مبلغان مرزداران اندیشههای دینی و فرهنگی جامعه هستند. آنچه در کلام و قلم این سفیران سعادت موج میزند، بیدارگری نسلهای امروز و فرداست و تبلیغ هنری جاودانه تلقی میشود که با تلاش پیگیر مبلغان بر تابلوی هستی به نمایش درمیآید. در این میان تبلیغ دینی از اهمیت شایانی برخوردار است.
اسلام، کاملترین شریعت آسمانى، با تبلیغ متولد شد و بقا و جاودانگی آن نیز در سایهسار تبلیغ مبلغان و هدایتگران مذهبی خواهد بود. از این رو آشنایی مبلغان فرهیخته و وارسته عرصه دینباوری با شیوههای گوناگون تبلیغی امری ضروری است. آگاهی از ابزارهای تبلیغ و جدیدترین شیوهها به مبلغان این امکان را خواهد داد که افزون بر هدایت جامعه اسلامی به سوی سعادت و سلامت دینى، از رواج اندیشههایی که بر مبنای دینگریزی یا دینستیزی است، ممانعت کنند.
برای هر حرفه و فنی ابزار مناسبی وجود دارد که بدون آن، رسیدن به مقصود و ایجاد تحول و حرکت میسر نخواهد بود و آگاهی انسان از ابزار مورد نیازش در صدر امور قرار دارد. با توجه به اینکه تبلیغ با فکر، فرهنگ و نیز روح و روان جامعه ارتباط دارد، ابزار آن نیز به طور عمده فرهنگى و فکری است. اگرچه ابزار دیگری نیز وجود دارد. ابزار تبلیغ عبارت است از آگاهیهای لازم که یک مبلغ باید در ابتدای امر مقدس تبلیغ و در طول آن همواره متوجه آنها باشد.
ایکنا به مناسبت یکم تیرماه، روز تبلیغ و اطلاعرسانی دینی با برپایی نشستی، به بررسی موضوع تبلیغ دین و چگونگی ارائه آن برای تأثیرگذاری حداکثری در جامعه پرداخت. این نشست با حضور سیدمحمود نجاتی حسینی، دینپژوه و مدیر گروه دین انجمن انسانشناسی ایران و حجتالاسلام والمسلمین علی نوریجانی، رئیس کل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ایران، برگزار شد که بخش نخست آن را در ادامه میخوانید و مشاهده میکنید.
ایکنا ـ تبلیغ دینی چیست و چگونه باید انجام شود؟
نجاتی حسینی: وقتی از تبلیغ در سلسله مراتب نظام ارتباطات و نیز مطالعات فرهنگی و رسانه و علوم ارتباطات سخن میگوییم، منظور از مفاهیمی همچون تبلیغ، ضد تبلیغ و ... چیست؟ در این زمینه به اصطلاحشناسی تبلیغ و واژههای مشابه آن میپردازم. در رابطه با تبلیغ واژههای متفاوتی به کار گرفته میشود که مشابه یکدیگر هستند و حتی در عالم واقع گاهی اوقات اشتباه گرفته میشوند. یکی از واژههایی که در بحث رسانه و ارتباطات به کار گرفته میشود، آنونس است که نوعی اعلان عمومی دانسته میشود. آنچه در لغتنامههای انگلیسی در رابطه با این واژه وجود دارد نیز به مفهوم پابلیسیته یا عمومی کردن اشاره میکند.
واژه دیگری که در این حوزه مطرح میشود، adwheretise است که عمدتاً برای بازاریابی و فروش محصولات به کار میرود و آنگونه که در لغتنامه انگلیسی نیز بدان اشاره شده، به معنای آگهی دادن و اطلاعرسانی کردن راجع به فروش محصولات است و هیچ ارتباطی با امور معنوی و اخروی ندارد. برخی از این واژه با عنوان تبلیغ استفاده و فکر میکنند که این واژه به معنای تبلیغ است. واژه سوم، Propagande است که فرهنگستان از واژه غوغاگری در برابر آن استفاده کرده و این واژه نیز نوعی اطلاعرسانی است که قصد دارد افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد. زمانی که به این واژهها از منظر جامعهشناسی به ویژه تبلیغ دینی مینگریم، متوجه میشویم که این واژهها خیلی عرفی شدهاند و در زندگی روزمره از آنها استفاده میکنیم.
