هر پدیده، جریان و اتفاق مهم برای معرفی، تبیین و ماندگاری نیازمند «رسانه» است و مداحان و مرثیهسرایان بهترین رسانههایی هستند که در منبری به وسعت جهان، نام ابا عبدالله الحسین(ع) را زنده نگه داشتهاند و به تعظیم شعائر و تکریم اسوههای صبر، دینداری، ظلمستیزی، حقمداری، ایثار، شهادت و ... پرداختهاند.
در سایه همین مجالس و محافل حسینی بود که مردم با آلالله پیوندی محکم برقرار کردند و پس از چهارده قرن و اندی هنوز پرچم حسین(ع) بالای سردر خانهها، مساجد و تکایا نصب میشود. مداحان و مرثیهسرایان رسالتی بس سنگین بر دوش دارند و از همین رو لباس فاخر مداحی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) زیبنده افرادی است که با ایمان، تواضع، اخلاص و صفای دل، حنجره خود را وقف این خاندان کردهاند.
یکی از این شخصیتها، استاد حاج مهدی آصفی، از مداحان قدیمی تهران است که حالا و در آستانه 80 سالگی بیش از 60 سال است در مسیر خادمی امام حسین(ع) نوای عشق سر میدهد. خبرگزاری ایکنا در آستانه اربعین سیدالشهدا(ع) با این پیرغلام آستان اهل بیت(ع) به گفتوگو نشسته است که مشروح آن را در ادامه میخوانیم و میبینیم:
ایکنا ـ در آغاز سخن درباره شخصیتهای واقعه عاشورا توضیح دهید و بفرمایید که کدام بُعد آنها از سوی شاعران آئینی مورد غفلت واقع شده و یا کمتر به آن پرداخته شده است؟
هر خاصیتی که در کتاب ازلی است/ در فاتحه دان که جمله در بسم جلی است
در بسم هر آنچه هست در نقطه بُوَد/ آنها همه در نقطه و نقطه علی است
ریشه همه مشکلات در همین مورد است؛ «فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا»، یعنی اگر مردم از قرآن فاصله نمیگرفتند، روزگارمان این طور نمیشد. فضای واقعه کربلا یک چینش الهی است و از عدل و عدالت حکایت میکند. یعنی همه اینها همانطور است که باید میبود و شخصیتها، چینش جنگ و میمنه و میسره و قلب لشکر در کجا باشد و کدامیک از سرداران در میمنه و یا در میسره باشند، با بینش الهی حضرت سیدالشهدا(ع) همراه بود. بنابراین همه شخصیتها نقش خود را به خوبی در این واقعه ایفا کردهاند، اما مردم و جامعه ستایشگران کملطفی کردهاند. مثلاً مرسوم جامعه مداحان برای شهدای کربلا این بود که حتماً در ماه صفر یک دهه را به اصحاب سیدالشهدا(ع) اختصاص دهند و اعم از زهیر، بریر، مسلم، حر و... را گرامی بدارند و ادای وظیفه کنند، اما این مورد قدری کمرنگ شده است و این کوتاهی از طرف ما مداحان، نویسندگان، مردم و... بوده است.
ایکنا ـ برخی ناقدان جریان شعر آئینی امروز معتقدند که توحید در ادبیات هیئتی و حسینی حلقه مفقوده است. نظر شما در این باره چیست؟
این یک واقعیت است و نه تنها در ادبیات آیینی، بلکه در تمام ابعاد اعم از منبر، محراب و کسب و کاسبی نیز توحید مورد غفلت واقع شده است، چون آقایانی که به درس طلبگی میروند، از ابتدا درس دنیا و آخرت را به آنها میدهند؛ «اول العلم معرفة الجبار و آخر العلم تفویض الامر الیه». نهجالبلاغه امیرالمؤمنین(ع) نیز درباره توحید و معاد است و به اشکال مختلف بیان شده که اگر انسان به درک این مفاهیم برسد، به جایگاه اعلی دست یافته است. بنابراین این امر منحصر به شعرای آیینی نیست و به طور کلی مسئله توحیدی در جامعه ما قدری به دست فراموشی سپرده شده است و نصبالعین مردم نیست.
