محمدعلی خواجهپیری، مدیر کارگروه قرآن بنیاد خاتم الاوصیاء(عج) و مدير اسبق مركز فعاليتهای قرآنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با خبرنگار ایکنا؛ با اشاره به اینکه در سالهایی که مسئولیت مرکز فعالیتهای قرآنی در وزارت فرهنگ را برعهده داشت، عنوان کرد: در این دوره فعالیت رسیدگی به پیشکسوتان حوزه قرآن را انجام میدادیم و نیاز مالی، عاطفی و اجتماعی اعضای جامعه قرآنی را رفع میکردیم.
وی با بیان اینکه در این دوران سعی داشتیم که تجربیات این شخصیتها را به نسلهای بعد منتقل کنیم، گفت: بر همین اساس سعی کردیم که شأن و منزلت اجتماعی این افراد را بازسازی کنیم. شخصیتهای متعددی در این حوزه بودند که زندهیاد صبحدل، فولادوند و آذریزدی را میتوان نام برد. همراه با خبرگزاری ایکنا برنامه منسجم، مرتب و مکرری طی هر هفته داشتیم که به منزل این افراد برویم و با آنها دیدار داشته باشیم.
جامعه قرآنی نباید نسبت به اعضای خود بیاطلاع باشد
خواجهپیری ادامه داد: در حین دیدارها از مشکلات و گرفتاری افراد اطلاع پیدا کرده و به آنها رسیدگی میکردیم و آثار خوبی به همراه داشت. برای مثال مرحوم صبحدل مشکل بیماری داشت و همسرش تحت فشار بود. فولادوند از دیگر شخصیتهای قرآنی بود که به شدت بیمار بود و متاسفانه جامعه قرآنی علیرغم خدمات ارزندهای که کرده بود، نسبت به وی بیتوجهی نشان داده بود که شرمنده این نحوه برخورد شدیم که چرا این جامعه باید نسبت به اعضای خود بیاطلاع و بیتوجه باشد.
وی با اشاره به اینکه برخی افراد در عین حال که به او رسیدگی و سرکشی نمیکردند، از منافع مادی وی بهره میبردند، افزود: در این راستا تامین بودجه صورت گرفت تا میزانی از بار غم و فشار این افراد کاسته شود. یکی از این افراد مهدی آذریزدی بود.«صبوری»، فرزند خوانده وی، طی سالها با او زندگی کرده بود و آذریزدی همانند پدربزرگش بود و همه کارهای آذریزدی را او انجام میداد.
خواجهپیری به دو سفری که به کرج داشتند اشاره و عنوان کرد: آذریزدی در منزل صبوری اتاقی داشت و تحت توجه خانواده او بود و اوضاع مناسبی را میگذراند و تا زمانی که در کرج و نزد خانواده صبوری بود مشکلی نداشت. وقتی او به یزد رفت، طی سفری که به آنجا داشتیم متوجه شدیم که پایش به علت زمین خوردن از ناحیه ران شکسته است و مسئولان استان تا این حد به او بیتوجهی کردهاند که استخوان پایش درچار صدمه جدی شد. این نحوه عملکرد را باید تقبیح کرد که به چنین شخصیتی این گونه بیتوجهی شد. وقتی از موضوع اطلاع یافتیم او را به تهران و به یکی از بیمارستانها منتقل کردیم و مدتی را در بیمارستان بود، ولی به علت شدت بیماری فوت کرد.
سوء استفاده مسئولان از عناوین برخی افراد شاخص
مدير اسبق مركز فعاليتهای قرآنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: خانواده صبوری خواهان آن بودند که آذریزدی در تهران تشییع و دفن شود، ولی مسئولان استان یزد روش ناپسندی را پیش گرفتند و افرادی را که مشخص بود اهل دعوا و مشاجره هستند به تهران فرستادند که به هر صورتی شده است پیکر این مرحوم را به یزد منتقل کنند. اگر چه مسئولان استان به این شخصیت رسیدگی نکرده بودند، ولی میخواستند اسم وی را برای خود مصادره کنند.
