به گزارش ایکنا، بحران آب در ایران یکباره رخ نداده، بلکه محصول سالها مدیریت اشتباه در این حوزه بوده است؛ مدیریتی که همچنان اشتباهات قبلی خود را با اصرار ادامه میدهد و هیچ یک از کارشناسان و متخصصان این حوزه چشمانداز خوبی را برای آن متصور نیستند، اما چه اشتباهاتی در مدیریت آب صورت گرفته است؟
مسعود امیرزاده، عضو کارگروه آب و انرژی شورای تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی نهاد مدنی و فعال محیط زیست، در گفتوگو با ایکنا، به تشریح روند تاریخی ایجاد بحران آب در ایران پرداخت و با اشاره به اینکه ایران همواره از لحاظ منابع آبی کشور تنگدست بوده است، گفت: این یک تحمیل جغرافیایی است که با منابع آبی اندک زندگی کنیم. حدود 70 سال پیش در خشکترین مناطق کشور بدون صدمه زدن به پایداری سرزمینی توانستیم با وجود منابع آبی اندک، زیست متناسبی را اختیار کنیم و در این زمینه ایرانیان سربلند بودند و به دلیل ابداعات و مدیریت آب هوشمند همیشه متخصصان داخلی و خارجی از آنها تقدیر کردهاند.
این فعال محیط زیست ادامه داد: از حدود دهه 40 مدیریت آب به دست دولت افتاد و این نقطه آغاز مشکل آب در ایران بود. از زمانی که دولت مدیریت آب را در اختیار گرفت، مبنا را تأمین آب قرار داد. در ایران یکی از تنگناهای توسعه، منابع آبی کم بوده که مانع توسعه جمعیت، صنعت، کشاورزی و ... در مناطق مختلف است. برای غلبه بر این تنگنا مدیریت تأمین آب را در اختیار گرفتیم و بخشی از طبیعت یعنی منابع نفتی را استخراج و با ثروت حاصل از فروش نفت به سدسازیهای گسترده اقدام کردیم و منابع آبی مختلف را در اختیار مردم قرار دادیم.
وی با تأکید بر اینکه اگر شرایط قبلی حاکم بود، منابع آبی اندک در شهری مثل تهران اجازه اسکان میلیونها نفر را نمیداد، گفت: با پول منابع نفتی و سدسازیهای گسترده آب در اختیار شهرهای تهران، اصفهان، قم، مشهد و ... قرار گرفت و این شهرها علیرغم محدودیت منابع آبی توسعه پیدا کردند. در بخش کشاورزی و صنعت نیز همین اتفاق افتاد و صنایع آببر و آبخور در نابجاترین مناطق مستقر شدند. مثلاً در استانهای خشکی مثل اصفهان و یزد، صنایع فولاد و سایر صنایع آببر راهاندازی شدند.
بیشتر بخوانید:
ایران خشک؛ ارثیه ما برای نسل آینده
این متخصص حوزه آب با اشاره به اینکه در ابتدا این کار از نظر سیاسیون جالب بود، اما عاقبت آن ما را گرفتار کرده است، افزود: به جای اینکه مدیریت مصرف را در دستور کار قرار دهیم، مدیریت عرضه را هرچه گستردهتر انجام دادیم و برای رفع نیازهای کاذب آب، به صورت گسترده آب را عرضه کردیم و همین مسئله فشار مضاعفی را بر جان طبیعت وارد کرد و تاوان اسراف گسترده آب را محیط زیست داد.
وی با اشتباه خواندن نحوه حکمرانی آب در ایران، اظهار کرد: امروز هم که منابع مالی نفت قطع شده است، باز با همان روال گذشته بخش قابل توجهی از بودجه برای مدیریت توزیع آب هزینه میشود. اگر به بودجه امسال نگاهی بیندازیم، میبینیم که در بسیاری از موارد دچار مضیقه هستیم، اما بازار انتقال آب و سدسازی همچنان گرم است؛ گویی هر طور شده باید بودجه این بخش تأمین شود؛ چه از راه نفت، چه از راه مالیات، چه از راه فروش معادن و ... .
