مادرانه‌هایی برای سربازان هنگ مرزی تایباد
کد خبر: 4029099
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۰
به مناسبت تکریم مادران و همسران شهدا

مادرانه‌هایی برای سربازان هنگ مرزی تایباد

مادران ۶ شهید از شهدای مرزبانی که برای خدمت سربازی به مناطق مرزی استان سیستان و بلوچستان اعزام شده بودند مهمان سربازان هنگ مرزی تایباد در نقطه صفر مرزی شدند.

سربازان مرزبانی هنگ مرزی تایباد26 دی‌ماه مصادف با روز تکریم مادران و همسران شهدا، مادران 6 تن از شهدای مرزبانی که جگرگوشه‌هایشان برای خدمت مقدس سربازی در لباس مرزبانی به مناطق مرزی استان سیستان و بلوچستان اعزام شده بودند و به درجه شهادت نائل آمدند، مهمان سربازان هنگ مرزی تایباد در نقطه صفر مرزی بودند. گزارش ایکنای خراسان رضوی، از این دیدار تقدیم مخاطبان می‌شود:

با هماهنگی فرماندهی مرزبانی خراسان رضوی و فرماندهی هنگ مرزی تایباد تدارکات سفر یک روزه این عزیزان به یکی از پاسگاه‌های نقطه صفر مرز دوغارون فراهم شد. مادران شهید پس از ورود به پاسگاه از سوی فرمانده، کارکنان و سربازان پاسگاه با قرآن و اسپند مورد استقبال قرار گرفتند و پس از اینکه شاخه گلی به یاد فرزند شهیدشان به آن‌ها اهدا شد، برای یک روز بودن با فرزندانشان راهی آشپزخانه پاسگاه شدند.

مادران دست به‌کار شدند و تدارک ناهار خانگی را برای فرزندانشان در مرزبانی تایباد فراهم کردند. آنها با عشق و علاقه شروع به پخت و پز کردند. برنج و قورمه‌سبزی که غذای مورد علاقه فرزندان شهیدشان بود را آماده و ظهر کنار سربازان بر سر یک سفره مانند مادر و فرزند واقعی ناهار را میل کردند.

زهره‌سادات موسوی مشهدی، مادر شهید امید پارداد، پس از صرف ناهار از خاطرات فرزندش گفت و اظهار کرد: خداوند به من سه فرزند پسر عطا کرده و امید کوچکترین آنها بود، همیشه آرزو داشت برای خدمت در مرزبانی باشد و به هنگ مرزی سیستان و بلوچستان برود. همیشه می‌گفت خدمت در مرزبانی برای افراد خالص است و شهادت در مرزبانی نصیب خالص‌ترین‌ها می‌شود. امید همیشه با احترام و کمال ادب مرا خطاب می‌کرد و هیچ‌گاه با صدای بلند با من حرف نمی‌زد، اخلاقش خاص بود و با سایر فرزندانم متفاوت بود، همیشه در کار خیر عجله داشت و می‌گفت نباید برای انجام چنین کاری معطلی کرد.

مادر شهید پارداد بیان کرد: بار آخری که به مرخصی آمد، گویی می‌دانست دیگر قرار نیست بازگردد، همه کارهای عقب‌افتاده مرا انجام داد، شب قبل از شهادتش، تماس گرفت و حلالیت طلبید، فرمانده پاسگاهی که امید سرباز آن بود، پس از شهادتش می‌گفت همان شب کلیه سربازان را جمع کرد و گفت امشب دیگر آخرین شب است و ما فردا نیستیم، وقتی از او خواستم چنین حرفی نزند، گفت حالا فردا می‌بینید، ما دیگر نیستیم.

از مادر شهید پارداد سؤال شد، نحوه شهادت پسرت را می‌دانی؟ اشک در چشمانش حلقه زد و با بغضی که سعی می‌کرد آن را پنهان کند، ادامه داد: پس از شهادت فرزند دلبندم، فیلم آن لحظه را که از خدا بی‌خبران گروهک تروریستی جیش‌الکفر «العدل» که مزدوران خاندان سعودی هستند، در فضای مجازی با بی‌شرمی تمام منتشر کردند، تماشا کردم و دیدم جگرگوشه‌هایمان با چه بی‌رحمی به شهادت رسیدند، گلوله درست روی شانه امیدم اصابت کرده بود. پسرم به آرزویش رسید، هرچند مرا تنها گذاشت و رفت.

یک روز مادرانه در کنار سربازان مرزبانی در هنگ مرزی تایباد

در ادامه معصومه رحمتی، مادر شهید صادق خدادادی از خاطرات پسرش گفت و بیان کرد: فرزند اولم دختر بود و یک شب خواب دیدم، پسری به نام صادق دارم که شهید شده است. این خاطره را برای هیچکس، حتی همسرم تعریف نکردم، پس از چندسال خداوند پسری به ما عطا کرد و همسرم بدون اطلاع من نامش را صادق گذاشت. پسرم بسیار مهربان و صادق بود، زمانی که به خدمت سربازی اعزام شد، خوشحال بود که در مرزبانی خدمت می‌کند، شب شهادتش دختر و دامادم آمدند، اما چون دیدند من بی‌اطلاع هستم، چیری نگفتند از رفت و آمدهای آنها مشکوک شدم با یکی از همرزمانش تماس گرفتم و سراغ صادق را گرفتم، اما اظهار بی‌اطلاعی کرد. فردای آن شب همسرم تماس گرفت و گفت آماده‌شو دلتنگی‌هایت تمام شده و قرار است پسرت را برایت بیاورم، فهمیدم خوابم تعبیر شد و صادقم شهید شد.

مادران شهیدان محمد قرایی متولد ۱۳۷۲، سعید رحمانی ۱۳۷۹، صادق خدادادی متولد ۱۳۷۶، امید پارداد ۱۳۷۲، محمد احمدی النگ متولد ۱۳۷۲ و عباس مهراندوز متولد ۱۳۷۲، می‌گفتند امروز بسیار به ما خوش گذشت و دوست داشتیم بیشتر کنار مرزبانان باشیم، این سربازان ما را یاد فرزندانمان می‌اندازند، همان‌گونه غریب همان‌قدر مظلوم، خدمت در مرزبانی افتخار است و ما مادران شهدای مرزبانی به فرزندانمان افتخار می‌کنیم.

یادآور می‌شود که این 6 شهید بزرگوار از مرزبانان هنگ مرزی سراوان بودند که سوم آبان ماه سال 1392 به همراه سایر همرزمانشان در حمله ناجوانمردانه گروهک تروریستی جیش‌الکفر «العدل» به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

انتهای پیام
captcha