نیمه ماه مبارک رمضان مصادف است با سالروز ولادت با سعادت کریمه اهل بیت امام حسنمجتبی(ع) که در این رابطه حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی صرفیپور، از کارشناسان دینی یادداشتی در اختیار ایکنای لرستان قرار داده است که در ادامه میخوانیم.
امام حسن مجتبی(ع) در شب نيمه ماه رمضان سال سوم هجرى در شهر مدينه بوده است. در سن سیوهفت سالگی به مقام امامت رسيدند و بعد از ده سال امامت، در سن چهلوهفت سالگی به دست عوامل معاویه به شهادت رسيد و پیکر مطهرش را در قبرستان بقیع در مدینه به خاک سپردند.
القاب آن حضرت عبارت از «مجتبی»، «سبط»، «سيد»، «امين»، «حجت»، «برّ»، «نقی» و «زکی» و كنيه آن حضرت «ابامحمد» بوده است.
یکی از مهمترین ویژگیهای اخلاقی امام حسن مجتبی(ع) عبادت بود، امام جعفر صادق(ع) در بيان حال معنوی ايشان میفرمود: امام مجتبی(ع) عابدترين مردم زمان خود بود.بسيار حج به صورت پياده و گاه با پای برهنه به جای میآورد. هميشه او را در حال گفتن ذكر میديدند و هرگاه آيه «يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُو» را میشنيد در پاسخ میگفت: «لَبَّيک اللَّهُمَّ لَبَّيک».
آن امام همواره در قنوت نمازش، بسيار دعا میكرد و خدا را اينگونه میخواند: «ای پناهگاه درماندگان! فهمها در تو حيران و دانشها در برابر تو ناتوان و نارساست. تو پروردگار زنده و قيومی كه جاودانه است. تو خود میبينی آنچه را كه میدانی و در آن كار، دانا و بردبار هستی. تو بر آشکار ساختن هر پنهان، قدرت داری و میتوانی از انجام هر كاری جلوگيری كنی؛ بدون آنکه در تنگنا واقع شوی. بازگشت همه چيز به سوی توست؛ همانسان كه آغاز آن از خواست تو سرچشمه میگيرد.تو آگاهی از آنچه در سينهها پنهان میدارند.آنچه را خواستهای اجرا شده است.آنچه را در خزانه غيب خودت بوده بر عقلها واداشتهای تا هر كه نابود شود، از روی دليل آن كار نابود شود و هر كه زنده شود، از روی دليل زنده شود. بهراستیکه تو شنوا و دانايی و يکتا و بينايی.
بار خدايا! تو خود میدانی كه من از تلاش خود فروگذار نکردهام تا هنگامیکه برش تيغم از ميان رفت و تنها شدم.در آنوقت از گذشتگان خودم پيروی كردم، صبر كردم، تا جلوی اين دشمن سرکش و ريختن خون شيعيان را بگيرم تا اينکه حفظ كردم آنچه را اوليای من حفظ كردند. خشم خود را فرو بردم و به خواسته آنها تن دردادم. به راهی رفتم كه میخواستند و هيچ نگفتم تا ياری تو فرابرسد كه تو تنها ياور حق و بهترين پشتيبان آن هستی؛ گرچه اين ياری تأخير افتد و نابود شدن دشمن اندكی به درازا كشد».
ترس از خدا دیگر ویژگی امام حسن مجتبی(ع) بود، ایشان هرگاه وضو میگرفت، تمام بدن از ترس خدا میلرزيد و رنگ چهرهاش زرد میشد.وقتی از او دراینباره میپرسیدند میفرمود: بنده خدا باید وقتی برای بندگی او، آمده میشود از ترس او رنگش تغییر کند و اعضایش بلرزد.
امام حسن مجتبی(ع) به همنشينی با قرآن زبانزد بود
هرگاه برای نماز به مسجد میرفت، كنار در میايستاد و اينگونه زمزمه میكرد: «خدايا! مهمانت به درگاهت آمده است.ای نيکوكردار! بدكار به نزد تو آمده است. پس از زشتی و گناهی كه نزد من است به زيبايی آنچه نزد توست، درگذر؛ ای بخشاينده».
