به گزارش ایکنا، فصل دوم از «سلسلهنشستهای اندیشهورزی قرآن کریم و حکمرانی» از سوی سازمان دارالقرآن الکریم با همکاری شورای عالی انقلاب فرهنگی و کمیسیون فرهنگی ـ اجتماعی هیئت دولت در راستای فریضه جهاد تبیین برگزار میشود.
فصل دوم این نشستها به موضوع «نقش انقلاب اسلامی در نظم جدید جهانی و مناقشه با اسرائیل» اختصاص دارد که نشست اول از فصل دوم آن با ارائه حجتالاسلام والمسلمین علی تقیزاده، رئیس سازمان دارالقرآن الکریم و دبیری حجتالاسلام حسین آجورلو برپا شد. در ادامه قسمت اول از سخنرانی حجتالاسلام تقیزاده را میخوانید.
«دغدغه اصلی از برپایی این نشستها بررسی و تأکید بر یکی از فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر کلیدواژه نظم جدید جهانی است که ایشان بیش از یک سال است آن را مطرح کردهاند. با این نگاه تلاش داریم تا فرمایشات مقام معظم رهبری حول کلیدواژه تغییر نظم جهانی با فضای ادبیات دینی و همچنین نسبت عملیات طوفانالاقصی با این حوزه را بررسی کنیم. بر همین اساس این موضوع را در چهار گام بررسی میکنیم؛
گام اول ادبیاتسازی است. به این معنی که اگر بخواهیم تغییر نظم جهانی را در قرآن کریم و در منظومه فکری امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری دنبال کنیم، این موضوع از کجا آغاز میشود؟
گام دوم این است که ببینیم با توجه به نقشه راه بودن قرآن چه مواردی حول این محور مطرح میشود؟
گام سوم نگاه به کُبریات قرآنی است. ممکن است کسی نقشه راه بودن قرآن را قبول نکند، ولی از کُبریات قرآنی در بحث تغییر نظم جهانی استفاده کند.
گام چهارم این است که عملیات طوفانالاقصی چه لوازمی را با توجه به بحث قرآنی و موضوعشناسی خود این عملیات، مشخص میکند.
در گام اول که ادبیاتسازی است، سه تا چهار عنوان مطرح است. بر همین اساس نخستین عنوان، تعریف تغییر نظم جهانی و دومین مورد مفهومشناسی صدور انقلاب است که یکی از کلیدواژه بسیار پرتکرار در سخنان امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بوده است و به تغییر نظم جهانی ارتباط زیادی پیدا میکند. سومین عنوان ادبیات دینی است که، اظهار دین حق، چیزی است که باید روی آن بایستیم.
در بحث نظم جهانی، سال گذشته مقام معظم رهبری فرمودند: «تدریجاً این حالت تسلّطی که استکبار جهانی بر کشورها و بر ملّتها و بر مناطق گوناگون داشته، تغییر میکند، درست مثل تغییری که در دوران نهضتهای ضد استعماری در میانه قرن ۲۰ اتفاق افتاد که مکرر پشت سر هم کشورها قیام کردند علیه استعمار مستقیم در آسیا یک جور، در آفریقا یک جور، در آمریکای لاتین یک جور، که نقشه سیاسی دنیا یک تغییر عمدهای در آن روز کرد، امروز هم یک تغییر عمدهای میکند.
این حرکت زیرپوستی و آرامِ سلطهگرانه استکبار جهانی علیه ملّتها، دارد به تدریج مشروعیّت خودش را به طور واضح از دست میدهد از نظر ملّتها؛ از اوّل که مشروع نبوده، لکن ملّتها نظرشان دارد نسبت به این روشن میشود. خب وضع جدیدی پیش خواهد آمد، دنیای جدیدی به وجود خواهد آمد. ممکن است ما نتوانیم دقیقاً حدس بزنیم که این دنیای جدید چه شکلی است، لکن مطمئنّیم که بتدریج در طول سالها دنیای جدیدی دارد تشکیل میشود. خب جایگاه امّت اسلامی در این دنیای جدید کجا است؟ این سؤال مهمّی است.»
این یعنی استکبار نظم و تسلطی را شکل داده است که نظم جهانی را تغییر داده است، دقیقا مانند تغییری که در دوران نهضتهای ضد استکباری در میانه قرن ۲۰ اتفاق افتاد که مکرر کشورها علیه استعمار، مستقیم قیام کردند و مقام معظم رهبری اشاره میکنند که نقشه سیاسی دنیا در آن دوران یک تغییر عمده پیدا کرد. در آن زمان میانگین استقلال کشورهایی آسیایی، آفریقایی و ... از ۶۰ تا ۸۰ شد. همچنین ایشان تاکید میکنند که «تحولات در این زمان با سرعت زیادی در حال انجام است» و با این خصوصیاتی که بیان فرمودند: «این تغییرات در جهت تضعیف آن جبهه دشمن است و این تغییرات در جهت تضعیف جبهه استکبار است که اقتضا میکند ما در مسائل سیاست خارجی ابتکارمان را افزایش دهیم و از این فرصت استفاده کنیم».
