انتظار تربیت دینی از کتاب‌ها غلط است / مفاهیم دین در همه کتاب‌ها تنیده شود + فیلم
کد خبر: 3971880
تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۹:۳۲
میزگرد بررسی کتاب‌های دینی کودک و نوجوان / 1

انتظار تربیت دینی از کتاب‌ها غلط است / مفاهیم دین در همه کتاب‌ها تنیده شود + فیلم

مدیر پژوهش‌های شرکت ماه‌پیشونی گفت: انتظار اینکه کتاب بتواند باعث تربیت دینی کودک و نوجوان شود، انتظار نادرستی است. اگر بخواهیم از کتاب به عنوان ابزاری برای آموزش استفاده کنیم، باید از قالب‌های جذاب و غیرمستقیم بهره ببریم.

نیکبخت: انتظار تربیت دینی از کتاب‌ها غلط است/ فریدون: مفاهیم دین در همه کتاب‌ها تنیده شودبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ میزگرد «بررسی کتاب‌های دینی کودک و نوجوان» با حضور عبدالعظیم فریدون، مدیر انتشارات محراب قلم و رئیس انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان و قدرت‌الله نیکبخت، مدیر انتشارات قو و مدیر پژوهش‌های شرکت ماه‌پیشونی با اجرای سیدعلی کاشفی خوانساری در خبرگزاری ایکنا برگزار شد. بخش نخست این میزگرد از نگاه مخاطبان می‌گذرد؛
 
کاشفی خوانساری: بحث ما درباره کتاب‌های دینی کودک و نوجوان است و در میان کتاب‌هایی که برای گروه سنی خردسال، کودک و نوجوان منتشر می‌شود، بخشی از این کتاب‌ها دارای محتوای دینی هستند. شما سال‌ها در مرکز پژوهش‌های کتب درسی و کمک آموزشی بودید و اکنون هم به کار‌های پژوهشی و رصد و پایش بازار کتاب‌های کودک مشغول هستید. سهم کتاب‌های دینی کودک و نوجوان را در کل بازار نشر و تولیدات از نظر کمی و کیفی چطور می‌بینید؟
 
نیکبخت: کتاب‌های دینی و مذهبی سهم بسیار بسیار اندک و ناچیزی در حوزه کتاب دارد. با توجه به آماری که از خانه کتاب دریافت کردم، مجموع آمار کتاب‌های منتشر شده در سال ۹۸، ۱۷ هزار و ۹۱۸ عنوان کتاب کودک و نوجوان چاپ اول و دوم بوده است که از این تعداد ۷۳۱ عنوان در حوزه دین است و ۶۳۰ کتاب تألیفی و ۳۸ عنوان ترجمه‌ای، ۳۴۲ عنوان در تهران و ۳۸۹ عنوان در شهرستان‌ها منتشر شده است؛ که به طور قطع منظور قم و مشهد است. ۲۸۵ عنوان از این ۶۳۰ تألیفی چاپ اول هستند.
 
اگر این آمار را با سال ۹۹ مقایسه کنیم با توجه به شیوع کرونا، ۱۳ هزار و ۷۰۶ عنوان کتاب منتشر شده که ۴ هزار عنوان کمتر از سال ۹۸ است. از این تعداد ۶۰۵ تألیفی و ۵۸ ترجمه‌ای، ۳۴۴ عنوان در تهران و ۳۱۹ عنوان در شهرستان‌ها منتشر شده که ۲۲۱ عنوان چاپ اول است. همین آمار خانه کتاب، سهم بسیار اندک حوزه دین را نشان می‌دهد که تقریباً ۴ درصد است که این اصلاً کافی نیست. 
در بزرگترین ویترین کتاب یعنی فروشگاه بوکتاب تهران، که می‌توان مدعی شد تمام کتاب‌های منتشر شده کودک و نوجوان در آنجا عرضه می‌شود، دارای ۳۵ هزار عنوان کتاب است. این کتاب‌ها، کتاب‌هایی است که ممکن است برای چهار- پنج سال پیش هم باشد. از این مجموع، ۱۸ هزار و ۱۷۵ عنوان کتاب کودک، ۱۱ هزار و ۵۱ عنوان نوجوان و ۶۱۴۵ عنوان کتاب خردسال داریم. که از این تعداد بیشترین تعداد کتاب دینی مربوط به بخش کودک است و بعد نوجوان و بعد خردسال که سهم کمتری دارد. در واقع ۰.۴ درصد از این کتاب‌ها به حوزه دین اختصاص یافته است. البته فاجعه آمیزتر کیفیت و محتوای این کتاب‌هاست که در جای خود بحث می‌کنیم.
 
