درک نادرست، آفت وحدت حوزه و دانشگاه است/ مقابله شهید مفتح با پدیده آقازادگی
کد خبر: 3673709
تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۶
فرزند شهید مفتح در گفت‌وگو با ایکنا عنوان کرد:

درک نادرست، آفت وحدت حوزه و دانشگاه است/ مقابله شهید مفتح با پدیده آقازادگی

گروه حوزه‌های علمیه: فرزند شهید مفتح و استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه وضعیت وحدت حوزه و دانشگاه قابل مقایسه با قبل انقلاب نیست گفت: البته این به معنای وضع مطلوب هم نیست و مهمترین آفت در این راه، نداشتن درک درست از مسئله وحدت میان این دو نهاد است.

درک نادرست، آفت وحدت حوزه و دانشگاه است/ مقابله شهید مفتح با پدیده آقازادگی

 حجت‌الاسلام والمسلمین محمدهادی مفتح، فرزند شهید مفتح در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) گفت: شهید مفتح متولد سال 1307 در همدان بودند و در دروه رضاخان و با وجود فشارهای زیاد بر روی خانواده‌های مذهبی تحصیلات ابتدایی را در مدارس مدرن آن دوره سپری کردند.

وی اظهار کرد: پدر ایشان با وجود آنکه از علمای همدان بودند ولی نگاه روشنی داشتند به همین دلیل هم از فرستادن فرزندشان به مدارس مدرن آن دوره که در اذهان عمومی جلوه مناسبی هم نداشت خودداری نکردند و ایشان تحصیلات جدیده را فراگرفتند؛ ولی بعد از مدتی چون به دروس حوزوی علاقه داشتند مدارس جدیده را رها کردند و وارد حوزه علمیه همدان و در کسوت طلبگی مشغول تحصیل شدند.

وی افزود: بعد از مدتی که در حوزه به تحصیل پرداختند علاقه به حوزه نجف پیدا کردند ولی پدرشان، آیت‌الله محمود مفتح، از اینکه فرزندشان از ایشان دور شوند، معذب بودند؛ لذا شهید مفتح برای به دست آوردن دل پدر، به قم آمدند و عازم حوزه نجف نشدند با اینکه در آن دوره حوزه نجف سرآمد حوزه‌های علمیه جهان اسلام بود.

فرزند شهید مفتح اظهار کرد: در دوره محمدرضا پهلوی، فشار بر حوزه علمیه کمتر شد و با توسعه‌ای که دانشگاه‌ها پیدا کردند شهید مفتح و رفقای ایشان در جلساتی که با یکدیگر داشتند به این نتیجه رسیدند که روحانیت و حوزه نباید نسبت به آینده دانشجویان بی تفاوت باشند زیرا هدف رضاخان از ایجاد دانشگاه به آن سبک تربیت جوانان در فضایی شبیه غرب بود.

عضو هیئت علمی دانشگاه قم بیان کرد: این گروه تصمیم گرفتند که سیاست دوستی با دانشگاهیان را پیش بگیرند و نزدیکی با این قشر را دنبال کنند که شهید مفتح در همین راستا ورود به تحصیلات دانشگاهی را بهترین مسیر برای رسیدن به این هدف برای خودشان ترسیم کردند.

استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: شهید مفتح در دوره‌ای وارد دانشگاه شدند و در کنار دانشجویان نشستند که خودشان در قم صاحب کرسی تدریس بودند و ده‌ها شاگرد داشتند ولی با این حال برای اهداف مقدسی که دنبال می‌کردند وارد این عرصه شدند و تا بالاترین سطوح یعنی phd را هم گرفتند.

وی افزود: در میان روحانیت در آن دوره کمتر کسی مانند شهید مفتح بود که در کنار تحصیلات بالای حوزوی توانسته باشد تحصیلات بالای دانشگاهی نیز داشته باشد و در راستای همین موضوع، به آشتی دادن دانشجویان با دین نیز بپردازد البته کسانی مانند آیت‌الله طالقانی و بهشتی و مطهری و دیگران نیز در این زمینه زحمات زیادی کشیدند.

