سوءاستفاده از قانون انسانی «آزادی بیان» صلح در سوئد را به مخاطره می‌اندازد + فیلم
شیخ یوسف قاروط گفت: مسئله آزادی بیان و اندیشه از پیشرفته‌ترین مفاهیم انسانی است اما جاهلان اسلام‌ستیز از ابهام این تعبیر و این قانون در سوئد سوء استفاده می‌کنند و از این‌رو ما دائماً فریاد برمی‌آوریم و به آنها می‌گوییم که خواسته ما نه تغییر قانون بلکه حداقل تفسیر و توضیح آن است؛ چراکه واکنش‌های احتمالی به قرآن‌سوزی خطر بزرگی است که صلح و آرامش در این کشور را به مخاطره می‌اندازد.
به گزارش ایکنا، به دنبال هتک حرمت قرآن کریم و اهانت به مقدسات اسلامی در چند کشور اروپایی و اخیراً در سوئد، وبینار بین‌المللی «بررسی اهانت به قرآن از منظر حقوق بشر بین‌المللی» امروز یکشنبه ۸ مرداد در ایکنا برگزار شد.
در این وبینار که از ساعت ۱۱ یکشنبه از طریق صحفه خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) در آپارات به آدرس iqnanews آغاز شد، محسن قانعی؛ کارشناس مسائل بین‌الملل با حضور در استودیو مبین، به بیان دیدگاه‌های خود در این موضوع پرداخت و خلیل حسن؛ تحلیلگر حقوقی بحرینی از سوئد به طور آنلاین پاسخگوی سؤالات این برنامه بود.
این نشست با سخنرانی مجازی یوسف قاروط؛ نماینده مجلس اعلای شیعیان لبنان در سوئد و باقر درویش، حقوقدان بحرینی و رئیس انجمن حقوق بشر بحرین که از طریق ویدئوکنفرانس به اجرا درآمد، ادامه یافت.
حجت‌الاسلام و المسلمین شیخ یوسف قاروط، نماینده مجلس اعلای شیعیان لبنان در سوئد طی سخنرانی ویدئویی خود در این وبینار تأکید کرد: مسئله آزادی بیان و آزادی اندیشه از برترین و پیشرفته‌ترین مفاهیم انسانی است اما موهنان به مقدسات اسلامی از ابهام این تعبیر، این قانون و این حکم سوء استفاده می‌کنند و از این‌رو ما دائماً فریاد برمی‌آوریم و به آنها می‌گوییم که خواسته ما نه تغییر قانون بلکه حداقل تفسیر و توضیح آن است تا به بازیچه و ابزاری در خدمت امور شبهه‌دار و مشکوک تبدیل نشود.
مشروح سخنان شیخ یوسف قاروط در ادامه از نظر می‌گذرد.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم درود بر سرور ما محمد مصطفی و اهل بیت پاک و مطهرش. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید « و از فتنه‌ای كه تنها به ستمكاران شما نمی‌رسد بترسيد و بدانيد كه خدا سخت كيفر است» (الانفال/ ۲۵) و می‌فرماید «پروردگارا ما را وسيله آزمايش [و آماج آزار] براى كسانى كه كفر ورزيدهاند مگردان و بر ما ببخاشی كه تو خود تواناى سنجيده كارى» (ممتحنه/ ۵). خداوند متعال همچنین می‌فرماید «...[چرا كه] فتنه [=شرك] از قتل بدتر است»(بقره /191).
دوستان من از آنجایی که تاریخ در این جنایت موهن و مداوم، تکرار می‌شود و از آنجایی‌که تاریخ تکراری در معرض حوادث مشابهی قرار دارد، سخن خود را به طرح پرسش‌هایی از دولت سوئد و آن‌هایی که پشت صحنه این جنایت هستند یعنی حزب راست افراطی و پارلمان کنونی سوئد معطوف می‌دارم تا هر عاقلی با نیت پاک که مصلحت این کشور برای او اهمیت دارد، قضاوت کند. از ابتدای تاریخ تا امروز سوزاندن کتب دینی، سیاسی، علمی و غیره سلاحی برای کینه‌ورزان، تندروها و ستمگران در سراسر این جهان بوده و هست؛ آن‌هایی که استدلالی در برابر هر حقیقتی که آنها گفته می‌شود، نمی‌یابند و من مثال‌هایی از این مطلب را به‌ویژه در جهان غرب در اینجا مطرح خواهم کرد که اهمیت دارد.
