روز دفاع از آکادمی و دانشگاه از سوی جامعه‌شناسان
کد خبر: 3855087
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۳۹۸ - ۱۵:۵۷

روز دفاع از آکادمی و دانشگاه از سوی جامعه‌شناسان

گروه دانشگاه ــ امروز، 14 آبان‌ماه، در همایش مطالعات فرهنگی و اجتماعی ضمن تشریح ویژگی آکادمی به دفاع از دانشگاه به عنوان نهاد علمی پرداخته شد.

روز دفاع از آکادمی و دانشگاه توسط جامعه‌شناسانبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ محمد یمنی‌دوزی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در همایش مطالعات فرهنگی و اجتماعی که امروز، 14 آبان‌ماه، در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد، به دفاع از دانشگاه به مفهوم آکادمیک آن پرداخت و اظهار کرد: وقتی به شعار‌های سر در دانشگاه‌ها نگاه می‌کنیم، با مفاهیمی مانند زندگی، دانش، فضیلت و... مواجه می‌شویم که این نشان می‌دهد دانشگاه مقوله‌ای چند معنایی است؛ بنابراین فروکاستن دانشگاه در یک معنی و آن هم آموزش و تنها نوعی از آموزش که به انتقال اطلاعات منحصر است، صحیح نیست.

یمنی افزود: تاریخ آموزش عالی در کشور‌های مختلف نشان می‌دهد که گاه دانشگاه علیه دانشگاه بازی کرده است. زمانی که دانشگاهیان رسالت واقعی خود را در دانشگاه ارائه ندادند از دانشگاه کوچ کردند و خارج از دانشگاه، دانشگاه ایجاد شد.

استاد دانشگاه شهید بهشتی تأکید کرد: دانشگاه را نمی‌شود تنها با یک فضای فیزیکی شناخت، آنچه مهم است فضای ذهنی دانشگاه بوده و سخن این است که وقتی دانشگاه از معانی خود فروکاسته می‌شود آیا می‌شود از آن دفاع کرد؟

وی با طرح این پرسش که از چه دانشگاهی می‌توان دفاع کرد، گفت: از دانشگاهی می‌شود دفاع کرد که در آن رشته‌های تخصصی در سلول‌های خودساخته محصور نباشد و در عین حال به علمی پایبند باشند که واقعیت‌ها و روش‌های گسسته‌نگر را برنمی‌تابد. از دانشگاهی می‌توان دفاع کرد که قابلیت‌ها به دور از مدیریت‌های هیئتی در هدایت دانشگاه نقش همکارانه‌ای پیدا می‌کنند، هدایتی که در تلاقی رأس با قاعده و قاعده با رأس در سیستم مدیریتی دانشگاه قرار می‌گیرد. زمانی دانشگاه قابل دفاع می‌شود که رویداد‌های رخ داده در آن را در تلاقی گذشته و حال جستجو کنند و چیزی که اتفاق می‌افتد مبنا و ریشه‌ای داشته باشد.

وی گفت: از دانشگاهی می‌شود دفاع کرد که خود را به علم اداری مشغول نکرده و آن را به دانشجویان دیکته نکند، بلکه جایگاه پرسشگری و دیالکتیک نظر و عمل را بتوان در سیستم دانشگاهی پیدا کرد. همچنین از دانشگاهی می‌شود دفاع کرد که در سیطره فرمالیسم قرار نگیرد. آموزش‌های دانشگاهی باید مباحث مدیریت آموزشی را مدنظر داشته باشند و به جای کنترل به حمایت فکر کنند.

وی تأکید کرد: از دانشگاهی می‌توان دفاع کرد که به تعالی کارکنانش بیندیشد و نیرو‌های درونی افراد را آزاد کند. چون این نیرو اگر آزاد نشود روزنه‌ای پیدا می‌کند و اگر به سوی سازندگی نرود، روند تخریبی به خود می‌گیرد و برای دانشگاه و جامعه دانشگاهی آفت ایجاد می‌کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: دانشگاه باید به فرهنگ تخصصی همراه با فرهنگ عمومی بیندیشد و از تخیل و تصورات دانشجویان برای جهش‌های علمی دفاع کند. کلاس‌های دانشگاه باید موقعیتی برای ایجاد فرصت‌های یادگیری برای دانشجویان باشد؛ چرا که انتقال دانش، فرصت یادگیری را به وجود نمی‌‎آورد.

