ابداع خاص آیت‌الله بهبهانی در دفاع از امامت امیرمؤمنان(ع) / تعریفی روشن از «عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»
کد خبر: 3913697
تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۱
مدافعان حریم ولایت/1

ابداع خاص آیت‌الله بهبهانی در دفاع از امامت امیرمؤمنان(ع) / تعریفی روشن از «عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»

حجت‌الاسلام‌و المسلمین شجاعی‌راد با بیان اینکه «مصباح الهدایه فی اثبات الولایه» یکی از آثار گرانقدر شیعه و جزء گوهرهای درخشان آثار آیت‌الله میرسید علی بهبهانی است‏، گفت: آیت‌الله بهبهانی با ابداعی خاص چهل آیه و چهل حدیث در اثبات ولایت امیرالمومنین(ع) را انتخاب و با بررسی تطبیقی روایات فریقین و استدلال‌های دقیق از حقانیت امامت دفاع می‌کند.

ابداع خاص آیت‌الله بهبهانی در دفاع از امامت امیرمومنان(ع) / تعریفی روشن از «عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»

به گزارش ایکنا از خوزستان‏، علمای شیعه همواره یکی از رسالت‌های خود را دفاع از حقانیت امامت و ولایت حضرت امیرمومنان(ع) به عنوان نسخه و طرح اصلی اسلام برای تداوم رسالت دانسته‌اند. در این بین علمای خوزستان نیز اهتمام جدی به این موضوع داشته و تلاش‌های مکتوب آنها بهترین گواه برای این دغدغه و اهتمام است. ایکنای خوزستان در نظر دارد با همراهی تعدادی از پژوهشگران و کتاب‌شناسان برخی از این آثار گرانقدر را معرفی کند. متن زیر در معرفی کتاب «مصباح الهدایه فی اثبات الولایه» اثر آیت‌الله‌ سیدعلی بهبهانی است.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین امرالله شجاعی‌راد،‏ محقق و استاد حوزه و دانشگاه، در گفت‌وگو با ایکنا از خوزستان گفت: «مصباح الهدایه فی اثبات الولایه»  یکی از آثار گرانقدر شیعه و جزء گوهرهای درخشان آثار آیت‌الله میرسید علی بهبهانی است. ایشان حدود ۱۵ اثر مهم در فقه و اصول و نحو و مسائل و قواعد فقه دارند اما این کتاب درخشش خاصی دارد و مایه چشم‌روشنی ایشان و جهان تشیع است.

وی اظهار کرد: آیت‌الله میرسید علی بهبهانی یکی از فقها و متکلمان برجسته شیعه است که در حوزه نجف و کربلا‏، هم درس خوانده و هم تدریس کرده است. شاگردی آیات عظام آخوند خراسانی، محمدکاظم یزدی و آقا سید محسن کوه‌کمری را داشتند و از نظر مبانی فقهی و اصولی در حد بالایی هستند. ورود این مرد به عرصه مباحث کلامی، ورودی صادقانه و به نیت دفاع از حریم ولایت است. ایشان به «فقیه مهاجر» معروف هستند. آیت‌الله بهبهانی در بهبهان به دنیا آمدند و بعد از آن به کربلا و سپس به نجف رفتند‏. چندین بار بین بهبهان و عتبات رفت و برگشت داشتند و مدتی در رامهرمز مستقر شدند و بعد به حوزه اهواز آمدند. شش ماه در اهواز تدریس می‌کردند و شش ماه در اصفهان بودند و دو حوزه شیعی را همزمان اداره می‌کردند. 

این استاد دانشگاه افزود: 80 شاگرد برجسته از ایشان به یادگار مانده است. تعداد شاگردان ایشان بیش از این است‎ اما آن مقدار که آقای دوانی در کتاب خود نوشته‌اند و بنده هم رصد کرده‌ام 80 عالم برجسته از این محضر ایشان بهره برده‌اند. این فقیه مهاجر می‌توانست یک جا باشد، مثلا می‌توانست در اهواز باشد. امام از ایشان خواست به قم بیاید و کرسی تدریس را به عهده بگیرد. آیت‌الله میرسید علی بهبهانی ارتباط خوبی با امام داشتند.