ایکنا ـ اصلیترین آسیب شعر آئینی - مذهبی در منابر و مداحیهای امروز چیست و برای عبور از آن باید چه کرد؟
اغلب آسیبها ناشی از این است که ما مداحان مطالعه و نیز به منابع اصلی توجه نمیکنیم و منتظریم ببینیم که دوست یا یک مداح بالای منبر چه میخواند تا ما هم همان را بخوانیم. گاهی هم میخوانند و مبنای صحیح ندارد و با وجود این مجلسشان پررونق میشود، در حالی که باید جامعه مداحان و ستایشگران سراغ منابع اصلی بروند و سخنان خود را سینه به سینه نقل نکنند. تمام اساتید من از مرحوم حاج آقا مصطفی مسجدجامعی گرفته تا آقاشیخ ذبیحالله محلاتی، آقاشیخ سیدحسن مصطفوی و آقاشیخ رضا سراج از نظر منبر صاحبنظر بودند و فرمایشاتشان وحی منزل بود و هیچ انقلتی در حرفهایشان وجود نداشت، چراکه به منابع اصیل و معتبر مراجعه میکردند. بنابراین اگر بخواهیم از منابع غیرصحیح برداشت کنیم، مفسده ایجاد خواهد شد و باید از مسیر صحیح، که بزرگان گفتهاند اقدام کرد. کتابها کم نیستند، اما برخی به خود زحمت مطالعه نمیدهند یا وقت آن را ندارند.
ایکنا ـ مداحان باید به چه علومی تسلط داشته باشند یا مطالعه چه کتابهایی را مفید میدانید؟
منابع در این زمینه محدود نیست. کتاب «لهوف» مرحوم سیدبن طاووس، «نفس المهموم» شیخ عباس قمی و «خاتون دو سرا» مرحوم فیضالاسلام از کتابهای نفیس برای جامعه مداحان و مورد وثوق فقها و علماست. کتاب «کامل بهایی» نیز کتاب مقتلی است که برخی از علما آن را تأیید کردهاند و یا کتاب «لؤلؤ و مرجان» در آداب منبر است که مرحوم علامه محدث نوری بر آن تأکید میکند. برخی افراد این کتابها را خوانده و منبر را کنار گذاشتهاند، بس که مسئولیت سنگینی را برعهده خود حس کردند که اگر بخواهند مبادی آداب باشند و طی طریق کنند، سخت میشود، هرچند ثوابش بیشتر است.
مرحوم علامه نوری معتقد بود که وقتی کسی مطلبی را بیان کرد و سند داد، ولو این سند اعتبار نداشته باشد، بیان آن مشکلی ندارد، اما اخیراً میگویند باید به کتاب معتبر مراجعه کنید و صرف اینکه این مطلب نوشته شده است، گفتنش مجاز نیست. خدا آقاشیخ سیدحسن سیدمصطفوی را رحمت کند، به ایشان گفتم که آقا شیخ رضا سراج مطالبی میگویند که نه جایی دیده و نه شنیدهام. گفتند این هم یک هنر است که مطلبی را بگویند و جایی نوشته نشده و انقلتی هم نداشته باشد. او خبره این کار بود و به گونهای مداحی میکرد که وهن اهل بیت(ع) نباشد.