فرزند شهید مفتح با بیان اینکه کسانی مانند شریعتی، با مشاهده وضع موجود در آن دوره و فاصله‌ای که میان روحانیت و دانشجویان به واسطه تبلیغات منفی در آن دوره ایجاد شده بود شعار روحانیت را رها کنید و به دین بچسبید را دنبال می‌کردند ولی شهید مفتح و امثال ایشان دانشجویان را با دین‌شناسان آشتی دادند.

وی افزود: نتیجه تفکر جدایی دانشجو از روحانیت و گرفتن دین از منبعی غیر از کارشناسان اصیل دین سربرآوردن از سازمان مجاهدین، منافقین، کمونیست و ... بود؛ چون دین را از دین‌شناس واقعی نگرفته بودند.

مفتح بیان کرد: شهید مفتح ریشه را در عدم درک درست حوزه و دانشگاه از یکدیگر می‌دانستند؛ زیرا برخی تبلیغ می‌کردند که حوزه مهد دین و دانشگاه مهد علم است و این دو با هم ارتباطی ندارند ولی ایشان با این تفکر که حوزه از علم خالی و دانشگاه از دین تهی است مبارزه می‌کردند.

فرزند شهید مفتح تصریح کرد: از دهه 30 به بعد، شهید، مقالات و نوشته‌های متعددی را به قلم نگارش درآوردند که مقاله مسجد و دانشگاه، مکتب تربیتی امام صادق(ع)، و نقش علما در پیشرفت علم همچنین نقشی که در تاسیس مدرسه دین و دانش و ایجاد انجمن اسلامی دانش‌آموزان داشتند به دنبال تحقق هدف اصلی یعنی نزدیکی، تقریب و وحدت میان حوزه و دانشگاه بودند.

استاد دانشگاه قم ادامه داد: شهید مفتح بعد از انقلاب به این نتیجه رسیدند که شور انقلاب موجب اتحاد میان این دو نهاد شده است ولی ممکن است بعد از برطرف شدن این شور، آن مسئله نیز تحت‌الشعاع قرار گیرد لذا به دنبال تئوریزه کردن این موضوع بودند و در این راستا، در آبان ماه 58 در دانشکده الهیات، سمینار وحدت حوزه و دانشگاه را تدارک کردند که اولین سمینار در چنین موضوعاتی بود و چون به مذاق دشمنان انقلاب خوش نیامد یک و ماه نیم بعد از آن، ایشان را به شهادت رساندند و از سال 59 به بعد، سال روز شهادت ایشان، سال روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری می‌شود.

وی در پاسخ به این سؤال که ارزیابی شما از وحدت حوزه و دانشگاه در وضع موجود چیست؟ اظهار کرد: انصافا الان با قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست؛ برخی تعریف می‌کنند که ما وقتی قبل از انقلاب، دانشجو بودیم نمی‌توانستیم به راحتی در دانشگاه، نماز بخوانیم زیرا به شدت تحت فشار افکار عمومی در دانشگاه قرار می گرفتیم ولی الان واقعا این طور نیست و بدبینی نسبت به دانشجویان مذهبی وجود ندارد.

وی اظهار کرد: البته حالت آرمانی که مد نظر شهید مفتح و دوستان ایشان بود تحقق نیافته است و خلا وجود شخصیت‌هایی مانند ایشان برطرف نشده است ولی قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست.

درک نادرست، آفت وحدت حوزه و دانشگاه است/ مقابله شهید مفتح با پدیده آقازادگی

فرزند شهید مفتح تصریح کرد: شاید خیلی از افراد بوده و هستند که از لحاظ علمی از شهید مفتح بالاتر بوده‌اند ولی ایشان عمر و زندگی خود را در این راه و هدف صرف کرد ولی به هر حال ما به وضعیت مطلوب نرسیده‌ایم و باید برای رسیدن به قله این هدف تلاش بیشتری صورت بگیرد.