وی یادآور شد: باید بنگریم و ببینیم اگر دانشگاهی داریم که مشخصات یک دانشگاه خوب را دارد، تلاش کنیم این دانشگاه را ارتقا دهیم و اگر چنین دانشگاهی نداریم باید آن را بسازیم.
 
خصیصه ژانوسی دانشگاه و آموزش عالی در ایران
به گزارش ایکنا، در پنل نخست این همایش که به موضوع دفاع از دانشگاه اختصاص یافت، مقصود فراستخواه، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به موضوع «خصیصه ژانوسی دانشگاه و آموزش عالی در ایران» پرداخت.

وی با بیان اینکه دانشگاه موضوع گلایه اجتماعی شده است، گفت: به این گلایه دانشگاهیان هم پیوسته‌اند و از فساد در دانشگاه گله می‌کنند، اما در پس این نگون‌بختی‌ها، نیمه پنهان دانشگاه وجود دارد که اغلب از دید دانشگاهیان هم دور می‌ماند.

به گفته فراستخواه، دانشگاه بخشی از طرح مدرنیته ایرانی است و طرح مدرنیته ایرانی ناتمام است، پس دانشگاه هم در ایران یک پروژه ناتمام است.

وی به عملکرد‌های ضمنی دانشگاه اشاره و بیان کرد: دانشگاه گروه‌های مرجع را تغییر می‌دهد، نظام نوین دانایی و معرفتی ارائه می‌دهد، وضع ذهنی جامعه را تغییر می‌دهد، سپهری عرفی برای ذهنیت اجتماعی ایرانیان و اداره کشور ارائه می‌دهد، در گروه‌های منزلت، سبک زندگی و منابع مشروعیت تغییر ایجاد می‌کند. طبقه متوسط را فعال می‌کند و به تحرک اجتماعی دامن می‌زند و فرصت و بستری برای هویت‌یابی برای دانشجویان فراهم می‌سازد.

فراستخواه با بیان اینکه دانشگاه میدانی برای انقلاب آرام زنان در ایران شده است و تغییراتی در فراماسیون اجتماعی ایجاد می‌کند، گفت: دانشگاه به جریان‌های اجتماعی دامن می‌زند، تولید محتوا و فضای اجتماعی می‌کند و در ساخت‌یابی مجدد جامعه نقش دارد. در تاریخ ما دانشگاه ایرانی یک سرزمین، یک خاک و یک قلمرو است. این قلمرو مستعمراتی شده و به این معنا طرح دانشگاه در ایران شکست خورده است، اما پایان نیافته است و طرحی ناتمام است.

فراستخواه براساس داده‌های میدانی و اولیه با تأکید بر پایان‌ نیافتگی طرح دانشگاه در ایران گفت: به‌رغم شکست‌خوردگی، دانشگاه در درون خود لاجرم پویایی‌هایی دارد و تبدیل به یک توده بحرانی، چگالی معرفتی، اجتماعی و هیجانی شده است. این چگالی، جریانی از تولید محتوا دارد و الزاما با آنچه شورای انقلاب فرهنگی و وزارت علوم می‌خواهد، یکی نیست. دانشگاه با ایدئولوژی جلو نمی‌رود و عملکردی ضمنی دارد که چکه کرده و اندک اندک جاری می‌شود. دانشگاه، میدان، باشگاه اجتماعی، فضا، ارتباطات اجتماعی و... تولید می‌کند. این جرم و چگالی به مشکلات آن قابل تقلیل نیست، هر چند بساط و عملکرد ضمنی آن برچیده نمی‌شود و هم چنان درساخته‌ شدن آینده ایران نقش مهمی خواهد داشت.

وی در پایان سخنان خود تأکید کرد: باید به این بیندیشیم که به دانشگاه چه می‌رود و بر آینده فرهنگ جامعه ایرانی تأمل کنیم.
 