کاشفی خوانساری: آقای فریدون شما سال‌ها در حوزه نشر کتاب کودک و نوجوان بودید و در نهاد‌های مدنی و صنفی این حوزه حضور داشتید، با این نگاه و آمار موافقید؟ آیا تعداد کتاب‌های دینی کودک و نوجوان کم است یا کافی است؟ تحلیلتان چیست؟
 
فریدون: این آمار‌ها مربوط به کتاب‌های دینی خاص است و در واقع این آمار‌ها به معنای عام نیست و بیشتر به نظر می‌رسد جنبه‌های آموزشی در آن بیشتر است. اگر از کیفیت این آثار بگذریم که اغلب کیفیت مطلوبی ندارند، به دلیل اینکه سابقه آموزشی آن‌ها بر غیرآموزشی آن می‌چربد. می‌شود گفت نسبت به جمعیت مخاطبان کودک حدود ۱۳ تا ۱۴ میلیونی، قابل اعتنا نیست.
اگر در رابطه با کتاب‌های دینی معنای عام یعنی باور‌های دینی را در نظر بگیریم. به معنای اینکه شاخص‌های دین و بحث‌های اخلاقی و آداب دینی مورد توجه است، شاید بتوان کتاب‌های دیگری را هم به این آمار اضافه کرد. اما نکته‌ای که اشاره کردند؛ تعداد کتاب‌های منتشر شده نسبت به جمعیت کم است، یک واقعیت است و نمی‌توان از آن گذشت و باید آن را مورد بررسی قرار داد. به نظر می‌رسد بخش عمده‌ای از آن به مدیران فرهنگی برمی‌گردد. کسانی که سیاستگذاری می‌کنند.
 
کاشفی خوانساری: در اینکه تعداد کتاب‌های منتشر شده و شمارگان آنها با جمعیت تناسبی ندارد، بدیهی است و مورد پذیرش است. اما بحث این است که در میان کتاب‌های منتشر شده، تعداد کتاب‌های دینی ناچیز است یا تعدادشان زیاد است؟ چون برخی معتقدند هر کجا را نگاه می‌کنیم، کتاب‌های دینی کودک و نوجوان اعم از آموزش نماز، داستان‌های چهارده معصوم و ... است. باید به این سؤال هم پاسخ دهیم که چه عددی برای تعداد عناوین دینی مطلوب است، مطمئناً کسی نمی‌گوید ۹۰ درصد کتاب‌ها دینی باشد، اما عدد درست نیز محل بحث است. در سال‌هایی که مشاور معاون قرآن و عترت وزارت ارشاد بودم بر روی این مسئله تأمل کردم و به این نتیجه رسیدم که فهرست‌نویسی‌های پیش از انتشار و پس از انتشار در ایران عمدتاً دیویی است و کتاب در یک رده اصلی قرار می‌گیرد و ذیل آن تقسیم‌بندی می‌شود و یک کتاب نمی‌تواند چند کد بگیرد، از این رو بسیاری از کتاب‌ها که ما آن را دینی تلقی می‌کنیم، در آمار به عنوان کتاب دینی کودک و نوجوان ثبت نمی‌شوند. یعنی یا جزء کتاب‌های بزرگسال و یا کتاب‌های ادبی ثبت شده‌اند. به خاطر اینکه داستان دینی است و یا اینکه مربوط به تاریخ ائمه و اتفاقات و رویداد‌های دینی است و در حوزه دین طبقه‌بندی نشده و ذیل تاریخ، جغرافیا، ادبیات و ... آمده است. سؤالم این است که با توجه به اینکه هر دو سابقه معلمی داشتید و با تجربه‌ای که در مسائل تربیتی و آموزشی دارید، تصورتان این است که همه باری که از کتاب انتظار داریم، الزاماً همه این‌ها در بحث کتاب‌های دینی متجلی و از مسیر کتاب‌های دینی کودک و نوجوان منتقل می‌شود، یا نه، اینها می‌تواند در آثار مستقلی در حوزه ادبیات نیز تجلی یابد؟  
 