در مورد تبلیغ به عنوان تبلیغ دینی دو واژه مورد استفاده قرار میگیرد که تاریخی است و در تاریخ مذاهب ابراهیمی به ویژه مسیحیت از آن استفاده میشود. یکی از این واژهها proselytize است. این واژه در لغتنامههای انگلیسی به معنای تبلیغ و دعوت کردن از دیگران برای پذیرش دین جدید است. بنابراین، همتای انگلیسی واژه تبلیغ دین در اسلام و آنچه مدنظر ماست نیز واژه proselytize است. همچنین، در پایگاههای اطلاعرسانی سازمان تبلیغات اسلامی و شورای مدیریت حوزه علمیه قم و دیگر پایگاههای مذهبی مانند تبیان و ... از این واژه در بخش انگلیسی استفاده شده و نشان دهنده این است که برای تبلیغ دینی در ایران رسمیت دارد.
واژه دیگری نیز وجود دارد که نامآشنا بوده و در ایران نیز تلفظ فرانسه آن رواج پیدا کرده است. این واژه «missionary» یا مأموریت مذهبی است که اعراب در برابر آن از واژه تبشیری استفاده میکنند. این واژه در رابطه با فعالیت فرهنگی و دینی است که جهان مسیحیت، به ویژه در دورهای که با اسلام آشنا شد و جهان مدرن شکل گرفت، از آن برای فرستادن کشیشان به منظور تبلیغ دین مسیحیت استفاده میکرد. بنابراین، تبلیغ دینی هم proselytize و هم missionary است که در راستای تبلیغات مذهبی از آنها استفاده میشود. چنانچه بخواهیم تبلیغ دینی را در حوزه جامعهشناسی دینی بررسی کنیم، نوعی فعالیت فرهنگی است که موضوع آن دین، مقصد آن ترویج دین و هدف آن نیز افزایش بصیرت دینی و گسترش دینداری در جامعه است. بنابراین، تبلیغ دینی به عنوان یک فعالیت فرهنگی به هر نوع برنامهریزی و تلاش سازمان یافتهای اطلاق میشود که هدف آن توسعه، برنامهریزی، تحول و ارتقای فرهنگی است.
ایکنا ـ عناصر اصلی در تأثیرگذاری تبلیغ دینی چیست؟
نجاتی حسینی: تبلیغ دینی به عنوان یک فعالیت فرهنگی با چهار عنصر اصلی سروکار دارد که در مطالعات ادبی و نقد ادبی از آنها با عنوان اثر فرهنگی نام برده میشود. اولین عنصر، مؤلف است، یعنی تبلیغ دینی به عنوان یک اثر فرهنگی، مؤلفی دارد که همان مبلغان دینی کارگزاران دینی هستند. همچنین، هر یک از آثار فرهنگی با زمینهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی سر و کار دارد؛ چراکه تبلیغ در فضای واژهای صورت میگیرد و بدین ترتیب از منظر جامعهشناسی مانند هر اثر فرهنگی، آبشخور زمینهای است که در آن شکل گرفته است. به همین دلیل تبلیغ دینی در جامعه سنتی، منبری است اما تبلیغ دینی در جامعه مدرن منبری نبوده و ممبری (member) است. در حوزه تبلیغ دینی در جامعه مدرن دیگر مانند جامعه سنتی پیروی وجود ندارد، بلکه با فالوور (follower) سر و کار داریم. در جهان تبلیغ دینی در جامعه مدرن ولو جامعهای مانند ایران که نه کاملاً مدرن و نه کاملاً سنتی است و میتوان از آن به عنوان جامعهای هیبریدی یاد کرد، دیگر با افراد پامنبری سر و کار نداریم. زمانی که تبلیغ دینی در این جامعه در پلتفرمهای مختلف انجام میشود، این تبلیغ لایک میخورد یا دیسلایک میشود. بنابراین، دومین عنصر در آثار فرهنگی، که تبلیغ دینی نیز نمونهای از آن محسوب میشود، عنصر بافتار (زمینه) است.
