به گزارش ایکنا، میلاد حضرت زهرا(س) بهانهای شده است برای ستودن و ستایش مقام مادر. قدردانی از ذرهای از زحمات، شکیبایی، صبر، ازخودگذشتگی، مهربانیها و هزاران صفتی که زبان از گفتن آن قاصر است.
در این روز به سراغ یکی از بانوان ایرانزمین رفتیم؛ مادری که علاوه بر انجام وظایف خود در زندگی مشترک به عنوان همسر و مادر، سعی کرده است که از کلام الهی کمبهره نماند و با حفظ آیات، آن را در وجود خود نگه دارد تا در جای جای مختلف زندگی به آن تمسک جوید و بکوشد که زندگیاش با آموزههای کلام الهی، رنگ خدایی داشته باشد.
رؤیا علیخمسه، متولد 1349 و دارای مدرک کارشناسی ریاضی از دانشگاه شهید بهشتی است و همسرش نیز محمدحسین کاشی دارای مدرک مهندسی برق از دانشگاه امیرکبیر و در حال حاضر کارمند وزارت دفاع است. ثمره این ازدواج دو فرزند پسر است که فرزند بزرگ خانواده، حامد(متولد 1372) فارغالتحصیل کارشناسی ارشد برق از دانشگاه علم و صنعت است و فرزند دیگر، ابوالفضل(متولد1381) توانست که رتبه اول رشته ریاضی را در کنکور سال 99 کسب کند. در ادامه مشروح این گفتوگو را بخوانید.
ایکنا ـ چطور متوجه استعدادتان برای حفظ قرآن شدید؟
از دوره کودکی و پیش از اینکه به مدرسه بروم با کمک مادرم، سورههای کوچک قرآن و حتی خاطرم هست که شعرهای مذهبی را حفظ میکردم و آنها را در جلسات و روضههای خانگی و حسینیهها و مجالس بانوان میخواندم. بعدها نیز اگر در مدارس مسابقات قرآن به صورت سورهمحور برگزار میشد، شرکت میکردم. به حفظ قرآن علاقهمند بودم تا اینکه محل کار همسرم، مسابقه حفظ سوره یاسین را برگزار کرد و من این سوره را حفظ کردم و پس از آن مسابقهای با محوریت سوره دخان برگزار شد. سپس اساتید دارالقرآن وزارت دفاع با افراد مستعد و علاقهمند به حفظ قرآن تماس گرفتند و آنها را تشویق کردند. من هم یکی از این افراد بودم و سرکار خانم زهرا صریحینژاد، از داوران ملی و بینالمللی کشورمان، با من تماس گرفتند و ایشان نخستین استاد حفظ بنده بودند که با تشویقهایشان به این کار علاقهمند شدم. سپس در دورههای حضوری مؤسسه مکتبالجواد(ع)، از کانونهای وابسته به مؤسسه مهد قرآن، ثبتنام کردم و از محضر استاد خانم احمدی بهرهمند و حافظ کل شدم. پس از حضور در آزمون ترنم وحی نیز، موفق به دریافت گواهی مدرک حفظ قرآن از مؤسسه مهد قرآن شدم.
ایکنا ـ برنامه حفظتان چگونه بود؟
حفظم را از جزء یک و از سال 1390 آغاز کردم و سال 1395 موفق به حفظ کل قرآن، آن هم با سپری کردن دورههای تثبیت، شدم. در ابتدا، که روزانه هم برنامه حفظ جدید داشتم و هم مرور، حدود شش ساعت را برای حفظ جدید و تثبیت صرف میکردم و پس از حفظ کل، روزانه حدود چهار ساعت زمان میگذاشتم. روش حفظم این گونه بود که همخوانی با فایلهای صوتی انجام میشد و قسمتهایی را که سخت بود مینوشتم و در کنار آن از مباحثه با دوستان حافظ و پرسش و پاسخ با آنها استفاده میکردم، به طوری که در زمان حفظ و تثبیتم، دوستانم روزانه از من حدود 25 سؤال میپرسیدند.
ایکنا ـ از برکت قرآن در زندگیتان بگویید.
طی این سالها برکات زیادی را در زندگیام شاهد بودهام که مهمترین آن صبر، آرامش حاکم بر خانه و خانواده و خلق حسنه تکتک اعضای خانواده است. به اذعان بستگان و خانواده ما، خانواده گرمی دارم. پدر همسرم نیز حدود بیست سالی است که با ما زندگی میکند. احترام و صبر و آرامش در خانواده ما حرف اول را میزند، به گونهای که این مورد را هر فردی در خانوادهمان لمس میکند. از برکات دیگر آن نیز فرزندانی است که از موالیان اهلبیت(ع) و مقید به انجام واجبات و فرائض و تلاوت قرآن هستند.