 
فریدون: اگر بخواهیم درباره تربیت دینی صحبت کنیم، کتاب‌های آموزش دینی، اگر کم باشد، مشکلی نیست، چون بعضی از امور دینی نیاز به آموزش دارد و باقی آن تربیت است. یعنی واقعاً این طور نیست که هر کتاب آموزش دینی منجر به تربیت نسلی یا بچه‌ای شود. به همین دلیل گفتم آماری که ارائه شد، بیشتر مربوط به کتاب‌های آموزشی است. از طرف دیگر ما به دلیل عدم دانش کافی، نمی‌توانیم این کتاب‌ها را به خوبی تدوین و منتشر کنیم. یعنی ۴ درصد از این کتاب‌ها خود را برجسته می‌کنند. یعنی همان اندک هم به خوبی عرضه نمی‌شود. بنابراین گاهی باید یک مفهوم دینی را در یک کتاب ۳۰۰ صفحه‌ای به خوبی بیان کرد که ناخودآگاه به دل مخاطب بنشیند و از آن لذت ببرد. در این صورت است که تبدیل به باور خواهد شد و آموزش به تنهایی تبدیل به باور نمی‌شود و اعتقادات و ذهن را می‌تواند به تکامل برساند.
 
کتاب یکی از ابزار‌های آموزش و تربیت دینی است و عمده آن در رفتار‌های دینی جلوه‌گر می‌شود. اگر رفتار ناصواب باشد، اما حرف دینی بزنیم مطمئناً تأثیری نخواهد داشت. بنابراین انتظار اینکه کتاب بتواند باعث تربیت دینی کودک و نوجوان شود، انتظار نادرستی است. پس چه کنیم؟ اگر بخواهیم از کتاب به عنوان ابزاری برای آموزش استفاده کنیم، باید از قالب‌هایی استفاده کنیم که جذاب و غیرمستقیم باشد.
 
کاشفی خوانساری: جدا از آماری که ارائه کردید، اتفاق اصلی در فروش کتاب است که متوجه می‌شویم مردم چه کتابی را پسندیده‌اند.، شما که در بزرگترین کتابفروشی ایران در باغ کتاب هستید، اطلاعاتی درباره فروش کتاب‌های دینی دهید. آیا این آثار جزء آثار پرفروش هستند یا کم فروشند؟ آیا آثار دینی در میان پرفروش‌ها بوده است؟
 
نیکبخت: پاسخ به این سؤال قدری مشکل است، چون باید نگاه کرد چه طیف‌هایی از کدام فروشگاه‌ها و کدام منطقه خرید می‌کنند. زیرا کتابفروشی که در یک محله مذهبی باشد، مطمئناً کتاب‌های دینی و مذهبی بیشتری خواهد فروخت. بنابراین در فروشگاه ما نیز خانواده‌های مذهبی برای کودک و خردسال خود، به دنبال کتاب‌های دینی هستند. به دلیل اینکه تربیت را در همین کتاب‌ها می‌دانند که شاید باور غلطی باشد. آمار هم نشان می‌دهد کتاب‌های دینی همچنان در کشور پرفروش هستند. شاید به این دلیل که این کتاب‌ها به همه نقاط کشور می‌روند. شما توقع نداشته باشید یک رمان به همه جای کشور ارسال شود، اما قطعاً یک کتابفروشی در دورترین نقطه کشور هم کتاب‌های دینی را دارد.  
 
البته کتاب هم بخشی از یک پازل بزرگ است و ما نباید انتظار داشته باشیم تمام اهداف تربیتی را این کتاب انجام دهد و همه این زنجیره باید به هم وصل باشد تا نقش تربیتی و آموزشی خود را به عنوان یک آموزش مفاهیم دینی در بچه‌ها ایفا کند. در سهام عنوان می‌کنند یک سهم ارزنده است من هم می‌گویم در حوزه کتاب با کتاب‌های ارزنده مواجه نیستیم. اغلب کتاب‌های کودک که در ویترین کشور هستند، بخشی از داستان‌ها به پیشوایان دینی اختصاص دارد و اغلب ناشران این داستان‌ها را منتشر کرده‌اند و گاهی مفاهیم همه یکی است و تفاوتی در داستان‌ها وجود ندارد. بخش دیگر بازنویسی‌های غیرخلاقانه است و هیچ فرقی با کتاب‌های دکه‌ای با تصویرسازی و متن و محتوای بد ندارد. کتاب‌های غیرداستانی و خلاقانه نیز که نقش مؤثرتری در مخاطبان دارد، بسیار کم است و اگر هم باشد از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی‌کند و تبلیغی هم برای آن‌ها نمی‌شود که به سمت آن متمایل شوند.
 
