به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه پژوهشنامه اخلاق، مقالاتی با عناوین «مواجهه با قدرت سیاسی در اخلاق اسلامی»، «مبانی کلامی اخلاق در اندیشه شیخ مفید»، «تحلیل انتقادی منفعتگرایی اخلاقی در دیدگاه جان استوارت میل از منظر علامه جعفری»، «ریشهیابی بیماری «کبر» براساس آیات و روایات»، «بررسی انتقادی برداشت مک اینتایر از فضیلت با تکیه بر آراء شهید مطهری»، «تبیین عقلی تأثیر فضایل و رذایل بر معرفت»، «نقد و بررسی تطبیقی گونههای مختلف تعریفشناسی اخلاق در اندیشه اسلامی» و «واکاوی زمینهها و عوامل درونی حسد از منظر اسلام و روانشناسی» منتشر شده است.
در چکیده مقاله «مواجهه با قدرت سیاسی در اخلاق اسلامی» میخوانیم نوشتار پیش رو، نگاهی دارد به مهار قدرت سیاسی از دریچه اخلاق اسلامی که با بررسی برخی متون اخلاقی، دو رویکرد نقد مستقیم و غیرمستقیم را ازهم متمایز میکند. در این متون؛ نقد مستقیم قدرت از یک سو برای اصلاح وضعیت جامعه ضروری دانسته میشود اما از دیگرسو با توجه به خطرات عظیمش، به پرهیز از آن توصیه میگردد. منظور از نقد غیر مستقیم قدرت نیز، مباحثی در علم اخلاق است که در بادی نظر ممکن است ابعاد سیاسی آن آشکار نباشد، اما اندکی توجه، رویکرد انتقادی آن را هویدا میکند. تعریف سیاست و عدالت، تبیین صفات و ویژگیهای لازم برای حاکمان و همچنین نقد تملقگویی از جمله این مباحث است. نقد اخلاقی قدرت اگرچه زبان تندی ندارد و به اقتضای فضای علم اخلاق، توأم با بیان نرم و گاه غیرمستقیم است، درعین حال زاویۀ انتقادی آن با توجه به وضعیت سیاسی جامعه و نوع مباحث طرح شده کاملاً برجسته است.
نویسنده مقاله «مبانی کلامی اخلاق در اندیشه شیخ مفید» در طلیعه نوشتار خود آورده است: با توجه به اینکه هر نظام اخلاقیای سازمانیافته از یک مکتب فکری و نظام اعتقادی است و با لحاظ اینکه شیخ مفید از متقدمین در تأسیس و انسجام مکتب کلامی و اعتقادی امامیه بوده، پژوهش حاضر با روش تحلیل مضمون به استخراج مبانی کلامی اخلاق در اندیشه شیخ مفید اقدام کرده است؛ از اینرو گزارههای کلامی شیخ مفید در محورهای معرفتشناختی، خداشناختی، راهنماشناختی، انسانشناختی و جهانشناختی با رویکرد اخلاقی، تحلیل و مبانی آن استخراج گردید که نظام اخلاقی توحیدی، اصالت روح و استخدام بدن در انجام افعال اخلاقی، اختیار انسان در زیست اخلاقی، وجود ضروری الگوی معصومان جهت تقرب و معنابخشی معاد جسمانی در نظام اخلاقی ـ توحیدی با محوریت بهشت و جهنم، از جمله آنهاست و در نتیجهگیری نهایی، جامعیت نظریه شیخ مفید نسبت به وظیفهگروی و غایتگروی، شمولیت انسانی این نظریه، فراتر بودن از نظام اخلاقی سکولار، معناپذیری زیست اخلاقی با باور آخرت و پیامد اخلاقی بی هدفی مشخص شد.
در چکیده مقاله «تحلیل انتقادی منفعتگرایی اخلاقی در دیدگاه جان استوارت میل از منظر علامه جعفری» میخوانیم: منفعتگرایی اخلاقی از مباحثی است که ذیل مسئله فایدهگرایی در بین متفکران غربی مطرح است. سردمدار این بحث، جان استوارت میل است که بعد از طرح لیبرالیسم کلاسیک، در حوزه اخلاق، مبتنی بر مبنای فلسفی فایدهگرایی، به منفعتگرایی اخلاق راه یافت. به باور وی فایدهگرایی در عرصه زندگی برای آدمی بیشترین شادکامی را به دنبال دارد. غایت و هدف فایدهگرایی در اخلاق، خوشی و شادی به نحو حداکثری است. این شادکامی با فداکردن فرد برای دیگران، دارای بار ارزش اخلاقی شده و اخلاق منفعتگرا را بروز میدهد. براساس یافتههای این تحقیق، پلورالیسم اخلاقی، اباحهگری و بهرهگیری از تمتعات مادی به شکل حداکثری برای شادکامی زندگی، از نتایج اخلاق منفعتگراست. علامه جعفری، مبانی و مؤلفههای طرح شده در اندیشه میل را با چالشهای جدی مواجه میداند. او، انسانمحوری، جریان تنازع در بقا، اصالت لذت و اصالت منفعت را از مبانی اندیشههای میل دانسته و آنها را باعث انحراف و تباهی بشریت معرفی میکند. در این تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی ابتدا به طرح اندیشه میل و در ادامه به روش تحلیلی انتقادی به نقد نظریه او براساس منظومه فکری استاد محمدتقی جعفری میپردازیم.
