هنر دینی نیازمند گفت‌وگو با جامعه است / اصالت خوانش؛ هدف اصلی کتابت قرآن
کد خبر: 4030857
تاریخ انتشار : ۰۴ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۳
در جریان اختتامیه جشنواره ملی کتابت قرآن بیان شد؛

هنر دینی نیازمند گفت‌وگو با جامعه است / اصالت خوانش؛ هدف اصلی کتابت قرآن

اساتید و پژوهشگران حوزه خوشنویسی معتقدند هنر دینی نیازمند گفت‌وگو با جامعه است تا در فضایی آرام و به دور از هیاهو پذیرفته شود و از طرف دیگر، کتابت قرآن به‌عنوان گونه‌ای از هنر دینی باید هدف و ماهیت اصلی خود را که اصالت خوانش است، حفظ کند.

اختتامیه جشنواره ملی کتابت قرآن کریم

به گزارش ایکنا از اصفهان، آیین اختتامیه و معرفی برگزیدگان جشنواره ملی کتابت قرآن کریم، عصر روز گذشته، سوم بهمن‌ماه همزمان با سالروز ولادت حضرت فاطمه(س) در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار شد. محمدرضا رهبری، سرپرست معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان به همراه محسن سلیمانی، از هنرمندان و اساتید خوشنویسی، شهاب شهیدانی، استاد تاریخ هنر و پژوهشگر در زمینه خوشنویسی و همچنین برگزیدگان استان اصفهان در جشنواره ملی کتابت قرآن کریم، به‌صورت مجازی در این مراسم شرکت کردند.

سرپرست معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان در جریان این مراسم طی گفت‌وگویی که در محل معاونت فرهنگی این واحد انجام شد، اظهار کرد: امیدوارم این گردهم آمدن، فتح بابی به‌منظور تأمل و طرح پرسش در خصوص مباحث مربوط به هنر دینی، از جمله خوشنویسی باشد. سالیان طولانی است که با عبارت هنر دینی آشنا هستیم و آن را می‌شنویم، این عبارت در عین حال بسیار مورد چالش قرار می‌گیرد و انبوهی از سؤالات راجع به آن وجود دارد.

وی بیان کرد: وقتی کتابت قرآن موضوع جشنواره قرار می‌گیرد، می‌خواهیم ببینیم چه کمکی به هنر دینی می‌کند و آیا میان کتابت قرآن و خلق هنر دینی، نسبتی وجود دارد یا خیر؟

شهیدانی در این گفت‌وگو با بیان اینکه هنر دینی را از چند زاویه می‌توان مورد بحث قرار داد، گفت: یکی از این جنبه‌ها، مطالعات آکادمیک است، یعنی آنچه در دانشگاه‌ها و مراکز علمی از هنر دینی تعریف می‌شود که بحث بسیار مفصلی است و می‌تواند مجموعه‌ای از مؤلفه‌ها و نظریه‌ها را در بر گیرد، ولی راجع به آنچه در جامعه اتفاق می‌افتد، می‌توان گفت که پدیده‌ای به نام هنر دینی وجود دارد.

استاد تاریخ هنر و پژوهشگر در زمینه خوشنویسی افزود: ما قرآن را به‌مثابه یک متن اعتقادی پذیرفته‌ایم و به بعضی از گزاره‌های آن به فراخور حال خود عمل می‌کنیم، ولی آنچه در دل کتابت قرآن اتفاق می‌افتد، مغفول مانده است. بنا به بعضی از کارهای پژوهشی که باید نسخه‌های بسیاری از قرآن را بررسی می‌کردم، شگفتی‌های زیادی دیدم.

کتابت به‌مثابه دیالوگ با متن قرآن

این پژوهشگر حوزه خوشنویسی اضافه کرد: ما در کتابت قرآن، سیر صعودی انجام می‌دهیم و با هر نوشته‌ای، روح و روان خود را جلا می‌دهیم. به همین دلیل، کاتبان قرآن به نوعی مفسران قرآن نیز می‌شوند، البته منظور این نیست که آنها تفسیر قرآن می‌نویسند، بلکه در حین نگارش، با متن دیالوگ می‌کنند و این دیالوگ بسیار عمیق است. دغدغه من همین است که نشان دهم کاتب قرآن چه ارتباطی با متن برقرار می‌کند. وقتی اسناد روند کتابت قرآن مرحوم استاد فضائلی را بررسی می‌کردم، متوجه شدم که ایشان در هر مرحله از کتابت، توقفگاه‌هایی داشته است و معتقدم تمام کاتبان قرآن در این مرحله قرار می‌گیرند.