مناقشه بر سر آموزش عالی ایران؛ ایده‌هایی برای دفاع از دانشگاه
در ادامه این نشست حسین ابراهیم‌آبادی، عضو هیئت‌علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی و مدیر مرکز نشر دانشگاهی، در سخنرانی‌ای با عنوان «مناقشه بر سر آموزش عالی ایران؛ ایده‌هایی برای دفاع از دانشگاه»، ضمن تقدیر از خدمات علمی دکتر محمدامین قانعی‌راد، گفت: اصرار بر «دفاع از دانشگاه» در چندین سخنرانی رسمی داشته و دارم. دلیل آن ساده است؛ زیرا به شکل رسمی مثلا در صدا وسیما و وزارت علوم به گذشته آموزش عالی حمله می‌شود. این نقد از آغاز دهه نود شروع شده و موانع و مسائل دانشگاه مطرح شده است، اما در یکی دو سال اخیر «مناقشه» بر سر دانشگاه بالا گرفته است و از هر سو چه از درون و چه از بیرون دانشگاه نقد می‌شود. مشخص نیست این نقد درباره چیست و در این نقد‌ها دانشگاه و دانشگاهیان در معرض اتهام قرار گرفته‌اند.

رئیس مرکز نشر دانشگاهی در ادامه افزود: بی‌تردید پیش روی دانشگاه مشکلاتی قرار گرفته است، اما باید دو موضوع را در این میان جدی گرفت؛ نخست باید پرسید اگر منتقدان امروز در دهه 60 پشت میز مدیریتی بودند چه تصمیمی می‌گرفتند و دیگر اینکه دانشگاهیان باید چه کنند؟ هسته اول تحولات پیش از انقلاب در دانشگاه بوده است. تحصن روحانیون پیش از انقلاب در مسجد دانشگاه بود و بعد از انقلاب در همه دوره‌ها دانشگاه مرکز تحولات بوده و هنوز امروز تکیه گاه اصلی دولت است.

ابراهیم‌آبادی با بیان اینکه دانشگاه پاسخ به سیل خواسته‌های اجتماعی داده است تأکید کرد: امروز بعد از ۴۰ – ۵۰ سال به جای حمایت و تقدیر از دانشگاه به آن حمله می‌شود. شانه‌های دانشگاه خسته از باری است که در چند دهه اخیر به دوش کشیده است. دانشگاه کار بزرگی کرده و امروز نیازمند حمایت و قدردانی است.

وی در دفاع از دانشگاه به مسئله دیگری اشاره و بیان کرد: بحث دیگر این است که دانشگاهیان باید چه کنند؟ و در این حوزه آموزش عالی دچار بن بست تئوریک شده است. نظریه روشنی برای عبور از شرایط موجود وجود ندارد و نقد گذشته در این میان نوعی فرار رو به جلو محسوب می‌شود. دانشگاه امروز پیچیده شده و آن‌قدر با منابع قدرت و مسائل سیاسی و فرهنگی گره خورده است که علوم اجتماعی به معنای میان رشته‌ای باید ایده روشنی پیش روی مسائل آن بگذارند. اهالی دانشگاه باید کمک کنند که چگونه از وضعیت کنونی عبور کنیم.

وی روند‌های مجازی شدن فضا، محلی‌گرایی، مدار‌های سنتی برنامه‌ریزی درسی و شتاب فناوری را مؤثر بر آموزش عالی و پیچیدگی آن دانست و بیان کرد: ما به جای اینکه تمرکز کنیم چگونه از این اوضاع عبور کنیم، گرفتار نقد شده‌ایم.
 
تفسیری جامعه پدیدارشناسانه از دانشگاه ایرانی به مثابه امکانی برای تجربه آزادی
در ادامه، رضا صمیم، دیگر عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در سخنرانی‌ای با عنوان «تفسیری جامعه پدیدارشناسانه از دانشگاه ایرانی به مثابه امکانی برای تجربه آزادی» گفت: تاریخی که دانشگاه ایرانی از سر گذرانده قابل دفاع است و البته تهاجم به دانشگاه امر تازه‌ای نیست. از همان ابتدای شکل‌گیری این نهاد علمی دو دسته به آن حمله کردند. یکی سنت‌گرایان و دیگری روشنفکرانی که این نهاد را به رسمیت نمی‌شناختند.