در سال 2011 بعد از حوادث یازده سپتامبر «تری جونز» کشیش اسلام‌ستیز فلوریدا، به سوزاندن نسخه‌ای از قرآن کریم اقدام کرد و این امر به اقدامات خرابکارانه و خشونت‌آمیز به‌ویژه در افغانستان در همان روز منجر شد و جان 8 کارمند سازمان ملل در این کشور را گرفت و در سال 2006 نئونازی‌ها در آلمان کتاب خاطرات «آن فرانک» را با ادعای دروغ بودن محتوای آن سوزاندند، در سال 2002 کتاب جی.کی رولینگ در ایالات متحده در مسکو و مکزیک سوزانده شد با این ادعا که شخصیتی که در این کتاب‌ها به او پرداخته شده یعنی شخصیت مشهور هری پارتر، همان دجال است. [که در انجیل از او یاد شده است].
مثال آخر که می‌خواهم به شکل ویژه آن را بیان کنم در سال 1933 در آلمان و با ادعای پاک‌سازی زبان آلمانی و بعدها نژاد آلمانی رخ داد؛ رویدادی که دانشجویان نازی در آلمان آن زمان از اندیشه‌های هیتلر پیروی می‌کردند، به سوزاندن توده بزرگی از کتاب در میدان ببل بلاتز در برلین اقدام کردند به شکلی که بیش از 20 هزار کتاب دینی، فلسفی، ادبی و شعری سوزانده شد چرا که نویسندگان این کتاب‌ها و مؤلفان غیر آریایی و غیر آلمانی بوده است. کتاب‌های زیادی از مارکس، فروید، هلن کلر، برتولت برشت و ارنست همنیگوی و شمار زیادی از دیگر نویسندگان و فیلسوفان مشهور جهان در میان این کتاب‌ها بود. این حادثه منجر به خشم گسترده‌ای در آمریکای آن زمان شد و هزاران نفر در اعتراض به این حادثه و محکومیت آن در نیویورک راهپیمایی کردند در پی آن هلن کلر، بانوی نویسنده مشهور آمریکا که کتاب‌های او نیز سوزانده شده بود نامه سرگشاده‌ای را به دانشجویانی نازی آلمان نوشت. عبارات او بسیار زیباست و از شما می‌خواهم به آن توجه کنید: «اگر شما می‌پندارید که می‌توانید اندیشه‌ها را بکشید روشن است که چیزی از تاریخ نیاموخته‌اید». در ابتدا گفتم که تاریخ تکرار می‌شود و افزود «شما می‌توانید کتاب‌ها را بسوزانید اما اندیشه‌های موجود در آن راه خود را به سوی میلیون‌ها نفر خواهد گشود».
و تاریخ ما مسلمانان پر از این حوادث است تا چه اندازه حاکمان ستمگر خواستند تا نور خدا را با کلام خود خاموش سازند اما خداوند سبحان اوست که سخن خود این قرآن کریم را نازل کرده و اوست که پاسداری از آن را بر عهده دارد. «بی‌تردید ما اين قرآن را به تدريج نازل کرده‌ایم و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود»(حجر/۹) و بیش از صد سال پیش هاینریش سال 1820 حکمت زیبایی را به رشته تحریر درآورد و در آن چنین می‌گوید «کسی که کتاب‌ها را بسوزاند در نهایت ملت‌ها و مردم را خواهد سوزاند» و از این‌رو اندیشه نازی در پاک‌سازی زبان و ادبیات آلمانی از امور غیر آلمانی به شعار پاک‌سازی ملت آلمان از غیر آریایی‌ها رسید.