این عضو کارگروه آب و انرژی شورای تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی نهاد مدنی مسئله نبود خرد و عدالت در نظام تخصیص بودجه را با یک مثال بارز تشریح کرد و گفت: دو منبع آبی سطحی و زیرزمینی داریم. در 10 سال گذشته تمامی بودجهها به منابع آبی سطحی اختصاص پیدا کرده است، اما منابع آب زیرزمینی کمترین بهره را از این بودجه نبردهاند؛ چراکه این منابع زیر زمین هستند و قابل مشاهده نیستند و نمیتوانست نمود سیاسی و تبلیغاتی داشته باشد یا تولید ثروت کند. بنابراین این بخش همیشه مظلوم واقع شده است. اکنون بحث تعادلبخشی آبهای زیرزمینی مطرح شده، اما عملاً نه بودجهای به آن تعلق میگیرد و نه عزمی وجود دارد که آبهای زیرزمینیمان را مدیریت کنیم، بلکه دست مردم را برای غارت این منابع بسیار ارزشمند و غیرقابل تجدید باز گذاشتهایم که موجب شده است بسیاری از مناطق دچار نشست شوند.
امیرزاده مسئله مهم دیگری را که مورد غفلت قرار گرفته، منابع اصلی تأمین آب یعنی کوهها و جنگلها و لزوم حفاظت از آنها دانست و گفت: سدها منبع تولید آب نیستند، بلکه کوهها، مراتع و جنگلها هستند. یعنی پیکره سالم طبیعت مولد و تولیدکننده آب است، اما کمترین نگاه مثبت و حمایتی را در تخصیص بودجه به این منابع نمیبینیم. چقدر بودجه برای حفاظت از جنگلهای هیرکانی که سالانه هفت میلیارد مترمکعب آب تولید میکند یا جنگلهای بلوط زاگرس، که 40 درصد منابع آبی را تأمین میکند، اختصاص داده شده است؟
وی با انتقاد شدید از اینکه پنج سال است که طرح تنفس جنگها مطرح شده، اما همچنان منتظر بودجه برای اجراست، گفت: این اقدامات نشان میدهد که کمترین اهمیت را برای مناطقی قائل هستیم که تأمینکننده اصلی آب کشورند. کوههای ما ستیغهای سرزمینی هستند که ابرها را میدوشند و باید از آنها بیشترین مراقبت را به عمل بیاوریم، اما برای مراقبت از آنها چه کردهایم؟ تن سرزمین را در اختیار بخش معدن، که مخربترین بخش محیط زیست است، قرار دادهایم. در کجای دنیا با تنخواری سرزمین ثروت تولید میکنند؟
وی با تأکید بر اینکه فلاکت امروز ما بیعلت نیست و ناشی از عملکرد ماست، گفت: حتی قوانین ما برای حفاظت از منابع آبی نوشته نشده است. قانونی با عنوان تعیین تکلیف چاههای غیرمجاز در سال 89 تصویب شد. این قانون دستور غارت منابع آب زیرزمینی است که میگوید هر کسی مجوز حفر و استفاده از چاه را ندارد، مجوز بگیرد؛ با این قانون سرزمین را بدهکار افراد و اشخاص کردهاند.
این متخصص حوزه آب یکی دیگر از مشکلات و نقصهای بزرگ مدیریت آب در کشور را غفلت از اقتصاد آب و منابع طبیعی دانست و تصریح کرد: در سیستم تصمیمگیری ما هیچ زمانی ارزشگذاری واقعی برای آب و منابع طبیعی انجام نشده است و به همین دلیل پروژههایی که نظم طبیعت را بر هم میزنند به سادگی اجرا میشوند. تعداد زیادی درخت بلوط از بین میرود، خاک و بستر رودخانهها جابهجا میشود و ... ولی نمیپرسیم که ارزش اینها چقدر بوده است. عدم محاسبه ارزش واقعی منابع طبیعی صدور مجوز پروژهها را تسهیل میکند. وقتی اقتصاد درستی برای آب و محیط زیست نداشته باشید، طبیعت از سوی پیمانکاران و کسانی که در آب و منابع طبیعی مداخله سازهای میکنند ویران میشود.