وی افزود: نمونه‌هایی از این حمله را به‌ عنوان نمونه از قلم کسانی مانند عباس اقبال آشتیانی در اوایل دهه 30 می‌توانیم بخوانیم. نسل اول اساتید دانشگاه نظیر بدیع‌الزمان فروزانفر و کاظم عصار نیز اعتقادی به دانشگاه نداشتند و به دیده تحقیر با آن مواجه می‌شدند. این روند تا کنون ادامه داشته و امروز هم کسانی مانند سیدجواد طباطبایی و دیگرانی که در پی شکل‌دهی به آکادمی موازی هستند چنین مواجهه‌ای با دانشگاه دارند. دانشگاه از حیث شکل دادن به یک هویت مدرن قابل دفاع است.

وی گفت: برای گذار از وضع موجود ابتدا باید گروه‌های ذی‌نفعی که خواهان دانشگاه هستند را بشناسیم. دولت، خانواده و فرزندان سه گروه ذی‌نفع هستند که هر یک به دلایلی متمایل به حفظ نهاد دانشگاه هستند. پیمایش‌های موجود نشان می‌دهد که حدود ۷۰ درصد جوانان هنوز معتقدند که اگر به عقب برگردند همچنان تحصیل در دانشگاه را انتخاب می‌کنند و این نمودی از تمایل به دانشگاه در میان جوانان است.

صمیم بیان کرد: خواستنی شدن دانشگاه نزد دولت و خانواده دلیل مناسبی برای دفاع از دانشگاه نیست، ولی میل جوانان به دانشگاه بهترین دلیل برای دفاع از آن است. دانشگاه تنها جایی است که برای فردی که تازه به جوانی پا گذاشته تجربه آزادی را فراهم می‌سازد. دانشگاه فضایی است که امکان عملی بیرون آمدن از ساختار‌های انقیادآور را فراهم می‌سازد و برخی مخالفان دانشگاه، مخالفان این آزادی هستند.

دانشگاه باید از برج عاج روشنفکری به کف جامعه بیاید
دیگر سخنران این پنل نسرین نورشاهی بود. وی گفت: انتقاداتی که در حال حاضر به دانشگاه می‌شود در این زمینه است که دانشگاه در خدمت جامعه نیست و در برج عاج خود مانده است. تغییر نگاه به دانشگاه اجتناب‌ناپذیر است، اما این نباید از بیرون به دانشگاه تحمیل شود. خود دانشگاهیان می‌دانند که نیاز به تغییر و تحمیل تغییر از بیرون معنادار نیست. از اساس اولین‌بار این دانشگاهیان بودند که گفتند دانشگاه باید از برج عاج روشنفکری به کف جامعه بیاید.

به گفته این پژوهشگر دانشگاه متوجه شده است که به جای دولت باید حواسش متوجه ذی‌نفعان بیرونی باشد؛ یکی از دغدغه‌های دانشگاه اکنون این است که وجه‌اش در افکار عمومی چگونه است. اگر اجازه دهیم تغییر دانشگاه درونزا باشد موفق می‌شویم و گرنه راه به ترکستان می‌بریم.

سخنران بعدی نشست وحید احمدی نیز با تأکید بر اینکه ما در وضعیتی پارادوکسیکال به سر می‌بریم، گفت: باید نگرش بنگاهی به دانشگاه را کنار بنهیم و به اقتضائات حضور دانشگاه در یک ساخت حکمرانی خوب تن دهیم.
 
پادرهوایی آکادمیک
به گزارش ایکنا، پنل بعدی پادرهوایی آکادمیک در ایران بود. در ابتدای این پنل، مهرداد عربستانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری، این وضعیت را ناظر به موقعیتی بی‌ثبات، پیش‌بینی‌ناپذیر آینده، نامتعین، و وابسته (در مقابل وضعیت مستقل و آزاد) و عدم امنیت شغلی در دانشگاه‌ها دانست و گفت: این پادرهوایی به طور خاصی در آکادمی، می‌تواند در تعارض با آرمان آزادی و استقلال آکادمیک قرار گیرد.

