به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، ایستگاه شماره یک آتشنشانی با نام شهید اصغری در ضلع شمالی ميدان حسنآباد واقع شده و يك ايستگاه سهمنظوره(حريق، نجات و پشتيباني) است. این ایستگاه اولين ايستگاه شهر تهران است و 8 کیلومترمربع وسعت دارد.
شب گذشته، سوم بهمنماه و با گذشت چهار روز از حادثه آتشسوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو، مردم با اهدای گل، نصب بنر و روشن کردن شمع به ابراز همدردی با این قهرمانان عاشق کردند.
این ایستگاه که ایستگاه اصلی امداد و نجات و پشتیبانی حادثه اخیر است، تاکنون دو شهید با نامهای محسن روحانی و فریدون علیتبار و سه مفقودی داشته است.
شهید فریدون علیتبار، 26 ساله، دانشجوی رشته پیشگیری مقطع کارشناسی بود که یکسال از استخدامش گذشته بود و در این یکسال آزموده شد و خیلی زود در امتحان نمره قبولی را گرفت. یا دوستانش که صحبت میکردیم، تا بحال یک کلمه نه از فریدون نشنیده بودند و با اینکه یک سر و گردن از بقیه بلندتر بود و اندام درشتی داشت در برابر همه متواضع بود و به همه در کارها کمک میکرد.
هم اتاقیهایش، خاطراتشان را مرور میکردند و میگفتند، ما در کارها او را مهندس خطاب میکردیم و او در جواب ما با خنده میگفت، «مهندس نگویید، هنوز که مهندس نشدهام». همه از تربیت خوب خانوادهاش میگفتند و در حق پدر و مادرش که اینچنین پسر با کمالات و خوش اخلاقی را تربیت کردهاند، دعا میکردند.
در حیاط این ایستگاه، ماشینهای صدمه دیده از حادثه با تزیین گل توسط مردم قرار داشت. فریدون علیتبار نیز، یک ماه بود که یک دستگاه ماشین ال 90 مشکی خریده بود. اما اکنون دست از تمام مادیات و علقههای دنیوی کشید و در یاری هم نوع خویش به معبود و خالق خود پیوست.
بیرون ایستگاه پلاکاردهای بزرگ تسلیت و دستههای گل، چهارچوب در را پوشانده بود؛ در صورت ماموران آتش نشانی نگرانی و غم داد میزد؛ محوطه ایستگاه کم کم شلوغ شد و آتشنشانان پس از پاسخ به برخی سوالات مردم عکس یادگاری با مردم و همکارانشان گرفتند.
شنیده بودیم خانوادههای آتشنشانان محبوس در آوار هم در ایستگاه یک هستند؛ آتشنشانها میگویند خانوادهها اینجا نیستند؛ میآیند و میروند؛ ماموران آتشنشانی میگویند نمیتوانیم در چشم خانوادههای همکارانمان نگاه کنیم؛ نمیدانیم به آنها چه بگوییم. میگوییم بروید ما پیگیریم؛ کاری از دستمان برنمیآید؛ حرف دیگری نداریم که به این مادرها و همسرهای نگران بگوییم... .