وی ادامه داد: کاتبان قرآن در نگارش بعضی از آیات، شور و حال دیگری دارند، ریتم آیه، فرم‌ها و کلمات با آنها سخن می‌گوید و اهمیت، ابهت، خشیت و محبت در فرآیند نگارش خودش را نشان می‌دهد، یا خود کاتب در این موضوعات مستغرق می‌شود. این‌ها موضوعات نابی است که کاتبان تجربه افتخار آن را پیدا می‌کنند و من مایل هستم این تجربه‌ها ثبت شود، شاید به تنهایی نتوانم این کار را انجام دهم، باید با تک تک کاتبان قرآن صحبت کنیم، یا از آنها بخواهیم که داستان نگارش خود را بنویسند.

شهیدانی تصریح کرد: مشکلی که در پژوهش خوشنویسی به‌طور عام و بحث کتابت قرآن وجود دارد، این است که داده‌های کمی در اختیار داریم. بعضاً از فراز تحلیل یک نسخه قرآن متوجه می‌شویم که کاتب چه کاری انجام داده است، ولی چون کاتبان با وجود کتابت زیاد، از خویشتن خویش کمتر می‌نویسند، در این حوزه با ضعف مواجهیم. در واقع، خوشنویسی که با نگارش در ارتباط است و دانش و میراث گذشته را منتقل کرده، درباره خودش کمتر نوشته است. رساله‌هایی در این زمینه وجود دارد، ولی کافی نیست؛ به همین دلیل، من پژوهشگر مدام نسخه‌های قرآنی را ارزیابی و سعی می‌کنم کدها را کشف کنم، تا متوجه شوم چه اتفاقی برای کاتب قرآن افتاده است.

شهاب شهیدانی استاد تاریخ هنر و پژوهشگر خوشنویسی

وی در پاسخ به این سؤال که ارتباط کاتب قرآن با متن، خودآگاه شکل می‌گیرد یا ناخودآگاه، گفت: این ارتباط به هر دو صورت است، به هر حال، کاتب با نیت مشخصی به سراغ کتابت قرآن می‌رود، ولی در سیر کتابت پیش‌بینی‌ناپذیر است و نمی‌توان دقیقاً پیش‌بینی کرد که چه اتفاقی می‌افتد. البته اگر واژه فیض را به کار ببریم، بهتر است، یعنی وقتی کاتب قرآن کتابت می‌کند، فیض نصیب او می‌شود.

این پژوهشگر حوزه خوشنویسی بیان کرد: یکی از کسانی که پژوهش‌های قرآنی انجام داده، فردی ژاپنی و بودایی به نام ایزوتسو است. وی قرآن را ترجمه کرده و در جایی می‌خواندم که گفته بود ترجمه قرآن برکت زیادی برایش داشته است و به برکت آن اعتقاد داشت.

ضرورت گفت‌وگو میان هنر دینی و جامعه

وی افزود: هنر دینی و از جمله خوشنویسی باید با گونه‌های هنر غیردینی رقابت کند، منتها نه از زاویه دریافت رانت؛ در واقع، خود اثر باید آن‌قدر اعتبار و غنا داشته باشد تا بتواند پیام و زیبایی خود را به دوستداران و مجموعه‌داران هنر و کسانی که با این فضا آشنا نیستند، منتقل کند. این حصار و چارچوبی که کاتب به‌حق در نگارش قرآن برای خود ایجاد و لوازم معنوی آن را فراهم می‌کند، بسیار خوب است، ولی در عین حال باید بتواند با جامعه گفت‌وگو کند و این گفت‌وگو باید اتفاق بیفتد. وقتی نسخه‌های قرآنی را ارزیابی می‌کنم، متوجه یک‌سری اتفاقات گرافیکی فارغ از بحث خوشنویسی در آنها می‌شوم، یعنی با یک واژه، فرمی ایجاد شده که در خوشنویسی مسبوق به سابقه نبوده، ولی موفق بوده است، حتی آرایه‌های قرآنی و تذهیب برای آتئیست‌ها نیز زیباست.

