کتاب «اقتصاد دانش بنیان» منتشر شد
کد خبر: 4051899
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۵
از سوی سازمان سمت؛

کتاب «اقتصاد دانش بنیان» منتشر شد

کتاب کتاب «اقتصاد دانش بنیان» اثر فرشاد مؤمنی و سید محمدباقر نجفی برای درس اقتصاد دانش بنیان از سوی سازمان سمت منتشر شد.

اقتصاد د انش بنیان

به گزارش ایکنا، کتاب «اقتصاد دانش بنیان؛ مبانی، مفاهیم، روش‌شناسی» تألیف فرشاد مؤمنی و سید محمدباقر نجفی از سوی سازمان سمت به قیمت 41 هزار تومان منتشر شد. 

کتاب حاضر برای دانشجویان مقطع کارشناسی رشته اقتصاد به عنوان منبع اصلی درس «اقتصاد دانش بنیان» تدوین شده است. امید است علاوه بر جامعه دانشگاهی، معلمان، برنامه‌ریزان درسی، طراحان آموزشی، مدیران آموزشی و سایر علاقه‌مندان نیز از آن بهره‌مند شوند.

در پیشگفتار این اثر آمده است: «این کتاب یک سلسله آگاهی‌های اولیه دربارۀ یک مسئلۀ حیاتی که شاید بتوان آن را مهم‌ترین نقطۀ عطف در تاریخ رشد بشر دانست، ارائه می‌کند و دربردارندۀ پیام­‌های بسیار مهمی برای مخاطبان فارسی زبان است. این نوشتار بر این امید بنا شده است که بتواند در یک شرایط خطیر تاریخی، اندک کمکی به افزایش زمان آگاهی دانش‌پژوهان ارجمند این سرزمین نموده باشد.»

در جایی دیگر نیز نوشته شده:‌ «بررسی تاریخ ایران نشان می‌دهد که در دوران‌های پیشین همواره ایرانیان به دلیل ضعف‌های اساسی در عنصر زمان آگاهی، هزینه‌های بسیار سنگین پرداخته‌اند؛ همچنین نقطه‌های درخشان تاریخ این سرزمین نیز بیش از هرچیز تابعی از زمان آگاهی مردمان این مرز و بوم بوده است.

در میان مجموعۀ تحولاتی که نوع بشر شاهد آن بوده است و مردم این سرزمین را نیز تحت ‌‌تأثیر قرار داده، شاید کمتر عنصری به اندازۀ موج اول انقلاب صنعتی، سرنوشت‌ساز و اثرگذار بوده است. این مسئله هم ابعاد فردی را در بر می‌گیرد و هم ابعاد جمعی را؛ از جنبۀ فردی افراد و جامعه‌هایی که قدرت انعطاف ذهنی برای رویارویی به موقع، خردورزانه و ثمربخش با این پدیده یا تغییر را نداشته‌اند، دچار احساس حیرت، حسرت و فروافتادگی در وادی حقارت از خود شده‌اند؛ اما وجوه جمعی مسئله بسیار فراتر از اینهاست.»

در ادامه نویسندگان اشاره می‌کنند: «بنابه روایت دیوید لندز (1384) در کتاب ارجمند ثروت و فقر ملل، از نقطۀ عطف موج اول انقلاب صنعتی است که شکاف معنادار در بنیۀ تولیدی کشورهای مختلف ظاهر می‌شود. تا سال‌های آستانۀ این تحول، هر قدر به زمان‌های پیشین باز‌می‌گردیم، شکاف بنیۀ تولیدی در میان ضعیف‌ترین و قوی‌ترین جوامع با مقیاس تولید سرانه حداکثر به اندازۀ سه برابر بوده است؛ در حالی‌که از این نقطۀ عطف به بعد، فاصله‌ها به‌تدریج و به صورت فزاینده افزایش پیدا کرده و در شرایط کنونی چشم‌اندازهای نجومی آن قابل مشاهده است. تا آنجا که به تجربۀ ایران مربوط می‌شود، بنا به روایت جان فوران (1377) در کتاب ارزشمند مقاومت شکننده، تا قبل از موج اول انقلاب صنعتی شکاف تولید سرانۀ میان ایران با کشورهایی مانند فرانسه و انگلستان، بسیار ناچیز بوده است؛ اما از نقطۀ عطف موج اول انقلاب صنعتی تا امروز با هر ملاحظه‌ای که تولید سرانه اندازه‌گیری شود یعنی حتی اگر استحصال نفت خام و فروختن آن‌ به همان صورت را به‌گونه‌ای که هم اکنون در نظام حساب‌های ملی ایران مرسوم است، تولید محسوب کنیم، باز هم شکاف بین تولید سرانۀ ما و آنها قابل تحمل نخواهد بود. البته واقعیت تلخ و غم انگیز این است که فروش ثروت‌های پایان‌پذیر طبیعی و هزینه کردن درآمد آن، به خوردن از جیب، شباهت بیشتری دارد تا آنچه که در علم اقتصاد تولید نامیده می‌شود.»