عنصر سوم، مخاطب است. این عنصر هم در رسانه و هم تبلیغ بسیار مهم است. گاهی اوقات حتی از تبلیغ دینی میتوان به عنوان یک رسانه تلقی کرد. مخاطب کسی است که مصرفکننده باشد و در حوزه مدنظر نیز مصرف کننده تبلیغی به عنوان فردی است که تبلیغ باید بر روی آن تأثیر بگذارد. از منظر جامعهشناسی میتوان گفت که در حوزه تبلیغ دینی مخاطبان یکدستی نداریم. یکی از نکتههای بسیار خوبی که امروز بدان اشاره میشود این است که معمولاً سازمانهای تبلیغی، دینی در ایران، مخاطبشناسی و سبکشناسی مدرن ندارند. این مسئله یکی از مشکلاتی است که امروز با آن مواجه هستیم. مخاطب عنصر بسیار مهمی است و چنانچه یک فرآیند تبلیغی ـ دینی مخاطبشناسی نداشته باشد و مخاطب خود را کلی فرض کند، تبلیغ دینی آن نیز کلی خواهد بود. امروز به مدد جمعیتشناسی فرهنگی، میتوانیم در جوامع مختلف نسلشناسی کنیم. نسلهای مختلف مخاطبان هرگونه فعالیت و اثر فرهنگی هستند و تبلیغ دینی باید بتواند تمامی مخاطبان را در نظر بگیرد.
یکی از اشکالاتی که به سازمانهای فرهنگی و تبلیغی وارد میشود این است که مخاطب را به خوبی شناسایی نکردهاند. بنابراین، فردی که قصد تبلیغ دینی دارد با همان زبان و شیوهای که برای یک فرد سالخورده سخن میگوید، با جوانان و نوجوانان نیز گفتوگو میکند که اصلاً جالب نیست.
تربیت دینی ضمن اینکه به صورت سیستماتیک با تبلیغ دینی ارتباط دارد، موضع متفاوتی است؛ چراکه باید بر روح و روان افراد و رفتارشان تأثیر داشته باشد؛ یعنی تأثیر تبلیغ دینی بسیار معنویتر و وجودیتر است و باید وجود افراد را تحت تأثیر قرار دهد تا بتواند در تربیت دینیشان تأثیرگذار باشد. بنابراین، مخاطب بسیار مهم شمرده میشود و یکی از چالشهای تبلیغات دینی، نبود مخاطبشناسی است. یعنی برخلاف تلاشهایی که انجام شده و از پلتفرمهای مختلفی بهرهگیری میشود، مخاطبشناسی خوبی انجام نشده است. امروز اکثر پلتفرمها در اختیار تبلیغ دینی قرار دارد، اما همچنان چالشهای فراوانی وجود دارد و تبلیغ دینی آن چنان که باید و شاید اجرا نشده است.
عنصر چهارمی که در آثار فرهنگی وجود داشته و بر تبلیغ دینی تأثیری ویژه دارد، رسانه است. در این حوزه باید بررسی کرد که رسانه در خدمت تبلیغ دینی قرار میگیرد و تبلیغ دینی چگونه میتواند از رسانه استفاده کند. رسانه دینی به عنوان یکی از رسانههایی که در خدمت زیست جهان دینی است، از مناظر مختلف هنری، ادبی، متنی و فنی مطرح است، یعنی یک رسانه دینی مناسب اعم از کتب مذهبی، ویدئوهای مذهبی، کلیپ، وعظ، خطابه و ... باید از استانداردهای رسانه استفاده کند. در عنصر مؤلف یا پدیدآورنده تبلیغ دینی با مبلغ که عمدتاً روحانی هستند، سروکار داریم. طبق آمارهایی که ارائه شده، سازمانهای تبلیغی و دینی حدود 90 هزار مبلغ و چهار هزار پایگاه تبلیغ دینی را در اختیار دارند که میتوانند تأثیر فراوانی در جامعه داشته باشند. بحث اصلی اینجاست که مؤلف و مبلغ چگونه میتوانند فعالیت خود را به خوبی انجام دهد. چنانچه مبلغان با دانش روز آشنایی داشته باشند، میتوانند تبلیغات خود را به خوبی انجام دهند.
پیش از انقلاب اسلامی نیز نوگرایان دینی که سنتگرا بودند مانند مرحوم مطهری، مرحوم طالقانی و ... به دلیل اینکه توانسته بودند با نسل جوان ارتباط خوبی برقرار کنند، موفقتر و مؤثرتر از افراد خیلی سنتی بودند. حتی سنتیهایی که به فنون وعظ و خطابه مسلط بودند مانند مرحوم کافی، مرحوم فلسفی و ... تأثیر بسزایی در جامعه داشتند. بنابراین، باید زمینه، مؤلف، رسانه و مخاطب را در تبلیغ دینی در نظر بگیریم که کار کوچکی نیست.