ایکنا ـ نقش مادران به ویژه مادران قرآنی در خانواده و تربیت فرزندان چیست؟
من سعی کردهام که همیشه عامل به آموختههایم به ویژه از کلام الهی باشم، به گونهای که اگر میخواهم تذکری بدهم، تذکری نباشد که به آن عمل نکرده باشم و مادرانی که در حوزه قرآن فعال هستند، به دلیل حضور قرآن در زندگیشان و انس با آن، یک قدم جلوتر از جامعه، فرزندانشان را از خطرات محافظت و آنها را راهنمایی میکنند و آرامش این خانوادهها نیز قابل تأمل است.
ایکنا ـ آیا به تدریس قرآن اقدام کردهاید؟
چون سن پدر همسرم بالاست و احتیاج به مراقبت دارند، طی سالهای گذشته نتوانستم خیلی خارج از منزل فعالیت کنم، اما از طریق تلفنی شاگردانی داشتهام و به برخی از فامیل و دوستان برای برنامه حفظ کمک کردهام. اولین شاگردم پسرم، آقا ابوالفضل بود که بیشترین آموختههایم را در حفظ و تثبیت به او منتقل کردم.
ایکنا ـ از حضورتان در مسابقات و عرصه قرائت بگویید.
تاکنون در مسابقاتی که محل کار همسرم برگزار میکند، شرکت کردهام و حتی اگر از برگزاری مسابقات قرآن دیگری چون دارالقرآن امام علی(ع) یا سازمان اوقاف و امور خیریه مطلع باشم، در آنها شرکت میکنم و رتبههایی را کسب کردهام. اما رتبه کشوری ندارم و سنم نیز اجازه شرکت در مسابقات کشوری را نمیدهد و از سوی دیگر چون استرس حضور در مسابقات بالاست، فکر نمیکنم که توان شرکت داشته باشم.
ایکنا ـ برنامه آینده قرآنیتان چیست؟
اگر توفیق داشته باشم، مایلم که در فضای مجازی تدریس کنم یا با راهاندازی کانال قرآنی به عنوان یک بانوی فعال قرآنی شناخته شوم.
ایکنا ـ درباره موفقیت فرزندانتان بگویید.
الحمدلله خودم و همسرم از فرزندانمان راضی هستیم و آنها از نظر اخلاقی و اعتقادی سالماند. انشاءالله که با دعای دوستان و پدر و مادرشان، بیش از پیش موفق باشند.
ایکنا ـ صحبت پایانی با مادران این سرزمین.
مادرانی که شرایطشان مهیاست، زمان بگذارند و وارد عرصه حفظ قرآن و انس با آن شوند و با کلام الهی در هر زمینهای که علاقهمندند(قرائت، ترجمه و مفاهیم و حفظ، تفسیر) آشنا شوند، چون قرآن، نور است. مادرانی که وارد این عرصه میشوند، خود و خانواده را واکسینه کردهاند و آیات قرآن خیلی کمککننده است. همچنین، همه مادران و والدین سعی کنند که با عمل خود فرزندانشان را به هر کاری که میخواهند، هدایت و راهنمایی کنند، یعنی اول خودشان(پدر و مادر، به ویژه مادران که بیشترین زمان را با فرزندان میگذارند) عامل باشند. اگر قرار است فرزندان دروغ نگویند، غیبت نکنند و آراسته به عفت و پاکدامنی باشند، مادران نیز اینگونه باشند تا بچهها به تبعیت از آنها رفتار کنند. علاوه بر این، همراهی همسران و رزق حلال نیز تأثیر دارد و مادر میتواند در متخلق شدن به آموزههای قرآنی و عمل به آنها و مؤانست با قرآن بر روی همسر و فرزندان تأثیرگذار باشد.
در پایان ابوالفضل، دارنده رتبه اول کنکور ریاضی سال 99، که در حال تحصیل در رشته کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف است، درباره موفقیتش در این عرصه گفت: عوامل مختلفی در موفقیت افراد مؤثر است. یکی از آنها لطف خدا و کمک اهلبیت(ع) است، اما پس از تلاش مستمر خودم و معلمان و برنامهریزی، مهمترین عوامل نقش خانواده، صبوری و آرامش مادرم، فراهم کردن فضای خانه برای درس خواندن و تشویقهای مادرم بود.
ابوالفضل در توصیف مادرش اظهار کرد: مادرم به مانند سایر مادران ویژگیهای بسیار خوبی دارند که نمیتوان همه آنها را برشمرد، اما میتوانم به مهربانی، صبر و توجه به امر تربیت و ارتباط ایشان با خداوند اشاره کنم، موضوعی که در موفقیت من نیز مؤثر بوده است. برای موفقیتم، عشق به اهلبیت(ع)، مؤانست با قرآن و داشتن آرامش مدیون خانوادهام هستم. بیشترین موضوعی که انگیزهام را برای کسب این موفقیت بیشتر کرد، خوشحالی و رضایت مادرم بود تا گوشهای از زحمات والدینم را جبران کنم و مادرم رضایت قلبی داشته باشد.
سمیرا انصاری
انتهای پیام