به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از پایگاه اطلاعرسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی؛ سید احمدرضا خضری، رئیس هیأت مدیره انجمن ایرانی تاریخ اسلام و استاد دانشگاه تهران، به دعوت رسمی فلوراین شوارتز، رئیس انستیتو ایرانشناسی وین، در جمع استادان، پژوهشگران و دانشجویان این انستیتو حضور یافت و با موضوع نقش ایرانیان در فرهنگ و هنر اسپانیای دوره اسلامی، سخنرانی کرد.
این استاد دانشگاه تهران در سخنرانی خود، نخست زمینهها و چگونگی ورود ایرانیان به اسپانیا را در دورههای پیشااسلامی و پسااسلامی بررسی و آنگاه زمینههای فعالیت و حضور ایرانیان را به ویژه در دو حوزه فرهنگی و هنری برای حاضران تشریح کرد.
خضری در ادامه با استناد به منابع تاریخی و مشاهدات عینی، مصادیق و نمونههایی از حوزههای تأثیرگذاری ایرانیان در اسپانیای دوره اسلامی را در زمینههای مختلفی چون ادبیات، هنر، تاریخنگاری، فلسفه، پزشکی و نجوم برای علاقمندان تبیین کرد.
در ابتدای این نشست علمی، فلوراین شوارتز، رئیس انستیتو ایرانشناسی وین که از ایرانشناسان برجسته اتریش است، با اشاره به رزومه و جایگاه علمی استاد خضری، وی را چهرهای شناخته شده در حوزه مطالعات اسپانیای اسلامی دانست و حضور وی را در انستیتو ایرانشناسی وین غنیمت شمرد.
شوارتز همچنین ضمن برشمردن برخی از آثار احمدرضا خضری، چهار کتاب وی به زبان اسپانیولی را برای حاضران معرفی و اظهار امیدواری کرد که ارتباطات میان انستیتو ایرانشناسی وین و مراکز علمی ایران به ویژه دانشگاه تهران و انجمن ایرانی تاریخ اسلام بیش از پیش گسترش یابد.
گزیده سخنرانی خضری
وقتی از اندلس صحبت میکنیم، منظور کشورهای اسپانیا و پرتغال امروزی است. پیش از اینکه مسلمانان به اسپانیا حمله کنند، سه گروه ناراضی از اسپانیا به شمال آفریقا مهاجرت کردند و آنجا را تحت سیطره خود قرار دادند. یکی از این گروهها شاهزادههای ناراضی، دومین گروه مسیحیان و سومین گروه یهودیان ناراضی بودند. زمانی که لشکر مسلمانان آفریقا را فتح کردند. این سه گروه به مسلمانان گفتند اگر شما به ما کمک کنید که اسپانیا را تصرف کنیم، ما شمال آفریقا را به شما میسپاریم که با این تفاهم و با کمک یکدیگر به اسپانیا حمله و آن را فتح کردند.
در تأثیر و حضور ایرانیان در اندلس سه نظریه وجود دارد:
1- گروهی میگویند اصلاً ایرانیان در این فتح سهمی نداشتند که در ادامه سخن بیمنطق بودن این نظریه را اثبات میکنم.
2- گروهی دیگر مانند آقای شجاعالدین شفا که برای این حضور اغراق میکنند.
3- گروهی که منطقی و بدون افراط و تفریط با توجه به مستندات و شواهد صحبت میکنند. به گفته بسیاری از نویسندگان بزرگ مانند ابن خلدون، فاتحان اصلی اندلس افرادی مانند سردار طارق که امروز تنگه میان اسپانیا و آفریقا هم به همین نام نامیده میشود و موسی ابن نصیر ایرانی بودهاند و با توجه به وجود این افراد مهم در سپاه اسلام، مسلماً بسیاری از ایرانیان در این کشورگشایی شرکت داشتهاند.
از طرف دیگر وجود نام خانوادگیهای ایرانی مانند رازی که دلالت بر این دارد که ریشه این خانوادهها از شهر ری ایران است، دلالت بر زندگی ایرانیان در این منطقه دارد. جالب توجه است که بدانیم احمد رازی یکی از اعضای این خانواده است که از نویسندگان بزرگ اندلس به شمار میرود و چندین جلد کتاب از جمله «اخبار ملوک اندلس» و «توصیف قرطبه» را تألیف كرده است و در آن از عادات شهری و بناهای بزرگ آن سخن رانده است. رازی همچنین دارای کتابی بزرگ در زمینه راههای اندلس، بنادر و شهرهای مهم، سپاه ششگانهاش و ویژگیهای هر یک از این بلاد و بیان خصوصیات منحصر به فرد آن است.
ابوالحسن کرمانی، ستارهشناس، زریاب موسیقیدان، جعفر محمد بلخی، نویسنده، زیج شهریار، فرج جیانی، مهیار دیلمی و رازی، یوسف ابن بختالفارسی، عبدالکریم بن مهران و محمد ابن رستم از دیگر افراد ایرانی تبار تأثیرگذار بر علم، ادبیات و هنر اندلسی است.
در دوره اسلامی بدون تردید در رکاب افراد بزرگی مانند طارق و موسی بن نصیر، صدها ایرانی وجود داشتهاند که در فرهنگ و هنر اندلس تأثیرات بسزایی داشتهاند و این را در آثار به جا مانده میتوان مشاهده کرد. برای نمونه، معماری قصر الحمرا و مسجد کوردوبا با سبک معماری دوره ساسانی نزدیک است و حتی نظام اداری و نظامی مشابه دوره ساسانیان بوده است. تأسیس امارت مستقل باداخوث به وسیله شاپور (سابور) بود که حکومت خود را مستقل از خلافت امویه برپا کرد.
آشنایی ایرانیان و اندلسیها و حضور ایرانیها در منطقه اندلس، به دوران اساطیری و دوران هخامنشی برمیگردد. از آن دوره رفتوآمد میان این دو نقطه جغرافیایی با ایرانیان به ویژه از طریق خلیج فارس برقرار بوده است و تأثیرات آیین مهرپرستی، مانیگری و معماری دوره ساسانی بر این منطقه قابل درک است. ما اکنون در شهر مریدا آثار دوره میترایی و مانوی را میبینیم.
ایشان وجود فرهنگ ایرانی را با توجه به آثار میترائیسم در این کشور به پیش از اسلام میداند، چنانچه در جشنی که در ایام کریسمس در اسپانیا به نام جشن سه پادشاه مربوط میشود یکی از این پادشاهان ایرانی بودهاند و در حال حاضر در زبان اسپانیایی در واژه ترکیبی این جشن، از پادشاه ایرانی نام برده میشود. در حوزه زبانی من در حدود 60 واژه فارسی در زبان اسپانیایی پیدا کردم، در صورتی که میتوان با پژوهش بیشتر به واژگان بیشتری دست یافت. یکی دیگر از نشانههای نفوذ تمدنی ایران در اسپانیا، وجود قنات است. تنها در شهر مادرید بیش از 400 قنات وجود دارد.
همچنین ترجمه کتاب «کلیله و دمنه» به زبان اسپانیایی از دیگر تأثیرات ادبی فرهنگی ایران بر این کشور است/.