قرآن‌سوزی با مجوز قانونی؛ آغاز دور جدید اسلام‌هراسی در غرب
کد خبر: 4153484
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۵
یادداشت وارده

قرآن‌سوزی با مجوز قانونی؛ آغاز دور جدید اسلام‌هراسی در غرب

آنچه در تازه‌ترین شکل هتک حرمت نسبت به مقدسات اسلامی، یعنی قرآن‌سوزی به صورت امری قانونی و با مجوز دولت سوئد انجام پذیرفته است، حکایت از طرحی جدید و آغازی برای مرحله‌ای نوین از سیاست‌های خصمانه و مواجهه‌جویانه با اسلام دارد و به نوعی آغازی بر دور جدید از سیاست‌های اسلام‌هراسی از سوی غرب است.

محمد محمودی‌کیا

بازخیزش دین در متن تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع طی دهه‌های اخیر و به طور خاص با پیروزی انقلاب اسلامی ایران از جوانب مختلف مورد بحث و مطالعه پژوهشگران مطالعات اجتماعی و سیاسی قرار داشته و با تشدید روند تأثیرگذاری و کنشگری فعالانه و مؤثر هنجارها و نهادهای دینی در جوامع انسانی توجهات افزون‌تری را نسبت به گذشته به خود معطوف کرده است. در این فضا و میان ادیان بزرگ، اسلام بیشترین سرعت رشد را نسبت به سرعت رشد جمعیت جهان تجربه کرده تا جایی که مرکز تحقیقات پیو تخمین زده در صورت تداوم این روند اسلام تا سال ۲۰۷۰ به رتبه نخست ادیان در جهان ارتقا خواهد یافت. با این وصف می توان انتظار داشت فرهنگ سیاسی جوامع نیز متأثر از تغییر در دموگرافی دین تحت تأثیر قرار گیرد.

حال این سؤال مطرح می‌شود که اتفاقات تلخ حمله به مقدسات اسلامی در کشورهای غربی که تحت لوای آزادی بیان رخ داده است ریشه در چه عوامل پنهان و کمتر مشاهده‌پذیری دارد که برای آشکار ساختن آن نیازمند تبیین و دایره وسیع‌تری از استدلالات برای فهم ماهیت آن هستیم.

نگارنده بر این باور است اسلام‌ستیزی فاقد ریشه‌های اجتماعی به مثابه یک پندار از تهدید هنجاری باشد چراکه اسلام و مسیحیت قرن‌ها در کنار هم تجربه زیسته مسالمت‌آمیزی داشته‌اند و بجز اندک برهه‌های تاریخی در قالب جنگ‌های صلیبی یا دیگر اشکال خرد نزاع، شاهد نبردی فراگیر میان جهان اسلام و مسیحیت نبوده‌ایم. وجود توأمان مساجد و کلیساها و کنیسه‌ها از دیرباز در نقاط اتصال جغرافیای اسلام و مسیحیت که امروز از آنها به عنوان میراث فرهنگی و تاریخی مشترک بشریت یاد می‌شود، نشان از زیست مسالمت‌آمیز ادیان در کنار هم داشته به گونه‌ای که هیچ خطر جدی و فوری، وجود دیگری را تهدید نکرده و آثار ایشان را محو نساخته است.

از دیگر ادله همزیستی مسالمت‌آمیز ادیان، به تبادلات میان‌فرهنگی بین باورمندان به ادیان مختلف می‌توان اشاره کرد.‌ حجم قابل توجهی از ادبیات و آثار هنری از سوی مؤمنان به شرایع الهی نسبت به یکدیگر وجود دارد که این امر حکایت از تماس‌های فرهنگی میان ادیان دارد به طوری که بدون هیچ‌گونه اجبار و قوه قاهره، دین‌باوران نسبت به اسطوره‌ها، معارف و هنجارهای یکدیگر اهتمام داشته‌اند و یکدیگر را در این زمینه مورد ستایش قرار داده‌اند. نمونه برجسته این تبالادت میان‌فرهنگی را در نقاط تماس ادیان همچون منطقه شامات به وضوح می‌توان مشاهده کرد.