شهیدانی ادامه داد: باید این زیبایی‌ها را بیرون کشید و وارد این گفت‌وگوی اجتماعی شد، تا هنرمان دیده شود. اتفاقی که در حراجی هفته گذشته آثار هنری در اصفهان رخ داد، همین بود. ما می‌توانیم هر چه در توان داریم، ارائه دهیم، تا اثری که با قرآن پیوند خورده است، دیده شود. از اینجا به بعد، خود اثر باید حرف بزند، تا دل خریدار را برباید. گاهی خریداران آثار هنری یا کسانی که به هنر توجه دارند، افراد مذهبی به معنای عرفی آن نیستند، ولی پیام را دریافت می‌کنند و این موفقیت مهمی است، دقیقاً مثل کاری که مکتب سقاخانه می‌کند. در نقاشی‌خط، زیست مؤمنانه در اثر هنری عرضه می‌شود و خریدار خارجی نیز آن را می‌خرد، ما انتظار نداریم که این اتفاق در بستری مذهبی رخ دهد، ولی حامل و انتقال‌دهنده پیام، مؤلفه‌هایی است که در دل مکتب سقاخانه و تعزیه وجود دارد و این به هنر دینی کمک می‌کند. اگر می‌خواهیم هنرهایی مثل کتابت قرآن را یک قدم جلوتر ببریم، باید این راه را طی کنیم.

وی اظهار کرد: شاید مرحوم فضائلی، از معدود افرادی بود که وارد این گفت‌وگوها شد و ما در مجموعه اسناد خانوادگی‌شان، چیزهای زیادی در این خصوص پیدا کردیم، از جمله نامه‌ای که در سال 1360 به آیت‌الله جنتی نوشته و متذکر شده بود که ضرورت دارد کتابت‌های قرآن موجود در فرهنگ ایرانی را جدی بگیریم و دلیل آن نیز شرح داده شده بود. همچنین ایشان با توجه به اینکه ادیب و روحانی بود، تفسیرهای بسیار زیبایی نیز از بعضی از آیات قرآن ارائه داده بود، یا در حوزه کتیبه‌نگاری، دفتر یکی از مراجع خواسته بود یکی از کلمات به گونه دیگری نوشته شود و ایشان در زیر همان کتیبه، با دلیل توضیح داده بود که این کلمه باید همین‌گونه نوشته شود. در واقع، مرحوم فضائلی رسالت خودش را در گفت‌وگو با جامعه انجام داد و ما امروز باید سطح این گفت‌وگو را ارتقا دهیم، تا جامعه در فضایی آرام، به دور از هیاهو و با طیب خاطر این هنر را بپذیرد، البته نهادهای متولی باید حمایت خودشان را داشته باشند، به شرطی که خود اثر آن‌قدر توانا باشد، تا این ارتباط شکل بگیرد.

این هنرمند و پژوهشگر اضافه کرد: یک بار در سفر حج، از نمایشگاه عکسی در مسجدالنبی(ص) بازدید کردم که نوشته‌ای با خط معلی به چشمم خورد که البته اشتباه نوشته شده بود. برای یکی از دست‌اندرکاران توضیح دادم که در این نوشته اشتباهی رخ داده و او از من خواست که شکل صحیح آن را بنویسم. فردای آن روز، وقتی دوباره به نمایشگاه رفتم، دیدم که آن نوشته اصلاح شده بود. این اتفاق در شرایطی رخ داد که داعش در اوج قدرت قرار داشت و فضای سنگینی بر مراسم حج حاکم بود. این تجربه را از این نظر بیان کردم که بگویم در کوران کشاکش‌های مذهبی، هنر چقدر می‌تواند تأثیرگذار باشد و خودش را نشان دهد.

قرائت و کتابت؛ دو رکن صیانت از قرآن

محسن سلیمانی، استاد و هنرمند خوشنویسی نیز، اظهار کرد: هنر امری پیچیده است و هیچ‌گاه در قالب تعاریف نگنجیده؛ از طرف دیگر، دینداری نیز مانند هنر سیال است. بنابراین، پیوند زدن این دو از یک نظر بسیار خوب بوده و از طرف دیگر، باید مراقب بود که سیالیت آنها سلب نشود.

وی قرائت و کتابت را از ارکان تاریخ دینداری مسلمانان و انعکاس کلام پروردگار دانست و افزود: کاتبان وحی برای نگهداری و صیانت از قرآن تلاش کردند و پا به پای قرائت، از حاملان وحی بودند. قرائت و کتابت با یکدیگر همراه بودند و پا به پای هم آمدند، تا دوره معاصر که مفاهیم در حال جابه‌جایی است. شخصاً معتقدم که امروز تاریخ کتابت به نوعی در حال تغییر ماهیت و هویت است و این اتفاق رخ داده و از این منظر می‌توان گفت که وارد دنیای تفسیر شده‌ایم و دوره قرائت گذشته، نه اینکه آن را کنار بزنیم، بلکه دنیای تفسیر امکانات دیگری برای ما فراهم می‌کند، از جمله اینکه فرصت پیدا می‌کنیم تا آنچه را قبلاً خوانده‌ایم، به تفسیر بنشینیم و بفهمیم.

