مظلومیت شعر فاطمی در عصر حاضر کمتر از دوران ماضی نیست
کد خبر: 4188145
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۱
رضا اسماعیلی در نشست ادبی «بانوی شهید»:

مظلومیت شعر فاطمی در عصر حاضر کمتر از دوران ماضی نیست

شاعر و پژوهشگر ادبیات آیینی با اشاره به آنکه در پیشینه و دیرینه‌شناسی شعر فاطمی از گذشته‌های دور تا امروز، نتیجه‌ای که به دست می‌آوریم این است که شعر فاطمی، مظلوم دیروز و امروز تاریخ است تصریح کرد: با همه فراز و فرودها بر این مهم باید تاکید کرد مظلومیت شعر فاطمی در عصر حاضر کمتر از دوران ماضی نیست.

به گزارش ایکنا؛ نشست ادبی «بانوی شهید» گروه بین‌المللی هندیران شامگاه ۲۴ آذر با حضور جمعی از اهالی ادب حوزه ایران فرهنگیبه مناسبت ایام شهادت حضرت زهرای مرضیه(س) با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سیدمسعود علوی‌تبار برگزار شد.

در ابتدای این نشست؛ رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبی در سخنانی تحت عنوان «شعر فاطمی‌، مظلوم دیروز و امروز تاریخ» گفت: در پیشینه و دیرینه‌شناسی شعر فاطمی از گذشته‌های دور تا امروز، نتیجه‌ای که به دست می‌آوریم این است که شعر فاطمی، مظلوم دیروز و امروز تاریخ است. این حقیقتی غیرقابل انکار است که کارنامه و شناسنامه شعر فاطمی در هاله‌ای از ابهام و آمیخته به اوهام است.

وی ادامه داد: به همین علت در پاسخ این سؤال که «اولین سروده فاطمی متعلق به چه شاعری است؟»، از پاسخ درمی‌مانیم و جواب را در لفافه‌ای از «شاید و اما و اگر...» می‌پیچیم؛ زیرا به راستی، درستی و به یقین نمی‌دانیم اولین فاطمی سروده فارسی متعلق به کدام شاعر است. دقیقی طوسی، کسایی مروزی، غضایری رازی، یا شاعری دیگر...؟ زیرا هیچ‌گونه اتفاق نظری بین پژوهشگران این حوزه وجود ندارد و رأی و نظر آنان به جای وفاق بر محور خلاف می‌گردد.

شاعرانی که بر گرده شعر فاطمی حق دارند

اسماعیلی خاطرنشان کرد: از نکته فوق که بگذریم، اگر بخواهیم از نامدارترین شاعرانی که به گرده شعر فاطمی حق دارند نام ببریم، باید چشم‌ها را به دیدن قله‌های بزرگی چون ناصر خسرو، سنایی و عطار نیشابوری دعوت کنیم که در این حوزه آثار و اشعاری فاخر و ارجمند دارند.

این پژوهشگر ادبیات آیینی یادآور شد: اغلب پژوهشگران شعر آیینی بر این مهم اتفاق نظر دارند که شعر فاطمی قامت و قدمتی هزار و 100 ساله دارد. تاریخ تولد شعر آیینی فارسی که بیشتر سابقه شیعی دارد به سده چهارم و دوران حکومت «آل بویه» برمی‌گردد. حال سؤال این است که چرا با وجود حیات هزار و 100 ساله، شعر فاطمی جثه‌ای این چنین نحیف و ظریف دارد؟!

مظلومیت شعر فاطمی در عصر حاضر کمتر از دوران ماضی نیست

چرا شاعران اهل بیت(ع)، ناگزیر به تقیه و پنهان‌کاری بودند؟

این شاعر و مدرس ادبیات تصریح کرد: این نقیصه به عدم ثبت مکتوب شعرها به علت تنگناهای سیاسی، و خط قرمزهای جاهلانه و متعصبانه دوران ماضی برمی‌گردد. به دورانی که به علت حاکمیت دولت‌های غیرشیعی، شاعرانی که به ستایش خاندان رسالت(علیهم السلام) زبان می‌گشودند مورد شکنجه و آزار قرار می‌گرفتند. این سخت‌گیری در مورد شعر فاطمی و علوی بیشتر بود. به خاطر وجود این تنگناهای سیاسی، شاعران ستایشگر اهل بیت(ع)، ناگزیر به تقیه و پنهان‌کاری بودند.