از طرفی اگر مداحان استاد داشته باشند، تمام این مراحل اعم از مقتلخوانی، صدا، صحتخوانی و اینکه چه مطلبی را کجا بخوانند آشکار میشود. تمام گرفتاریهایی که میبینید و مطالبی که در میان مردم در رابطه با مداحان و ستایشگران وجود دارد درباره کسانی است که استاد نداشتهاند. مداح باید بداند روضهای را که در صنف خیاط، بزاز، لباسفروش و... میخواند، همان روضه را برای خواهران نخواند. اشعار و روضهای که خوانده میشود باید متناسب با مخاطب باشد و رمز موفقیت مداح و منبری در این است که بداند و توجه کند که مستمعانش از چه قشری هستند و متناسبت با آن اشعار، سخنرانی و حدیث و... را ارائه کند. هیئتهایی نظیر صنف بزاز و خیاط در تهران وجود دارد که قدمتشان به سال ۱۳۰۰ میرسد، منبریهایی همچون آقاسیداسماعیل قوام، آقاسیداسماعیل شفیعی و مرحوم آقا سید کشفی بر صحیحخوانی و توجه به مخاطب تأکید کردهاند. البته بانوان هم در مراسم روضههای خانگی باید به این امر توجه و با دقت منبر را اداره کنند.
ایکنا ـ برخی مداحان امروزی برای تراژیکتر کردن مصیبت عاشورا و به عبارتی ایجاد سوز و شور بیشتر در محافل، به روایات کممایه و طرح مسائل کماستناد دست میزنند. به نظر شما این رویه به لحاظ اجتماعی چه آسیبهایی را برای جامعه انسانی در پی دارد؟
این بزرگترین آسیب است که طبق فرمایش بزرگان باید مداحان با مطالعات دقیق و وثیق پیش بروند و اگر بنا باشد به چنین مطالبی بپردازند، مردم در اصل موضوع هم شک خواهند کرد. بنابراین مداح جوان باید در این زمینه استاد ببیند و با تلویزیون و سیدی و ... نمیتوان مداح شد. باید جلوی استاد زانو بزند و اشعار را به اساتیدش نشان دهد که اجازه میدهید این اشعار را بخوانم یا نه؟ شاید موردی داشته باشد و یا یک بیت آن مسموم باشد. آن استاد به این ظرافتها واقف است. باید از مشاورههای استاد بهره گرفت. آسیبهای مداحی یکی دو مورد نیست و آموزش نزد استاد از بسیاری از آسیبها پیشگیری میکند.
ایکنا ـ با توجه به اشراف مثالزدنی شما در حوزه شعر آیینی و معنوی، آنچه در روزگار ما در مجالس حسینی باید بدان پرداخت چیست و برای پر کردن این فقدان چه راهی را به شاعران آئینی پیشنهاد میکنید؟
دو بیت شعر میخوانم. پاسخم در همین بیت است؛ از حسین اکتفا به نام حسین/ نبود در خور مقام حسین/ بلکه باید که خلق دریابند/ هدف اصلی قیام حسین.
باید ببینیم حضرت سیدالشهدا(ع) چه هدفی داشتند. برخی به جای هدف، مقصد را بیان میکنند، در حالی که مقصد نیست و هدف مهم است و هدف سیدالشهدا زنده نگه داشتن سنت جدش پیغمبر بود و همه نهضتش بر مبنای هدف بود که از مدینه به مکه حرکت کردند و از مکه به کربلا رفتند و هدف اصلی این است؛ «مرد آزاده حسین است که بُوَد این هدفش/ که شود کشته، ولی زنده بماند شرفش/ هر زمین کرب و بلا باشد و هر روز عاشور/ در جدال حق و باطل که بود تا طرفش». یعنی این مبارزه اول و آخر نیست و از زمان آدم ابوالبشر همین بوده است. برخی تصور میکنند که لفظ انقلاب برای انقلاب اسلامی است، در حالی که اینطور نیست و از قبل هم بود، یعنی صف الهی و شیطانی وجود دارد و باید ببینیم رفتار، کردار و گفتار چگونه است.
