به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نشریه «گلستان قرآن» که توسط معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر میشود، در آخرین شماره خود پروندهای را در مورد ادغام دو اتحادیه قرآنی کشور تشکیل داده و در بخشی از آن به مصاحبه با مسئولان این اتحادیهها پرداخته است، در ادامه یکی از این مصاحبهها که با حسن محمدی، مدیرعامل اتحادیه تشکلهای قرآنی کشور است آمده است.
•لطفاً بگویید آیا آییننامه هیئت رسیدگی به امور مؤسسات قرآنی که فروردینماه امسال به دو دستگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی ابلاغ شد، در واقع همان آییننامه ادغام دو اتحادیه است؟
خیر! این آییننامه برای تشکیل یک هیئت متشکل از وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، شورای توسعه فرهنگ قرآنی، حوزه علمیه، سازمان اوقاف و امور خیریه و دو اتحادیه قرآنی است تا به عنوان «هیئت رسیدگی به امور مؤسسات» در بحث ادغام، انسجام و تمام امور مربوط به آنها وارد شوند.
•آیا آییننامه در مسیر طرح ادغام است یا خیر؟
آییننامه چیزی فراتر از بحث ادغام است؛ در واقع هدف از تشکیل هیئت این است که یک انسجام در همه حوزهها و حیطههای نظارتی، حمایتی و هدایتی مؤسسات و سیاستگذاریهایی که در خصوص مؤسسات انجام میشود شکل بگیرد و بعد از ابلاغ این هیئت هیچکدام از دستگاههایی که قبلاً مجوز صادر میکردند حق صدور مجوز ندارند؛ چرا که در این بخش باید سیاستها و استانداردها واحد شود، در ذیل این سیاستها و مصوبات یکی از نمودهای انسجام حوزه مؤسسات مردمی، ادغام دو اتحادیه خواهد بود.
•اساساً ادغام و تلفیق دو اتحادیه چه اهداف و انگیزههایی به دنبال دارد و چرا مسئولان بعد از چندین سال از فعالیت اتحادیهها به فکر ادغام افتادند؟
اتحادیه تشکلهای قرآن و عترت حدود 10 سال است فعالیت دارد؛ اتحادیه مقابل نیز از سال 88 شکل گرفت، از جانب ما چون قدیمیتر بودیم، قاعدتاً میگوییم خللی در کار نبوده است، همان سالی که مؤسسات سازمان تبلیغات شکل گرفت، هیچگونه منعی را برای عضویت مؤسسات سازمان تبلیغات در اتحادیه خودمان نداشتیم؛ از طرف دیگر، کل فعالیتهای فرهنگی و... به دو دسته تقسیم میشوند، یکی فعالیت صفی است که بهصورت مستقیم فعالیت آموزشی و کارهای مختلف عملیاتی انجام میدهند، نوع دیگر فعالیت ستادی است که کارهای پشتیبانی و سیاستگذاری را انجام میدهند.
در حوزه صف، یعنی حوزههای آموزشی و عملیاتی هر چقدر دستگاههای متعددی وجود داشته باشند و همه دستگاهها وارد شوند باز هم کم است، اما نکته اینجاست که باید متولی و کانال ارتباطی و سیاستگذاری واحد باشد. شأنیت اتحادیهها در واقع کانالیزه کردن تعاملات حوزه مردمی با دستگاههای دولتی و حاکمیتی است. این کانال باید واحد باشد، باید سیاستگذاریها، نمایندگیها و استانداردهای واحدی داشته باشد؛ بنابراین حرف ما این است که اتحادیهها یک تضاد است، اتحادیه به معنای مجموعهای است که میخواهد وحدت ایجاد کند.
•آیا ابلاغ این آییننامه با اهداف و سیاستهای کلان دولت که برای وزارت ارشاد تعریف شده است تا به عنوان تنها مرجع صدور مجوز برای مؤسسات قرآنی و فرهنگی فعالیت داشته باشد، مغایرت ندارد؟
این واقعا محل بحث است. همه دستگاهها بنا به ادلهای ادعا دارند مرجع صدور مجوز برای مؤسسات هستند و محل اختلاف و دعوا نیز به نوعی همین موضوع است؛ البته به نظر میرسد در این زمینه فرهنگ و ارشاد اسلامی صاحب حقتر باشد. موضوعی که به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد براساس تفاهمنامهای است که در سال 78 یا 79 منعقد شد.