عربستانی افزود: منابع یا علل پادرهوایی آکادمیک می‌توانند متنوع باشند و می‌توان برای هر یک رویکردی خاص یا گروهی ویژه را در امر مطالعه پادرهوایی آکادمیک، مورد طرح و بررسی قرار داد.

وی در ادامه به نقش شرایط خاص سیاسی و تأثیر آن در انسان‌شناسی پرداخت و گفت: پس از انقلاب اسلامی چندین گفتمان در آکادمی شکل گرفت که از آن می‌توان به تنزه‌گرایی، ضد امپریالیسم بودن، بومی‌گرایی و به رسمیت شناختن ادیان موثق یاد کرد. در همین راستا مسائلی مانند وحدت نیز در راستای تأکید بر بومی‌گرایی و ضدیت با امپریالیسم استعمار شکل گرفته است.

وی ادامه داد: این گفتمان غالب سیاسی به ویژه در علوم اجتماعی و اشتغال به آن را به تجربه‌ای پا در هوا تبدیل کرده است؛ این وضعیت چنان است که شاغلین علوم اجتماعی ضمن بهره‌گیری از درجاتی از رواداری امکان پژوهش و تنظیم را دارند، اگرچه برای این کار باید قواعد بازی نقض قوانین ممنوعیت را بدانند. دی عین حال این آزادی، آزادی به رسمیت‌شناخته‌شده‌ای نیست و همواره این دانشمندان نوعی آزادی مضطربانه را تجربه می‌کنند.

در ادامه، نهال نفیسی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز با مرور ادبیات موجود و تجربه شخصی از کار و تحصیل در اروپا و آمریکا، به بررسی نحوه ایجاد ادبیات پادرهوایی آکادمیک پرداخت و اظهار کرد: تعداد فراوان فارغ‌التحصیلان عالی (دکتری) در اروپا و آمریکا و تعداد بسیار اندک پست‌های موجود و در نتیجه پادرهوایی فارغ‌التحصیلان عالی از جمله دلایل ایجاد این گفتمان بوده است؛ اینکه دانشگاهیان مستقل، مجبور به تغییر مرتب کار برای سالیان متمادی هستند که همیشه در حالتی بی‌ثبات باقی می‌مانند. 

سعیده سعیدی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری نیز به روند مهاجران متخصص بازگشته به ایران و چالش‌های جذب آنان در مشاغل دانشگاهی پرداخت و گفت: تحقیقی که در این رابطه انجام شده است، نشان می‌دهد که چگونه فانتزی یا تصور این مهاجرین از بازگشت به وطن با واقعیات بوروکراسی محلی و سلیقه‌ای به چالش کشیده می‌شود و دورانی پر از استرس، ناکامی و فرسایش را شکل می‌دهد.

عباس وریج کاظمی، استاد دانشگاه علم و فرهنگ نیز در ادامه این همایش با بیان اینکه پادرهوا به گروهی نامتعین، از نظر شغلی، جنسی، سنی و ... اشاره دارد که طیف وسیعی از افراد دانشگاهی را نیز دربر می‌گیرد، گفت: این طبقه همزمان در روند جهانی‌شدن در حال ساخته شدن است.
کاظمی بیان کرد: در نظام سرمایه‌داری، این طبقه جدید سعی دارند خود را از آن برهانند و خوشحالی خود را از این رهایی نشان دهند.
وی افزود: پادرهوایی آکادمیک فقط شامل افرادی با وضعیت شغلی متغیر نیست، بلکه افراد با شغل ثابت را نیز در برمی‌گیرد، چرا که این مشاغل افراد را به نوعی تنافر و ناکامی منزلتی می‌رساند.

این استاد ارتباطات و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه جماعت پادرهوای آکادمیک روح خود را به طبقات متوسط به بالا ارتقا داده، اما از لحاظ مادی همچنان در طبقات پایین باقی مانده‌اند، گفت: این‌ها طیف وسیعی از دانشگاهیان را شامل می‌شوند.

اخلاق در آکادمی سنت حسنه‌ای که فراموش شده است
پنل دیگر این همایش به موضوع اخلاق آکادمیک اختصاص یافت و در آن محمود نجاتی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی به مروری تاریخی و تجربی از اخلاق در غرب مسیحی و شرق اسلامی پرداخت.
 