ایکنا ـ آنچه باید مداحان و شاعران آئینی جوان به عنوان ادب و آداب روضهخوانی و مداحی و حرمت مجالس عزاداری اهل بیت(ع) به آن توجه کنند و شاید کمتر متوجه آن هستند چیست؟
تعداد شاعران و مداحان زیاد شده است، ولی گاهی آنان میخواهند روی دست هم بزنند. به یکی از دوستان که مشهور بوده و عنایتی هم به او شده است و مردم شعرهایش را زیاد میخوانند، گفتم که سعی کنید شعر باز نگویید. شما یک شعر باز میگویید و شاعر بعدی بازتر میگوید تا مردم گریه کنند و این مصیبت بزرگی است و ما مسئول به گریه انداختن مردم نیستیم. همین که دل بشکند و فرد رقت حال پیدا کند، کفایت میکند. یک مداح پس از مداحیاش میگوید، سه مرتبه «یا حسین» بگویید که ریشه تاریخی دارد و یادگار مرزوق عرب است. مداح بعدی میگوید پنج مرتبه بگویید. «یا حسین» گفتن خوب است، اما نباید بدون توجه حرفی زد. همچنین مداحان نباید روضهها را باز بخوانند. ما معتقدیم و بزرگان هم میگویند که در مجالس اهل بیت، ائمه طاهرین(ع) حضور یا نظر دارند. حتی اگر کسی مانند آیتالله و مجتهد که مورد وثوق مردم است در مجلس حضور داشته باشد، در مقابل آن آیتالله ادب حضور را رعایت میکنیم، چه برسد به ائمه طاهرین که جایگاهشان محفوظ است. بنابراین ادب حضوری یکی از رمزهای موفقیت برای همه انسانهاست نه فقط برای منبری و مداح. اگر همه انسانها به این مورد توجه کنند، برخی از مسائل حل میشود. خدا رحمت کند حاج آقا صدرای اراکی را که کتاب هزار صفحهای «ادب حضور»ش بسیار خواندنی است. اگر انسان خود را به ادب حضور آراسته کند، هرگز هر مطلبی را به زبان جاری نمیکند.
ایکنا ـ بزرگترین کرامت سیدالشهدا(ع) در زندگی شما چه بوده است؟
شاید برخی نشنیده باشند که مداحی به نام حاج آقا ماشاءالله جلیلوند در تهران و کارمند وزارت امور خارجه بود و در هشتاد سالگی دیگر بر منبر ننشست و با تکیه بر عصا، ادای وظیفه و ادب حضوری را کاملاً رعایت میکرد. حاج اسماعیل شیرازی، که از منبریهای مشهور بود، در سفر حج در مکه با خانواده در خدمت ایشان بودیم. برادرش داماد آقای جلیلوند بود. میگفت که وقتی در روزهای پایانی عمر به عیادتشان رفتم، گاهی بیهوش میشدند و گاهی به هوش میآمدند. سلام کردند و سپس چشمشان را باز کردند و گفتند آقای شیرازی شمایید؟ گفتم بله، حالتان چطور است؟ گفت؛ آقای شیرازی همینقدر بگویم که امام حسین مداحانش را انتخاب میکند. اگر همین مطلب را رعایت کنیم، مشکل حل میشود و ملاکمان این نخواهند بود که مادرم یا عمهام دوست داشت مداح شوم. امام حسین(ع) است که مداحان را انتخاب میکند. حال که حضرت سیدالشهدا ما را به عنوان مداح انتخاب کرده، نعل به نعل فرمایش بزرگان را ادامه دهیم و این برای ما افتخار است.
از مرحوم آقا مصطفی هاشمیدانا نیز یاد کنم که از رؤسای جامعه مداح بود. میگفت که اربابهایی که ما میخواهیم آنها هستند، اما معلوم نیست نوکرانی که آنها میخواهند ما باشیم. این خود یک کتاب است؛ یعنی باید خودمان را به بزرگانمان برسانیم.