شجاعی‌راد با بیان اینکه آیت‌الله بهبهانی یک فقیه مهاجر و مدافع ولایت است‏، گفت: ایشان وقتی می‌بیند شبهات درباره ولایت امیر المومنین(ع) مطرح است شروع به نوشتن کتابی می‌کند که در موضوع خود بدیع و با کلمات موجز به نگارش درآمده است‏، به طوری که برخی جاها این کتاب نیاز به شرح و توضیح دارد.

ابداع آیت‌الله بهبهانی برای دفاع از امامت

این مدرس حوزه علمیه گفت: آیت‌الله بهبهانی با یک ابداع خاصی چهل آیه و چهل حدیث در اثبات ولایت امیر المومنین(ع) را در کتاب خود گردآوری می‌کند. در این بین از آیات و احادیث دیگر نیز کمک گرفته شده است. این کار هم یک نوع تفسیر موضوعی و هم حدیث موضوعی در باب امامت است و در جاهایی تفسیر قرآن به قرآن است. این کتاب چهار بار چاپ شده است؛ سه بار در ایران و یک بار در مصر با مقدمه علامه سید مرتضی حکمی. که این خود نشان‌دهنده بُعد جهانی این کتاب است. بسیاری از اهل سنت از این کتاب تجلیل کرده‌اند. حتی نقل شده است که ‌آیت‌الله سید صدرالدین صدر از مراجع تقلید زمان خود و پدر امام موسی صدر درباره این کتاب گفته است: «کتابی نیست که از اول تا آخر آن را بخوانم اما این کتاب آنقدر مرا جذب کرد که از اول تا آخر خواندم.» 

شجاعی‌راد افزود: یک چاپ دیگر این کتاب هم توسط آیت‌الله سیدمحمدرضا شفیعی که از شاگردان آیت‌الله بهبهانی بود، انجام شد. آقای شفیعی ترجمه‌ای از این کتاب را نگاشت و با مقدمه آقای دوانی چاپ شد. بعد از آن آقای دوانی به توصیه علامه بهبهانی ترجمه دیگری به نام «شاهراه هدایت» از این کتاب ارائه کردند که بعدها با ویرایش جدیدتر و اضافات بیشتری به نام «فروغ هدایت» منتشر شد. این کتاب سه بار ترجمه شده است.

وی با بیان اینکه کتاب «مصباح‌الهدایه» پر از ریزه‌کاری‌های ادبی است‏‏، افزود: ایشان ادیب برجسته‌ای هستند و همانطور که در فقه و اصول با اجتهاد و نظریه‌پردازی صاحب‌نظر است، در علم نحو نیز کتابی به نام «اساس‌النحو» نوشته‌ که خود نیز آن را شرح کرده‌اند و در آن به مبارزه با ادبای بزرگی چون ابن هشام و دیگران پرداخته و این نشان از عظمت و تسلط ایشان بر مسائل ادبی است.

دایرة المعارفی در باب علم تاریخ و کلام و تفسیر

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: «مصباح الهدایه» پر از ریزه‌کاری‌های تاریخی، تفسیری و کلامی است، به طوری که این کتاب دایرة المعارفی در باب علم تاریخ، کلام و تفسیر است و از این جهت بسیار قابل توجه است. ایشان به‌سان یک متکلم برجسته به مبارزه با شبهاتی که برخی بزرگان اهل سنت مثل قوشچی، فخررازی و معاصران آنها در باب ولایت‌ امیرالمومنین(ع) وارد کرده‌اند پرداخت و به خوبی و با توانایی بالا به این شبهات پاسخ گفت. به چالش کشیدن آرای اهل سنت از ویژگی‌های ایشان است. البته جا دارد نکاتی که در این کتاب هست بررسی و قواعدی از آن جداگانه معرفی شود.