امیرزاده ادامه داد: در گذشته آب به صورت هوشمند مدیریت میشد، زیرا هر حوزه آبخیز با اتکا به منابع آبی کم خود مجبور بود که با مقدار کم آب بسازد. بنابراین هر منطقه به اندازه آب موجود توسعه پیدا میکرد و اینگونه نبود که کمبود آب را به عنوان تنگنای توسعه ببینند و برای رفع آن بخواهند هر بلایی سر محیط زیست و طبیعت بیاورند، بلکه همان اندازهای که طبیعت به آنها آب داده بود، آب استفاده میکردند، اما پول رایگان نفت و پول رایگان بخشهای دیگر که در دل سدسازی و انتقال آب میریزیم باعث شده است که تمام حوزهها دستشان در جیب هم باشد.
این فعال محیط زیست با اشاره به اینکه به صورت طبیعی آبی که در تهران استفاده میشود باید به دریاچه نمک و دشتهای پایین دست میرفت و آنجاها را مشروب میکرد، گفت: اکنون دست تهران در جیب طالقان و آبریز دریاچه نمک است. یعنی ما با پول نظم طبیعت و اجتماع را بر هم زدهایم و نکته تأسفبار اینکه همچنان اشتباهاتمان را ادامه میدهیم.
وی گفت: استان سمنان با کمترین بدهکاری اکولوژی استان آبرومندی در حوزه آب است. در استان سمنان کمترین فشار به محیط زیست و منابع طبیعی را میبینیم. توزیع جمعیتی این استان هم با توجه به وسعت استان متناسب است، اما با طرحهای اشتباه و ساخت سدهای مختلف میخواهیم آب دیگر مناطق را به سمنان ببریم و سمنان را هم بدهکار استانهای دیگر کنیم. با این اقدام به مشکلات اجتماعی، اختلافهای داخلی و ... دامن خواهیم زد؛ کاری که در سایر مناطق کشور کردهایم.
این فعال محیط زیست هشدار داد: با سرعتی که ما به سمت تخریب سرزمین میرویم هیچ امیدی نیست. پیشنهادهای زیادی از سوی اهل فن مطرح میشود که مورد توجه قرار نمیگیرد و مدام یک اشتباه به اشتباه قبلی اضافه میشود. ما باید با منابع آبی اندک کشور را بسازیم و توسعه خود را بر اساس این منابع آبی سامان دهیم و برای پروژهها حتی ساختن ساختمانی یک طبقه در یک شهر، کاشت محصولات در مناطق مختلف و ... پیوست آبی داشته باشیم و اگر منابع آبی آن حوزه اجازه نداد نباید پروژه انجام شود.
وی با تأکید بر مدیریت مصرف گفت: اکنون که آبهای زیرزمینی تمام شده است به فکر بارورسازی ابرها و استفاده از آبهای ژرف و آب دریاها هستند. یعنی همچنان داریم عرضه را مدیریت میکنیم و به فکر تأمین آب هستیم. اما از کجا؟ به چه قیمتی و با کدام هزینههای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی میخواهیم آب ژرف را تأمین کنیم؟ یعنی به جای اینکه به یاد بیاوریم تنگناهای آبی سرزمین ما کجاست و چیدمان زندگی و توسعه خود را با آن انطباق دهیم، دوباره راههای اشتباه دیگر را دنبال میکنیم که فشار بیشتری را به طبیعت و اجتماع وارد میکند و امنیت اجتماعی و اتحاد مردم را بر هم میزند و مدام اشتباهها با اشتباههای دیگر جابهجا میشوند.
انتهای پیام