ایکنا ـ با توجه به حساسیتهای حوزه دین و مقتضیات روز جامعه، باید مختصات تبلیغ دین چگونه باشد تا در جامعه مؤثر واقع شود؟
نوریجانی: چنانچه بخواهیم کلیاتی را راجع به فضای تبلیغ و آنچه از ابتدای انقلاب تا به امروز با آن مواجه بودهایم ارائه کنیم، اتفاقی که در عرصه تبلیغ دین رخ داده این است که بعد از دعوت به اخلاق از سوی پیامبران، تبلیغات دومین موضوعی است که قرآن و کتب آسمانی از پیامبران خود طلب کردند. یعنی پس از اینکه پیامبران مردم را به اخلاق دعوت کردند، از آنان خواسته شد که به تبلیغ دین در میان مردم بپردازند. البته زمانی تبلیغ از منظر پیامبران تولید محتوا و زمانی توزیع محتوا بود. با توجه به اینکه تبلیغ مصدر باب تفعیل است، مفهوم آن فقط تولید محتوا نبوده و ممکن است انتقال مفهوم باشد. همچنین، میتواند گاهی اوقات تولید محتوا را معنا کند.
چنانچه بخواهیم راجع به موضوع تبلیغ دینی به صورت اختصاصی بحث کنیم، یکی از آفتهایی که در فضای دانشگاهی و علمی کشور وجود دارد این است که معمولاً پس از انقلاب اسلامی هر مسئلهای را با کلمه اسلامی و دینی به کار بردهایم و انتظار داریم مفاهیمی که با یکدیگر سنخیت و همخوانی ندارند، بتوانند بار معنایی و هدفی را به دنبال آن هستیم برآورده کنند. امروز در ادبیات رایج جامعه از اقتصاد اسلامی، مدیریت اسلامی، تبلیغ اسلامی و ... استفاده میکنیم، اما این واژهها و مفاهیم با یکدیگر سازگار نیستند، برای مثال به اقتصادی، اسلامی میگوییم که افرادی که در آن حوزه فعالیت میکنند مختصات اسلامی داشته باشند، یعنی از چادر و ... استفاده کنند که این مسائل در حقیقت مختصات یک انسان خوب است و مختصات یک مدیر اسلامی نیست. مدیر اسلامی فردی است که بتواند با استفاده از برخی شاخصهها، سازمان و نهاد خود را شاخصهمند و آن را به نهادی تبدیل کند که بسیار مستحکم باشد و فرقی نداشته باشد که چه فردی در رأس آن قرار دارد. این ساختار کارمندان و کارکنان را به سمت اسلامی شدن پیش میبرد.
در مفهوم تبلیغ دین نیز به همین صورت است. تفاوتهایی بین تعریف تبلیغات یا رسانه به عنوان مفهومی که امروز در حوزههای علمی کشور بدان پرداخته میشود و مفهوم تبلیغ دینی وجود دارد. در علم رسانه یکی از اهدافی که در دانشگاه بدان پرداخته میشود این است که مدیر رسانه فردی است که بتواند مشتریفروشی کند، اما در اسلام هدف این نیست، بلکه در حوزه دینی به فردی مبلغ گفته میشود که بتواند مشتری بخرد و آن را تولید کند. بنابراین، تفاوتهایی بین جنس تبلیغ دینی با جنس سایر تبلیغات وجود دارد.
یکی از ویژگیهایی که میتوان برای تبلیغ دینی ارائه داد این است که تبلیغ دینی عملگراست. حال آیا در حوزه دین ابزاری برای تبلیغات وجود دارد؟ در حوزه دین آنچه به عنوان ابزار و رسانه وجود دارد، منبر و هجرت است. هجرت یکی از موضوعات بسیار مهم در حوزه تبلیغ دین است که هم در اسلام و هم در ادیان دیگر وجود دارد. اینکه فردی بتواند محل زندگی خود را رها کند و فرهنگ خود را به دیگران انتقال دهد، پلتفرم و رسانه جدیدی را ایجاد میکند و میتواند آن را به فناوری نویی تبدیل کند که میتوان به ایجاد راهپیمایی عظیم اربعین اشاره کرد.