هنگامیکه آثار مرگ در چهرهاش آشکار شد، او را ديدند كه میگريد. پرسيدند: «چرا میگرييد؛ درحالیکه مقام والايی نزد خدا و رسول داريد و پيامبراسلام(ص) آن سخنان والاگهر را درباره شما فرموده است؛ شما كه بيست مرتبه پياده، حج به جای آورده و سه بار همه دارايیهای خود را در راه خدا تقسيم کردهاید.در پاسخ میفرمود: «إِنَّمَا أَبْکی لِاَصْلَتَينِ: لِهَوْلِ الْمُطَّلَعِ هَ فِرَاقِ الْأَحِبَّة؛ به دو دليل میگريم: از ترس روز قيامت و از دوری دوستانم».
این امام همام همچنین به همنشينی با قرآن زبانزد بود، ایشان صوتی زيبا در قرائت قرآن داشت و علوم قرآن را از كودكی به نيکی میدانست. همواره پيش از خوابيدن، سوره كهف را تلاوت میكرد و سپس میخوابيد. گفتهاند در دوران زندگانی پيامبراكرم(ص) شخصی وارد مسجد شد و از كسی درباره تفسير «شاهد و مشهود» پرسيد؛ آن مرد پاسخ داد: شاهد روز جمعه است و مشهود روز عرفه. از مرد ديگری پرسيد؛ ولی او گفت: شاهد، روز جمعه است و مشهود، روز عید قربان است. سپس نزد كودكی رفت كه گوشه مسجد نشسته بود. او پاسخ داد: «شاهد محمد(ص) رسول خدا و مشهود روز قيامت است؛ مگر نخواندهای كه خداوند درباره رسول میفرمايد: ای پيامبر! ما تو را گواه، بشارتگر و هشداردهنده فرستاديم».
مهربانی با بندگان خدا از ويژگیهای بارز ايشان بود. انس میگويد كه روزی در محضر امام بودم. يکی از كنيزان ايشان با شاخه گُلی در دست وارد شد و آن را به امام تقديم كرد. حضرت گُل را از او گرفت و با مهربانی فرمود: برو تو آزادی. من كه از اين رفتار حضرت شگفتزده بودم، گفتم: ای فرزند رسول خدا! اين كنيز، تنها يک شاخه گُل به شما هديه كرد، آنگاه شما او را آزاد میكنيد؟! امام در پاسخ فرمود: خداوند بزرگ و مهربان به ما فرموده است: هر كس به شما مهربانی كرد، دو برابر او را پاسخ گوييد. سپس امام فرمود پاداش در برابر مهربانی او نيز آزادیاش بود.
همچنین آوردهاند که روزی امام مشغول غذا خوردن بودند که سگی آمد و برابر حضرت ایستاد حضرت هر لقمهای که میخوردند یک لقمه نیز جلوی آن میانداختند مردی پرسید: ای فرزند رسول خدا! اجازه دهید این حیوان را دور کنم.امام فرمودند: نه رهایش کنید! من از خدا شرم میکنم که جانداری به صورت من نگاه کند و من در حال غذا خوردن باشم و به او غذا ندهم.
شجاعت؛ ميراث ماندگار اميرمؤمنان علی(ع) به فرزندانش
پيشوايان دين به دليل بهرهمندی از ويژگی عصمت و دوری از عصيان و اشتباه، برترين مربيان اخلاق برای انسان، به ويژه برای دوستداران و پيروان خود به شمار میرفتند.امام حسن مجتبی(ع) بسيار باگذشت و بزرگوار بود و از ستم ديگران چشمپوشی میكرد. بارها پيش میآمد كه واکنش حضرت به رفتار ناشايست ديگران، سبب تغيير رويه فرد خطاكار میشد.
گستره گذشت و مهرورزی امام حسن مجتبی(ع) آنقدر پردامنه بود كه قاتل او را هم در برگرفت؛ همچنان كه عمر بن اسحاق میگوید: من و حسين(ع) در لحظه شهادت، نزد امام مجتبی(ع) بوديم كه فرمود: به من زهر دادهاند؛ ولی اينبار تفاوت میكند؛ زيرا اينبار، جگرم را قطعه قطعه كردند.
حسن(ع) با ناراحتی پرسید چه کسی شما را زهر داده است، فرمود: از او چه میخواهی؟ میخواهی او را بکشی؟ اگر آن کسی باشد که من میدانم، خشم و عذاب خداوند بیشتر از تو خواهد بود و اگر هم او نباشد دوست ندارم که برای من بیگناهی گرفتار شود.