شجاعی‌راد درباره محتوای «مصباح الهدایه» نیز گفت: ایشان در کتاب اشاره می‌کنند که در این کتاب 40 آیه و 40 حدیث درباره ولایت بیان شده‏، اما آیات ولایت بیش از این است و بعد روایاتی نقل می‌کنند که مبنی بر آنها یک چهارم قرآن کریم در شأن اهل بیت(ع) نازل شده است. آیت‌الله بهبهانی اضافه می‌کند فقط در کتاب «غایه‌المرام» 128 آیه بر حسب روایات فریقین در شأن حضرت امیرمومنان(ع) آمده است و این 40 آیه گزینشی از آیاتی است که در شأن حضرت علی(ع) نازل شده است. 

بررسی تطبیقی روایات فریقین

این پژوهشگر حوزوی یکی از ویژگی‌های دیگر این کتاب را استفاده از روایات شیعه و اهل‌سنت دانست و گفت: علامه هر دو گروه روایات را بررسی کرده و در برخی موارد در مقابل برداشت علمای شیعه، برداشت خود را بیان کرده است. با برخی آرای علمای اهل سنت نیز مخالفت کرده است. ایشان در واقع بین هر دو فرقه یک بررسی تطبیقی انجام داده و این کار را با متانت و قوت استدلال و بدون اتهام‌زنی انجام داده است. علامه بهبهانی توانسته است با 40 آیه مباحث مختلف مربوط به امامت را مطرح کند. ایشان از منابع تفسیری و تاریخی شیعه و اهل‌سنت اما با روش اجتهادی خود و همراه با نقد و بررسی استفاده کرده است. نقد و بررسی در این کتاب موج می‌زند و این چیزی است که کسی مثل آیت‌الله سید صدرالدین صدر را مجذوب خود کرده است. قلم ایشان موجز و روان است و با کمترین کلمات توانسته‌اند بیشترین فایده را به مخاطب خود منتقل کند.

این استاد حوزه و دانشگاه به بیان نمونه‌های از بررسی‌های علامه در آیات مربوط به موضوع امامت پرداخت و گفت: ایشان خیلی دقیق وارد مباحث شده است؛ مثلاً درباره آیه شماره ۳۸ در کتاب مصباح‌الهدایه که همان آیه 55 سوره مائده است «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» (مائده‏ 55) و مربوط به زمانی است که حضرت در حال رکوع انگشتر خود را به سائل انفاق کردند‏. برخی بزرگان شیعه گفته‌اند که این آیه کلیت دارد و شامل هر کسی می‌تواند باشد اما مصداق اتم آن حضرت امیرالمومنین(ع) است و در روایات نیز آمده است. علامه بهبهانی می‌فرماید: این آیه کلی نیست. این جریان شخصی است. دلیلی که مطرح می‌کنند هم خیلی جالب و محکم است. ایشان می‌فرماید هیچ فقهی از مذاهب پنجگانه از این آیه چنین استفاده‌ای نکرده است که آن را کلی در نظر بگیرد و از آیه استفاده فقهی کند که اگر کسی در رکوع به سائلی انفاق کرد‏، مستحب است و انفاق در حال نماز در هیچ فقهی مستحب نیست. معلوم می‌شود هیچ کس از این آیه برداشت استحباب نکرده و این نشان می‌دهد آیه مربوط به جریانی خاص و درباره حضرت امیرالمومنین(ع) است. 