وی تصریح کرد: اخلاق آکادمیک در مطالعات دانشگاهی جدید سه کارکرد دارد که بر کشف حقیقت، کسب فضیلت و انتقال مهارت و مدیریت باز تولید شکل می‌گیرد، با نگاهی به کارکرد دانشگاه، می‌توان کشف حقیقت و کسب فضیلت اخلاق آکادمیک را در این دو پیدا کرد.

نجاتی حسینی با بیان اینکه اخلاق آکادمیک کمک می‌کند تا دانشگاه به کسب فضیلت نائل شده و پس از آن به کشف حقیقت بپردازد، گفت: مهمترین ویژگی دانشگاه داشتن روح فضیلت است و اگر این روح بمیرد، با زوال اخلاقی روبرو می‌شویم.

وی با اشاره به وجود دو ردپای اخلاق آکادمیک در غرب مسیحی و شرق اسلامی، اظهار کرد: در غرب مسیحی اخلاق آکادمیک ادامه منطقی، اما دگرگون‌شده کلیسایی است که روح مذهبی داشته است، به این معنی که روح کلیسا در این اخلاق آکادمیک موج می‌زند. نخستین سنت، پاگشایی برای تمام دانشجویان تازه وارد است که در جریان آن اساتید با آغوش باز از آن‌ها استقبال می‌کنند. این سنت اخلاقی مانند اخلاق شوالیه است. همچنین سنت جواز کار که باید ثابت شود فرد شرایط دریافت جواز مدرک را دارد یا خیر که این دو سنت در غرب مسیحی است.

وی با بیان اینکه شرق اسلامی رقیب جدی غرب مسیحی است، گفت: در شرق اسلامی بر حسب ملاحظات اسلامی، نظام اخلاقی محکمی وجود دارد که شامل چندین سنت است و بسیار نظام اخلاقی بزرگی است.
نجاتی حسینی ادامه داد: نخستین سنت، سنت حسنه استاد و شاگردی است که استاد در این سنت نه تنها درس، بلکه زندگی کردن را به شاگرد می‌آموزد. در این سنت اخلاق علمی به موازات اخلاق زیستن و زندگی آموزش و تسری داده می‌شود.

وی ادامه داد: سنت دیگر در شرق اسلامی همان مرام‌نامه‌هایی بوده که می‌نوشتند. کتاب آداب المتعلمین اخلاق آکادمیک اسلامی، نشست و برخاست علما بازدهی خاطر خدا بوده و استاد باید به شاگرد احترام گذاشته و شاگرد نیز به استاد احترام بگذارد.

نجاتی حسینی گفت: سنت دیگر همان ادای دین است که دانشمندان از نقاط مختلف با یکدیگر گفتگو کرده و هر یک از آن‌ها با بیان نظرات دیگر دانشمندان در نقاط مختلف با بیان ذکر نام آن دانشمند ادای دین می‌کردند. سنت دیگر سنت رقابت سازنده است که در این سنت اساتید به فکر تخریب یکدیگر نبودند.

این استاد دانشگاه گفت: در غرب و شرق، اخلاق آکادمیک در همه جا وجود داشته و شامل نقد و نظر نیز بوده است. پژوهش‌های پیمایشی در دانشگاه‌های آمریکا، اروپا، آسیا و آفریقا نشان می‌دهد که دانشجویان از بی اخلاقی اساتید گله داشتند و از سوء استفاده جنسی آن‌ها می‌نالیدند. همچنین پیمایش‌های گرفته شده از دانشجویان نشان از آن دارد که کار‌های علمی دانشجویان توسط برخی اساتید در این دانشگاه‌ها مورد سوء استفاده قرار گرفته است.

وی در مورد چالش‌های اصلی اخلاق آکادمیک نیز اظهار کرد: فرسایش اخلاق آکادمیک یعنی رقابت مخرب در دانشگاه برای ارتقا که منجر به این می‌شود تا افراد برای رسیدن به هدف‌های خود از هر ابزاری استفاده کنند. همچنین تنظیم کننده‌های اخلاقی که به افراد می‌گوید چه کاری را انجام دهند تا اخلاق آکادمیک تحت‌الشعاع آن قرار گیرد.