کرامت حضرت سیدالشهدا بسیار عظیم و فاخر است. به حضرت صادق(ع) عرض شد که یا بن رسول الله همه شما، ذوات مقدسه را دوست دارم، اما نمیدانم چرا نسبت به جدتان حضرت سیدالشهدا(ع) علاقه بیشتری را در خودم احساس میکنم، حضرت فرمودند: «ما هم همینطور هستیم». شهادت سیدالشهدا مسئلهای است که نه فقط مسلمانان و شیعیان بلکه اقلیتهای مذهبی نیز آن را فراموش نمیکنند. مشهور است که رهبر هندوها موفقیت خود را مرهون طی مسیر سیدالشهدا میداند و گفته است که وقتی در بند و زندان بودم، یکی از همبندهای من شیعه بود و داستان سیدالشهدا را تعریف کرد و همان مسیر من را تغییر داد و هندوستان را نجات دادم.
سیدالشهدا کاری کرده که دنیا را سر سفره خود جمع کرده است و به عبارتی با فرمایش رسول اکرم(ص) که فرمودند: «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاة» کار را تمام کرده است. همچنین فرمودند: «الاسلام نبوی الحدوث و حسینی البقا»؛ حسین علت بقای این شریعت است.
ایکنا ـ شما حدود 7 دهه برای اهل بیت(ع) مداحی کردهاید. چه توصیهای برای مداحان جوان دارید؟
فرقی که بین مداحان قدیم و جدید وجود دارد و من که جدیدشان باشم این است که قدیمیها بر مبنای اخلاص و صداقت میخواندند و هم خودشان و هم پامنبریها از آن لذت میبردند. اکنون به این مسئله خیلی توجه نمیشود و یک مداح از مجلسی به مجلس دیگر میرود و چندان به دنبال اخلاص و شور مردم نیست، اما قدیمیها میگفتند: «دردمندان غم عشق، دوا میخواهند/ به امید آمدهاند از تو تو را میخواهند».
گاهی برخی میگویند که به ما توصیه و نصیحتی کنید و من میگویم باید برای اهل بیت(ع) بخوانیم و اگر این اتفاق بیفتد، آنها عنایت خاصی خواهند کرد. یعنی من نخواهم روی دست کسی بزنم که قبل از من خوانده است. درباره محدث قمی شنیدم که تمام موازین آواز و کلاسها و ردهها را بلد بود. اگر نفر آخر بود، میخواند و اگر کسی بعد از او میخواست بخواند، رعایت میکرد که همه مطالب را نخواند و برای نفر بعدی هم سخنی را باقی بگذارد. مرحوم علامه، استاد ما، کتابی را با عنوان «خاطرات ۶۰ سال خدمتگزاری» نگاشته و در آن نوشته است روز هشتم عاشورا در کربلا یک منبری میخواند و بیداد میکند و مطلبی را برای منبری بعدی که ظاهرا سنی از او گذشته بود، باقی نمیگذارد. وقتی روی منبری میرود، رو به حرم سیدالشهدا(ع) میکند و میگوید که آقا امام حسین(ع)، اگر این آقایی که قبل از من خواند برای شما خواند، به نفسش گرمی بیشتری بده، اما اگر خواست عرصه را برای ما خالی کند و مطلبی را برای من باقی نگذارد، صدا را از او بگیر. فردا آن فرد لال شد.
اینها نکاتی است که قدیمیها بسیار رعایت میکردند، اما جدیدیها رعایت نمیکنند و یا بسیار اندک رعایت میکنند. جوانان نمیدانند و تجربه ندارند و باید سنی از آنها بگذرد تا این تجربه را به دست آورند و بدانند که گذشت چقدر خوب است ولو در منبر. مصیبت دیگری که امروز داریم این است که بزرگترها به کوچکترها عنایت ندارند و کوچکترها هم احترام بزرگترها را نگه نمیدارند. باید ببینیم آقایان علامه، شمشیری و حاج حسن آقا دولابی کجا رفتند؟ همه اینها تمام میشود و میرود. «ای که بر روی زمینی همه دم آنِ تو نیست/ دگران در رحم مادر و پشت پدرند». بگذارید بعد از شما به نیکی یاد شود. به جوانان بال پرواز بدهید تا اسم شما هم بماند.
