به گزارش ایکنا، نشست «خلقت به منزله شهود نفس و نسبت آن با خودآگاهی» امروز چهارشنبه 29 فروردینماه از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
مهدی اصفهانی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در این نشست به سخنرانی پرداخت و گفت: سؤالی از دوران بلوغ برای بنده مطرح بوده که ما دقیقاً چگونه باید خلقت را بفهمیم؟ بنده در این نشست بنا دارم جواب شخصی خودم را به این سؤال بیان کنم. این مسئله ابعاد مختلفی دارد و از جمله بستگی به درک ما از متون دینی پایه همانند قرآن دارد.
وی افزود: یک ساحت دیگر بحث این است که بنده باید بتوانم جهتی معقول به کارم بدهم. لازم هم نیست که حتماً جواب را در یک نظام فلسفی خاص همانند نظام فلسفی ملاصدرا یا هایدگر قرار دهم. همچین باید کارهایی در زمینه تاریخ اندیشه انجام دهم و مشخص کنم که آیا کسی دیگر به جواب این سؤال پرداخته است یا خیر؟ در این راستا باید عرفان نظری و فلسفه شرق و غرب را مورد بررسی قرار دهم. بحث دیگر در این زمینه روشن کردن رابطه این مطلب با خودآگاهی است، بنده سالهاست درگیر این مسئله هستم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: به نظرم لازم است ابتدا این مسئله را از منظر قرآن و روایات مورد بررسی قرار دهم. برای اینکه بتوانیم این مطلب را در اندیشه دینی پی بگیریم باید از مسئله توحید شروع کنیم. معنای احدیت با صمدیت خداوند مرتبط است. اگر به روایات شیعه نگاه کنید در سخنان اهل بیت(ع) نیز به این مسئله اشاره شده است و این وضعیت را ائمه(ع) در عین عالم بودن خداوند تفسیر میکنند. برای درک بهتر این مسئله باید بدانیم در قرآن کریم آمده است کسی نمیتواند به علم خداوند احاطه پیدا کند مگر به آن چیزی که از آن به «مَا شَآءَ» تعبیر میشود.
نور در سنت فلسفی مسلمانان
اصفهانی تصریح کرد: نکته دیگر که ظریف است این است که اتفاقاً آن علم که احاطه آن به مخلوق داده شده با مشیت خداوند مرتبط است. لذا به جاست چند مورد از روایاتی که در این زمینه وجود دارد را بررسی کنیم از جمله اینکه در کتاب «کافی» آمده است که خداوند مشیت را با مشیت خلق کرد و اشیاء را نیز با مشیت خلق کرد. برای اینکه این مسئله روشنتر شود لازم است به تعریف نور در سنت کلامی و فلسفی مسلمانان اشاره کنیم. در این سنت، از علم و آگاهی هم به نور تعبیر شده است. در کتاب «کافی» آمده که شخصی به امام صادق(ع) میگوید علم خدا و مشیت او یکی هستند یا مجزا هستند که حضرت فرمود که علم الله، سابق بر مشیت است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: درباره اینکه چرا عنوان این بحث را شهود نفس انتخاب کردم لازم است به آیات 172 و 173 سوره اعراف توجه کنیم که خداوند فرموده است: «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛأَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِينَ؛ و به یاد آر هنگامی که خدای تو از پشت فرزندان آدم ذرّیّه آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند: بلی، ما گواهی دهیم. (برخی مفسرین گفتند: مراد ظهور ارواح فرزندان آدم است در نشأه ذرّ و عالم روح و گواهی آنها به نور تجرّد و شهود به توحید خدا و ربّانیت او در عوالم ملک و ملکوت.) (و ما این گواهی گرفتیم) که دیگر در روز قیامت نگویید ما از این واقعه غافل بودیم. یا آنکه نگویید که منحصرا پدران ما به دین شرک بودند و ما هم فرزندان بعد از آنها بودیم، آیا به عمل زشت اهل باطل ما را به هلاکت خواهی رسانید؟» در اینجا گفته شده که با دادن شهود نفس، به تک تک ذرایع، خودآگاهی دادیم و این خودآگاهی در پرتو نور رب است لذا وقتی انسانها خودآگاهی پیدا کردند باید رابطه خود با رب را نیز مشخص کنند.
راههای رسیدن به شهود وجودی
محمدتقی چاوشی؛ عضو هیات علمی پژوهشکده علوم وحیانی معارج، در این نشست گفت: فهم کاری که مهدی اصفهانی نوشته مقداری سخت بود اما وقتی کسی همانند بنده که انسی با عرفان دارد با این متن مواجه میشود گمان میکند متنی عرفانی را میخواند. بنده فقط میتوانم چیزی به این متن اضافه کنم و بگویم نوآوری ایشان این است که از جانب دین، کتاب و سنت به مباحث عرفا پرداختهاند.
وی افزود: میرزا مهدی اصفهانی میگوید عرفا، ذوقی نسبت به دین دارند. سؤالی که وجود دارد این است که آیا در مورد خداوند، چیزی به نام خودآگاهی میتوان به کار برد یا سخن درست این است که انسان، خودآگاهی پیدا میکند. شهود نفس در واقع یکی از کانالهایی است که ما را به شهود وجودی میرساند. راه دیگر برای رسیدن به شهود وجودی، شهود درگزارههای حلیت مرکبه است.
خودآگاهی در دوره مدرن
همچنین مرتضی جعفریان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در این نشست بیان کرد: متنی که به بنده هم داده شد بسیار سنگین بود و من را مشوش کرد و ابهامات زیادی داشت اما باید بگویم خودآگاهی برای خود بنده هم مسئله است لذا دوست داشتم دیالوگی با مهدی اصفهانی داشته باشم و ببینم ایشان چگونه این مسئله را میفهمد. در دوره مدرن، خودآگاهی همیشه از نگاه غیر است. در برخی از متون عرفانی از جمله آثار شیخ صدرالدین قونوی، گفته شده خودآگاهی بدین معنی است که حتی خداوند هم خودآگاهی دارد و خودش را از منظر غیر میبیند.
وی گفت: در قرآن کریم آمده است؛ «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّىٰ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ؛ و البته ما (به حکم جهاد) شما را در مقام امتحان میآوریم تا (مقام) آن را که در راه خدا جهاد و مجاهده و کوشش دارد و (بر رنج آن) صبر میکند معلوم سازیم و اخبار و اظهارات شما (منافقان) را نیز (به مقام عمل) بیازماییم» (محمد/ 31) هم ابن عربی و هم شیخ صدر الدین قونوی میگویند در اینجا مراد علمی است که حق گویا از انسان به دست میآورد یعنی در مراحل قرب فرایض و نوافل، انسان به جایی میرسد که چشم حق میشود و گویا در اینجا خداوند از چشم او میبیند و این هم تبدیل به علم خدا میشود اما به نظرم اگر خودآگاهی از منظر دیگری باشد دچار تعارض است لذا بحث پیش میآید که خودآگاهی چیست و چه چیزی از آن میفهمیم و اساساً چگونه میتوان اسم آن را علم گذاشت.
انتهای پیام