وی ادامه داد: مضاف بر اینکه در عصر خلافت امویان، به علت نفوذ زبان و ادبیات عربی در گستره سرزمین ایران، شاعران به زبان عربی شعر می‌گفتند؛ شعرهایی که از بین رفته، هیچ نام و نشانی از شاعرانشان در تاریخ ادبیات برجای نمانده است؛ به همین دلیل است که تا پیش از سده چهارم، به ندرت می‌توان شعری در مدح و منقبت خاندان رسالت به زبان فارسی یافت.

اسماعیلی در پایان تاکید کرد: مظلومیت شعر فاطمی در عصر حاضر نیز کمتر از دوران ماضی نیست. غیر از دهه اول انقلاب که شعر دینی و آیینی ما امتزاجی همگون و هماهنگ با ذات حماسی انقلاب و سیمایی پر افتخار و درخشان داشت، در دهه‌های اخیر، به خاطر افراط در پرداختن به موضوع و غفلت از موضع -برخلاف رشد کمی- شاهد افت و افول کیفی و مضمونی شعر فاطمی هستیم.

در این نشست که با بداهه‌نویسی علی پیران همراه بود؛ شاعران و هنرمندانی همانند علیرضا قزوه، عبدالجبار کاکایی، رضا اسماعیلی، صادق رحمانی، ایرج قنبری، بلرام شکلا، سیدمسعود علوی‌تبار، محمد علی یوسفی، سیدحکیم بینش، علیرضا حکمتی، فاطمه ناظری، سارا عبداللهی، صبا فیروزی و ساعده موافق حضور و به شعرخوانی پرداختند که در ادامه برخی از آنها را مرور می‌کنیم.

شبیه آیه تطهیری، شبیه سوره «اعطینا»

نه مثل ساره‌ای و مریم، نه مثل آسیه و حوا

فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت، زهرا!

اگر شبیه کسی باشی، شبیه نیمه شب قدری

شبیه آیه تطهیری، شبیه سوره «اعطینا»

شناسنامه تو صبح است، پدر؛ تبسم و مادر؛ نور

سلامِ ما به تو ای باران، درودِ ما به تو ای دریا

کبودِ شعله ور آبی! سپیده طلعتِ مهتابی

به خون نشستن تو امروز، به گُل نشستنِ تو فردا

مگر که آب وضوی تو، ز چشمه سارِ فدک باشد

وگرنه راه نخواهی برد، به کربلا و به عاشورا

سروده علیرضا قزوه

 

تکیه‌گاه عصای ایمان

شب، سکوت است و بازتاب غمت، آسمان آسمان بیابان است

مرگ در کوچه می‌وزد امشب، باز تنهایی‌ات پریشان است

کاسه‌های گرسنه می‌آیند، کودکانی یتیم و بغض‌آلود

دست‌هایت پُر است از ایمان، سفره اما گرسنه نان است

شانه‌هایت پرنده زخمند، در فضای کدورتی جاری

در نگاهت ستاره‌ای پنهان، پشت اعماق درد سوزان است

هفت پشت فرشتگان لرزید، از صدای شکستن بالت

بازوان نحیفت، ای بانو، تکیه‌گاه عصای ایمان است

پشت احساس گرم نخلستان، بوی مردی غریب می‌آید

عطر زخم شقیقه‌اش گویی، بوی تاریخ رنج انسان است

کوفه در کوفه بی‌وفایی را، با شکوه شکسته تاب آورد

با سکوتی که در مناجاتش، حزن داوودی نیستان است

سروده صادق رحمانی

 