منصوره مهدی‌زاده نیز در این پنل ضمن بررسی نقش مناسبات استاد و دانشجو در میدان دانشگاهی ایران به وجود برخی کد‌های اخلاقی در نظام آکادمی ایران پرداخت که جامعه دانشگاهی از آن غافل شده‌اند.

مهدی‌زاده افزود: عدم احترام به دانشجو از سوی استاد، نبود تواضع و فروتنی اساتید، عدم قدردانی از دانشجو، عدم دقت در اصالت اثر، عدم رعایت عدالت وجود تبعیض، عدم مسئولیت‌پذیری، عدم پاسخگویی استاد، عدم قانون‌مداری و نبود قوانین مدون از جمله آسیب‌هایی است که منجر به نادیده گرفتن کد‌های اخلاقی شده است.
 
شتابزدگی سبب شده است تا علم به فناوری برسد

در پنل مطالعات فرهنگی، اجتماعی علم و فن‌آوری، هادی خانیکی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به موضوع ارتباطات علم و فن‌آوری و جایگاه آن در مطالعات فرهنگی پرداخت و اظهار کرد: آنچه میان رسانه‌های رسمی و غیررسمی در انعکاس آموزش عالی دیده می‌شود، متفاوت است. در رسانه‌های غیررسمی، دانشگاه و آموزش عالی میان‌تهی معرفی می‌شود، اما در رسانه‌های رسمی دستاوردها و فعالیت‌های علمی منعکس می‌شود.

وی افزود: در علوم ارتباطات فعالیت‌های علمی در چند شکل منتشر می‌شود، دسته اول فعالیت‌های علمی در قالب مقالات علمی و در ژورنال‌های علمی منتشر می‌شود. دسته دیگر رسانه‌های واسط هستند که به ژورنالیسم علم مشغول هستند و علم را به زبان عموم بیان می‌کنند و دسته سوم که رسانه‌های عادی و غیررسمی قراردارند، به موضوعات عامه‌پسند می‌پردازند.

استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: در فرآیند انتخاب استاد نمونه و برتر دانشگاه‌ها آیتمی به عنوان میزان حضور در رسانه‌ها و ارتباط با رسانه‌ها وجود دارد که متأسفانه فقط حضور در تلویزیون امتیاز دارد، اما رسانه‌ها گسترده‌تر از تلویزیون شده است و در عرصه پساتلویزیون قرارداریم و ژورنالیسم علم موضوعی است که فراتر از تلویزیون به آن می‌پردازد.

خانیکی با اشاره به نامگذاری این همایش به یاد محمدامین قانعی‌راد اظهار کرد: قانعی‌راد در اواخر دوران حیات خود تمایل داشت که مطالبش در رسانه‌های واسط و در قالب ژورنالیسم علم منتشر شود تا قشر عمومی‌تری بتوانند فعالیت‌های علمی و دستاوردهای علمی وی را دنبال کنند.

وی تصریح کرد: شتابزدگی سبب شده است تا علم به فناوری برسد، فناوری خواهان دارد و قابل سنجش است چون ارتباط بین علم و فناوری بیشتر شده است بنابراین انتظار از علم نیز بیشتر شده است.

این استاد علوم ارتباطات اشاره کرد: در ارتباطات وقتی مسئله جدی‌تر و پررنگ‌تر می‌شود که جنبه‌های منفی آن بیشتر شود، پس از حادثه اتمی چرنوبیل، مخاطرات علم مطرح شد و گفتگوی بین علم و فناوری و رسانه‌ها جنبه عمومی به خود گرفت.

دستاورد اسلامی کردن علوم

حسین معصومی همدانی، پژوهشگر فلسفه علم در موسسه حکمت در ادامه به موضوع علم و فن‌آوری پرداخت و گفت: لزوما علم در زمان‌های نزدیک قابل استفاده نیست و ممکن است سال‌ها بعد مورد استفاده قرار گیرند. مثال بارز این موضوع مطالعات نجوم و ستاره‌شناسی است که بشر به عنوان علم به آن می‌پردازد، ولی مورد استفاده‌ای برای آن پیدا نکرده است. در علوم ریاضی نیز همگی به مفید بودن آن معترف‌اند، اما شاید کاربردی برای آن ندانند، پس لزوما علم بدون کاربرد بد نیست.