نویسنده مقاله «ریشهیابی بیماری «کبر» براساس آیات و روایات» در طلیعه نوشتار خود آورده است: بنا به تعالیم اسلامی، کبر یکی از اصلیترین بیماریهای اخلاقی و آفتی برای سلامت قلب و مانعی برای کسب کمالات و رسیدن به بهشت است. با توجه به اهمیت و ضرورت «سلامت اخلاقی» پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و استناد به آیات و روایات، به دنبال ریشه یابی بیماری کبر است تا بستر ریشه درمانی فراهم گردد. یافتههای تحقیق نشان میدهد: الف) ریشه اصلی بیماری کبر «جهل» است و متکبران در سه حوزه خودشناسی، خداشناسی و جهانشناسی، دچار مشکلات جدی هستند؛ ب) در حوزه خودشناسی، اهل کبر از فقر ذاتی و نیاز دائمی خویش به فیض الهی غافل شده و در توهم مالکیت هستند؛ ج) در حوزه خداشناسی، متکبران از درک مالکیت، حاکمیت، قدرت و غنای مطلق خدای تعالی عاجزند؛ د) در حوزه جهانشناسی، واقعیت جهان و ماهیت حقیقی دنیا را درک نکردهاند. بنابراین، راهکار اصلی برای درمان این بیماری مهلک، کوشش در جهت خودشناسی، خداشناسی و جهانشناسی است.
در طلیعه نوشتار «بررسی انتقادی برداشت مک اینتایر از فضیلت با تکیه بر آراء شهید مطهری» میخوانیم: با توجه به اینکه آثار فقدان حاکمیت اخلاق، بیش از پیش در جوامع آشکار شده و بویژه جوامع توسعه یافته در این خصوص با چالشهای فراگیری روبهرو هستند، بحث از فلسفه اخلاق امری گریزناپذیر مینماید. تفاوت دیدگاهها در فلسفه اخلاق باعث شده تا مقایسه تطبیقی منظرگاههای مختلف در این خصوص اهمیتی دوچندان یابد. در این تحقیق با تکیه بر منابع تخصصی و مقایسه تطبیقی، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که چه تفاوتهای اساسی در تبیین معنای فضیلت بین شهیدمطهری و مک اینتایر بعنوان نماینده دو اندیشه اسلامی و غربی وجود دارد. به نظر میرسد باور به نسبیگرایی، استقلال در تدوین برنامه سعادت، اعتقاد به بستر تاریخی بروز فضیلت، و حدوسط دانستن فضیلت، از مهمترین عناصر تمایز این دو دیدگاه است. باتوجه به مباحث ارائه شده میتوان به این نتیجه دست یافت که اگرچه اندیشه مک اینتایر نظریهای قابل دفاع در اخلاق است اما در قیاس با اندیشه اسلامی دچار کاستیهایی است.
نویسنده مقاله «تبیین عقلی تأثیر فضایل و رذایل بر معرفت» در طلیعه نوشتار خود آورده است: ادراک آدمی که مبادی متعدّدی دارد، از عوامل بیرونی و درونی تأثیر میپذیرد. بخشی از این تأثیرات، باعث اعوجاج در معرفت و بخشی دیگر سببِ تسریع و یا باعث ایجاد نوعی جدید از معرفت و بصیرت میشوند. از منظر آیات و روایات و از نگاهِ حکما و علمای اخلاق، فضایل و رذایل، بخشی از عوامل تأثیرگذار بر معرفت بشری به حساب میآیند. این اثرگذاری گاهی در مقام رویآوری و میل به کسب معرفت یا تسریع در فهم یا ایجاد برخی از ادراکات اشراقی به سبب فضیلتمندی و زمانی نیز در اعوجاج یا محرومیت از انواعی از ادراکات به سبب رذیلت مندی قابل اثبات است که البتّه میزان این تأثیرگذاریها و شدّت و ضعف آن در ادراکات مختلف متفاوت میباشد. مسئلهای که در این مقاله میکوشیم به پاسخ آن دست یابیم آن است که این اثرگذاری را چگونه میتوان با روش عقلی تحلیل و بررسی کرد. به گمان نویسندگان مقاله، میتوان از طریق «تحلیل مبانی انسانشناختی اخلاق فلسفی»، «لزوم سنخیت بین علّت و معلول»، «وجود ارتباط بین عواطف و معرفت» و بالأخره «عاملیت فضایل و رذایل برای نورانیت و ظُلمانیت نفس»، تبیینی عقلانی از تأثیر فضایل و رذایل بر معرفت بشری را با روش تحلیلی ارائه داد.
در طلیعه نوشتار «نقد و بررسی تطبیقی گونههای مختلف تعریفشناسی اخلاق در اندیشه اسلامی» آمده است: اخلاق از جمله دانشهای بنیادین نظری و عملی است که در علوم مختلف کاربرد دارد و در آموزههای دینی بهعنوان «واجب عینی» تلقی شده است؛ برخلاف تصور ساده انگارانه اخلاق، تعریفشناسی آن در میان متفکران اسلامی و غربی مورد توجه بوده و با دیدگاههای گوناگون روبهرو است. مقاله حاضر ضمن بررسی و تحلیل تعریفهای حداکثری و حداقلی اخلاق از نظر متفکران اسلامی، آن را در محک تطبیق آموزههای قرآنی و روایی قرار داده است و معتقد است تعریفشناسی اخلاق اسلامی براساس جهانبینی و ایدئولوژی اسلام شکل گرفته است و گزارههایی همچون؛ «نفس»، «صفات فضایل و رذایل»، «قوه و فعل»، «ملکه»، «عدم ملکه»، «رفتار»، «انگیزه»، «اراده»، «اختیار»، «بهشت و جهنم» نقش مهمی در بازسازی تعریفشناسی اخلاق اسلامی دارد.
انتهای پیام