غمگين‌‌ترين پرنده سياره بقيع

بانوی نور! مادر آيينه‌ها، سلام

روشن‌ترين تبسم نور خدا، سلام

ای كوثـر كبود خدا، بــا سه آيه آه

از ما به زخم‌های كبود شما، سلام

حُزن غريب پنجره‌ها در غروب نور

ای خواهش هميشه آيينه‌ها، سلام

ای ماه سرخ گمشده در ناكجای خاك

بر رَدپای نور تو در ناكجا، سلام

غمگين‌‌ترين پرنده سياره بقيع

بال و پر شكسته روح تو را، سلام

ای باغبان دلشده لاله‌های سرخ

ای وارث حماسه كرب و بلا، سلام

ای روح سبز بندگی و حُجت خدا

از ما به روح سبز شما، تـا خدا سلام

سروده رضا اسماعیلی

 

و مولا بوسه می‌زد بر مزارش

کبوتر زخمی پرپر، مزارش

 تمام اشک پیغمبر مزارش

 شب دفنش فرشته اشک می‌ریخت

 و مولا بوسه می‌زد بر مزارش

سروده فاطمه ناظری

مظلومیت شعر فاطمی در عصر حاضر کمتر از دوران ماضی نیست

دری که مبدأ تاریخ درد‌های شماست

اگر گرفته دلت مثل من بهانه ماه

بیا شبیه پلنگی در آستانه ماه

تو پای ثابت این تکیه خانه‌ها باش و

به این نشانی روشن بیا به خانه ماه

در شکسته چوبی، محله هاشم

دری که خاطره گوید از آن یگانه ماه

در مقاوم چوبی که استقامت کرد

برای حفظ سندهای محرمانه ماه

دری که مبدأ تاریخ درد‌های شماست

گریست بعد شکستن سرش به شانه ماه

از او بپرس خبر را که شاهد عینی است

از او که خون به جگر دارد از زمانه ماه

از او بپرس که همپای عرش لرزیده است

به وقت خطبه غرا و قاطعانه ماه

از او بپرس گمان می‌کنی نمی‌داند

کجاست مرقد پر نور و بی نشانۀ ماه

سروده سیدحکیم بینش

 

باران نبارد باز هم، من با تو می‌مانم

در هر فراز و پیچ و خم، من با تو می‌مانم

از هر کجا تا هر قدم، من با تو می‌مانم

من با تو هستم هر زمان، هر لحظه، در هر جا

هر شامگاه و صبحدم، من با تو می‌مانم

حتی اگر تنها شوی؛ «تنهاترین سردار»

حتی اگر تنها شوم، من با تو می‌مانم

من با تو خوشحالم، تو با من شادمان هستی

حتی اگر با درد و غم، من با تو می‌مانم

باران که می‌بارد، تو می‌آیی، بمان با من

باران نبارد باز هم، من با تو می‌مانم

از خاطر خود می برم، وقتی تو می‌آیی

درد دلم را دم به دم، من با تو می‌مانم

من با تو می‌مانم، همیشه، هرکجا، هر دم

هم در وجود و در عدم، من با تو می‌مانم

من می روم بی تو، بمان با یاد من، تنها

در یاد تو من با توام، من با تو می‌مانم

من می‌روم بی تو، خداحافظ پسر عمو

در پاسداری از حرم، من با تو می‌مانم

سروده محمدعلی یوسفی

 

بانو! زمين است و هميشه درد

ای عابر پس كوچه‌های درد!

ای هم نفس با لحظه‌های زرد!

ای خوب! آيا هيچ می‌دانی؟

اندوه چشمانت چه با ما كرد؟

هر چند تقدير نگاهت بود؛

اين زخم و باران و فصول سرد

اما زمين لرزيد... وقتي كه

بشكست پهلوی تو را نامرد

بانو! زمين است و هميشه رنگ

بانو! زمين است و هميشه درد

تقصير انسان است اين... اما

با اين گنه فردا چه خواهد كرد؟

سروده علیرضا حکمتی

 

از راز تو مادر، همگی حیرانیم

از روز ازل واله و سرگردانیم

از راز تو مادر، همگی حیرانیم

ما لایق بوسه بر مزارت نشدیم

هر لحظه برای غربتت گریانیم

سروده صبا فیروزی

انتهای پیام
captcha