وی با اشاره به اینکه آشوبگران قصد آشوب داشتند و میخواستند مراسم تشییع آذریزدی را بر هم بزنند که این موضوع سبب از میان رفتن شأن و احترام وی میشد، ادامه داد: با صبوری صحبت کردیم که برای حفظ احترام آذریزدی اجازه دهند پیکر او را به یزد منتقل کنند. این در حالی بود که مسئولان محلی در دوران حیات آذریزدی احساس مسئولیتی نسبت به این شخصیت نداشتند.
سه نسل با قصههای قرآنی آذر یزدی زندگی کردند
خواجهپیری در ادامه به فرموده رهبر معظم انقلاب درباره آذریزدی اشاره و عنوان کرد: به فرموده معظمله، سه نسل با داستانهای قرآنی آذریزدی زندگی کردند. حق وی در زمان حیاتش ادا نشد و مورد بیلطفی و کملطفی قرار گرفت و با کسالت و خستگی از دنیا رفت. آذریزدی در روزهای پایان عمرش بسیار کسل و از بسیاری از افراد دلآزرده بود.
این مسئول که از وقایع دو سال پایانی زندگی آذریزدی اطلاع دارد، گفت: برای شخصیتهایی از این دست که خدمات بسیاری به جامعه کردهاند، جا دارد که کارهای بیشتری صورت گیرد. از جمله این اقدامات، فعالیتهای ایکنا و سایر مطبوعات و رسانههاست که نگذارند چراغ یاد این افراد خاموش شود و فردی که چند نسل از توانایی و تلاش وی بهره بردهاند، مورد غفلت قرار گیرد.
برای حفظ میراث معنوی باید برنامهریزی شود
وی درباره ماندگاری سرمایههای معنوی کشورمان نیز اظهار کرد: آذریزدی در دو گروه ادبی و قرآنی جای داشت. درباره ماندگاری این گونه شخصیتها باید آستین را بالا بزنیم و خودمان دست به کار شویم. من در وزارت ارشاد این حس را داشتم که کاری کنم، شاید نفر بعد که به این وزارتخانه میآید کاری انجام ندهد.
خواجهپیری از گرو گرفتن یکی از این شخصیتها در بیمارستان یاد کرد و با اظهار تاسف از بروز چنین واقعهای توضیح داد: وقتی به دیدن این فرد رفتم، به من گفت که هزینه ترخیص را ندارد و نمیگذارند از بیمارستان برود و او را گرو نگه داشتند. هزینه ترخیص وی 5 میلیون و 700 هزار تومان بود. جای تاسف دارد که بیمارستانی خصوصی، شخصیتی که در اوج قله یک هنر است را به دلیل نداشتن هزینه ترخیص گرو نگه دارد و از آن سو جامعه قرآنی از این موضوع بیخبر باشد و اگر هر شخصی در جامعه قرآنی 10 هزار تومان میداد، این مشکل رفع میشود.
جامعه قرآنی در حق آذریزدی جفا کرد
وی اظهار کرد: متاسفانه جامعه قرآنی بیهمتی کرده و میکند. اکنون هم افرادی که به چنین مشکلاتی دچار هستند وجود دارند. مرحوم مهدی فاطمیان از این دست بود که مورد بیتوجهی قرار گرفت و از دنیا رفت. وی از شخصیتهای ممتاز قرآنی کشور، مسلط به زبان انگلیسی، استاد مسلم قرآن و حافظ کل کلام الله مجید بود.
خواجهپیری ادامه داد: باید رسانههایی مانند ایکنا به میدان بیایند. همچنین انجمن خادمان قرآن که تازه تاسیس شده است چنانچه مورد حمایت نظام قرار گیرد، مناسب است که در این عرصه گام بگذارد. حیات آذریزدی تمام شد. باید نسل بعد بداند که چه شخصیتهایی به کشورمان خدمت کردند. اکنون نیاز است که آثار آذریزدی با شکل و تغییر در محتوا منتشر شود. اما متاسفانه این کار انجام نمیشود و آذریزدی به تاریخ میپیوندد.