امام حسن مجتبی(ع) در فروتنی نیز زبانزد خاص و عام بود، او مانند جدش رسولالله(ص) بدون هیچ تکبری روی زمین مینشست و با تهیدستان همسفره میشد.
آن حضرت همواره دیگران را نیز بر خود مقدم میداشت و پیوسته با احترام و فروتنی با مردم برخورد میکرد.امام همواره مهربانی را با مهربانی پاسخ میگفت؛ حتی پاسخ وی در برابر نامهربانی نیز مهربانی بود.
امام حسن مجتبی(ع)، همواره از ميهمانان پذيرايی میكرد. گاه از اشخاصی پذيرايی میكرد كه حتی آنان را نمیشناخت؛ به ويژه، امام به پذيرايی از بينوايان علاقه زيادی داشت، آنان را به خانه خود میبرد و به گرمی پذيرايی میكرد و به آنها لباس و مال میبخشيد.
صلح با معاویه؛ سختترين دوران زندگانی امام حسن(ع)
از سختترين دوران زندگانی با بركت امام حسن مجتبی(ع) دوران پس از صلح با معاويه بود. ايشان، سختی اين سالهای ستم را با بردباری وصفناشدنیاش سپری میكرد. ايشان در اين سالها، از غريبه و آشنا سخنان زشت و گزنده میشنيد و از خدنگ بیوفايی، زخم میخورد. بسياری از دوستان به ايشان پشت كرده بودند. روزگار، برايشان به سختی میگذشت.
ناسزا گفتن به حضرت علی(ع) شيوه سخنرانان شهر شده بود هرگاه امام را میديدند میگفتند: «السَّلَامُ علَيک يا مُذِلَّ الْمُؤْمِنِين؛ سلام بر تو ای خواركننده مؤمنان» در حضور ايشان، به هتک و دشنام اميرالمؤمنين(ع) زبان میگشودند و امام با بردباری و مظلوميت بسيار، هتاكیها و دشنامها را تحمل میكرد میتوان گفت كه بارزترين ويژگی امام مجتبی(ع) كه بهترين سرمشق برای دوستداران او است، بخشندگی بسيار و دستگيری از ديگران است. ايشان به بهانههای مختلف، همه را از خوان كرم خود بهرهمند میساخت و آنقدر بخشش میكرد تا شخص نيازمند بینياز میشد؛ زيرا طبق تعاليم اسلام، بخشش بايد به گونهای باشد كه فرهنگ گدايی را ريشهكن سازد و در صورت امکان، شخص را از جرگه نيازمندان بيرون كند.
شجاعت، ميراث ماندگار اميرمؤمنان علی(ع) بود و امام حسن مجتبی(ع) وارث آن بزرگوار؛ در كتابهای تاريخی آمده است كه امام علی(ع) در تقويت اين روحيه در كودكان، خود به طور مستقيم دخالت میكرد.
شمشيرزنی و مهارتهای نظامی را از كودكی به آنان میآموخت و پشتيبانی از حق و حقيقت را به آنان درس میداد. ميدانهای نبرد، مکتب درس شجاعت حضرت علی(ع) به فرزندانش بود.
امام حسن مجتبی(ع) در جنگهای دوران امامت امام علی(ع) شرکت میکرد و دلاوریهای بسياری از خود نشان داد تا جایی که معاویه درباره او میگفت: «او فرزند كسی است كه به هر كجا میرفت، مرگ نيز همواره به دنبال بود(كنايه از اينکه نترس بود و از مرگ نمیهراسيد)».
منابع
بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسة الرساله، بیروت 1403، ج 43، ص 331
مهجالدوات، سيد بن طاوس، دار الذخائر، قم، 1411 ق، ص 145
مناقب ابنشهر آشوب، ج 4، ص 17
حياة الامام الحسن بن علی(ع) باقر شريف القرشی، ج 1، ص 314
تحفة الواعظين، ج 2، ص 106
اسد الغابه، ابناثير، دار احياء التراث العربی، بيروت، 293 ق، ج 2، ص 15
زندگی دوازده امام، هاشم معروف الحسينی، اميركبير، تهران، 1373 ش، ج 1، ص 506
شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحديد، دار الفکر، بيروت، بی تا، ج 4، 73
انتهای پیام