در سالهای اخیر فرهنگ مردم عراق نسبت به اوایل راهپیمایی اربعین کاملاً تغییر کرده است و ما توانستهایم تا حدودی فرهنگ ایرانی ـ اسلامی خود را به مردم عراق منتقل کنیم. لذا اسلام مقوله هجرت را ابزار و رسانه میداند که میتواند از این بستر استفاده کند. همچنین، منبر ویژگیهایی دارد که سایر فضاهای رسانهای فاقد آن هستند. یکی از ویژگیهای منبر این است که مبلّغان با مخاطبان خود به صورت چهره به چهره ارتباط برقرار میکنند که تأثیرگذاری فراوانی در مخاطبان دارد. ویژگی تبلیغ دینی، عملگرایی آن است؛ یعنی چنانچه در حوزه تبلیغات بازاریابی و ... بررسی کنیم، مشاهده میکنیم که مخاطبان انتظار عمل از ما ندارند، اما در حوزه دین و مکاتب، انتظار عمل دارند. بنابراین، این حوزه تأثیرگذاری بیشتری در قیاس با سایر حوزههای تبلیغاتی دارد.
ایکنا ـ ارزیابی شما از روند کنونی تبلیغ دینی در کشور چیست؟
نوریجانی: تبلیغ دینی به دو صورت فردی یا جمعی رخ میدهد. لذا در حوزه دین چنانچه موضوعیت دین اتفاق افتد، مخاطب تلاش میکند تا این مسئله را از منظر خود به دیگران منتقل کند. بُعد دیگر تبلیغات دینی بُعد حکومتی یا اجتماعی آن است که در این زمینه اسلام تأکید دارد. در ادبیات امروز دنیا آنچه رخ داده و مفاهیمی به عنوان مفاهیم بینالمللی مطرح شده، از اشتراکات ملتها ایجاد شده است. در جوامع سنتی اینگونه نبوده است که از ابزارهای روز استفاده نکنیم و امروز نیز اینگونه نیست که از ابزارها بهرهگیری نکنیم، اما اینکه این ابزار مؤثر بوده یا نبوده است، قاعدتاً علمای دانشگاهی باید راجع به آن پیمایشی انجام دهند.
متأسفانه در بسیاری از این موضوعات پیمایشی انجام نشده، اما اگر بخواهیم مسیری را مبتنی بر تجربه مشاهده کنیم، میتوان گفت در پیروزی انقلاب اسلامی، که کاملاً سنتی بود و هنوز نامی از رسانههای امروزی وجود نداشت، مردم از تمامی ابزار موجود استفاده کردند. برای مثال میتوان از منبر نام برد. یکی از ابزارهای مهم تبلیغ دینی از 1400 سال پیش تاکنون منبر بوده است. همچنین، نوار کاست یکی از ابزارهایی بود که در دوره انقلاب استفاده شد و وسیله انتقال بسیاری از اطلاعیهها و سخنرانیهای امام خمینی(ره) بود. بخش دیگری از این اطلاعات با فیلمها و دیگر پلتفرمهایی که در آن زمان موجود بود به جامعه منتقل میشد. بنابراین، هم انقلاب و هم مردم از تمامی ظرفیتهای موجود استفاده کردند. اعلامیه نیز رسانه دیگری بود که مردم از آن استفاده میکردند و در کل میتوان گفت که جامعه از هیچکدام از ابزارهای موجود در دوره انقلاب غافل نبود. زمانی که رادیو به دست انقلابیون افتاد، بیشترین بهره را از آن بردند. طبق پیمایشی که دانشگاهها انجام دادهاند، مؤثرترین رسانه در حوزه دفاع مقدس رادیو بود. یعنی در آن زمان حتی تلویزیون نیز به اندازه رادیو در جامعه تأثیر نداشت.
امروز نیز به همان صورت است. برخی مفاهیم با رشد سواد و فرهنگ تغییر میکند. بعد از جنگ جهانی دوم سازمان یونسکو برای کاهش آمال ملتها تشکیل شد. این سازمان علم را به منزله بهترین ابزار برای کاهش آمال دانسته و به تعریف مقوله سواد برای جهانیان پرداخته است. زمانی تعریف سواد خواندن و نوشتن بود. چندی بعد به افرادی باسواد اطلاق میشد که با علم رایانه آشنا بودند. امروز تعریف سواد، قدرت ایجاد تغییر است که چند تعریف همچون سواد رسانه، سواد دیجیتال و ... دارد که همه در جریان آن هستند. پس از انقلاب اسلامی اتفاق چندانی رخ نداده و فقط برخی پلتفرمها افزوده شده است که جامعه دینی ما نیز فارغ از جوامع حکومتی، برخی تبلیغات و سخنان خود را در این بستر بیان کردهاند، اما اینکه چرا این امر تأثیر چندانی در جامعه نداشته است، به پایش علمی نیاز دارد.