وی با اشاره به اینکه رهبر معظم انقلاب به خوبی متوجه شدند که باید کار را به میان مردم برد، افزود: باید نظام مردمی و تشکلهای قرآنی به میدان وارد شوند. اتفاقی که برای آذریزدی افتاد ممکن است برای هر کدام از ما بیفتد. شاید این موضوع سبب ایجاد تحرک در افراد شود که حتی برای منفعت شخصی خود هم که شده است به این راه کمک کنند.
ایکنا پیشگام قدردانی از شخصیتهای قرآنی باشد
خواجهپیری تصریح کرد: اگر ایکنا دوباره به میدان کار بیاید و با برنامه منظم هفتگی این کار صورت گیرد، نسبت به شناسایی شخصیتها اقدام میکنیم و به قدردانی و احترام گذاشتن به این افراد میپردازیم. بسیاری از این افراد عار دارند که چیزی از جامعه قرآنی بگیرند. باید رفت، دست آنها را بوسید و احترام گذاشت و بگوییم که قدردان زحمات آنها هستیم و نسبت به انعکاس این خبر تلاش کنیم. وقتی این افراد اخبار دیدارشان را ببینند، خوشحال میشوند و قطعاً آثار خوبی خواهد شد.
وی با اشاره به اشخاصی که هنوز هستند که مدت زمان طولانی در بستر بیماری به سر میبرند و کسی از حال آنها با خبر نیست، ادامه داد: رسیدگی و سرکشی از حال این شخصیتهای قرآنی در شأن ایکناست. من با وضعیت جسمی نابسامانی که دارم حاضر هستم که این کار را در کنار دیگر اعضای جامعه قرآنی انجام دهم. علاوه بر اینکه از حضور و تجربه این افراد مطالبی یاد میگیریم، ثواب میبریم و جامعه قرآنی نیز خواهد درخشید. باید این باب را باز کرد.
خواجهپیری بر لزوم ارائه برنامه حساب شده در این باره تاکید و تصریح کرد: ما پیش از این گروه خوبی از جامعه قرآنی داشتیم. صبحدل در ایامی که بیمار بود و بسیار نحیف و ضعیف شده بود، در منزل بود و همسرش تحت فشار قرار داشت. وقتی به دیدار وی رفتیم، درخواست کردیم که اذانی که وی گفته بود، از رسانه ملی پخش شود. وقتی این کار صورت گرفت، صبحدل که مدتها بود سخن نگفته بود با تمام توجه به سوی تلویزیون توجه کرد. وقتی در همین حین اسم او را صدا کردم، جواب من را داد و همسرش از این عکسالعمل تعجب کرد. این موضوع نشان میدهد که صبحدل متوجه اطرافش بود و از این که کسی به وی سر نمیزند ناراحت است.
جریان حفاظت از میراث معنوی را باید از سر گرفت
این فعال عرصه قرآن، ادامه داد: تمام نواحی پشت صبحدال از سر تا به پا زخم بود. این موضوع باعث تاسف و شرمندگی است که این فرد با 200 مقاله علمی و جایگاه والا در عرصه قرآن کریم، در چنین شرایطی به سر ببرد. اینکه چه درد و مصیبتی کشیده بود را خدا میداند. از دهان تا معده وی زخم بود. اگر به موقع به ایشان رسیدگی میشد قطعا این شرایط پیش نمیآمد و این گونه اذیت نمیشد. وی سه ماه بیشتر دوام نیاورد. من شرمندهام. کم گذاشتهام، ولی حاضر هستم که با یک برنامه منظم این جریان را از سر بگیرم و ایکنا مناسب است این کار را انجام دهد؛ چرا که اقدام ارزندهای است.
گفتو گو از آزاده غلامی
انتهای پیام