فعالیت قرآنی سازمان بسیج دانشجویی بیش از یک سال است که با تغییراتی و با تعریف هستههای مسئلهمحوری در دانشگاهها و شناخت و بررسی مسائل امور قرآنی، از سر گرفته شده است. به مناسبت روز دانشجو و همچنین بررسی بیشتر رویکرد جدید بسیج دانشجویی گفتوگویی با علیاصغر رضوانی، مسئول مرکز قرآن و عترت بسیج دانشجویی تهران بزرگ داشتیم که در ادامه میخوانید.
ایکنا_ در ابتدا توضیحاتی درباره فعالیتهای قرآنی بسیج دانشجویی طی سالهای گذشته بدهید.
فعالیت مرکز قرآن و عترت بسیج دانشجویی در سازمان بسیج دانشجویی از اردیبهشتماه سال گذشته مجدد از سر گرفته شد. در ابتدای کار به دنبال مسئلهیابی و مشکلات بودیم و سعی شد تمامی مشکلات را به مسئله تبدیل کنیم. در این مسیر یکی از مشکلاتی که با آن مواجه شدیم این بود که دانشجویان بهصورت عام و دانشجویان دانشگاههای تهران به صورت خاص نه تنها با قرآن مأنوس نیستند، بلکه پایینترین مرتبه انس با قرآن و حتی پایینتر از آن یعنی استماع تلاوت وجود ندارد.
حول این معضل با بزرگان و اساتید قرآنی کشور جلسات متعددی را برگزار کردیم تا به مسئله اصلی دست پیدا کردیم. اولین بحثی که مطرح شد این بود که برای بحث فعالیتهای تبلیغی و ترویجی قرآن، بودجه نیست. لذا ما حول این موضوع پژوهش کردیم و به این نتیجه رسیدیم که میتوان از ظرفیتهای فعلی بهترین بهره را برد. به عنوان مثال یکی از ظرفیتهای اصلی تبلیغی و ترویجی قرآن، صدا وسیما است که روزانه بالغ بر ۳ هزار و ۷۹۸ دقیقه قرآن پخش میشود و لذا در این زمینه اولین کاری که کردیم با صدا و سیمای استانی و ملی ارتباط گرفتیم و نمونه کارهایی که خودمان تولید کرده بودیم به آنها ارائه دادیم. در جریان آمادهسازی به ما اطلاع دادند که شورای عالی قرآن صدا و سیما هم باید این موارد را تایید کند. شورا در ابتدا بسیار همراهی کرد، اما در جلسه دوم، زمانی که نمونهکارها را تحویل دادیم، ایرادات متعددی گرفتند. ما هم دیدیم اگر بخواهیم طبق ضوابط شورا عمل کنیم، نمیتوانیم کار جذاب تولید کنیم. پس مسئله اصلیتری را پیدا کردیم و آن عدم ارائه صحیح قرآن، متناسب با ذائقه مخاطب امروزی است. این دقیقا مانند این است که برای جامعه امروزی یک انیمیشن دهه ۶۰ بگذاریم و انتظار پذیرش آن را از سوی مخاطب داشته باشیم. طبیعتا کسی که در این جامعه زندگی میکند و با شبکههای مجازی جدید سر و کار دارد به هیچ وجه نمیتواند چنین انیمیشنی را تحمل کند. ما حول این موضوع چند الگوی جدید در ارائه قرآن پیدا کردیم که متناسب با ذائقه امروزی باشد. یکی از این الگوها مالتیمدیا شامل موشنگرافی، استاپموشن، کلیپ و ... است. متأسفانه تولیدات ما همچنان بلااستفاده مانده است و آمادگی این را داریم که به خبرگزاری ایکنا ارائه دهیم.
دومین مسئله بحث مسابقات قرآن بود. لذا طراحی جدیدی را ارائه کردیم و نام آن را «گفتآیه» گذاشتیم. این مسابقه یک سری از عناصر جذاب را داشت که یکی از مهمترین عنصر جذابیت مسابقات رقابتی بودن آن است که متاسفانه در اکثر مسابقات قرآنی این اتفاق رخ نمیدهد و همه چیز به داوران مسابقه بستگی دارد. این مسابقه رقابتی و حذفی با سوالاتی جدید است. این شیوه مسابقه را به مجموعههای مختلف ازجمله اوقاف ارائه کردیم که در ابتدا استقبال خوبی انجام شد، اما بعد از پیگیری دیدیم به هیچ وجه قصد تغییر مسابقات را ندارند.
کارها و ایدهها را به بیست نهاد ارائه دادیم که برخی از آنها همکاری کردند، اما جایی که انتظار داشتیم و باید حمایت میکرد مانند مرکز امور قرآنی اوقاف ابدا استقبالی از این کار نکردند. حتی ما پیشنهاد ستادی را حول جذابیت این مسابقه ارائه دادیم که این اتفاق رخ نداد و استقبالی نکردند و عملا مسابقات ما به همان سبک قدیم برگزار میشود. شاید این مسابقات برای قشر خاص قرآنی جذابیت داشته باشد.
مسابقه گفتآیه را طراحی و به صورت آزمایشی در دانشگاه تهران برگزار کردیم که در ماه رمضان سال آینده از طریق صفحه اینستاگرام بسیج دانشجویی و چند مجموعه قرآنی دیگر منتشر خواهد شد.