از سوی دیگر سازمان تبلیغات نیز مدعی شد که در اساسنامه آنها نیز این وظیفه ابلاغ شده است، هر کسی بنابر ادله خود مدعی این است که مرجع صدور مجوز است. الان من نمیخواهم در جایگاه قضاوت در مورد این موضوع قرار بگیرم، فقط اینکه بالاخره با همه این مشکلات و اختلافات، بستری دارد ایجاد میشود که مرجع واحدی محل رسیدگی به امور مؤسسات شود و این خودش بسیار خوب است.
•شورای توسعه فرهنگ قرآنی فعالیتهای قرآنی کشور را بر عهده سه دستگاه وزارت ارشاد، وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم قرار داده است؛ از سوی دیگر، شورای توسعه یک طرف امر رسیدگی به امور مؤسسات را که یکی از بنیادیترین فعالیتهای قرآنی کشور است و انتظار میرفت تا یکی از سه دستگاه نامبرده مسئولیت آن را برعهده بگیرند، سازمان تبلیغات قرار داده است، به اعتقاد شما این درست است؟
شورای توسعه فرهنگ قرآنی بسته به شرایط منحصربهفرد هر حوزهای به این امر ورود پیدا کرده است. شورا آمده است در حوزه آموزش عالی بررسی کرده و دیده است که مثلاً وزارت علوم در حوزه پژوهش خوب کار میکند، مأموریتها را در این حوزه برایش تعریف کرده است، ضمن اینکه در هر کمیسیون دستگاههای مختلفی حضور دارند که البته ریاست کمیسیون به یکی از این سه دستگاه داده شده است.
در حوزه مؤسسات شرایط موجود بررسی شده و دیده است که چند دستگاه مدعی رسیدگی به امور مؤسسات قرآنی و مردمی هستند؛ بنابراین بهترین ترکیبی که میتوانست چیده شود این بود که از دستگاههای مدعی هم در هیئت مورد اشاره عضویت داشته باشند و این فارغ از ادعای دستگاهها در زمینه «تولیت امور مؤسسات» است.
•این رویکرد میتواند این تصور را ایجاد کند که شاید وزارت ارشاد بهخوبی از عهده کار برنیامده است که دستگاههای دیگری همچون سازمان تبلیغات را در این کار سهیم کردهاند؟
به اعتقاد من این صحیح نیست. هر دو دستگاه قطعاً نقاط ضعف و قوتی دارند، اینکه بگوییم وزارت ارشاد یا سازمان تبلیغات اسلامی در سیستم صدور مجوز بدون نقص عمل کرده است صحیح نیست یا اینکه بگوییم همه سیستم اشتباه و ناکارآمده بوده است صحیح نیست. دلیل تشکیل چنین سازمانی، که درگیر کار ادغام است، یک فرایند تاریخی دارد؛ در دورهای طی یک قرارداد با وزارت ارشاد، کار ساماندهی و صدور مجوز که وظیفه رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده به سازمان تبلیغات واگذار شده است، بعد از دو سال و تمام شدن زمان تفاهمنامه اساسنامه این سازمان تغییر کرد و مدعی شدند این قضیه باید به آنها سپرده شود؛ البته من در جایگاه قضاوت برنمیآیم.
•آیا بحث ادغام دو اتحادیه باعث دخالت بیشتر حاکمیت در اتحادیههای قرآنی مردمنهاد نخواهد شد و روحیه مردمی بودن مؤسسات را تضعیف نخواهد کرد؟
در مورد چنین امری نگرانیهایی وجود دارد. حوزه مردمی در این هیئت نماینده دارد؛ البته نباید از اکنون در این مورد قضاوت کرد، بلکه باید منتظر ماند و از عملکرد آن مقداری بگذرد و بعد قضاوت کرد. بهنظر میرسد بهترین اتفاقی که میتوانست بیفتد این بود که هیئت رسیدگی تشکیل شود. با اینکه انتظار میرفت حداقل از هر اتحادیه دو نماینده حضور داشته باشد، اما ترکیب فعلی هم مناسب و مورد قبول همه است. هیئت رسیدگی مؤظف به رسیدگی به امور مؤسسات است و نمایندگان مؤسسات قطعاً باید نقش پررنگی در این هیئت داشته باشند؛ بنابراین میشد ترکیب، بهتر و کاملتر باشد.
امیدوارم همه دستگاههای کشوری و نهادهایی که در ذیل قانون در این امر دخیل هستند، وحدت و همدلی داشته باشند و تنها دغدغه افراد عضو هیئت بدون در نظر گرفتن مسائل دستگاهی و با داشتن دید فرادستگاهی دغدغهشان رفع مشکلات مؤسسات باشد.