالاتی خاص و یا القا امید به شخص و تکنیکهای مربوطه او را از این تصمیم منصرف کند.
نخعیپور تصریح کرد: به واقع در این حوزه نیز بیشتر به پیشگیری باید توجه کرد و بهترین پیشگیری نیز مراجعه دورهای به مشاوران و روانشناسان برای بررسی رفتار افرادی که بیشتر در معرض این آسیب هستند، به حساب میآید.
وی افزود: حداقل تأثیری که یک مشاوره میتواند داشته باشد، شنیدن حرفهای فرد تصمیمگیرنده به خودکشی است که او را از لحاظ روحی و روانی تخلیه کرده و فرصت تفکر بیشتری پیدا میکند.
این کارشناس علوم اجتماعی اظهار کرد: بررسیها نشان میدهد مشاوره میتواند این پدیده شوم را از بین ببرد و حتی در موارد بسیار اندکی هم که مشاوره موفق نبوده است، حداقل مدت زمانی آن را افزایش داده، به این معنا که فردی که قصد داشته در لحظه دست به این اقدام بزند را منصرف کرده و به او فرصت فکر کردن بخشیده است.
انتهای پیام