آنکه علم کتاب نزد اوست

شجاعی‌راد گفت: نکته دوم مربوط به آیه «وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»(رعد‏، 43) است. آیه می‌فرماید: آنان که کفر ورزیدند گفتند تو پیامبر نیستی. بگو برای من کافیست که خدا بداند پیامبرم و «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» و کسی که علم کتاب نزد اوست. آیت‌الله بهبهانی در این‌باره می‌فرماید: اضافه علم به کتاب دلالت بر استغراق دارد یعنی همه علم کتاب نزد امیرالمومنین(ع) است. بعد به آیات مربوط به آصف بن برخیا و آوردن تخت بلقیس اشاره می‌کنند که خداوند درباره او فرموده است: «عنده علم من الکتاب» بخشی از علم کتاب را داشت. ایشان می‌فرماید در اینجا معلوم می شود آصف بخشی از علم کتاب را داشت اما در آیه بالا تمام علم کتاب را به امیرمومنان نسبت می‌دهد. این نکته را بسیاری بیان کردند اما علامه بهبهانی از یک نقطه تاریخی و شأن نزول استفاده می‌کند و می‌گوید: برخی از علما اعتقاد دارند منظور از این فرد در آیه عبدالله بن سلام است که یک فرد یهودی است و منظور امیرالمومنین(ع) نیست. آیه می‌فرماید که پیامبر(ص) در مقام احتجاج فرموده‌اند که عبدالله بن سلام که یهودی است نیز می‌داند من پیامبرم. علامه می‌فرماید: «چه کسی گفته منظور عبدالله بن سلام است؟ عبدالله در مدینه مسلمان شد و این آیه (رعد، 43) از آیات مکی است و ارتباطی به عبدالله بن سلام ندارد» و با این نکته تاریخی ریشه این شبهه را از اساس می‌زند.

این پژوهشگر حوزوی تصریح کرد: سومین نکته درباره حدیث شماره 39 و ۴۰ در کتاب است. در این حدیث که آیه اتمام نعمت و جریان غدیر را ذکر می‌کند روایاتی را از طریق خاصه و روایاتی را هم از عامه به نقل از غایة المرام ذکر می‌کند. ایشان یک نکته دارند که در آن می‌فرمایند: آیاتی که بر امامت امیرالمومنین(ع) دلالت دارند دو نوع هستند‎؛ آیاتی که در شأن و فضیلت آن حضرت و اهل بیت(ع)  نازل شده(نقل شده که 300 آیه هستند) علامه می‌فرماید دومین دسته آیاتی هستند که می‌توان برای اثبات امامت ذکر کرد؛ آیاتی که به مجمل و محکم و متشابهات قرآن اشاره می‌کنند.

شجاعی‌راد اظهار کرد:‌ این متشابهات را چه کسی می‌تواند بفهمد؟ کسی که صاحب نظر و «عنده علم الکتاب» است. او می‌تواند این متشابهات را حل کند. در ذیل آیات متشابه گاهی تا 20 نظریه ذکر شده است. همه نظرها هم که درست نیست. ایشان به سخن امام صادق(ع) استناد می‌کنند که امام فرمودند: «آیات متشابه دلالت بر امامت ما است» و تنها ائمه می‌توانند به معنای آنها راهنمایی کنند. اصلا یکی از فلسفه‌های آیات متشابه، اشاره به امامت معصومین(ع) است. بارها در تاریخ است که خلیفه دوم هفتاد بار گفته است « لَوْلا عَلِیٌّ لَهَلَکَ عُمَر» از خلیفه سوم نیز چنین مضمونی نقل شده است.

این استاد حوزه و دانشگاه نکته دیگر سوم در کتاب «مصباح الهدایه» را مربوط به قصه‌های اوصیای انبیا دانست و گفت: همانطور که قصه‌های انبیا ما را به پیامبر اکرم(ص) و اوصاف ایشان راهنمایی می‌کند، قصه‌های اوصیای انبیا مثل هارون و آصف نیز ما را به امیرالمومنین(ع) و ائمه(ع) منتقل می‌کند. همانطور که پیامبر(ص) بر سایر انبیا برتری دارند، حضرت علی(ع) نیز بر تمام اوصیا برتری دارند. وقتی پیامبر(ص) بر تمام انبیا تفوق داشته باشند وصی ایشان هم بر تمام اوصیا برتری دارند.

انتهای پیام
captcha