این هنرمند اضافه کرد: قرائت با همه ویژگی‌ها و زیبایی‌هایش هنوز اصالت دارد، ولی در دنیای تفسیر، اصالت با مفاهیم است. بنابراین، شاید لب لباب کلام وحی در تفسیر و فهم مسئله باشد و چون این موضوع نیز به نوعی سیال است، امکان تجربه زیسته هنرمندان و قرائت‌های گوناگون را فراهم می‌کند. از زمانی که صنعت چاپ ظهور کرد و فضای خوشنویسی دگرگون شد، شاید بتوان این سؤال را مطرح کرد که آیا مرگ کتابت فرا رسیده است یا خیر؟ امروز، دوره‌ای است که کتابت‌ها باید خوانده شود و با نگاه دیگری به کتابت نگریست. این سؤال را نیز می‌توان مطرح کرد که اثر هنری چه نقشی می‌تواند در خوانش دوباره قرآن کریم داشته باشد؟

اختتامیه جشنواره ملی کتابت قرآن کریم

وی بیان کرد: در دوره معاصر، موضوع خوانش اثر هنری کمرنگ شد و متأسفانه از دست رفت. در اغلب جشنواره‌ها و اتفاقاتی که امروز رخ می‌دهد، کتابت بار خوانشی خود را از دست داده، در حالی که هدف از کتابت به ترتیب، آسان‌خوانی، آسان‌نویسی و زیبایی بوده و لذا، با اثر هنری خاصی که صرفاً نگره فرمی دارد، متفاوت است. در واقع، کتابت باید بتواند موضوع خوانش را وارد عرصه اجتماع کند. معتقدم کتابت تاریخی این رسالت را به درستی انجام داد، هم قرآن را صیانت کرد و هم آن را در حوزه خوانش قرار داد.

سلیمانی ادامه داد: امروز باید ببینیم که آن شیوه‌ها همچنان امکان ادامه یافتن دارد یا خیر و اساساً به چه دلیل می‌نویسیم؟ بعضاً دیده شده که خوشنویسان معاصر قطعه‌ای از یک آیه را می‌نویسند و چیدمان آن را به‌گونه‌ای تغییر می‌دهند که ترتیب کلمات به هم می‌خورد، در حالی که ترتیب یکی از قواعد خوانشی محسوب می‌شود و این کار، خوانش را دچار اعوجاج می‌کند و بعضی از قطعات خوانده نمی‌شود. سؤال این است که اگر اصالت خوانش را از خوشنویسی امروز بگیریم و دچار این چالش شود، آن وقت چه باید کرد و هدف کتابت چه می‌شود؟

وی تصریح کرد: گسست میان ادبیات تاریخ معاصر با موضوع کتابت نیز مسئله مهم دیگری است. قالب‌هایی که از آنها صیانت می‌کنیم، اگرچه خوب است، ولی باید بازنگری کرد که آیا همچنان همین قالب‌ها باید ادامه پیدا کند یا خیر و آیا نمی‌توان قالب‌های دیگری خلق کرد؟ آیا کتابت صرفاً به معنای این است که متنی بنویسیم و آن متن صرفاً به اثری موزه‌ای تبدیل شود و در گنجینه‌ای مخفی بماند؟ اگرچه قائل به این هستم که همه این کارها ارزشمند است، ولی این سؤال‌ها برای این مطرح می‌شود تا هدف‌گذاری بهتری داشته باشیم و جایگاه خودمان را در هنر امروز پیدا کنیم. وقتی وارد دنیای تفسیر می‌شویم، می‌توانیم مفاهیم دینی را پر از پرسشگری کنیم. اگر وارد حوزه پرسشگری شویم، آن وقت امکان تفکر رخ می‌دهد و جامعه‌ای که پرسش ندارد، ضعف‌های ساختاری پیدا می‌کند و به نوعی مبتذل می‌شود، یعنی به امور حقیر می‌پردازد، ولی جامعه‌ای که پرسشگر است و تفکر فعال دارد، رشد می‌کند. بنابراین، هنر دینی امروز می‌تواند قالب‌های ساخته شده را بازنگری و رابطه میان قالب و محتوا را لحاظ کند.

انتهای پیام
captcha