در ادامه مقام معظم رهبری سه ویژگی و خط اساسی را بر نظم جدید جهانی ذکر میکنند و میفرمایند: نظم جدید تغییر خواهد کرد و بر همین اساس خط اساسی اول انزوای آمریکا، خط اساسی دوم انتقال قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی علمی از غرب به آسیا و خط سوم گسترش مقاومت و جبهه مقاومت در مقابل زورگویی است که مبتکر آن جمهوری اسلامی بوده است. پس در کلان آمریکا ضعیف و آسیا قوی میشود و جبهه مقاومت از گذشته قدرت بیشتری پیدا میکند.
بعد مقام معظم رهبری توضیحی را در خصوص این سه خط اساسی مطرح و آنها را معنی میکنند و میفرمایند: «این حرکت در جمهوری اسلامی توانسته جدول تنظیم شده نظام سلطه را برهم بریزد.» و بعد میفرمایند که: «در این دنیای جدید ایران کجا باید بایستد؟ و آن چیزی است که شما باید به آن فکر کنید».
موضوع دوم در این رابطه صدور انقلاب است که در تقریر صدور انقلاب شش راهبرد متفاوت را میتوان فهم کرد که مقام معظم رهبری و امام خمینی(ره) به آنها اشاره کردهاند. به عنوان مثال مقام معظم رهبری در جایی خیلی نرم صدور انقلاب را تقریر و آن را حرکتی فکری و فرهنگی بیان میکنند و در جایی خیلی سخت آن را تقریر میکنند و میفرمایند: «پایگاه نظامی که تمام آزادیخواهان باید بیایند در آنجا آموزش نظامی بگیرند و بروند». ایشان ذیل صدور انقلاب این تقریر را میآورند و در جای دیگری صدور انقلاب را تمدنسازی و جای دیگر به پیشرفت تقریر میکنند. البته نسبت همه اینها باید با هم مشخص شود. اینکه کدام یک از این موارد جدیتر و کدام فرعیتر است، موضوعی است که باید روی آن بحث کرد.
طرح امام خمینی(ره) نیز بر روی کلیدواژه هسته مقاومت تاکید دارد و به عنوان مثال میفرمایند: «باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است، چراکه بسیج تنها منحصر به ایرانی اسلامی نیست و باید هستههای مقاومت را در سراسر جهان بهوجود بیاوریم». در جای دیگری میفرمایند: «من امیدوارم یک حزب به اسم مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید؛ تاکنون مستضعفین متفرق بودهاند و با تفرقه کاری انجام نمیگیرد. ما از جمیع مستضعفین عالم دعوت میکنیم که با هم در حزب مستضعفین وارد شوند و مشکلات خودشان را با دست جمع و اراده مصمم عمومی حل کنند»؛ لذا امام خمینی(ره) هستههای مقاومت را برای شکلگیری حزب مستضعف بیان میکردند؛ اما نگاه مقام معظم رهبری این است که ما کشور را بسازیم و بعد سایر کشورها از ما الگو بگیرند و این الگوسازی الهامبخش شود.
همه این موارد را ذیل صدور انقلاب میتوان فهم کرد و مفهومشناسی در این عرصه بسیار مهم است. هر چند آرزوی امام خمینی(ره)، در لایه عمیقتر آن ایجاد شده و امروز شاهدیم که جبهه مقاومت شکل گرفته است. امام خمینی(ره) فضا را در لایه جریانهای مردمی میبرند تا کم کم به حزب تبدیل شود، اما امروز ما جبهههای مقاومت را جنبشهای درون ملتهایی که قدرت سیاسی و در لایههایی حزب دارند و همچنین طرفداران نخبگانی و مردمی دارند میدانیم. این فرایند و جریان امروز در یمن، عراق، لبنان، سوریه، افغانستان و ... بسیار جدی است. اعتلاف هستههای مقاومت امروز یک گام به جلو رفته است و به محور مقاومت تبدیل شده است.
امروز هدف صدور انقلاب در حد بسیار خوبی جلو رفته است، اما صحبت این است که در ادبیات دینی چه مواردی در حول این موضوع بیان شده که قابل طرح است. در این موضوع ظاهرا نزدیکترین کلیدواژه، اظهار دین حق است که به تعبیری قرآن در این رابطه میفرماید: «هُوَ ٱلَّذِیٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلهُدَىٰ وَدِینِ ٱلحَقِّ لِیُظهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّینِ کُلِّهِۦ...» به این معنی که خدای متعال با یک برنامه الهی و حق، رسول خدا را با یک سبک زندگی و جهان بینی خاص و مشخص به عنوان دین حق به سوی مردم فرستاد تا این برنامه را با ایشان بر همه برنامهها چیره کند. لذا اظهار دین حق قطعاً با یک لازمه بایستی به تغییر نظم موجود بیانجامد.
ادامه دارد ...
انتهای پیام