در اینجا و بر مبنای این هدف در سال 1933 که در این سال آغاز شد و بعد از چندین سال منجر به حوادثی شد که تاکنون بر ما تأثیر دارد به پرسش بعدی خطاب به دولت سوئد و به حزب نازی و نژادپرست «اس دی» و هر کسی می‌پردازم که در این کشور اندیشه‌های افراط‌گرایانه در سر دارد تا عقل و اندیشه آنها را خطاب قرار دهم. از آنها و تمام مسئولانی که در مقام تصمیم‌گیری هستند، می‌پرسم: نظر شما در مورد مثال‌های پیشین چیست؟ سوزاندن کتاب‌ها از سال 1933 تا 2011 که بعد از چند سال منجر به «آدم‌سوزی» شد: آیا موافق هستید که این اقدامات و سوزاندن کتاب‌ها و بعد بازی با مفاهیم قانونی و ابهام قانون که به هر کینه‌ورز و هر انسانی و یا نادانی که سوءاستفاده می‌کند که اهداف معین دارد اجازه می‌دهد از آزادی اندیشه بهره بگیرد منجر به حوادثی می‌شود که گفتم. آیا موافق هستید که مثال‌هایی که ذکر کردم به خصوص مثال حوادث سال 1933 و حوادث بعد از آن در قالب عنوان آزادی رأی و اندیشه می‌گنجد اگر این را می‌پذیرید از شما می‌خواهیم که جنایت قرآن‌سوزی را تحت این عنوان بگنجانید و گمان نمی‌کنم که چنین کنید و اگر نه و شما با این موافق نیستید باید از تمام شعارهایی که همه‌جا طنین افکنده و ادعای عدالت آزادی و انسانیت می‌کند، دست بکشید و به همه دنیا اعلام کنید که شما استانداردهای هزارگانه و بیشتر دارید و ملت سوئد است که تمام پیامدهای اقدامات ساختارشکنانه و احمقانه را تحمل خواهد کرد، [اقداماتی] که مجموعه‌ای از کینه‌ورزان و جاهلان آن را با سوءاستفاده از ابهام این قانون انسانی پیشرفته مرتکب می‌شوند.
مسئله آزادی بیان و آزادی اندیشه از برترین و پیشرفته‌ترین مفاهیم انسانی است اما این افراد از ابهام این تعبیر، این قانون و این حکم سوء استفاده می‌کنند و از این‌رو ما دائماً فریاد برمی‌آوریم و به آنها می‌گوییم که خواسته ما نه تغییر قانون بلکه حداقل تفسیر و توضیح آن است تا به بازیچه و ابزاری در خدمت امور شبهه‌دار و مشکوک تبدیل نشود. آن‌هایی که از ابهام این قانون پیشرفته سوءاستفاده می‌کنند که آزادی اندیشه و بیان را برای شهروندان سوئدی تضمین می‌کند. چرا که ملت سوئد پیامدهای این اقدامات را متحمل خواهد شد. تصویر سوئد کشوری زیبا و پیشرفته و انسانی که نمونه‌ای از انسانیت و همزیستی بین بخش‌های مختلف بوده است که ما مسلمانان نیز یکی از آنها بوده‌ایم و انشالله بازهم هم هست و خواهد بود، اکنون در معرض تهدید است، تصویر زیبایی سوئد در ذهن تمام جهان است که در معرض مخدوش شدن قرار گرفته این اتفاقی است که افتاده است. علاوه بر این خطر بزرگی که کشور را در آستانه تهدید صلح و آرامش داخلی قرار داده است، در کنار امور زیادی که در مسئله سیاست خارجی و غیره است و در نهایت امر ما مسلمانان این کشور همان‌طور که دین ما به ما آموخته است، شهروندان شایسته و غیرتمند این وطن باقی می‌مانیم. همان‌گونه دین و قرآن ما به ما آموخته است که برخی سوزاندن آن را در پیش‌گرفته‌اند و برخی از آن تأسف می‌خورند اما می‌گویند این قانون است؛ این ادعای عجیبی است.
ما شهروندان شایسته و مسلمان سوئدی و غیرتمند این وطن باقی خواهیم ماند همان‌طور که دین و قرآن ما و پیامبر و اسلام به ما آموخته است. ما اهداف این حوادث را می‌دانیم ما از سرزمینی می‌آییم که این حوادث را که برای شما جدید است از کودکی با گوشت و پوست خود لمس کرده‌ایم و به سوی آنچه این افراط‌گرایان نادان و دیوانه و کینه‌ورز، می‌خواهند کشیده نخواهیم شد افرادی که برای آنها چیزی جز تحقق اهداف خود اهمیتی ندارد هرچند که منجر به آشفتگی و غرق ساختن و به آتش کشیدن کشور شود. کلام خود را با سخن امام حسین(ع) پایان می‌دهم و من از زبان همه مسلمانان این کشور می‌گویم «نه به خدا سوگند، نه دست ذلت به آنان می‌دهم و نه چون بردگان تسلیم حکومت آنان می‌شوم». قانون حدومرز ماست و انشالله به تلاش خود برای به دادگاه کشیدن، محکومیت و حسابرسی از شما با قانون ادامه خواهیم داد. لاحول و لا قوة الا بالله و الحمدالله رب العالمین.
انتهای پیام