با این توضیح به نظر می‌رسد جدال میان ادیان و برخورد میان‌فرهنگی دینی را تنها درون یک پروژه سیاسی می‌توان جستجو نمود؛ پروژه‌ای که درصدد جهانی‌سازی یک الگوی زیست مشخص است؛ الگویی که می‌بایست تمام هویت‌های ملی و دیگر عرصه‌های وفاداری ملی و فراملی را در خود مدغم ساخته و نیروی مقاومت را در برابر این خواست همگون‌ساز مضمحل سازد. در این بین ادیان و به طور خاص، اسلام از درون‌مایه‌ها و مؤلفه‌های بنیادین و قدرتمندی برخوردار است که توانسته علاوه بر به رسمیت شناختن جنبه‌های وفاداری ملی، مؤلفه‌های هویتی مستقل از آن را خلق کند که این امر منجر به خلق یک سد حفاظتی مستحکم و نفوذناپذیر در برابر فرهنگ‌های مهاجم بیرونی شده است. عنصر هویت را می‌توان هسته مرکزی اسلام دانست به طوری که با برجسته نمودن آن، مانع از به محاق رفتن و یا تحلیل رفتن اسلام در متن جوامع شود.

با این مقدمه اسلام بزرگترین مانع در برابر خواست همگون‌ساز جریان جهانی‌سازی است و با عنایت به اهمیت ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک آن و نیز جمعیت قابل توجه باورمندان به آن، مانعی عمده در مسیر تحقق اهداف جهانی‌سازی به شمار می‌رود. لذا تسهیل و تسریع پروژه جهانی شدن بدون از میان برداشت و یا خنثی کردن این سد حفاظتی میسور نخواهد بود. از همین رو شاهد شکل‌گیری و تشدید هجمات علیه اسلام و مقدسات آن هستیم تا اولا مانع از رشد و تسری اسلام به دیگر نقاط جهان شوند و با ارائه تصویری مخدوش و غیرواقعی از اسلام، تصویری غیرواقعی از آن را در اذهان عمومی ترویج نمایند؛ ثانیاً، با تکیه بر قدرت اجتماعی برآمده از سیاست اسلام‌هراسی، اهرم‌های فشار بر کشورها و جوامع اسلامی را افزایش دهند تا از طریق سیاست فشار از پایین، چانه‌زنی در سطح سیاسی را گسترش داده و دستگاه دیوانی دولت‌های اسلامی را به پذیرش پیش‌شرط‌های اقدام در عرصه بین‌المللی وادار نمایند؛ پیش‌شرط‌هایی که در اعطای وام‌های بانکی، مشارکت در پروژه‌های راهبردی، سرمایه‌گذاری مستقیم و ... خود را نمایان ساخته است به طوری که گاه برای روان‌سازی و تسریع ادغام جوامع اسلامی در فرهنگ جهانی‌شده، به تغییر در متون آموزش اسلامی و یا تعطیلی برخی نهادهای دینی منجر شده است.

با این وصف، به نظر می‌رسد آنچه در قالب ساخت فیلم‌های سینمایی، انتشار کتب و یا تصویرسازی های موهن از مقدسات اسلامی و دست آخر اهانت صریح و نابخشودنی در هتک حرمت به ساحت شریف کلام‌الله مجید هر از چندی وجدان جمعی بیش از یک میلیارد و نیم مسلمان را خدشه‌دار می‌کند در قالب یک پروژه سیاسی قابل فهم و تجزیه و تحلیل است.

در عین حال آنچه در تازه‌ترین شکل هتک حرمت نسبت به مقدسات اسلامی، یعنی قرآن‌سوزی به صورت امری قانونی و با مجوز دولت سوئد انجام پذیرفته است، حکایت از طرحی جدید و آغازی برای مرحله‌ای نوین از سیاست‌های خصمانه و مواجهه‌جویانه با اسلام دارد که لازم است هوشمندی بیشتری نسبت بدان مبذول داشت چراکه هرچند تاکنون فعالیت‌های اسلام‌ستیزانه عمدتاً به صورت امری فردی شده جلوه داده می‌شد و کشورهای متبوع این افراد به بهانه دفاع از آزادی بیان و آزادی کنش فردی مانع از اعمال مجازات مؤثر بر خاطیان‌ می‌شدند، این بار با مجوز دولتی دست به این اقدام شوم زده‌اند که به نظر می‌رسد این اتفاق آغازی بر دور جدیدی از سیاست‌های اسلام‌هراسی است که انتظار می‌رود جوامع اسلامی و دولت‌های اسلامی با اتخاذ سیاست تنبیهی مؤثر مانع از تکرار این دست اقدامات شده و هزینه هتک حرمت به مقدسات اسلامی را آنچنان بالا ببرند که دیگر شاهد این دست اقدامات موهن و ضدبشری نباشیم.

محمد محمودی‌کیا، عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی 

انتهای پیام
captcha