وی با بیان اینکه باید درک درستی از وحدت حوزه و دانشگاه در دوره حاضر داشته باشیم بیان کرد: خیلی از رشته‌های دانشگاهی به لحاظ موضوعی مانند رشته‌های مهندسی، پزشکی و ... مورد بحث در حوزه نیست البته حوزه می‌تواند در ابعادی مانند بعد فقهی به این رشته‌ها بپردازد و همین نوع تعامل تا حدودی وجود دارد و کمک‌کننده به مقوله وحدت حوزه و دانشگاه نیز هست؛ اما به لحاظ موضوعی جدا از فضای حوزه است و حوزه عمدتا در مباحث علوم اسلامی و علوم انسانی مانند فقه، اصول، تفسیر و کلام و منطق و ... فعالیت می‌کند.
عضو هیئت مدیره انجمن قرآن‌پژوهی حوزه علمیه با بیان اینکه یک بحث همین اختلاف موضوعات است، گفت: با این وجود شاهد هستیم که تعداد قابل توجهی از رشته‌ها هستند که میان حوزه و دانشگاه مشترکند و در عین حال در دانشگاه نیز تدریس می‌شود، از جمله این رشته‌ها فلسفه، منطق، تفسیر و علوم قرآن و ... است.
وی ادامه داد: نه حوزه علمیه باید روش کار خود را کنار بگذارد و نه دانشگاه بلکه هر کدام در جای خود اهداف و روش خود را پیگیری کنند تا نتایج حاصل نیز برای هر دو نهاد و در مجموع برای کشور مفید باشد؛ زیرا دانشگاه هدفش از ورود به این رشته‌ها آن است که مثلا فقه‌پژوه و یا افرادی آشنا به اقوال تفسیری تربیت کند ولی حوزه قصد دارد تا از تدریس فقه و اصول، مجتهد تربیت کند و از تفسیر و علوم قرآن نیز مفسر قرآن تحویل جامعه دهد.

وی تاکید کرد: البته این موضوع با این مسئله که دانشگاهیان هم می‌توانند مفسر قرآن شوند منافاتی ندارد ولی تربیت مجتهد و مفسر عمدتا جزء وظایف ذاتی و کارکردهای حوزه است و جامعه نیز این انتظار را از دانشگاه ندارد.
فرزند شهید مفتح ادامه داد: بر خلاف برخی تفکرات، این نقص نیست که در دانشگاه عده‌ای از افراد مفسر و صاحب قدرت تفسیری تربیت شوند اما هدف از تدریس این علوم این است که دانشجو در مقطع ارشد و دکتری بتواند با اقوال گوناکون مفسران قرآن آشنا شود و آن را بیان کند و برداشت تفسیری براین اساس داشته باشد ولی در حوزه تربیت فرد توانمند در تفسیر قرآن، هدف است که خود صاحب آرای تفسیری باشد.

مفتح همچنین به ذکر خاطره‌ای از پدر شهید خود پرداخت و عنوان کرد: من دوم راهنمایی بودم و ایشان در سال‌های اولیه انقلاب یعنی 57 و حتی قبل از آن فرد شاخصی در تحولات انقلاب و در وسط میدان مبارزه بودند؛ در دوره‌‌ای که امام در مدرسه علوی تشریف داشتند و مردم و به خصوص افراد نزدیک به ایشان به ملاقاتشان می‌رفتند یکی از هم کلاسی‌های من که از فرزندان مسئولان بود به من گفت که با پدرم به ملاقات امام رفتیم بدون اینکه در صف بایستیم.

وی ادامه داد: من هم در فضای فکری دوره نوجوانی به مادرم اعتراض کردم که چرا پدرم مرا نزد امام نمی‌برد و ایشان نیز به شهید مفتح منتقل کردند و شهید نیز قول داد که فردا ما را با خودش نزد امام ببرد.

فرزند شهید مفتح تصریح کرد: فردای آن روز که فکر می‌کنم 20 یا 21 بهمن ماه 57 بود ما به مدرسه علوی رفتیم و پدرم به واسطه نزدیکی که با امام داشتند وارد مدرسه شدند؛ ولی به من و برادرم گفتند در صف بایستید و مانند بقیه مردم وارد شوید؛ این مسئله از همان دوره در ذهنم من باقی ماند که ایشان حتی حاضر نشد برای دیدن امام، ما را بر بقیه کسانی که در صف بودند ترجیح دهد؛ ایشان از همان موقع با پدیده آقازادگی مخالفت کردند؛ چیزی که امروز باید برای همه و به خصوص مسئولین درس باشد.

 

captcha