با تعریفی از صنعتی شدن آمده است:‌ «در این میان، مسئلۀ اساسی آن است که صنعتی شدن به مفهومی که در کتاب فردریک لیست (1370) با عنوان نظام ملی اقتصاد سیاسی، صورت‌بندی مفهومی و نظری شده است به هیچ وجه یک فعالیت انتزاعی و در زیر یک سقفی به نام کارگاه یا کارخانه نیست، بلکه صنعتی‌شدن به معنای دقیق کلمه با همۀ ابعاد زندگی فردی و جمعی انسان‌ها گره خورده است و بازنمایی از یک نظام حیات جمعی به شمار می‌رود که فعالیت مورد اشاره از همۀ ابعاد با این نظام حیات جمعی در حال داد و ستد است.»

نویسندگان در ادامه توضیح می‌دهند:‌ «بنابراین اگر در جامعه‌ای، سازه‌های ذهنی و نظام‌های قاعده‌گذاری و پاداش‌دهی و اجرایی نسبت به سازمان‌یابی و همکاری، حساسیت منفی داشته باشند، بقا و بالندگی تولید صنعتی مدرن دچار اختلال خواهد شد. با کمال تأسف به دلایل و علل ویژه که بیش از هرچیز در چارچوب مناسبات رانتی، قابل تفسیر و درک است در کشور ما حتی قرائتی که از کتاب ثروت ملل آدام اسمیت  نمایش گذاشته می‌شود، قرائتی است که در آن به‌گونه‌ای افراطی، یک‌سویه و انتزاعی بر نقش رقابت در بهبود کیفیت زندگی و جایگاه نسبی کشورها در سطح جهان تمرکز و تأکید می‌شود؛ در حالی‌که اگر مستقیم به اثر ارزشمند اسمیت ـ کتاب ثروت ملل ـ مراجعه شود به‌وضوح می‌توان ملاحظه کرد که از دیدگاه آدام اسمیت عنصر محوری توضیح‌دهندۀ جهش هر کشوری، برخورداری از بنیۀ همکاری و استفاده از دستاوردهای آن چیزی است که آدام اسمیت با عنوان معجزۀ «تقسیم کار» از آن یاد می‌کند (اسمیت، 1357: 8).

به محض آنکه به معجزۀ تقسیم کار و تخصصی شدن امور پی بردیم آن وقت لوازم آن مانند امنیت، اعتماد، حس همکاری و... که عموماً جنبه‌های اجتماعی و فرهنگی دارند بهتر درک خواهند شد و مقصود ما از یادآوری بسیار کوتاه آراء فردریک لیست، آدام اسمیت و همۀ متفکران برجستۀ تاریخ توسعه، بهتر حاصل خواهد شد که مسئلۀ تولید صنعتی مدرن با همۀ اجزا و ارکان نظام حیات جمعی و همۀ ساحت‌های زندگی اجتماعی بشر در‌هم‌تنیدگی تمام عیار دارد.»

نویسندگان در ادامه با اشاره به ایران می‌نویسند: «اگر روزی به معنای دقیق کلمه، تمایل و اراده‌ای برای توسعه در کشورمان هویت جمعی یابد، در آن صورت می‌توان نظام تصمیم‌گیری و تخصیص منابع ملی را به مطالعۀ کتاب اقتصاد ملی و اقتصاد جهانی فردریک لیست (1378) ارجاع داد که شرحی بدیع و خارق­العاده از انبوه دقت نظرها و تمهیدات نهادی برای عملیاتی ساختن برنامۀ توسعه‌گرای حمایت از تولید صنعتی مدرن را صورت‌بندی کرده است و با مشاهدۀ آن راهنمایی‌ها با وضوح بیشتری می‌توان دریافت که فرو‌کاستن کل ماجرای حمایت از تولید صنعتی مدرن در حد حمایت تعرفه‌ای تا چه اندازه با مضمون توسعه‌گرای «حمایت» و لوازم و تمهیدات آن فاصله دارد.»