ایکنا ـ زیباترین شعر آیینی که برای امام حسین(ع) خواندید چه بود؟ چند بیتی را برای ما بخوانید.
گفتنیها را جناب محتشم، مقبل، وصال شیرازی و... گفتهاند، به ویژه در کتاب «گلشن وصال» تألیف دکتر نورانی، فرزند ششم وصال، اشعاری که مربوط به خاندان وصال است، توضیح داده شده است. امروز هم عزیزانی هستند که توفیق زیادی دارند و از آن جمله سیدرضا مؤید است که ملکالشعرای آستان قدس رضوی بود و دیگری محمدجواد غفورزاده شفق از دوستان قدیمی و شاعران سطح بالایی است که عنایت زیادی به او شده و البته زحمت هم میکشند. در تهران هم آقایان سازگار، علی انسانی، محمود تاری و جواد تربت هستند که توفیقات الهی دارند.
خدا رحمت کند. با مرحوم خوشدل تهرانی رفت و آمد خانوادگی داشتیم که به او هم عنایت ویژهای شده بود. اشعار مرحوم خوشدل هم از غزل و قصیده و هم مراثی در سطح بالایی قرار دارد و خوشدل جزء اولین کسانی است که اشعار مرثیه حماسی را رواج داد.
بزرگ، فلسفه نهضت حسین این است/ که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
نه ظلم کن به کسی نه زیر ظلم برو/ که این مرام حسین است و منطق دین است
همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافی است/ اگر چه گریه بر آلام قلب تسکین است
ببین که مقصد عالی وی که بود ای دوست/ که درک آن سبب عز و جاه و تمکین است
ز خاک مردم آزاده بوی خون آید/ نشان شیعه و آثار پیروی این است
برخی حضرت سیدالشهدا را مخاطب قرار میدهند و میگویند که آقا حالا که دست ما را گرفتهای رها نکن، اما من معتقدم آنها اگر دست کسی را بگیرند رها نمیکنند، مثل طفل بازیگوشی که پدر دستش را گرفته است، اما بچه بازیگوشی میکند.
ایکنا ـ در رابطه با ادب و آداب حضور در مجالس عزاداری حسینی به ویژه برای مداحان جوان چه توصیهای دارید؟
جامعه مداح، ائمه جماعات و... زیر ذرهبین هستند. در برخی مجالس از نحوه نشستن مردم گلایه دارم، منتها نمیتوانم بگویم که در مجلس امام حسین(ع) درست بنشینید. ادب حضور باید رعایت شود و با وضو حضور یافت و توجه کرد. ما میگوییم «هر کجا بزم عزایی برپاست، خیمهگاه او حرم توست، حسین». بنابراین مستمعان و مداحان و جوانان باید رعایت کنند و کمال احترام و ادب را داشته باشند.
همین که آنها ما را به عنوان مداح انتخاب کردند، باید تا آخر عمر سپاسگزار، دعاگو و شرمنده آنها باشیم. جامعه مداح بلندگوی اهل بیت(ع) است و باید از این نعمت عظمایی که نصیبشان شده است، شاکر باشند و آن را به مردم بازگو کنند. هیچ کجای دنیا همانند ایران برای سیدالشهدا(ع) مراسم برگزار نمیکنند و باید قدر آن را دانست. به اعتبار رسول گرامی، به ما امت مرحومه گفته میشود و این کشور، کشور اهل بیت است. همین الان تمام دنیا علیه انقلاب اسلامی ایران بسیج شدهاند، اما یک عاشورا همه اینها را نقش بر آب میکند. این روزها ببینید در کربلا چه غوغایی است و بسیار شگفتانگیز است که بیش از ۲۰ میلیون نفر در فاصله چند روز به کربلا میروند. این نعمتها شکرانه دارد و نباید غافل شویم.