وی افزود: کسانی که مدعی اسلامی کردن علوم هستند تا کنون هیچ دستاوردی نداشته‌اند.

نجات دانشگاه‌ها از سلطه دو نیرو 

نعمت‌الله فاضلی عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی نیز در پنلی با عنوان مطالعات فرهنگی و آموزش عالی نیز با بیان اینکه فرهنگ، بحران امروز دانشگاه‌ها نیست، گفت: ریشه امروز دانشگاه‌ها را باید در دو نیروی سلطه بازار و سیاست در این مراکز جست‌وجو کرد.

وی افزود: آموزش عالی یک سازه فرهنگی چند لایه است که فرهنگ رشته‌ای، سازمانی، زیسته دانشجویان و استادان که زبان و فرهنگ خود را با خود به دانشگاه می‌آورند و همچنین فرهنگ معنوی و اخلاقی از جمله لایه‌های آن را تشکیل می‌دهند. در واقع علم‌ورزی ماهیتاً کنشی فرهنگی و اخلاقی است.

وی در ادامه با تأکید بر اینکه فرهنگ در دانشگاه‌های ما تهدید می‌شود، اظهار کرد: دو نیروی بازار و تجاری شدن و همچنین ایدئولوژی و سیاست، تهدید اصلی فرهنگ دانشگاهی به شمار می‌رود. در واقع در نیروی تجاری شدن به شدت تأکید بر این است که دانشگاه‌ها کارآفرین شوند و در نیروی سیاسی نیز منافع ایدئولوژیک در دانشگاه‌ها غلبه پیدا می‌کند و این مفاهیم موجب می‌شود که فرهنگ در دانشگاه‌ها تهدید شود.
فاضلی بیان کرد: بازار و قدرت سیاسی به هیچ عنوان به فرهنگ علم، اخلاق و معنویت علاقه‌مند نیست، به همین دلیل باید با هویت دادن به فرهنگ دانشگاهی این بخش دانشگاه‌ها تقویت شود و بتواند بر قدرت و سیاست سلطه داشته باشد. در واقع از دیدگاه بازار و قدرت سیاسی دانشگاه ابزاری برای سلطه محسوب می‌شود و نتیجه این دیدگاه در کشورهایی مثل ایران که کمتر دموکراتیک هستند، موجب خواهد شد که فرهنگ را در دانشگاه‌ها به حاشیه براند.

وی یادآور شد: وقتی فرهنگ در دانشگاه‌ها به حاشیه برود، مأموریت اصلی این مراکز که پرورش انسان آکادمیک، پرورش سوژه، شهروند و خردورزی است، به حاشیه رفته و بزرگترین بحران در آموزش عالی این است که در جهت منافع اقتصادی و سیاسی فعالیت کند. در واقع در حال حاضر بحران آموزش عالی این است که نتوانسته مأموریت اصلی خود را که همان پرورش انسان مدرن، شهرنشین و... است، به جای آورد.

این پژوهشگر با بیان اینکه بحران آموزش عالی کشور را باید در دو نیروی بازار و سیاست جست‌وجو کرد، گفت: البته این نگاه به معنی قطع ارتباط با بازار و سیاست نیست، بلکه بازنگری در شیوه ارتباط می‌تواند دانشگاه‌ها را از سلطه این دو نیرو نجات بدهد؛ چرا که در این شرایط دانشگاه می‌تواند مولد قدرت باشد نه سلطه؛ اما اگر دانشگاهی سلطه شود، اختیاری برای تولید قدرت ندارد.

فاضلی بیان کرد: فرهنگ به هیچ عنوان بحران دانشگاه‌ها نیست، آنچه که امروز فرهنگ را به معضل دانشگاه‌ها تبدیل کرده است، همان فقدان نگاه فرهنگی به این مراکز است. در این شرایط دانشگاه ناخواسته مقاومت می‌کند و در نهایت نتیجه‌ای جز ویرانی را ندارد.

انتهای پیام
captcha