در جایی دیگر بیان شده:‌ «هنگامی‌که به ابعاد پیوند میان تولید صنعتی مدرن در همۀ عرصه‌های زندگی اجتماعی انسان‌ها آگاه می‌شویم، بهتر می‌توانیم ماجرای انقلاب دانایی را درک کنیم.  این دقت‌ها در عصر دانایی ابعاد بسیار پیچیده‌تر و چند بعدی‌تر پیدا می‌کند و اگر آگاهی بایسته در این زمینه وجود نداشته باشد، امکان برخورد زمان آگاهانه با آن به‌حداقل می‌رسد و به اعتبار هزینۀ فرصت به شدت بالاترِ فقدان زمان آگاهی در عصر دانایی، باید به شکل جدی‌تری ابعاد اهمیت این نقطۀ عطف جدید را شناسایی کرد.

گام نخست در این مسیر، برخورد عمیق و ژرف‌کاوانه با مفهوم انقلاب دانایی است. در اینجا باید با زبان‌شناسان بزرگ همدلی نمود که این باور را بسط داده‌اند که  هر کشوری می‌خواهد روی عزت و آرامش و امنیت و ارتقای کیفیت زندگی را ببیند، باید شناخت عمیق مفهوم‌های کلیدی و سرنوشت‌ساز را جدی بگیرد و امروز شاید هیچ مفهومی به اندازۀ انقلاب دانایی سرنوشت‌ساز و اثرگذار نباشد و فقط جوامعی می‌توانند دستاوردهای آن را درونی سازند که برخوردی با ژرفای مناسبِ شناخت این پدیده را در دستور کار قرار داده باشند.»

کتاب حاضر را باید تنها کوششی اولیه در این مسیر ارزیابی نمود. در این کتاب تلاش شده است که طی پنج فصل، اندکی از آگاهی‌های پایه‌ای مورد نیاز برای فهم عالمانۀ انقلاب دانایی فراهم گردد. به این ترتیب، در فصل اول با عنوان مروری تاریخی بر زندگی اقتصادی بشر تلاش شده است تا با قرار دادن این پدیدۀ سرنوشت‌ساز در یک بستر تاریخی، امکان دستیابی به درک بهتری از مسئله از طریق برجسته کردن ویژگی‌ها و تحولات تدریجی رخ‌داده در طول تاریخ بشر فراهم کرد. فصل دوم به بیان مهم‌ترین ویژگی‌ها و مفاهیم بنیادی اقتصاد دانش‌بنیان اختصاص یافته است و نشان می‌دهد که چگونه با درک صحیح و عالمانۀ این پدیده می‌توان بستر ذهنی و معرفتی مورد نیاز برای تبدیل بازی اقتصادی به یک بازی برد ـ برد را فراهم کرد.

در فصل سوم ویژگی‌های بنیادی دانش به عنوان مهم‌ترین عامل تولید در اقتصاد دانش‌محور مورد توجه قرار گرفته و تلاش شده است که آگاهی‌های پایه دربارۀ مهم‌ترین ویژگی‌های دانش صورت‌بندی شود.

در فصل چهارم با عنوان نهاد آموزش در عصر دانایی، تلاش شده است تا نشان داده شود که بنا به چه دلایل و عللی، اصلاح نهاد آموزش در مرکز برنامه‌های یک جامعۀ رو به دانایی‌محوری قرار می‌گیرد. به اعتبار ژرف‌کاوی‌ها و پیشبردهای ارزشمندی که نهادگرایان جدید در این زمینه به جامعۀ بشری عرضه کرده‌اند، تلاش شده است تا با برجسته کردن نقش و سهم نهاد آموزش در پایدارسازی دستاوردهای انقلاب دانایی، بستر معرفتی لازم برای عینیت‌بخشی به هدف دانایی‌محوری در کشورمان تا حد امکان فراهم گردد.

در فصل پنجم، با عنوان اقتصاد دانش‌بنیان و ساختار فعالیت‌های اقتصادی جامعه، سعی شده است که بستر معرفتی لازم برای برون‌رفت از توهم «طی کردن یک شبه ره صد ساله» در عرصۀ دانایی‌محوری فراهم شود. تا آنجا که به اندیشۀ توسعه مربوط می‌شود، یکی از مهم‌ترین دلالت‌های روش‌شناختی برای تحقق توسعه، فهم صحیح توالی‌ها دانسته می‌شود. در این فصل توضیح داده شده است که برای دانایی‌محور شدن، باید توالی‌هایی را رعایت کرد که در قلب آنها، درونی کردن دستاوردهای موج‌های قبلی انقلاب صنعتی است.

انتهای پیام
captcha