ایکنا ـ در طول این سالها حس کردهاید که مجلسی مورد عنایت ائمه(ع) قرار گرفته است؟
در کتاب علامه آمده است که بزرگواری خواب میبیند و از آقا میپرسد بین این مجالسی که برای شما برگزار شده، کدام یک مورد عنایتتان بوده است. میگویند که تمام این مجالس مورد عنایت ماست و به همه اشراف و نظر داریم. اصرار میکند که همه یکسان نیستند. از قرار معلوم حضرت، آدرسی به او میدهد که در جنوب تهران، صابونپزخانه، کوچه خالوقنبر مجلسی برپاست که توجه بیشتری به آن مجلس داریم و وقتی بزرگوار بیدار میشود، به همان آدرس میرود و میبیند خانمی در کوچه قدم میزند و منتظر کسی است و وقتی میپرسد، میگوید که مداح ما نیامده است. میگوید اجازه میدهید من بخوانم؟ خانم میگوید مگر شما مداح هستید؟ وقتی داخل مجلس میشود، میبیند جای محقری است. پیت روغنی گذشتهاند و یک پارچه مشکی روی آن به عنوان منبر انداختهاند، اما مجلس حال و هوای دیگری داشت.
هرچه بانی مجالس مخلصتر باشد، بهتر است، در حالی که برخی میگویند جمعیت زیاد خوب است، اما یک دل شکسته باعث میشود که اجتماعی حاجتروا شوند. بنابراین جمعیت چندان ملاک نیست. جلسهای هست که از قدیم به آن مجلس میروم و مسئول آن جلسه میگفت که آقای آصفی، در دهه عاشورا که برخی پول کم میآورند، ما زیاد هم میآوریم. آقا سیدالشهدا(ع) زنده است و مردم نتیجه توجه و خدمت به سیدالشهدا را دیدهاند. زنده است که حاجت میدهد. برخی میگویند شب آخر شب مزد است و من میگویم که این حرف غلط است. همین که به ما اجازه دادند که بگوییم «السلام علیک یا ابا عبدالله» بالاترین مزد است. امیدواریم که ما را در مواقع حساس و سخت فراموش نکنند.
ایکنا ـ با عنایت به اینکه جنابعالی یک عمر به امر روضهخوانی پرداختهاید، بفرمایید خواندن کدام روضه برای شما دشوارتر است؟
چند روضه است که اصلاً نخواندهام، نه در جوانی و نه اکنون و نه بنا دارم بخوانم. ورود اسرای کربلا به شام یکی از روضههای بسیار سخت است. شخصی در عالم رؤیا خدمت امام زمان(عج) رسید و عرض کرد که کدام مصیبت است که به جای اشک، خون گریه کردید؟ امام زمان(عج) میفرماید که اسارت عمهام زینب(س) است. حال ممکن است برخی بگویند این خواب است و خواب را قبول ندارند و خواب برای انبیا حجت است، اما حضرت زینالعابدین(ع) میفرمایند که این خواب را تأیید میکند. ابوحمزه عرض کرد یا بن رسول الله وقت آن نرسیده شما از گریه آرام بگیرید و شهادت ارث خانواده شماست. حضرت میفرماید ابوحمزه شهادت را ارث ما بداند، اما بگو بدانم اسارت هم ارث ما بود. خدا میداند این زن و بچه را با چه وضعی وارد شام کردند. زبان برای گفتن این سخنان نمیگردد و برای گریاندن مردم نمیتوانم این روضه را بخوانم.
گفتوگو از محسن مسجدجامعی و زینب غفوریان
انتهای پیام