گاهی چیزی که از رسانهها انتظار داریم، فراتر از رسانه است. برخی از رسانهها تکساحتی و برخی دیگر چندساحتی هستند؛ برای مثال نمیتوان از فضای توییتر کارکرد اینستاگرام را انتظار داشت. لذا هر کدام از پیامهایی که جامعه دینی مخابره میکند، براساس مختصات و ویژگیهای پلتفرمها، شبکههای اجتماعی و ... به مخاطب منتقل میشود و تأثیر آن نیز به همان اندازه است. برخی از مفاهیم نیز در دوران گذار تغییر کرده است. برای مثال در دورهای سازمان تبلیغات اسلامی سنتیتر بود و موضوع ائمه جماعت مساجد و محلات را محدود پیگیری میکرد، اما موضوع روز سازمان تبلیغات اسلامی، پیامبران محله است؛ یعنی سازمان تبلیغات اسلامی به دنبال کارآمدسازی ائمه جماعت برای مرتفع کردن مشکلات و آسیبهای اجتماعی است.
امروز با مسائلی در جامعه دینی و فضای فرهنگ تبلیغ دینی مواجه هستیم که در سالهای گذشته وجود نداشته و این اتفاق، امر مبارکی است. اینکه مبلّغان دینی در پلتفرمهای مختلف چقدر تأثیر داشته و مؤثر بودهاند، نیازمند رشد فضای سواد جامعه و سواد نخبگانی دارد. امروز نمیتوان در ساحت تبلیغات دینی این انتظار داشته باشیم که برای مثال یک عنصر فرهنگی و دینی با تمامی ابعاد رسانه آشنا بوده و بتواند در همه حوزهها تولید محتوا کند. مسئلهای که جامعه امروز در حال گذار و رسیدن به آن است، تقسیم وظایف است. زمانی علم، تکساحتی بود و افراد میتوانستند با آشنایی با برخی علوم نسبت به حل برخی مشکلات مردم اقدام کنند. اما امروز اینگونه نیست و بسیاری از علما با رشتههای مختلف علمی سروکار دارند که با این وجود هنوز نمیتوانند کارهای روزمره خود را به خوبی انجام دهند.
این روزها باید حلقههای حد واسط را تقویت کرد تا اینها به یاری تبلیغ دینی آمده و کمک کنند تا تبلیغ دینی در جامعه به خوبی اتفاق بیفتد. اگر جریان حلقههای واسط رخ ندهد، قاعدتاً در ساحت تبلیغ فردی و حتی اجتماعی نمیتوان مؤثر بود. امروز همانگونه که در جامعه با مسائلی مواجه هستیم که شاید در حوزه مدیریت دینی و اسلامی با اینکه نام اسلام را بر روی رشتههای مختلف میگذاریم تا از آن بار دینی دریافت کنیم که این مسئله به خودی خود نامطلوب و نادرست است. در ساحت رفتار خود در فضای تبلیغ دینی نیز همینگونه هستیم، یعنی احساس میکنیم که امروز سازمان تبلیغات اسلامی باید تمامی معضلات تبلیغ دین را حل کند.
ایکنا ـ کدام نهادها از مسئولیت بیشتری در عرصه تبلیغ دین برخوردار هستد؟
نوریجانی: از زمانی که نظام اسلامی شکل گرفت، تمامی مجموعهها و ظرفیت نظام باید پای این ظرفیت ایستاده و از عناصر مختلف در جای خود استفاده کند. امروز نهادهای دیگری نیز در مجموعه نظام فعالیت میکنند که وظایفی را برعهده دارند که جزء مسئولیت اجتماعی ایشان است. یعنی در نظام اداری این نهادها نیامده است که وظیفهای اینچنینی دارند اما مسئولیت اجتماعی این نهادها این است که در حوزههای تبلیغ دین و زیرتعریفهای وابسته به آن مانند سواد رسانهای و ... نیز فعالیت کنند. سایر مجموعههای نظام نیز باید در حوزه فرهنگ تأثیرگذاری ویژه خود را داشته باشند تا به هدفی که در این زمینه مدنظر است، دست پیدا کنیم.
بخش دوم این نشست با موضوع بررسی روند فعالیت نهادهای فرهنگی در عرصه تبلیغ دینی و همچنین بهترین نقشه راه برای دستیابی به هدف جامعهساز تبلیغ دینی، طی روزهای آینده منتشر میشود.
گزارش از فاطمه بختیاری
انتهای پیام
منتظر بخش های بعد هستم