اگر ما خوشبینانه بگوییم که رسالت خود را در رابطه با کتاب‌های دینی انجام داده‌ایم، باید بگوییم یک مشت محفوظات به بچه‌ها در کودکی ارائه کرده‌ایم. وقتی آنها مرز کودکی را سپری می‌کنند و به نوجوانی می‌رسند، ممکن است با یک جوک ساده تمام اعتقاداتی که داشته‌اند را به هم بریزد. زیرا صفحات مجازی باز است و شوخی‌های دینی نیز فراوان. هیچ مجموعه‌ای کتابی برای سن نوجوانی بچه‌ها که ممکن است با تردید‌ها و پرسش‌هایی همراه باشد، نداریم.  
 
کاشفی خوانساری: آیا ما باید به این سمت برویم که یک تعداد ناشر تخصصی داشته باشیم که صرفاً ناشر کتاب‌های دینی کودک و نوجوان باشند یا نه، همان ناشران بزرگ و عمومی کتاب کودک همان‌ها هم کتابهای مناسب دینی برای بچه‌ها تهیه کنند، به نظرتان کدام اتفاق بهتری است، ناشر تخصصی یا ناشر عمومی؟
 
فریدون: من با ناشر تخصصی دین مخالفم. برای اینکه دین مجموعه‌ای از رفتار‌ها و آداب است. بنابراین همه کتاب‌های ما باید دینی باشد. اصلاً مگر ما باید کتاب غیردینی داشته باشیم. آیا من مسلمان باید کتاب‌ها را به دسته‌های دینی، غیردینی، بی‌تفاوت به دین و ... تفکیک کنم؟ به نظرم این تفکیک غلط است. ما باید در همه تولیداتمان مفاهیم دینی را انتقال دهیم، زیرا مفاهیم دینی با مفاهیم انسانی مغایرتی ندارد. بخش آموزش دینی که در کتاب‌ها جلوه‌گری می‌کند بخش اندکی از نیاز انسان است، برای اینکه آگاهانه به سمت دین برود؛ از این رو باید بداند احکام دین، نماز و ... چیست. اما وقتی می‌خواهید معاد را تعریف کنید می‌توانید مستقیم به آن بپردازید که در همین مستقیم‌گویی هم مشکلات بسیاری داریم. به دلیل اینکه نویسنده‌ای که به این مسئله می‌پردازد خودش آگاهی کاملی نسبت به این موضوع ندارد. بخش دیگری که به تربیت دینی مربوط می‌شود اصلاً محدود به کتاب دینی نیست. بنابراین رسالت ما این است که مفهوم دین در همه کتاب‌های ما موج بزند، تا منجر به اعتقادات و باور‌ها شود. از این رو موافق ناشران دینی و غیردینی نیستم.
 
کاشفی خوانساری: آقای نیکبخت شما نویسنده هم هستید، این مسئله را از نگاه نویسنده‌ها چطور می‌بینید، آیا باید کتاب‌های دینی کودک و نوجوان را به علمای دین بسپاریم که در این حوزه تخصص دارند یا این طبیعی است که نویسنده‌های کودک و نوجوان که در این زمینه تخصص ندارند، باید این کار را انجام دهند و نباید نگران دانش اندک آن‌ها در این عرصه باشیم؟  
 
نیکبخت: در چند سال اخیر که قبلاً آثاری نوشته می‌شد که بیشتر به درد بزرگسالان می‌خورد، در چند سال اخیر در بین روحانیون کسانی پیدا شدند که باورشان این بود که می‌توانند برای بچه‌ها بنویسند و نویسنده‌های خوبی هم در میان آنها وجود دارد که کار‌های خوبی هم عرضه می‌کنند. اما به نظرم روحانیونی که وارد این عرصه شدند، همه کار‌هایشان همسنگ هم نیستند و شاید بقیه نویسنده‌ها هم اگر این سوژه در ذهنشان بود، همین آثار را خلق می‌کردند. به نظرم آن‌ها که در این عرصه به مباحث و ریزه‌کاری‌های دین آگاه هستند، کتاب‌ها را قبل از انتشار به دست کارشناس حوزه کودک هم بدهند که بخواند و کارشناسی کند. زیرا گاهی بعضی سؤال‌ها و مطالبی بیان می‌شود که سوال مخاطب کودک نبوده است؛ بنابراین نویسنده باید سوژه‌یابی کند و آنچه می‌نویسد مسائل دینی هم در آن تنیده شده باشد.
انتهای پیام
captcha