یکسری کارهای قرآنی دیگری ازجمله جشنواره قرآن شیرین، آموزش رایگان پادکست قرآنی، استاپموشنها و کلیپهای مختلف تولید شد. تمام این فعالیتها با رویکرد مسئله محوری انجام شد تا بتوانیم صدایمان را به فعالان قرآنی برسانیم.
ایکنا_ نقش بسیج را در گسترش و ترویج فرهنگ قرآنی در میان دانشجویان چقدر میدانید؟
طی یکسال و نیم گذشته ما بیشتر به دنبال طراحی الگو، گفتمانسازی و احصای مسائل بین فعالان قرآنی بودیم، اما قطعاً در ادامه یکی از برنامههای ما این است که این الگوها به کف جامعه و دانشگاهها بیاید و پیادهسازی شود.
متاسفانه امروز ارائه قرآن ما متناسب با ذائقه دانشجوی امروزی نیست، این در حالی است که طبق قانون جذب مخاطب ما تنها پنج ثانیه فرصت جذب مخاطب داریم. اگر توانستیم در پنج دقیقه اول مخاطب را جذب حرفمان کنیم در ادامه مخاطب هم با شما همراه خواهد شد. در حال حاضر، ارائه ما یا کاملاً سمعی شده یا اینکه متناسب با نیاز مخاطب نیست. آموزش و تبلیغ هر دو باید با هم اتفاق بیفتد تا اثربخش و اثرگذار باشد.
قطعاً این فعالیتها کافی نبوده و باید الگوهایی که طراحی شده است به کف دانشگاهها ببریم و اجرا کنیم
ایکنا_ چرا پرچم مطالبهگری را در حوزه امور قرآنی برداشتید؟
اگر بخواهیم در سطح کشور کار کنیم، مهمترین کار مطالبهگری است، چراکه روحیه بسیج دانشجویی روحیه مطالبهگری است. بسیج دانشجویی کارها و الگوهای خوبی را ارائه و تولید کرد، اما سؤال اینجاست که چرا وقتی این محتوای خوب به فیلتر مسئولان میرسد، نابود میشود؟ و این در حالی است که ما تمامی محتواها را به صورت رایگان ساختیم و تنها درخواستمان پخش آنها بود، اما با بهانههای مختلف روبه رو شویم. پس باید وارد بحث مطالبهگری شد و هرکسی هم بخواهد مانع حل شدن این مسائل شود، طبیعی است که ما آن را پیگیری میکنیم.
ایکنا_ اگر موضوع دیگری درباره فعالیت قرآنی بسیج دانشجویی هست، بگویید.
ما یکسری آسیب را در کشور شناسایی کردیم ازجمله این مشکلات و آسیبها بحث عدم چرخش مدیریتی و عدم تزریق ایده به لایههای مدیریتی قرآنی است. اگر کمی دقت کنید متوجه میشوید که کمتر ایده مبتکرانهای بوده است که به لایحههای مدیریتی ورود کند. همیشه ثبات مدیران در فضای قرآنی کشور حاکم بوده است و طرز تفکر آنها همچنان در دهه ۶۰ باقی مانده است، چراکه راه ورود فکر جدید بسته شده است.
در مقطعی تلاش کردیم جلسهای را با یکی از مدیران قرآنی در شورای توسعه برگزار کنیم که با شرط و شروط مختلفی از سوی ایشان مواجه شدیم و این یعنی جلوگیری از ورود فکر خلاقانه به لایههای مدیریتی. شاید به صورت ظاهری فعالیتهایی رخ داده باشد، اما حقیقتا وقتی که در دل کار میروید میبینیم که ایدهها هیچوقت دنبال نشده است. ما هم بارها با حجم زیادی از ایدههای نو توسط نیروهای جوان به جاهای مختلفی رفتیم که مورد استقبال قرار میگرفت، اما هیچ وقت حمایت، اجرا و عملیاتی نشد. این درحالی است که جشنوارههای بعضا ظاهری بسیاری برگزار میشوند که خروجی آنچنانی ندارد.
یکی دیگر از آسیبها بحث عدم توازن مسئولیت و اختیار است. امروز مدیران قرآنی ما مخصوصا در شوراهای قرآنی که تشکیل شده است که علی رغم مسئولیتی که بر عهده آنها گذاشته شده است پاسخگو نیستند. به عنوان مثال تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن کریم را مجموعههای بسیار حاکمیتی با برنامهها و طرحهای بسیار دنبال کردند، اما چه کسی پاسخگوی این طرحها و برنامه شد و آیا این طرحها امروز این تعداد حافظ را تربیت کرد؟ چه کسی پاسخگوی این است که امروز تنها یک میلیون حافظ بیشتر نداریم و اثر و هزینههایی که از جیب بیتالمال برای این برنامهها و طرحها شد چه شده است؟ امروز بعد از ۱۰ سال از گذشت این طرح و برنامهها شاهد این هستیم که خروجی تمامی اینها نزدیک به صفر است در حالی که این توان و ظرفیت کشور است که بابت این طرحها و برنامهها صرف و خرج شده است امروز خروجی ندارد و این یک آسیب است که چرا مسئولان ما نسبت به برنامههای خودشان پاسخگو نیستند؟
انتهای پیام